عنکبوت قهوه ای‌ منزوی ‌از عوامل کم خونی

عنکبوت قهوه ای‌ منزوی ‌از عوامل کم خونی


ایسکانیوز: محققان بیمارستان تحقیقاتی کودکان سن جود، دریافتند در مناطقی که عنکبوت قهوه ای‌ منزوی وجود دارد، زمانی که بیماران با کم خونی ناگهانی با علت نامشخص مواجه می‌شوند، این عنکبوت ها را می توان علت وقوع کم خونی دانست.


خبرنگار علمی پژوهشی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز"، به نقل از Science Daily، معمولاً اثر نیش عنکبوت قهوه ای منزوی دردناک نبوده و نیازی به اقدامات پزشکی ندارد. به گفته محققان، زهر عنکبوت واکنش گسترده ای را در حدود 30 درصد از کودکان ایجاد می کند.
با وجود این که این مکانیسم هنوز به طور دقیق مشخص نشده، ولی از شایع ترین واکنش های ‌سیستمیک می توان به بروز کم خونی اشاره کرد و از واکنش های دیگر نارسایی کلیوی و بروز مشکلات انعقادی هستند. کودکان نسبت به سایر افراد بیشتر در معرض خطرات ناشی از نیش این عنکبوت، به خصوص کم خونی قرار دارند. در موارد نادر، این گزیدگی باعث نارسایی چند عضوی و نهایتاً مرگ می شود.اگرچه کم خونی ناشی از گزیدگی توسط عنکبوت قهوه ای منزوی خیلی شایع نیست ولی به هر حال باید علت کم خونی ‌فرد به طور دقیق بررسی و مشخص شود تا نوع درمان مناسب درخصوص آن فرد صورت گیرد. به عنوان مثال، استروئیدها در درمان برخی از انواع کم خونی ها مؤثر هستند ولی در این نوع خاص کم خونی بی اثر است./01

رئيس مركز بهداشت شرق اهواز:
شناسايي زنان خياباني از شيوع ايدز جلوگيري مي‌كند
خبرگزاري فارس: رئيس مركز بهداشت شرق اهواز اعلام كرد: شناسايي گروه زنان خياباني در پيشگيري از شيوع بيماري ايدز بسيار مؤثر است.
عبدالعزيز فقهي امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار داشت: يكي از عواملي كه در حال حاضر باعث شيوع بيماري ايدز در جوانان شده، رفتارهاي پر خطر جنسي است كه كم‌كم اين عامل به جاي اعتياد علت اصلي شيوع ايدز در جامعه مي‌شود. وي گفت: متاسفانه اطلاعات بهداشت در خصوص شيوع رفتارهاي پر خطر جنسي بسيار اندك است به دليل اينكه اين رفتارها به طور پنهاني انجام مي‌شوند.
رئيس مركز بهداشت شرق اهواز تاكيد كرد: لزوم شناسايي گروه زنان خياباني بيش از هر زمان ديگر احساس مي‌شود تا همان طور كه در مورد معتادان با اجراي برنامه كاهش آسيب مانند دادن سرنگ و سرسوزن يكبار مصرف بهداشت، كنترل اين معضل انجام مي‌شود، در مورد زنان خياباني نيز بايد طرحي اجرا شود. وي بيان داشت: براي زنان خياباني كه گروه پر خطر هستند، مي‌توان با اجراي برنامه‌هاي آموزشي، آگاه‌كننده و هشداردهنده در پيشگيري از بيماري گامي برداشت و نهادينه كرد. وي آموزش عموم مردم را نيز در اين خصوص بسيار مهم دانست و افزود: آموزش‌هاي مشاوره چهره به چهره براي كنترل اين موضوع بسيار مؤثر است اما با توجه به گستردگي موضوع بايد رسانه‌ها به صورت گسترده و شفاف در اين مورد اطلاع‌رساني كنند. رئيس مركز بهداشت شرق اهواز در خاتمه با اشاره به اهميت جلوگيري از رفتارهاي پر خطر در جامعه گفت: بيماري ايدز يك بيماري رفتاري است كه آموزش و آگاه‌سازي مردم به طور قطع مهم‌ترين اثر را در كنترل بيماري دارد اين در حالي است كه ميزان اطلاعات جوانان ايراني در مورد ايدز كافي نيست و اين مسئله در آينده چالش بزرگي را براي آنان ايجاد مي‌كند.

روزنامه های صبح امروز تهران، دوشنبه 10 اسفند 1388










Oshvank church to be restored in Turkey



16:52 / 02/27/2010
Armenian Oshvank church in Erzurum (Turkey) will be restored at the expense of Turkish Culture and Tourism Ministry.
However, 60 thousand liras granted by the Ministry is not sufficient for restoration. Thus, Director of Erzurum Department on protection of culture heritage Suat Bakirkir appealed to Turkish Government with a request to allocate missing 200 thousand of liras.
Georgia tried to include Oshvank in the list of its monuments and Georgians attempt to make Turkish officials also do it.

A.G.
News from Armenia

یک سامانه بارشی از اواخر امروز وارد کشور می شود
ایسکانیوز :براساس اعلام سازمان هواشناسی کشور یک سامانه بارشی
دیگر از اواخر امروز از نوار غربی وارد کشور می شود.



به گزارش روز یکشنبه گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران " ایسکانیوز " نقشه های پیش یابی نشان می دهد که یک سامانه بارشی از نوارغربی وارد کشور می شود که در روزهای دوشنبه ابتدا در نیمه غربی و در ادامه مناطق مرکزی ،درروزسه شنبه در نیمه شرقی فعال است .
براساس این گزارش ،برای مناطق مذکور بارش باران ، رعدو برق و وزش باد و در مناطق سردسیر و مرتفع بارش برف پیش بینی می شود.بنابراین گزارش ،آسمان تهران فردا نیمه ابری تا ابری همراه با رگبارو رعد وبرق ووزش باد و کمینه و بیشینه دما به ترتیب 6+ و 14+ درجه سانتیگراد پیش بینی می شود .

عضو كميسيون اجتماعي مجلس در گفت‌وگو با فارس:
شهرداري تهران بايد نرخ بليت اتوبوس را افزايش دهد
خبرگزاري فارس: عضو كميسيون اجتماعي مجلس گفت: شهرداري تهران بايد قيمت بليت اتوبوس را افزايش دهد و در پي آن بايد سيستم حمل و نقل عمومي را از نظر كمي و كيفي توسعه دهد
. محمدعلي موسوي مباركه در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعي فارس با اشاره به تصميم شهرداري تهران براي افزايش نرخ بليت اتوبوس، گفت: افزايش نرخ بليت انعكاس عمومي در جامعه دارد. عضو كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه هزينه شركت واحد اتوبوسراني بالاست، گفت: شركت واحد خدمات خوبي ارائه مي‌كند. موسوي مباركه با اشاره به اينكه با اجرايي شدن هدفمندكردن يارانه‌ها قيمت بنزين بالا رفته و مردم بيشتر از سيستم حمل و نقل عمومي استفاده مي‌كنند؛ در نتيجه بايد كيفيت و كميت افزايش يابد. عضو كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي ادامه داد: بايد با دادن خدمات بهتر رضايت مردم را جلب كنيم. وي با بيان اينكه شهرداري تهران بايد از بعد كمي و كيفي سيستم حمل و نقل عمومي را توسعه دهد، گفت: بايد از نظر كمي بر تعداد ناوگان حمل و نقل عمومي افزوده شود و همچنين كيفيت نيز افزايش يابد. موسوي مباركه با تأكيد بر اينكه مردم بيشتر از سيستم حمل و نقل عمومي استفاده مي‌كنند، گفت: بايد امكانات و كيفيت را توسعه دهيم. عضو كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه بايد قيمت بليت افزايش پيدا كند، گفت: بايد شهرداري نيز از نظر كمي و كيفي سيستم حمل و نقل عمومي را بهبود بخشد. ا

گفت‌وگو با فارس:
جدول زمان‌بندي كنكور 89 اعلام شد
خبرگزاري فارس: معاون سازمان سنجش آموزش كشور جدول زمان‌بندي كنكور 89 را اعلام كرد.

ابراهيم خدايي معاون سازمان سنجش آموزش كشور در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس افزود: دارا بودن مدرك پيش‌دانشگاهي يا اخذ مدرك پيش‌دانشگاهي حداكثر تا 31 شهريور 89 يا دارا بودن ديپلم نظام قديم يا مدرك كارداني براي تمام داوطلبان كنكور 89 الزامي است.
وي گفت: دارندگان ديپلم فني و حرفه‌اي و كارودانش كه فاقد مدرك پيش‌دانشگاهي يا مدرك كارداني هستند حق ثبت‌نام و شركت در آزمون سراسري 89 را ندارند و در صورت شركت در آزمون به عنوان متخلف شناخته شده و برابر ضوابط با آنها برخورد مي‌شود. معاون سازمان سنجش آموزش كشور اظهار كرد: ثبت‌نام كنكور 89 از 16 آذر آغاز شد و تا 24 آذر ادامه داشت و منحصراً به صورت اينترنتي بود. وي گفت: اطلاعات ثبت‌نامي داوطلبان 8 تا 12 دي بر روي سايت سازمان سنجش آموزش كشور براي مشاهده يا ويرايش قرار مي‌گيرد و اطلاعات سوابق تحصيلي داوطلبان نيز از اواخر فروردين بر روي سايت سازمان سنجش براي مشاهده قرار مي‌گيرد. خدايي ادامه داد: اطلاعيه توزيع اينترنتي كارت و برگزاري آزمون در نشريه پيك سنجش و سايت سازمان سنجش 31 خرداد تا 7 تير منتشر و كارت‌هاي اينترنتي شركت در آزمون 5 تا 9 تير توزيع مي‌شود. وي با بيان اين‌كه كنكور 10، 11 و 12 تير برگزار مي‌شود، اظهار كرد: نتايج اوليه كنكور 89 به صورت كارنامه و انتخاب رشته اينترنتي از طريق سايت سازمان سنجش مرداد 89 خواهد بود و نتايج نهايي آزمون سراسري 89 نيمه دوم شهريور اعلام مي‌شود و استقرار كارنامه نهايي آزمون سراسري 89 بر روي سايت سازمان سنجش مهر 89 خواهد بود.

اختصاصی مهر
راه اندازی 4 دانشگاه تک جنسیتی در کشور
شرایط احداث دانشگاه دخترانه
مدیر کل دفتر آموزشهای آزاد و غیرانتفاعی وزارت علوم از بررسی راه اندازی چهار دانشگاه تک جنسیتی در تهران و شهرستانها خبر داد و گفت: باید دید دانشگاههایی که متقاضی راه اندازی دانشگاه دخترانه هستند شرایط لازم را برای این منظور دارند.
غلامعلی نادری در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: تاکنون تقاضای راه اندازی دو دانشگاه غیرانتفاعی تک جنسیتی برای تهران و دو دانشگاه غیرانتفاعی تک جنسیتی برای شهرستان به وزارت علوم ارائه شده است.
بررسی تقاضاهای راه اندازی دانشگاههای تک جنسیتی در وزارت علوم
وی اظهار داشت: دانشگاههای تک جنسیتی که اعطای مجوز به آنها برای تأسیس در تهران در حال بررسی است دخترانه اند اما پسرانه یا دخترانه بودن دانشگاههای تک جنسیتی متقاضی در شهرستان هنوز مشخص نشده است.
مدیر کل دفتر آموزشهای آزاد و غیرانتفاعی وزارت علوم به مهر گفت: به دانشگاههای غیرانتفاعی دخترانه نیز هنوز مجوز قطعی داده نشده و باید این دانشگاهها از نظر شرایط و امکانات برای دخترانه بودن بررسی شوند.
شرایط راه اندازی دانشگاه غیرانتفاعی دخترانه
وی با تشریح شرایطی که یک دانشگاه دخترانه برای دریافت مجوز باید داشته باشد به مهر گفت: هیئت موسس دانشگاه غیرانتفاعی دخترانه باید از سه عضو هیئت علمی خانم تشکیل شده باشد و سیستم های داخلی دانشگاه مانند کادر اداری و اعضای هیئت علمی بیشتر باید خانم باشند.
اعطای مجوز به دو دانشگاه غیرانتفاعی در تهران با مجوز شورای عالی انقلاب فرهنگی
نادری در پاسخ به این پرسش که اخذ مجوز تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی در تهران چندی است لغو شده است اما اکنون اعلام می کنید دو دانشگاه غیرانتفاعی دخترانه برای تأسیس در تهران در دست بررسی هستند افزود: این دو دانشگاه از شورای عالی انقلاب فرهنگی مجوز گرفته اند و سایر امور آنها در زمینه اعطای مجوز اصولی و بررسی های بعدی به وزارت علوم مربوط می شود.
پاسخ به شایعه اعطای مجوز راه اندازی دانشگاه غیرانتفاعی به برخی مسئولین
وی همچنین در پاسخ به این شایعه که متقاضیان این دانشگاهها برخی از مسئولین کشور هستند به مهر گفت: اعطای مجوز به این دانشگاهها از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ربطی به مسئول بودن متقاضیان آنها ندارد. هر متقاضی تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی در تهران و یا سایر شهرهایی که تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی در آنها ملغی اعلام شده است در صورتی که بتواند دلایل توجیه کننده خود را از تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی به شورا ارائه دهند و شورا را در این زمینه قانع کنند می توانند نسبت به راه اندازی دانشگاه اقدام کنند.

گزارش تشریحی تصویری مهر
لایه چوبی 3 ساله ؛ بلای جان پله های
2500 ساله تخت جمشید

قرار دادن راه پله های چوبی بر پله های ورودی تخت جمشید و کاخهای صد ستون و کاخ آپادانا که قرار بود به عنوان محافظ سنگهای پله های این بنا باشد سه سال و نیم پس از اجرا آسیبهای غیر قابل جبرانی به مشهورترین بنای تاریخی ایران وارد کرده است. به گزارش خبرنگار مهر، جمع شدن دراز مدت آشغال و خاک و وجود رطوبت بالا در زیر این راه پله های چوبی که در زمان اجرای خود به عنوان طرحی برای محافظت از سطوح سنگی راه پله ها و دیگر مسیرهای محل عبور تخت جمشید عنوان می شد هم اکنون به یکی از عوامل آسیب رسانی به این بنای معظم تاریخی بدل شده است.
با وجود اینکه مسئولان بنیاد پارسه پاسارگاد جنس چوب بکار رفته در لایه محافظ چوبی پله های سنگی تخت جمشید را ساج هندی و ضد آب اعلام کرده اند اما فضای میان این لایه چوبی و سنگهای بنا به دلیل رطوبت بالا و عدم نظافت و محافظت محل رشد انواع گیاهان و قارچها و در پاره ای مواقع جانوران شده است.
بدیهی است که فراهم شدن شرایط برای روییدن علف و قارچ بر سنگ به فرآیند تبدیل سنگ به خاک نیاز است و آنگونه که عکسها گواهی می دهند به مدد طرح راه پله های چوبی تخت جمشید این فرآیند در سنگهای دو هزار و 500 ساله تخت جمشید در مدت زمان سه و سال و نیم به ثمر نشسته است.
" تخت جمشید یا پارسه نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان هخامنشیان بوده‌است. قدیمیترین بخش تخت جمشید بر پایهٔ یافته‌های باستانشناسی مربوط به سال ۵۱۵ پیش از میلاد است". "آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده ‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز شد و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده می‌کردند. ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید."
تخت جمشید همه ساله چندین هزار بازدید کننده را به خود جلب می کند که بازدیدهای فراوان از این بنای تاریخی امکان فرسوده شدن سنگهای آن در زیر تردد بی شمار بازدیدکنندگان را فراهم می ساخت به همین دلیل نیز بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد از حدود سه سال و نیم پیش یک لایه چوبی را برای پیشگیری از فرسودگی سنگهای بنا در مسیرهای عبوری کاخ نصب کرده است. مشابه این کار نیز برای جلوگیری از وارد آمدن آسیب در بخشهایی از اهرام ثلاثه مصر و آکروپلیس یونان نیز اجرا شده است. اما طرح اجرا شده در تخت جمشید نه تنها از سنگهای بنا محافظت نکرده بلکه خود نیز به گونه ای دیگر به آن آسیب زده است.
میزان فراوان رشد گیاهان در زیر این لایه چوبی در تخت جمشید و جمع شدن و نگه داشت آب توسط چوبهای آن حاکی از ناموفق بودن طرح یا عدم اجرای درست و کارشناسی این ایده است. به نظر می رسد باید جنس چوب به کار رفته در این لایه محافظتی ضد رطوبت باشد اما عکسها و شواهد نشان می دهد چوبهای مورد استفاده در تخت جمشید به شکل عجیبی جذب کننده آب بوده و حتی رطوبت خود را تا سطح قابل ملاحظه ای نیز می پراکنند که این کار بهترین شرایط را برای رشد گیاهان و به تبع آن قارچها فراهم می کند. رطوبت جذب شده توسط این چوبها و عدم نظافت فضای زیر آن بهترین شرایط را برای رشد گیاهان بر روی سنگهای این بنای تاریخی و در نتیجه تخریب سنگهای باستانی فراهم کرده است.
ایده قرار دادن لایه چوبی برای محافظت از سنگهای نیز اگر چه در بناهای تاریخی مهمی مانند اهرام ثلاثه مصر و آکروپلیس یونان نیز اجرا می شود اما بدون تردید در آن محلها حداقلهایی مانند تمیزی و نظافت زیر چوبها برای جلوگیری از رشد گیاهان و تخریب سنگها نیز رعایت می شود. همچنین در این راه باید دست کم از چوبهای ضد آب و استاندارد استفاده کرد تا رطوبت ناشی از آن موجب ایجاد تخریب و آسیب به سنگهای این بنای دو هزار و 500 ساله و ثبت شده در فهرست آثار جهانی وارد نکند.
خبرگزاری مهر از پاسخهای علمی و کارشناسی مسئولان سازمان میراث فرهنگی و بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد در این زمینه استقبال می کند.

گزارش : صدرا محقق

گزارش مهر از 5 قلوهای دماوند/

گزارش مهر از 5 قلوهای دماوند
10 دست کوچک در انتظار یاری
کمر والدین بچه ها خم شد


استان تهران - خبرگزاری مهر: کودکان به دنیا می آیند بدون آنکه خود بخواهند، و پا در عرصه زندگی می گذارند بی خبر از همه خم و چمهای زندگی، پنج کودک معصوم دماوندی نیز مثل همه کودکان دیگرند با این تفاوت که آنها با هم آمده اند و پدر و مادرشان حداقل پنج برابر دیگر والدین نگرانند.


به گزارش خبرنگار مهر در دماوند، علیرضا، حسن، حسین، زهرا و فاطمه چندی پیش در یک تولد غافلگیر کننده از مادری جوان در خمین آباد دماوند متولد شده اند، اما شکی نیست که وقتی پدر و مادرها برای تولد یک فرزند از ماهها قبل آماده می شوند و ملزوماتی را فراهم می کنند، آماده شدن برای ورود چند فرزند آن هم به یکباره کاری بس سنگین است که بی حمایت سایرین تقریبا محال است.
علی پدر پنج قلوهای دماوندی نه آنکه فقیر باشد و نیازمند، بلکه در شرایط فعلی نیازمند حامی است، امری که تاکنون چندان محقق نشده است.
علی درتومی می گوید همواره خدا را شاکر بوده ام و به خاطر فرزندانم بسیار خوشحال و سپاسگزار هستم، اما وقتی جمع آوری و ساماندهی یک فرزند کلی هزینه دارد من با پنج فرزند چه باید بکنم؟
خبر تولد پنج قلوهای دماوندی در میان اخبار جرم و جنایت و فناوری خبری نرم محسوب می شود اما به عمق آن که بروی شاید سختتر از خبرهای دیگر باشد.
کمر پدر و مادر جوان خم شده است
وقتی خبر تولد اولین پنج قلوهای شهرستان دماوند بر روی سایتهای مختلف خبری و روزنامه های محلی شمال شرق استان تهران منتشر شد اغلب با نگاهی مثبت به آن نگریستند و این هدایای خداوند اتفاقی شیرین وجالب برای شهروندان و مسئولان بودند اما بعد که پای هزینه ها و کودکیاری و نگهداری کودکان به میان آمد زمانی این شیرینی به تلخی گرایید که درد دلها، مشکلات و نگرانیهای والیدن پنج قلوها سر باز کرد.
آنها می گفتند ما خوشحال شدیم چندین برابر کسانی که خبر را شنیدند چون چندین ماه لحظه به لحظه انتظار کشیدیم و برای آمدن مهمانان کوچک برنامه ریزی کردیم اما وقتی آمدند دیدیم تمهیداتمان کافی نبوده .
آنها گفتند همگان فقط به خواندن این خبر بسنده کردند و کسی فکر نکرد که ما چگونه باید پنج نوزاد را به صورت همزمان بزرگ کنیم و آنان را سالم و صالح تحویل اجتماع دهیم.
در اغلب کشورهای دنیا در چنین مواردی تمهیدات ویژه وجود دارد و به خانواده هایی که دارای دو فرزند بیشتر در یک تولد می شوند هزینه هایی می پردازند و حتی نسبت به اعزام پرستار و دکتر برای کمک به والدین فرزندان اقدام می کنند .
اما به نظر می رسد در این مورد خاص در ایران تدبیری ثبت شده و قانونی وجود ندارد.
فقط شهرداری کمک کرده است
پدر پنج قلوهای تازه متولد شده در گفتگویی به خبرنگار مهر گفت: من و خانواده هفت نفره ام در یک خانه کوچک واقع در محله خمین آباد شهر دماوند و به عنوان سرایدار زندگی می کنیم و در بخش خدماتی - نظافتی شهرداری دماوند نیز به عنوان رفتگر مشغول به کارهستم.
در ابتدای تولد فرزندانم هم سه نفر از آنها در بیمارستان بستری بودند و ما به سختی توانستیم آن دوره را سپری کنیم.
علی درتومی خاطرنشان کرد: منزل ما دور از شهر است و حتی آژانسها حاضر نبودند برای بردن فرزندانمان به بیمارستان به درب منزل بیایند بنابراین هر روز مسیری را پیاده برای پیگیری درمان کودکان بستری به بیمارستان می رفتیم تازه این موضوع را به هزینه ها بیفزایید.
علی درتومی ادامه داد: کوچکی منزل سرایداری یک مشکل و بدی مسیر رفت و آمد آن مشکلی بزرگتر است تا جایی که سبب شده حتی اتومبیلهای آژانس نیز حاضر نشوند برای انتقال فرزندانم به درب خانه مراجعه کنند این در حالی است که تنها دو کودک، اجازه ترخیص از بیمارستان را داشتند و با آمدن سه نوزاد دیگر بر شدت این معضلات افزوده شد.
این پدر نگران پیرامون کمکهای مسئولان و خیرین شهرستان دماوند خاطر نشان کرد: کمکهای شهردار شهر دماوند نزدیک به یک میلیون وجه نقد، یک میلیون و پانصد هزار تومان وام و مرخصیهای وقت و بی وقتی است که سرپرست بخش خدمات با صبوری با آن موافقت کرده و من از آنها بسیار سپاسگزارم چرا که به جهت وضعیت سه نوزاد بستری در بیمارستان گاه مجبور هستم کار را رها کنم تا برای تهیه دارو به تهران بروم.
وی عنوان کرد: تا کنون نامه های متعددی را برای نهادهایی مانند ریاست جمهوری، نماینده دماوند در مجلس، فرمانداری و بهزیستی ارسال کرده ام که به غیر از شهرداری دماوند هیچیک از این مسئولین اقدامی برای رفع مشکلاتم انجام نداه اند و البته می دانم که ایشان مشغول انجام وظیفه در سایر مسائل شهری بوده و به همین جهت نتوانستند یاریگر فرزندانم باشند.
از آینده فرزندانم نگرانم
تومی یادآور شد: حقوق ماهیانه من با اضافه کاری نزدیک به 400 هزار تومان است این در حالی است تا کنون بیش از دو میلیون تومان برای خرید داروهای فرزندانم از اقوام و دوستان قرض کرده ام.
وی با ابراز نگرانی از آینده پنج قلوهایش افزود: زیر بار مشکلات کمرم در حال خم شدن است و همسرم دچار افسردگی شده چرا که از آینده کودکانمان بسیار نگران و هراسان هستیم.
پدر پنج قلوها در پایان از تهیه گران و دشوار دارو، تنهایی همسرش در نگهداری از نوزادان، دشواری در رساندن کودکان تا درمانگاه و بیمارستان به دلیل نبود وسیله نقلیه به عنوان دیگر معضلات پنج قلوها یاد کرد.
به هرروی پدیده چندقلوزایی در کشور موضوعی است که هراز چندگاهی در خصوص آن اخباری منتشر می شود اما آیا تنها انتشار خبر جالب تولد چندقلوها کافی است؟!
به نظر می رسد نه تنها در مورد کودکان پنج قلوی دماوندی بلکه در مورد تمام خانواده های که فرزندان چندقلو در آنها متولد می شوند مسئولان شهری وظیفه کمک و رسیدگی به این خانواده ها را دارند.
در شرایط اقتصادی کنونی که خانواده ای که تنها یک نوزاد دارد در تامین مسائل رفاهی، بهداشتی و درمانی دچار مشکل می شود تصور داشتن پنچ نوزاد آن هم با در آمدی پایین جای بسی تامل و برنامه ریزی برای مسئولان دارد.
اگر چه بهزیستی در برخی موارد چندقلوزایی، حمایتهایی را از خانواده های آنان به عمل می آورد اما این کمکهای ناچیز پاسخگوی نیاز خانواده های دارای فرزندان چندقلو نیست.
گزارش: مهدی علمداری

گزارش ایربا از جدیدترین ادعاها درباره عید ایرانیان
تلاش ترکیه برای انحصار "نوروز" در سایه سکوت ایران !

در حالی که تنها چند روز از اقدام مجمع عمومی سازمان ملل متحد در معرفی "نوروز" به عنوان یک مناسبت جهانی با ریشه ایرانی می گذرد، رسانه های دولتی ترکیه با پوشش گسترده این خبر مدعی شدند که این عید متعلق به ترکها بوده است!

ایربا – گروه اجتماعی: در حالی که تنها چند روز از اقدام مجمع عمومی سازمان ملل متحد در معرفی "نوروز" به عنوان یک مناسبت جهانی با ریشه ایرانی می گذرد، رسانه های دولتی ترکیه با پوشش گسترده این خبر مدعی شدند که این عید متعلق به ترکها بوده است!
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالکان (ایربا) رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه با انتشار گزارشی در این خصوص نوشت: "نوروز، عید باستانی ترک ها و مردم منطقه با پیشنهاد کشورهای ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران در سازمان ملل به عنوان "روز بین المللی نوروز" به ثبت رسید."
این رسانه ترک زبان با اشاره به حمایت آلبانی، هندوستان و مقدونیه از این طرح، تاکید کرده است که ثبت نوروز به عنوان یکی از مناسبت های جهانی در سازمان ملل متحد با "همت ترکیه" و البته تلاش برخی کشورهای منطقه صورت گرفته است!
رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه در ادامه گزارش خود می افزاید: نماینده دائم آذربایجان در سازمان ملل و نماینده ایران در آن سازمان به هنگام معرفی قطعنامه مربوطه به ایراد سخنرانی درباره نوروز پرداختند.
این رسانه دولتی کشور ترکیه در بخش دیگری از گزارش خود نوروز را عیدی باستانی معرفی کرده که ریشه در تاریخ دور و دراز ترک ها دارد و افزوده است: روز اول بهار یا نوروز که در زبان ترکی ارگنه گون یا ارگنه کن نیز نامیده می شود توسط ملت ترک در سراسر جهان به عنوان یک عید باستانی که ریشه در تاریخ دور و دراز آنها دارد، گرامی داشته می شود.
گزارش مذکور که گویا تلاش کرده کمترین اشاره را به ایران و اهمیت نوروز برای ایرانیان و ایرانی بودن این عید باستانی داشته باشد، اینگونه پایان می یابد: این عید علاوه بر کشورهای ترک زبان ترکیه، ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان و نیز برخی جمهوری های خودمختار و جوامع ترک، توسط سایر ملیت های منطقه نیز گرامی داشته می شود!
بر اساس گزارش منابع خبری، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تازگی "نوروز" را به عنوان یک مناسبت جهانی "با ریشه ایرانی" به رسمیت شناخته است.
به گزارش ایربا، در هفتاد و یکمین نشست شصت و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بعداز ظهر روز سه شنبه ۲۳ فوریه( ۴ اسفند) در مقر این سازمان در نیویورک برگزار و با تصویب قطعنامه ای عید نوروز به رسمیت شناخته شد.
در خبر منتشرشده از سوی سازمان ملل متحد درباره اهمیت نوروز آمده است: " نوروز برای بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان، آغاز سال نو است و بیش از سه هزار سال است که درمناطقی از بالکان، منطقه دریای سیاه، قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه و نقاط دیگری از جهان جشن گرفته می شود."
بر اساس این خبر، متن این پیشنهاد به وسیله نماینده آذربایجان مطرح شد و در ادامه این نشست نماینده ایران شعری از مولوی درباره تولد دوباره زمین و انسان در نوروز خواند.
در متن منتشر شده از سوی سازمان ملل از نوروز به عنوان روزی برای دعوت مردم به درک متقابل و گفت و گوی فرهنگ ها نام برده شد.
با تصویب سازمان ملل متحد از این پس همه کشورهای عضو این سازمان باید در تقویم های رسمی شان روز۲۱ مارس را به عنوان نوروز ثبت کنند و برای حفظ و توسعه فرهنگ و سنت های آن تلاش کنند.
پیشتر سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) نوروز را در فهرست میراث فرهنگی معنوی بشر قرار داده بود.

آنگونه که بی.بی.سی گزارش داده یکی از کشورهایی که در ثبت جهانی نوروز همکاری کرده ازبکستان است که جمعیت زیادی از این کشور از جمله در سمرقند و بخارا به زبان فارسی صحبت می کنند و دارای پیوند های قوی و مشترک فرهنگی با کشورهای منطقه از جمله ایران است.
به اعتقاد بعضی از پژوهشگران، قلمروی که هم اکنون مردم آسیای مرکزی در آن به زندگی می کنند در گذشته مکان اصلی سکونت مردم آریایی بوده و این امر موجب گسترش چشمگیر سنت ها و آیین های نوروزی در میان مردم این منطقه شده است.
در آن سوی آسیای مرکزی و قفقاز یعنی در کشورهای ترکیه و عراق هم کردهای این دو کشور نیز نوروز را جشن بزرگ خود می دانند و آن را گرامی می دارند.
عید نوروز در بعضی ازکشورهای آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان تعطیل رسمی است و جشن گرفته می شود.
در سال های اخیر برگزاری نوروز جنبه جهانی تری به خود گرفته و برخی از شهرهای اروپایی نیز آن را به رسمیت شناخته اند.
تلاش ترکیه برای انحصار این عید باستانی طی سال های اخیر در حالی جدی تر شده که بر اساس منابع مستند تاریخی و ادبی، پیدایش نوروز به دوران نخستین پادشاهان ایرانی نسبت داده شده است.
هر چند که منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست اما در برخی از متن های کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.
برخی از روایت‌های تاریخی نیز آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمی‌گردد.
همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده است.

زندگی ‌افراد مبتلا به شیزوفرنی سیاه و سفید نیست
ایسکانیوز:‌ محققان کانادایی دریافتند که روش برق نگاری شبکیه را که روشی تخصصی برای اندازه گیری عملکرد شبکیه چشم به شمار می رود، می‌توان به عنوان یک شاخص زیستی مفید این اختلالات استفاده کرد و نقایص شبکیه ای ممکن است منجر به بروز مشکلات ادراکی در ارتباط با شیزوفرنی و اختلال دوقطبی شود. به گزارش گروه علمی پژوهشی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز"، به نقل از Science Daily، شیزوفرنی‌ و اختلال دوقطبی ده ها میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر خود قرار داده است.
این اختلالات معمولاً در اوایل 20 سالگی ‌شروع شده و اغلب مزمن و عود کننده هستند. هیچ یک از این اختلالات شاخصی ندارند که بتوان با استفاده از آن شروع آن ها را پیش بینی کرد ولی با روش جدیدی‌که به تازگی ابداع شده است، می توان شروع آن را تشخیص داد. سال ها قبل، محققان بر این باور بودند که اختلالات شناختی در شیزوفرنی با مراحل اولیه ادراک بصری در ارتباط است. این باور، نظر محققان را به عملکرد شبکیه چشم که نور را تشخیص می دهد جلب کرده است. در شبکیه، سلول های میله ای‌، حس گرهای نوری هستند که نسبت به نور سیاه و سفید واکنش نشان می دهند. و سلول های مخروطی نیز حس گرهای حساس به نوری هستند که رنگ ها را تشخیص می دهند. محققان با استفاده از برق نگاری شبکیه، دریافتند که توانایی نور در فعال کردن سلول های میله ای ‌شبکیه در افراد سالمی که در خانواده هایی متولد شده اند که سابقه شیزوفرنی یا اختلال دوقطبی داشته اند، کاهش می یابد. در حالی که واکنش سلول های مخروطی طبیعی ‌است. محققان همچنان در پی ‌یافتن شاخص های زیستی معتبری برای خطر ارثی بودن شیزوفرنی و اختلال دوقطبی هستند.

Warlike statements by Azerbaijani President and FM are wish-wash: Milliyet

15:34 / 02/27/2010
Warlike statements by Azerbaijani President and Foreign Minister are wish-wash, article by Turkish Milliyet daily correspondent Semih Idiz says.
According to him, billionth Azerbaijani military costs cannot determine the outcome of war in favor of the country, as the human factor plays critical role.
Information about the Azerbaijani army state gives rise to discredit its combat proficiency. Besides, it is unclear who will provide assistance to Azerbaijan in case of hostilities. Will patrolling Armenia-Turkey border Russia do so? Baku intends to look to be helped by Moscow, realizing that Washington will be vexed with Ankara for hesitation in relations’ normalization with Yerevan. But the hope that Moscow will assist Baku does not hitch in with logic.
Obviously, none of OSCE Minsk Group countries will assist Baku. Islamic Iran will not do so as well, as the country having issues with Azerbaijani national minority is in close ties with Armenia. In case of war help might come from Turkish nationalist circles. Perhaps, Ankara will offer diplomatic assistance, but hardly – the military aid, Idiz emphasized concluding diplomatic solution to Karabakh conflict has no alternative.


L.A.
News from Armenia

روزنامه های صبح امروز تهران، یکشنبه 9 اسفند 1388





شهردار تهران در پاسخ به فارس:
اگر دولت سهم يارانه بليت اتوبوس را پرداخت نكند مردم بايد اين هزينه را بپردازند
خبرگزاري فارس: شهردار تهران تأكيد كرد: اگر دولت سهم خود را پرداخت نكند مردم بايد اين هزينه را بپردازند.
محمد باقر قاليباف امروز در حاشيه آغاز بهره‌برداري از پروژه‌هاي جديد مديريت پسماند در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس مبني بر اينكه معيارهاي شهرداري تهران براي افزايش قيمت بليت اتوبوس چيست گفت: ارزيابي دقيقي شده و قيمت كارشناسي هر سفر با مترو و اتوبوس را مشخص كرده‌ايم. قاليباف با اشاره به اين كه جداول مربوطه را در اختيار شوراي اسلامي شهر تهران قرار داده‌ايم، گفت: اگر بناست يارانه‌اي پرداخت شود حتما اين كار بايد صورت گيرد زيرا مردم توان پرداخت اين قيمت را ندارند.
به گفته قاليباف بخشي از يارانه را شهرداري، بخشي را دولت و بخشي را مردم بايد تأمين كنند. قاليباف تأكيد كرد كه به عنوان شهردار تهران مصمم بوده و از شوراي اسلامي شهر تهران خواسته‌ تا اگر به قيمت‌هاي اعلام شده اعتراض دارند بررسي كنند. وي ادامه داد: قيمت‌ها كارشناسي شده است و هزينه تمام شده هر سفر مشخص است. قاليباف تأكيد كرد: اگر دولت سهم خود را نپردازد و شهرداري بخواهد آن را تأمين كند بايد بگويم اين توان در شهرداري تهران نيست. وي تأكيد كرد: معتقدم اگر دولت سهم خود را پرداخت نكند مردم بايد اين هزينه را تقبل كنند. وي در پاسخ به پرسش ديگر خبرنگار فارس مبني بر اينكه اين فشار را بايد مردم تحمل كنند گفت: پيش از اين قيمت بليت اتوبوس به گونه‌اي بود كه اين امكان در شهرداري تهران وجود داشت امروز هزينه‌‌ها افزايش يافته است. شهردار تهران با بيان اين مطلب كه مگر حمل و نقل عمومي جزء قانون يارانه‌ها نيست اظهار داشت: امسال بيش از 20 هزار ميليارد تومان محل يارانه‌هاست كدام قسمت مهمتر است، حمل و نقل عمومي است كه يارانه آن را پرداخت كند. وي ادامه داد: دولت بايد سهم خود را پرداخت، شهرداري و مردم نيز سهم خود را پرداخت كنند. وي ادامه داد: مطمئن هستم مجلس و دولت مخصوصا مجلس حتما به اين موضوع دقت خواهند كرد و رديفي براي آن در نظر مي‌گيرند. وي ادامه داد: ولي اينكه احساس كنيم در تهران با بليت 20 تومان و يا به صراحت بگويم 50 تومان مي‌توان حمل و نقل عمومي را اداره كرد بايد بگويم اين امر امكان‌پذير نيست.

رامين در نشست خبري
رسانه‌هاي كشور مي‌توانند انحصار رسانه‌هاي غرب را بشكنند

خبرگزاري فارس: معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد گفت: اگر رسانه‌هاي داخلي اراده و همت عالي خود را جلوه‌گر سازند مي‌توانند انحصار رسانه‌هاي غرب را بشكنند و از نفوذ و سلطه رسانه‌هاي بيگانه در جهان اسلام جلوگيري كنند
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، محمد علي رامين در نشست مطبوعاتي در جمع خبرنگاران با اشاره به اينكه يكي از رسالت هاي رسانه‌هاي متعهد و خداباور تحكيم روابط برادرانه و صميمانه ميان مسلمانان جهان است، اظهار داشت: از مهمترين رسالت‌هاي جمهوري اسلامي ايران ايجاد وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي در جهان اسلام است و با توجه به اينكه معمولا در جهان رسانه‌ها بسترساز روابط بين‌المللي هستند بايد گفت: رسانه‌هاي ايران مي‌توانند زمينه‌ساز ديپلماسي رسمي در بين جهان اسلام و ساير كشورهاي جهان باشند. وي افزود: رسانه‌ها به عنوان كانون‌هاي فكري و كانون‌هاي انديشه‌ساز در فضاي عمومي جوامع جدي‌ترين مسئوليت را در بسترسازي براي ديپلماسي عمومي بر عهده دارند و در جهان ديپلماسي عمومي زمينه سازي ديپلماسي رسمي است كه رسانه‌ها بايد از اين پس نقش جدي‌تري در عرصه ديپلماسي عمومي نظام جمهوري اسلامي ايران بر عهده گيرند. رامين با ارائه پيشنهاداتي به رسانه‌ها مبني بر انجام اين رسالت مهم تصريح كرد: براي اينكه بتوانيم بستر حركت سياست رسمي دولت‌ها را پيرامون جمهوري اسلامي، جهان اسلام و فراتر از آن در جهان غير استكباري فراهم كنيم لازم است رسانه‌هاي ما با رسانه‌هاي اين كشور ‌ها تعامل فكري و مفاهمه رسانه‌اي برقرار كنند. وي اضافه كرد: به همين منظور تشكيل كارگروه‌هاي تخصصي در رسانه‌هاي داخلي براي برقراري ارتباط رسانه‌اي با كشورهاي همسايه، جهان اسلام و مستضعفان جهان مي‌تواند گام موثري باشد. رامين ادامه داد: رسانه‌هاي ما براي اينكه از فضاي بسته خودساخته در موضوعات حاشيه‌اي رها شوند لازم است اين كارگروه‌هاي تخصصي را در مورد كشورهاي مختلف جهان تدارك ببينند. رامين ادامه داد : نكته بعد تشكيل كارگروه‌هاي دوستي با رسانه‌هاي مسلمان و عدالت‌خواه جهان است كه رسانه‌هاي كشور در اين زمينه مي‌توانند به تشكيل اتحاديه‌هاي دو جانبه و چند جانبه با كشورهاي همسايه منطقه، جهان اسلام و جهان مستضعفان بپردازند. وي گفت: همكاري مشترك در زمينه اطلاع‌رساني، مبادله اخبار با رسانه‌هاي همسو در جهان اسلام يكي از ضروريات فعاليت‌هاي جهان‌شمول رسانه‌اي ماست. معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد خاطر نشان كرد: برقراري گفتمان‌هاي توحيدي و مفاهمه و تعامل فكري رسانه‌اي امروزه ديگر مرزهاي جغرافيايي، زبان و قومي را به رسميت نمي‌شناسد. وي افزود: اين يك عرصه‌اي است كه تاكنون رسانه‌هاي داخلي كمتر به آن ورود داشته‌اند به عنوان مثال اگر مقالات و مباحثي در رسانه‌هاي موحد و مسلمان جهان منتشر مي‌شود وقتي رسانه‌هاي ما آن را تجزيه و تحليل مي‌كنند و به نفي و اثبات آنها و به پاسخگويي و ترويج آنها بپردازند اين تعامل فكري برقرار مي‌شود. رامين يادآور شد: البته رسانه‌هاي داخلي ما غالبا هنوز حتي تعامل فكري ميان رسانه‌هاي داخل كشور را هم كمتر مورد توجه قرار مي‌دهد چه اشكالي دارد كه وقتي امروز خبرگزاري‌هايي وجود دارد كه به نوعي با ماموريت‌هاي ديني ارتباط مستقيم دارند اين ارتباط آنها مورد بهره‌برداري ساير رسانه‌ها قرار گيرند و هر رسانه‌اي موضوعات مورد نياز خود را با اين رسانه‌ها در ميان بگذارند و پاسخ‌هاي اسلامي و قرآني را از آنان مطالبه كنند. رامين خاطر نشان كرد: اگر امروز مساجد به عنوان كانون‌هاي اصلي جامعه هنوز جايگاه خود را آنگونه كه در شان نام مساجد است بدست نياورده‌اند رسانه‌هاي ما مي‌توانند در اين زمينه با احياي مساجد يك تحول بزرگ اجتماعي را زمينه‌سازي كنند و هيچ نيرويي مانند رسانه‌ها نمي‌تواند مساجد را به كانون‌هاي فعال فكري، فرهنگي ، سياسي و اجتماعي جامعه اسلامي تبديل كند. رامين در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اينكه اگر رسانه‌هاي ما اراده و همت عالي خود را جلوه‌گر سازند مي‌توانند انحصار رسانه‌هاي غرب را بشكنند و از نفوذ و سلطه رسانه‌هاي بيگانه در جهان اسلام جلوگيري كنند، گفت: در حال حاضر بيشترين اخبار جهان از جهان اسلام است و بيشترين اخبار جهان اسلام از منطقه‌اي است كه ايران را كانون آن قرار دارد پس چرا بايد منابع خبري از جمهوري اسلامي جايگزين ساير خبرگزاري‌هاي بيگانه كه غالبا در دست دشمنان اسلام است نشوند. رامين ادامه داد: در حالي كه كسب خبر از فاسقان در اسلام نفي شده است وابستگي خبري به منابع خبري دشمن نبايد براي رسانه‌هاي ما قابل تحمل باشد چرا كه به نظر مي‌رسد رسانه‌هاي ما مي‌توانند با ايجاد افق‌هاي نو در انديشه‌ها و انگيزه‌هاي مسلمانان و عبور از ديدگاه‌هاي تنگ و تحميلي قومي و جغرافيايي عرصه‌هاي جديدي را پيش روي رسانه‌هاي كشور قرار دهند. وي گفت: شناخت و شناساندن فرصت‌هاي نويني كه امروزه در عرصه ملي، منطقه‌اي و جهاني در اختيار رسانه‌هاي ماست در تاريخ بي‌سابقه است.

مشاهدهء جنایات علیه بشریت در ابتدا و انتهای قرن بیستم
1988 سومگائیت، جمهوری آذربایجان


مشاهدهء جنایات علیه بشریت در ابتدا و انتهای قرن بیستم
http://www.genproc.am/main/ru/199/

Switzerland-Armenia association recalls Sumgait pogroms


17:48 / 02/27/2010
Switzerland-Armenia association issued a statement on the occasion of 22nd anniversary of the massacres perpetrated against Armenians in Sumgait.

The association commemorates pogroms of Armenians by Azeris in Sumgait 22 years ago, as well as massacres in a number of Azerbaijani settlements within next years causing death, tortures and mass displacements of Armenian population in Azerbaijan.
The statement also outlines the aggression by Azerbaijan against Nagorno-Karabakh Republic and destruction of Armenian khachkars (cross-stones) in Jugha as expression of continuing propaganda of aggression and hatred against Armenia and Armenian people.
Documents and videos are attached to the statement.

A.G.
News from Armenia

Armenians protest near Azerbaijani embassy in Warsaw

14:45 / 02/27/2010
Feb. 26, on the occasion of 22nd anniversary of the Armenian pogroms in Sumgait, Armenian community representatives in Poland held an action of protest in front of the Embassy of Azerbaijan in Warsaw.

The city authorities allowed demonstrators to head a procession along the street to the Embassy. The demonstrators were carrying Armenian flag and banners condemning the massacres in Sumgait and wishes to hand over a letter to the embassy employees. The staff members refused to take the letter claiming they did not speak Polish. The letter said of real Sumgait events, as well as appeal to the international community to recognize massacres of Armenians in Sumgait as a continuation of the Armenian Genocide in Ottoman Turkey in 1915. Following the protest, the demonstrators gathered near the Armenian Embassy and lighted candles at the cross-stone. RA Ambassador to Poland Ashot Galoyan said that Azerbaijan seeks to spin a yarn about the Nagorno-Karabakh conflict. He stressed that the action in front of Azerbaijani embassy is another proof that Armenians do not forget anything, and in case of necessity are ready to offer rebuff to false Azerbaijani propaganda.


T.P.
News from Armenia

گفت‌وگوي اختصاصي فارس با كارگردان جريان ساز سينما

حاتمي‌كيا:

«به رنگ ارغوان» بازدم فضاي

متلاطم سياسي محدوده سال 81 است


خبرگزاري فارس: «ابراهيم حاتمي كيا» مي‌گويد: محدوده سال‌هاي 81 به بعد يادتونه چه اتفاقاتي افتاد. يادمه كه تلاطم‌هاي سياسي خيلي رنگي‌تر شد. بحث‌هايي مطرح شد كه يه وقتي تابو بود. بازدم اون فضا مي‌شه «به رنگ ارغوان».
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، «به رنگ ارغوان» آخرين فيلمي است كه از سازنده فيلم‌هايي چون«هويت»، «ديده‌بان»، «مهاجر»، «وصل نيكان»، «از كرخه تا راين» «بوي پيراهن يوسف»، «برج مينو»، «ارتفاع پست» و «آژانس شيشه‌اي» كه به عنوان يكي از سينماگران مطرح و جريان‌ساز سينماي دفاع مقدس نام خود را به ثبت رسانده، روي پرده رفته و تاكنون، به عنوان نخستين فيلم اكران 89، با استقبال خوبي از سوي مخاطب روبه‌رو شده است.
فيلم در جشنواره بيست و هشتم فيلم فجر به نمايش درآمد و در تاريخ جشنواره، از معدود دفعاتي بود كه يك فيلم هم نظر مثبت اهالي سينما را جلب كرد، هم منتقدان (به ويژه نسبت به دو، سه كار قبلي حاتمي‌كيا) آن را پسنديدند و هم داوران جشنواره به آن رأي دادند و از معدود مواردي بود كه در جشنواره فيلم فجر، سيمرغ فيلم و كارگرداني، توأمان به يك فيلم تعلق مي‌گرفت. فيلم پرماجراي «حاتمي‌كيا» 10 روز است كه اكران شده و مرز 200 ميليون تومان را هم رد كرده است. به بهانه نمايش عمومي «به رنگ ارغوان»، به عنوان اولين رسانه، «ابراهيم حاتمي‌كيا» با خبرگزاري فارس گفت‌وگو كرده است. گفت‌وگويي اينترنتي كه با استفاده از چت و طي سه‌ساعت انجام شد و به درخواست «حاتمي‌كيا»، براي آن كه رعايت امانت صورت گيرد و زبان صميمي آن هم حفظ شود، تصميم گرفته شد «پاسخ‌ها» با همان زبان محاوره روي خروجي قرار گيرد. ------------------------------------------------------------------------------------------------- * دلم نمي‌خواد مثل بعضي همكارها، سال به سال شكل و قيافه‌ام عوض بشه ------------------------------------------------------------------------------------------------- ** آقاي حاتمي‌كيا، به عنوان سؤال اول مي‌خواهم در مورد نوع فيلم‌سازي شما سؤال کنم. شما يكي از معدود فيلمسازان ما هستيد كه هميشه توجه نسبت به فيلم‌هاي‌تان زياد است. به عنوان يك روزنامه نگار فكر مي‌كنم دليل اول اين توجه به خود شما برمي‌گردد كه بدون تعارف، فيلمسازي باهوش و نكته‌سنج هستيد؛ اما سؤال اصلي اين است كه چرا در مورد ساخت «به رنگ ارغوان» اين‌قدر اصرار داشتيد تا توليدش در سكوت خبري كامل انجام شود؟ - دوست دارم اين تعارف رو جدي بگيرم، ولي مشكل اينه كه كتك اين ويژگي بيشتر از شيرينيش بوده. يه جور زندگي در برزخ خوف و رجا! روزگاري فكر مي‌كردم كه برپا كردن يه سايت مخصوص باعث مي‌شه كه با مخاطبان راحت در تماس باشم ، ولي در عمل ديدم كه دوست ندارم خيلي آفتابي بشم. ما تو كشوري هستيم كه هر چي كمتر زير نگاه باشي بيشتر در اماني و به همون نسبت آرامش داري و خودتي.
---------------------------------------------------------------- * وقتي دارن رو دست‌ها بلندت مي‌كن، مواظب باش ---------------------------------------------------------------- ** صريح‌تر بپرسم. چرا فيلمساز متعهدي مثل «ابراهيم حاتمي‌كيا» بايد احساس ناامني بكند؟ فاصله اين احساس از كجا نشأت مي‌گيرد؟ اين خوف و رجا كه شما به آن اشاره كرديد، چرا همراه‌تان است؟ - سؤال ساده‌اي نيست، يا حداقل الآن نمي‌تونم شفاف جوابتو بدم.اصلاً بهتره به اين سؤال امثال شما جواب بدن. اين عمر فيلمسازي خيلي پستي و بلندي داشته و من ديدم كه نبايد به اين تعريف‌هاي فيلمساز متعهد، با هوش و انقلابي و دل آشنا و ... دل بدم. اينجايي كه دلمون بهش بنده، صفر و صدش خيلي تنده! وقتي دارن رو دست‌ها بلندت مي‌كن، مواظب باش. چون صف دست‌ها يه جايي تموم مي‌شه و ناگهان ولت مي‌كنن. بهتره از همون اول به پاهاي خودت تكيه كني.
** ريشه اين احساس از كجا نشات مي‌گيرد؟ در واقع مي‌خواهم بدانم آن «ابراهيم حاتمي‌كيا» كه هميشه كارگرداني مورد احترام در نظر مخاطب و منتقدان بوده، چرا به اين احساس رسيده است؟ - چون ايراني‌ام. ايراني زاده‌ام. چون عقبه‌ام چند هزار ساله‌اس. چون تو زميني بزرگ شدم كه خيلي اقوام خوش اومدند و بد رفتند يا بالعكس. ياد گرفتيم خونه هامون اندروني و بيروني داشته باشه. ياد گرفتيم به هر كسي، اندروني رو تعارف نكنيم. يادمون دادن كه دروغ نگيم، ولي نگفتن راستشو داد بزنيد.
** ولي من احساس مي كنم شما از يك چيزي ناراحت هستيد كه اين ناراحتي، سال‌ها با شماست... مثلاً از زمان «آژانس شيشه‌اي» و اتفاقاتي كه پس از ساخته شدن آن افتاد. - متوجه منظورت نمي‌شم.
** اگر يادتان مانده باشد، سال گذشته و در جريان اكران «دعوت» يك مصاحبه با هم انجام داديم. در بخشي از آن مصاحبه من در مورد بغضي كه كارگردان‌هاي ما دارند سوال كردم و شما گفتيد كه اين بغض‌ها از يك جايي شروع مي‌شود و به آساني هم فراموش نمي‌شوند. به نظر مي‌رسد اين بغض همچنان وجود دارد اما مي‌خواهم جنس بغض «حاتمي‌كيا» و دليل آن را بدانم؟ - راستش من حافظه‌ام ميزون نيست. اين نعمتيه كه خدا بهم داده . چيزي كه منو به سينما و كلاً هنر وصل كرده يه حسي از نيازه كه نميشه اونو به ظرف و محتوا تقسيمش كرد. هر دو با هم ميان. من شش سال پيش «به رنگ ارغوان» رو براي فيلمبرداري دست گرفتم و تقريبأ دو سال قبل‌ترش، روي فيلمنامه كار مي‌كردم. اين چه قدرتيه كه مي‌تونه منو سرپا نگه داره و چندسال تحملش كنم؟ بذار از يه راه ديگه وارد سوالت بشم. سينماي من يه سينماي جديه . يه جورايي غصه داره. عبوسه. انگار به يه توقعي اومده و اگه آشنا نبينه مويه مي‌كنه. من اينو با همه وجودم مي‌گيرم. شايد بهتر باشه بگم سينماي آينده‌نگرِ نگران. متر و ميزان امثال من، صرفاً عشق به سينما نيست.
** من دقيقا مي‌خواهم به همين نكته اشاره كنم. كسي كه جنس سينمايش ابراز نگراني‌هاي درون جامعه است و به خوبي اين كار را هم انجام مي‌دهد، چرا بايد نگران بروز نگراني‌هايش باشد؟ - من دلم نمي‌خواد مثل بعضي همكارها، سال به سال شكل و قيافه‌ام عوض بشه. يعني از من بر‌نمياد، نتيجه اين شده كه بعد از دو دهه كار يه نفس، عده‌اي با اين بابا و رنگ و طعم اين بابا آشنا شدن. اونا با من هم‌نوا شدن و وكالت حسي‌شونو دادن به من. اون «حاتمي كيا»ي سال 67 كه با «ديده‌بان»ش نگران از دست رفتن پرچم «نصرمن الله و فتح قريب» بود و حالا بعد از سال‌ها، با «دعوت»ش نگران يه چيزاي ديگه‌ است.
-------------------------------------------------------------------------------------------- * «به رنگ ارغوان» نتيجه تنفس در فضاي متلاطم سياسي سال 81 است -------------------------------------------------------------------------------------------- ** با اين توضيح كه شما ارائه داديد، مي‌خواهم وارد بحث كلي‌تر فيلم شويم شما اشاره كرديد كه درطي اين بيست سال كار مستمر وكالت حسي عده‌اي را به عهده گرفتيد كه با شما به عنوان فيلمسازشان همراه شده‌اند كه شايد خود من هم جزئي از آنها باشم. نگراني دروني كه شما را به سمت ساخت «به رنگ ارغوان» هدايت كرد، چه بود؟ - پس بايد بريم اون دوران. يعني محدوده سال‌هاي 81 به بعد. يادتونه چه اتفاقاتي افتاد. يادمه كه تلاطم‌هاي سياسي خيلي رنگي‌تر شد. بحث‌هايي مطرح شد كه يه وقتي تابو بود. بازدم اون فضا مي‌شه «به رنگ ارغوان».
**بنابراين «به رنگ ارغوان» هم مثل اكثرفيلم‌هاي شما واكنشي به هياهوي جامعه است؟ - من گفتم تلاطم.
** چه چيز زمان سال 81 كه در آن فضا تنفس مي‌كرديم، براي شما تبديل به دغدغه شد؟ و چقدر نگران بازخوردهاي اين دغدغه بوديد؟ - واضح‌ترين واژه اسمش بود «امنيت». شمشير دولبه‌اي كه هر وقت با كجاوه ميارنش ميدون، محافظاش داد مي‌زنن كه دور شويد و كور شويد و لال شويد، يا مثل ما هم آواز شويد. دعوا هم همين‌جا شروع مي‌شه. به نظرم قرار مصلحت نيست كه فقط يه قرائت از اين واژه تو بوق باشه. اگه ميون‌دار مصلحان جامعه باشه، اجازه مي‌دن همه از موضع خودشون اين واژه رو تفسير كنن، ولي واي از وقتي كه اين واژه مونوپلي يه گروه بشه.
** اگر نگاهي كه شما در «به رنگ ارغوان» نسبت به امنيت و نيروهاي امنيتي داريد، عميقا يك نگاه مثبت است، پس چرا تعابيري عكس از نگاه شما به مفهوم امنيت برداشت شد؟ - بارك‌الله! شما دست روي همون دايره ملتهب گذاشتين. امنيت در حوزه فرهنگ كه منم يكي از اعضاش محسوب مي‌شم، مي‌شه «به رنگ ارغوان» كه مي‌خواد به كمك اين تفسير بياد. من همون موقع تو مكاتبه روزنامه‌اي، به وزير اطلاعات وقت نوشتم كه من گل سرخي به قصد احترام براي شما آوردم، ولي ظاهرأ فقط خار اين گل رو ديديد. پخش نشدن «به رنگ ارغوان» يعني تن دادن حوزه فرهنگ به قرائت حوزه امنيت.
** در واقع اتفاقاتي كه افتاد، نشان داد حوزه امنيت وضعيتي ارغواني دارد؟ - درسته!
** يعني منظور شما اين بود كه رنگ امنيت نه سفيد سفيد است و نه سياه سياه.حتي خاكستري هم نيست. يك رنگي دارد كه رنگ آن كبود است و شايد به دليل همين كبودي است كه سال ها غير قابل دسترس بوده است. - ارغوان، رنگ صريحي نداره. رنگيه كه هميشه در دسترس نيست. يه رنگيه بين گرمي و سردي. بستگي به نگاهتون داره. مي‌توني بگي «به رنگ ارغوان» فيلميه عاشقانه سياسي يا سياسي عاشقانه.
**به دليل همين صريح نبودن «به رنگ ارغوان»، نام شخصيت اصلي زن فيلم را ارغوان انتخاب كرديد؟ فردي كه به تعبيري گرفتار سردي‌ها و گرمي‌ها است؟ - ارغوان يك دختر جوان دانشجوي رشته جنگل شناسي ايست كه با مادر پيرش زندگي مي‌كنه. اين يك تفسيره. شكل ديگه‌اش اينه كه ارغوان دختر يكي از معارضان سرسخت نظامه كه داره تو دانشگاه جنگل درس مي‌خونه. همه اين تفاسير بسته به شكل ورود ما داره.
** دليل پرسيدن اين سؤال‌ها، تعارضاتي است كه دراين 5ساله درمورد مفاهيم «به رنگ ارغوان» وجود داشته و من هم دارم سعي مي‌كنم با مطرح كردن همه اين‌ها، در نهايت به اصل قضيه كه همون نگاه شما به ماجرا است، برسيم. - من ديگه نگران نيستم. شما هم نباشيد! «به رنگ ارغوان» يك فرصت تست زني بود كه شكر خدا با همت شمقدري حل شد. اونايي كه همچنان فيلم رو امنيتي تفسير مي‌كنن، چه بخوان و چه نخوان، نگاهشون به آثار فرهنگي، رنگ امنيتي خورده .حواسمون باشه، من منظورم اين جناح و اون جناح نيست. اين تفسير توي همه جناح‌هاست. فرقي نمي‌كنه زمان آقاي خاتمي باشيم يا آقاي احمدي‌نژاد. اين نگاه تو هر فرصتي مانع تراشي مي‌كند. تحريم مي‌كنه، تقبيح مي‌كنه، تكفير مي‌كنه و حاضره كه تو سال‌ها فيلم نسازي، چون مسئله‌اش، مسئله تو نيست.
** من فكر مي‌كنم شما اين تست‌گيري را مدت‌ها قبل شروع به آزمون و خطا كرده بوديد. يعني از زمان «از كرخه تا راين». نقطه طلايي آن در «آژانس شيشه‌اي» بود و به اعتقاد من، شما در تمامي فيلم‌هاي ديگر هم اين تست‌گيري را ادامه داديد. اما «به رنگ ارغوان» يك تفاوت عمده با سه فيلم ديگرشما در دهه 80 دارد و آن اين كه اين فيلم مي‌توانست همانند «آژانس شيشه‌اي»، فيلم پرطرفدار دهه خود باشد اما اين فرصت از آن گرفته شد... - به هر حال اثر هنري يه نسبتي با خالقش داره. ارغوان از نظر من فيلميه كه پنج سال پيش ساختم و اگر تا حالا ساخته نشده بود، حتي اگر فيلمنامه‌اش دستم بود باز من نمي‌ساختم. اين فيلم محصول همون دوران منه، اما اين حرف‌ها مال پشت صحنه فيلمسازه. ربطي به مخاطب نداره. فيلم كار خودشو مي‌كنه و فرآيند تاثيرش فقط به خودش ربطي نداره . اون بايد با حال و احوال تك به تك مخاطب‌ها ارتباط بسازه و برگرفته از شرايط تك تك اون‌هاست. اين خاصيت هنره. از اين منظر فيلم نو و كهنه نداريم. مثل «آژانس شيشه‌اي» كه بارها ديده شده و مي‌شه، ولي براي من سازنده، فيلميه از يه دوران ماضي. اين كه «به رنگ ارغوان» همچنان طراوت دارد، نشان انرژي ذاتي اثره كه همچنان هسته مركزيش فعاله و البته خدا را شكر كه همچنان انرژي داره.
** اين كه گفتيد اگر همين الآن فيلمنامه «به رنگ ارغوان» آماده ساخت بود، آن را نمي‌ساختيد، به معناي تغيير روش فيلمسازي شما كه نيست؟ يعني «حاتمي‌كيا»، همان نگراني‌ها را همچنان دارد يا خير؟ - اينو براي اون خاله خرسه‌هايي گفتم اصرار دارند مهار من دست اونا باشه. من روندم طبيعيه و از تولد اثري مثل «به نام پدر»، «حلقه سبز» و اين آخري‌ها «دعوت» ناراضي نيستم. من سواره‌ام. با همه اختيارات سواره بودن. راننده قطار نيستم كه يه راهو برام تعريف كنن و بگن حق نداري از اين خط‌ها فاصله بگيري.
** با اين حساب اگر در سال 83 «به رنگ ارغوان» ديده مي‌شد، بازهم «دعوت» ساخته مي‌شد. (گرچه به عنوان فيلمي كه از دل جامعه مي‌آيد نمي‌توان مخالف «دعوت» بود). به هر حال اين تصور وجود دارد كه رويكرد غلط نسبت به «به رنگ ارغوان» باعث شد شما از سر لجاجت، «دعوت» را بسازيد. آيا اين موضوع صحت دارد؟ - بارها گفتم كه «به نام پدر» داشت كليد فيلمبرداري مي‌خورد كه اون بلا سر «به رنگ ارغوان» اومد. اين كه در حين ساخت «به نام پدر» دلخور بودم، حتمأ بودم ولي اونقدر بچه نيستم كه با يه تشر و مانع تصميم بگيرم از استقلال و روند فيلمسازيم دست بردارم. اينهم گفتم كه من هيچ وجه فيلمي به سفارش اين ارگان و اون تشكيلات نساختم. جز توصيه وزير ارشاد وقت آقاي لاريجاني براي ساخت فيلمي درباره بوسني كه شد فيلم «خاكستر سبز». «دعوت» به همون اندازه در كارنامه من جا داره كه ارغوان داره. راستش عنصر لجاجت در هنر پيچ در پيچ سينما اعتبار و دوام نداره و فكر نكنم اين سوخت عصبي اونقدر زور داشته باشد كه توقع منو جواب بده. ريسك پذيري و تازگي «دعوت» براي من كمتر از ارغوان نيست. بهتره اين دفعه من باشم كه به دوستان اهل قلم بگم اينقدر لجاجت نكن . همه اين آثارم اسمشون تو شناسنامه منه. اگه بنده رو درهم قبولم كنيد به صواب نزديكتره تا اينكه بخواين بعضي‌شو نديد بگيرين و سوا كنين.
-------------------------------------- من اهل جاروجنجال نيستم --------------------------------------
** عده‌اي از منتقدان هم «دعوت» و هم «به رنگ ارغوان» را سفارشي دانستند و از اون طرف «آژانس شيشه‌اي» را شخصي‌ترين فيلم شما. دليل اين همه تفاوت آراء را در چه چيزي مي‌دانيد؟ - دليلش زنده بودن اثره. داشتن طرفداراي مومن به همون اندازه دشمناي مومن، تو مانايي موندن ارغوان كمك مي‌كنه. من به هر دو طرف احترام مي‌گذارم. حتي به اون پيرمردي كه فيلم را مزخرف خوند. سخاوت هنر و هنرمند به همين احوال متناقض آنست. اين لذت بخش‌ترين مصادره به مطلوبيه كه هنرمند آرزوشو داره.
** علي‌رغم اين احوال، مسئولي عاشقانه از ابتدا تا انتها فيلم شما را ايستاده مي‌بيند و حتي در پايان، بيشتر از منتقداني كه شيفته فيلم شدند، براي فيلم هورا مي‌كشد. اين موضوع براي من، هم لذت بخش است و هم تأسف‌برانگيز. لذت‌بخش است كه نظر مسئول سينمايي‌ام را هم‌سو با خودم مي‌دانم و تأسف برانگيز از اين كه چرا 5 سال فرصت ديده شدن يك فيلم سوزانده شد. بعد از جشنواره چنين احساس‌هاي دوگانه‌اي در شما به وجود نيامد؟ - «به رنگ ارغوان» تنها فيلميه كه بعد از ساخت تجربه‌هاي عجيبي برام داشته. بعضي فكر مي‌كنن من اهل جارو جنجالم . خدا شاهده اصلأ دوست نداشتم كه براي فيلم حاشيه درست بشه. من از اين بازارگرمي‌ها خوشم نمياد و نگاه آزاد و راحت و بدون قضاوت تماشاچي برام يه دنيا قابل احترامه. راستش رو بخواين فيلم‌هاي من احتياج به اين بازارگرمي ها نداره. « به رنگ ارغوان» هم فيلميه تو رده بقيه فيلم‌هام. اون حس دوگانه‌اي كه شما اشاره مي‌كنيد به اون شبي برمي‌گرده كه من از طرف مسئول سينمايي وقت ارشاد موظف شدم با وزير اطلاعات ملاقات داشته باشم. من ساده دل، گمان مي‌كردم كه حتمأ فيلم به قدري براشون جذاب شده كه حتمأ مي خوان يه تشويقي منو بكنن! والا، منو با وزير اطلاعات چه كار؟ ولي قضيه عكس شد... وقتي نصف شب از وزارت بيرون مي‌اومدم، از گيجي تو كوچه پس كوچه‌هاي بن‌بست اطراف وزارت گير افتادم. همه‌اش اين سؤال برام بزرگ شده بود كه چرا ارشاد منو تنها روانه كرد؟ چرا حس نكردن كه وزارتخونه من ارشاد بود و اونا بايد حامي من مي‌شدن. چرا منو جلوي در رها كردند و خودشون از در پشتي غايب شدند؟ اون شب سالهاست كه با منه و توي اين چند سال هيچ‌كدومشون وظيفه ندونستند كه با اين سرباز جنگ، دو كلام از در التيام بربيان... من مي‌بخشمشون، ولي از يادم نميره. من نماينده مظلوم جرياني هستم كه بايد حريم امني داشته باشه كه بتونه حرف‌هاشو بزنه. اون صندلي به هيچ‌كس وفا نمي‌كنه، چيزي كه باقي مي‌مونه همين بزنگاه‌هاست كه به ما قوه فرقان مي‌ده. من ايمان دارم كه آقاي شمقدري فارغ از همه حساب‌ها ، محترمانه در دوران مشاور رئيس جمهور بودنش اعلام كرد كه اين پيرغلام احترامش به عدد فيلم‌هايي كه ساخته است و ما نبايد براش چون و چرا بياريم.
----------------------------------------------------------------------------------------- *سكانس رودررويي قبلي فرخ نژاد با قائميان قرباني يك غرور بي‌وقت شد -----------------------------------------------------------------------------------------
** من در اين مصاحبه عامدانه به سراغ بحث هاي تكنيكي كار نرفتم به دو دليل، اول اين كه فيلم به لحاظ بصري كاملا گويا است و دوم اينكه فكر كردم به جاي دفاع از مسايل فني فيلم، هم صحبت شما باشم در مورد 5 سال سكوت شما در مورد فيلم‌تان. اما به لحاظ فني مي‌خواهم بدانم اگر به 5 سال قبل بازگرديم، چه تغييراتي در ساختار «به رنگ ارغوان» ايجاد مي‌كرديد؟ - اگه در باره بقيه فيلم‌هام سؤال مي‌كردي، من جوابي نداشتم كه بگم. تكنيك مستقل از محتوا، بي‌معناست. من بهتون اطمينان مي‌دم كه قد و قامت ارغوان با سازندش يكيه. خدا رو شكر تو ساخت اين فيلم هر آنچه كه نيازم بود يا تو دسترسم بود يا جنگيدم به‌دست آوردم. فقط ضربه‌اي كه تو فيلمبرداري «به رنگ ارغوان» خورد، سكانسي بود كه بايد نشون مي‌داديم كه فرخ نژاد با قائميان تو گذشته درگيري و رودررويي داشته‌اند. ما اين سكانس رو روز آخر فيلمبرداري توي برنامه داشتيم. همه چي آماده بود جز اسلحه‌ها كه بايد مدير توليد مي‌آورد. وقتي من تعداد تفنگ‌ها رو كمتر از درخواستم ديدم، اعتراض كردم. كاري كه هميشه مي‌كردم... ولي انگار قرار بود تو اون دم دماي آخر فيلمبرداي، من گوشمالي بشم. نتيجه‌اش انصراف من بود. من از همون‌جا مستقيم اومدم تهران و ديگه هم دلم نيومد برگردم شمال. اون سكانس قرباني غرور بي وقت توليد شد.
** طي اين سال‌ها نوع تدوين فيلم تغيير پيدا كرد؟ مثلا اين كه پايان‌بندي فيلم را نوع ديگري تدوين كرده باشيد؟ - به هيچ وجه.
**در مورد پايان بندي فيلم كه اتفاقا شوك نهايي را به بيننده وارد مي‌كند، نظرات متفاوتي وجود داشت. عده‌اي معتقد بودند نشان دادن چهره فرخ نژاد چندان كمكي به فيلم نمي‌كنه و بهتر بود همانجا فيلم به دستان آن دختر يا در واقع فلق سه كات مي‌خورد و عده‌اي، نظر ديگري داشتند. خود شما نظرتان چيست؟ - طبيعيه كه نظرم همينه كه تو فيلمه.
** پس مي‌توان نتيجه گرفت كه شما به مخاطب عادي‌تر سينما درپايان بندي توجه داشتيد؟ يعني نخواستيد پايان فيلم را پيچيده كنيد؟ - پيچيدگي از اولش هم جزو ملزومات اين ساختار «به رنگ ارغوان» بود. من يادم نيست توي فيلمنامه به اين مسئله تاكيد شده بود يا نه، ولي يادمه كه بعد از فيلمبرداري تو دفتر تهيه كننده، اين پلان دست زنانه را گرفتيم.
** چرا فلق3 يك خانم بود؟ اين موضوع يعني اين كه همه ما يك كيس اطلاعاتي هستيم؟ - خواستم دايره موضوع رو وسيع‌تر كرده باشم.
** به عنوان سؤال پاياني، استقبال از «به رنگ ارغوان» چه تاثير مستقيمي در ساخته شدن و يا ساخته نشدن «قبل از دعوت» دارد؟ - شرايط «قبل از دعوت» مثل شرايط «به نام پدره».
** يعني ساخته خواهد شد؟ - چرا شك كردين؟
** من شكي نداشتم ، ولي بايد خواننده را هم از شك درآورد. چون برخي فكر مي‌كنند با اكران «به رنگ ارغوان» تغييري در مسير فيلمسازي شما ايجاد خواهد شد. - «به رنگ ارغوان» مثل روح سرگردانيه‌ كه بايد از برزخ خارج بشه و تو جاي طبيعي خودش كه چشم‌هاي مخاطبه آروم بگيره. اينطوري روح منم آروم مي‌گيره.
------------------------ * فيلم‌شناسي ------------------------ ابراهيم حاتمي کيا در سال 1340 در يک خانواده مذهبي با اصالت آذربايجاني ، در تهران متولد شد. باورها و اعتقادات مذهبي خانواده مانع از تماشاي تلويزيون و راهيابي وي به سينما مي شد و همين کمبود ، عطش وي را تشديد ساخت. آزادي دوران جواني و مصادف شدن با انقلاب اسلامي دو عاملي بود که او را به سوي سينما سوق داد.او فعاليت هاي سينمايي اش را از سال 1359 با نوشتن فيلم نامه و کارگرداني فيلم‌هاي کوتاه در فضاي جبهه و جنگ آغاز کرد. فيلم‌هاي كوتاه: تربت 1362 ، صراط 1363 ، طوق سرخ 1364 ، كوردلان 1364 فيلم‌هاي بلند: هويت1365،ديده بان 1367، مهاجر 1368، وصل نيکان 1370 ،از کرخه تا راين 1371، خاکستر سبز 1372، بوي پيراهن يوسف 1373، برج مينو 1374، آژانس شيشه‌اي 1376، روبان قرمز1377، موج مرده 1379، ارتفاع پست 1380، به رنگ ارغوان1383، به‌نام پدر 1384 و دعوت 1387 از ساير فعاليت‌هاي اين فيلمساز مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: دفتري از آسمان (پرويز شيخ طادي-87) [مشاور کارگردان]، اسکادران عشق (سعيد حاجي ميري-75) [فيلمنامه نويس]، عبور (کمال تبريزي- 67) [تهيه کننده]، توهم (سعيد حاجي ميري- 64) [دستيار فيلمبردار] سريال‌هاي تلويزيوني: سريال خاك سرخ(79) و سريال حلقه سبز (86) جوايز سينمايي "ابراهيم حاتمي‌كيا " عبارتند از: برنده ديپلم افتخار بهترين مستند از سومين جشنواره فيلم فجر تهران براي فيلم كوتاه "صراط "، جايزه ويژه هيئت داوران هفتمين جشنواره فيلم فجر؛ ديده‌بان - ديپلم افتخار در هشتمين جشنواره فيلم فجر؛ مهاجر - سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه و بهترين کارگرداني براي فيلم آژانس شيشه‌اي در جشنواره فجر شانزدهم - تنديس جشن خانه سينما، دوره دوم، در رشته بهترين کارگرداني براي فيلم آژانس شيشه‌اي - سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني براي فيلم روبان قرمز در بخش سينماي بين‌الملل جشنواره فجر هفدهم - تنديس جشن خانه سينما، دوره ششم، در رشته بهترين کارگرداني براي فيلم ارتفاع پست - سيمرغ بلورين بهترين فيلم و ديپلم افتخار بهترين فيلمنامه براي فيلم به نام پدر در جشنواره فجر بيست و چهارم - سيمرغ بلورين بهترين فيلم در بخش سينماي آسياي جشنواره فجر براي فيلم به نام پدر - "به رنگ ارغوان " ابراهيم حاتمي‌كيا سيمرغ بهترين فيلم، بهترين كارگرداني و سيمرغ مردمي بيست‌و هشتمين جشنواره‌ فيلم فجر.
گفت‌وگو: احسان هوشيارگر

ضرغامی در گفتگو با مهر:
گیرنده های دیجیتالی صدا و سیما وارد بازار شد
بندرعباس - خبرگزاری مهر: رئیس سازمان صدا و سیما اظهار داشت: در حال حاضر مشغول گذراندن دوره های آموزشی ارسال سیگنالهای دیجیتال در نقاط مختلف تهران هستیم و از یکی دو روز گذشته نیز گیرنده های دیجیتالی صدا و سیما در بازار در اختیار مردم قرار گرفته است.
عزت الله ضرغامی در گفتگو با خبرنگار مهر در بندرعباس افزود: امید است بتوانیم به تدریج تبدیل فرستنده های مراکز استانی به دیجیتال را وارد فاز عملیاتی کنیم
. رئیس سازمان صدا و سیما با بیان اینکه هر استانی که شرایط را برای رسانه ملی در امر دیجیتال شدن فراهم کند در اولویت قرار گیرد، یادآور شد: مرکز صدا و سیمای خلیج فارس نیز در این زمینه دارای اولویت و اهمیت ویژه ای است.
ضرغامی افزود: امید است در هرمزگان نیز در زمینه های مورد نیاز توسط مسئولان در کمترین زمان ممکن آماده شود تا از این طریق بتوانیم ارسال امواج را در این استان به صورت دیجیتال داشته باشیم.
رئیس سازمان صدا و سیما خاطرنشان کرد: صدا و سیمای مرکز خلیج فارس در مبحث تبدیل فرستنده های آنالوگ به دیجیتال نسب به سایر مراکز استانی دارای اولویت و اهمیت ویژه ای است.
مراکز استانی مناسب ترین ابزار اجرای فرامین رهبری هستند
ضرغامی با اشاره به فرامین رهبری در حکم سازمانی خویش برای ابقا بر ریاست سازمان اظهار کرد: با اشاره به فرامین رهبری مبنی بر ترویج آموزه های دینی، آگاهی ، اخلاق و امید بخشی در نقش رسانه ملی، مراکز استانی مناسب ترین ابزار برای دستیابی و اجرای هر چه بهتر فرامین رهبری در این زمینه هستند.
وی ادامه داد: شبکه های استانی در برنامه های جدید رسانه ملی به عنوان یک ظرفیت و ابزار مهم در هرچه آرمانی تر شدن فرامین رهبری محسوب می شود.

گرد و غبار خوزستان به 21 برابر حد مجاز رسید
اهواز - خبرگزاری مهر: گرد و غبار موجود در هوای امروز استان خوزستان به 21 برابر حد مجاز رسید. به گزارش خبرنگار مهر در اهواز، این پدیده که از شامگاه گذشته آغاز شد در ظهر امروز به 21 برابر حد مجاز رسید به گونه ای که فرمانداری اهواز، مدارس نوبت بعد از ظهر امروز اهواز را تعطیل اعلام کرد.
هفته گذشته نیز به علت همین پدیده که حتی تا 30 برابر حد مجاز نیز رسید دو روز متوالی مدارس استان خوزستان تعطیل اعلام شد و دانش آموزان سر کلاس های درس خود نرفتند.
هم اکنون میزان آلودگی هوای خوزستان ناشی از پدیده گرد و غبار، سه هزار و 200 میکروموس بر سانتیمتر مکعب رسیده که با با توجه به اینکه حد مجاز 150 میکروموس بر سانتیمتر مکعب است، میزان غلظت به 21 برابر حالت استاندارد رسید.
اداره هواشناسی خوزستان هم علت وقوع این پدیده را کمبود بارندگی و خشکسالی در عراق و تقویت سامانه کم فشار از سمت غرب به خوزستان و تغییرات شدید جوی در مناطق صحاری این کشور اعلام کرد.
گفته می شود این پدیده تا اواخر امروز کاهش یابد.
مدیریت حوادث غیر مترقبه استان خوزستان نیز عموم مردم درخواست کرده تنها برای کارهای ضروری و با استفاده از ماسک مناسب از منزل خارج شوند.

Protest action against Sumgait tragedy in Athens

15:50 / 02/27/2010
Today, Feb. 27, at 11 a.m. on Vasilis Sophias avenue in Athens a protest action near Azerbaijani embassy was held. The demonstrators were chanting and making bold statements.
Youth Armenians of Greece headed to Azerbaijani embassy – carrying Armenian and Karabakhi flags, as well as banners condemning the massacres of Armenians in Sumgait, perpetrated 22 years ago and demanding justice and forfeit.
The action aimed at joining Armenians worldwide, that also initiates protest actions raising voice against inhuman and shocking, but 22 years lasting crime never condemned and punished by international community.
According to the demonstrators, the impunity was the reason of innocent casualties as a result of massacres that heads and committers for crime did the same in Baku, Ghazakh, Khanlar, Dashkestan and Mingechaour and other cities of Azerbaijan.
The initiators of demonstration wanted to show solidarity to those who remembers as well as remind of Sumgait tragedy.


S.T.
News from Armenia

گزارش مهر از دیدار با "کوشکی
" یوزپلنگی که با من دوید


خبرگزاری مهر - گروه اجتماعی: "کوشکی" یوزپلنگ تنها با اندامی زیبا و و قواره ای گربه گون، پشت بته های کوچک در فاصله صد متری کاروان هیجان زده خبرنگاران و چشمهای نگران محیط بانان زیستگاه میاندشت استتار کرده بود. کوشکی اما آن روز نای شکار نداشت، بس که ترسیده بود!
به گزارش خبرنگار مهر، دیدار با "کوشکی" یوزپلنگ بچه سالی که در شرایط نیمه اسارت و در 10 کیلومتری شرق جاجرم شهرستانی در شمال شرقی ایران زندگی می کند، بهانه سفر کاروان خبرنگاران محیط زیست رسانه های کشور به خراسان شمالی در مجاورت کویر میاندشت و در دل زیستگاه یوز ایرانی بود.
سفر طولانی با هشدارهای مشاوران پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی(ایرانی) آغاز شد. جمله های هشدار آمیز و تذکرات تخصصی: " آنچه شما خبرنگاران باید درباره کوشکی بدانید!" جمله معترضه ای که همان ابتدا با طعنه مرادی رئیس روابط عمومی سازمان محیط زیست همراه شد: "بایدی در کار نیست!"
اما مشاوران حرف خود را باید می زدند: "کوشکی بچه یوزپلنگی که در شرایط نیمه اسارت و جهت تحقیقات ویژه در فنسی 10 هکتاری نگهداری می شود، به شدت حساس و نیازمند رفتاری توام با آرامش از سوی شما خبرنگاران، عکاسان و تصویربرداران است، لطفا هنگام دیدار با او از بروز هیجانات خود پرهیز کنید!" کلیشه ای ناآشنا برای خبرنگاران اما جدی و ضروری برای حافظان و طراحان طرح حفاظت در اسارت. قصه از همین جا آغاز شد.
کوشکی یوزپلنگی تنها بود با رد سیاهی از اشک بر چشمهای مغموم و خالهای تو خالی که به خاکستری می زد و او را از همزاد تاریخی اش "پلنگ" برای ما متمایز می کرد. نشانه هایی که مشاوران پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی علل اصلی شکار یوز پلنگ و خطر انقراضش را ناآگاهی شکارچیان از این نشانه های ساده می دانستند.
علیرضا جورابچیان رئیس پروژه بین المللی حفاظت از یوز آسیایی که - حالا تنها در ایران می زید - یکی از علل اصلی شکار یوز و نابودی این گونه منحصربفرد را نا آشنایی مردم با یوزپلنگ می داند:" یوز پلنگ نماد حیات وحش ایران است. خیلی ها یوز پلنگ را با پلنگ اشتباه گرفته اند و خیلی ها به دلیل ترس از "پلنگ"، "یوز" را کشته اند!" اما فرقی نمی کند به نظر می رسد آنچه باعث نابودی حیات وحش ایران شده، نبود فرهنگ صیانت و همین طور نبود مکانیزم قدرتمند برای ایجاد بستر فرهنگی حفاظت از محیط زیست و حیات وحش در میان مردم است.

کوشکی یوزپلنگ تنها با اندامی زیبا و و قواره ای گربه گون، پشت تپه ای کوچک در فاصله صد متری کاروان هیجان زده خبرنگاران و چشمهای نگران محیط بانان تلاشگر زیستگاه میاندشت استتار کرده است. شهریاری رئیس اداره محیط زیست خراسان شمالی اولین کسی است که گربه سان زیبای اسیر را پشت فنس و لابه لای بته های همرنگش دیده است. تلاش دارد به من بفهمانده که یوز چطور خودش را همشکل طبیعت کرده تا از چشمان بی تاب ما بگریزد.
در قفس گشوده شد. آرام آرام وارد فنس شدیدم تا با کمینی ساده در 10 هکتار فنس کشیده شده پناهگاه حیات وحش میاندشت، رفتارهای این گربه سان در معرض خطر را مطالعه کنیم و با دوربینهای عکاسان و ثبت چشمهایمان برای اولین بار صحنه شکار تیزپا ترین دونده کره زمین را از نزدیک ببینیم.
همه چیز اما بر خلاف انتظار پیش رفت. جماعت خبرنگار با مشاهده کوشکی، گرفتار همان ضعف تاریخی - فرهنگی شدند که سالهاست دودمان حیات وحش ایران را به باد داده است. هیجان زده به سمت کوشکی دویدیم. اتفاقی که نباید می افتاد. یوز اسیر، مضطرب و هراسناک دوید تا از ما بگریزد ولی ما از پی اش دویدیم تا به او نزدیک شویم. اتفاقی که به شدت موجبات افسردگی جورابچیان رئیس پروژه بین المللی را فراهم کرد.
این متخصص حفاظت از محیط زیست در اینباره معتقد است:" یوزپلنگ به شدت حساس است و می ترسد و استرس ناشی از این هجوم می تواند ساختارهای عصبی و سیستم ایمنی این پستاندار را با آسیب های جدی مواجه کند. کوشکی حیوانی برای انجام مطالعات تحقیقاتی است."
با این حال اما زندگی کوشکی بسیارغم انگیز است. جورابچیان درباره کوشکی و علت نگهداری اش در فنس پناهگاه میاندشت جاجرم، به خبرنگاران گفت: " کوشکی زمانی که یک توله بود توسط سه چوپان شکار شد و در حالی که آنها قصد کشتن این یوزپلنگ را داشتند، مردی شکارچی به نام کوشکی، قصد کرد بچه یوزپلنگ را از چوپان‌ بخرد. کوشکی بعدها به سازمان محیط زیست هدیه شد تا این یوزپلنگ به پناهگاه میاندشت در خراسان شمالی انتقال یابد و زمینه فعالیتی علمی تحقیقاتی برای مرکز مطالعات پروژه بین المللی حفاظت از یوز پلنگ را فراهم آورد."
کوشکی یوزپلنگ چاق پناهگاه حیات وحش میاندشت، نای شکار نداشت. بسکه ترسیده بود! محیط بانی که خرگوش وحشی برای جلسه تمرینی شکار تصنعی یوز را در دست داشت، ساعتی می ماند که خرگوش را رها نکرده بود. خرگوش وحشی وقتی برای شکار یوز رها شد که دیگر دیر شده بود و ماهیچه های اندامش به دلیل تقلای زیاد از هم پاره شده بود و وقتی جلوی یوز به زمین گذاشته شد، هیچ حرکتی نکرد. یوز به تن خرگوش لگدی آرام زد و چون خرگوش وحشی بی جان و بی حرکت افتاده بود، ساده از ناهار آن روزش گذشت!
حسین زاده محیط بان کهنه کاری که مدتها بود این صحنه بی نظیر را انتظار می کشید، دوربینش قدیمی اش را به سینه آویزان و سیگارش را به هوا پف کرد و زیر لب گفت:" یوز برای شکارش می دود ولی امروز ندوید" و غمگین شد! عکاسان و خبرنگاران اما در هوای پاک کویر میاندشت راضی برگشتند. بالاخره یوزپلنگی ایرانی را از نزدیک دیدند که با آنها دویده بود.
جورابچیان در باره چاقی کوشکی گفت: " وقتی یوز بی تحرک است و غذای آماده در اختیار دارد چاق می شود." اما کوشکی به زودی از تنهایی در می آید و جفت ماده ای زندگی مشترک با او را اغاز می کند. با این همه کوشکی به زودی به طبیعیت بر می گردد.
با این حال طرح حفاظت از یوزپلنگ آسیای پروژه‌اى چندوجهى است که با مشارکت سازمانهاى ملى و بین‌المللى – حفاظت از محیط زیست (DoE)، برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP)، تسهیلات جهانى محیط زیست (GEF) و همکارى با جامعه حفاظت از حیات وحش ، صندوق حمایت از یوزپلنگو اتحادیه بین المللى حفاظت از محیط زیست(IUCN) – از شهریور ۱۳۸۰ به اجرا درآمده است. این اطلاعاتی عمومی است که در تارنماهای اینترنتی مربوط به یوز پلنگ یافت می شود.
هدف طرح، حفاظت از یوزپلنگ آسیایى، به تبع آن مجموعه حیات وحش کمیاب و در معرض انقراض و زیستگاه طبیعى آنها در ایران است که با حمایت و همکارى تشکلهاى محلى صورت خواهد پذیرفت. دستیابى به این هدف از طریق مدیریت مشارکتى، آموزش و آگاه سازى، اقدامات مستقیم در جهت بهبود اجراى قانون و مقررات، و پژوهشها ممکن خواهد بود. اقدامات ضرورى نیز براى بهبود وضعیت یوزپلنگ در آینده نزدیک صورت خواهد گرفت تا جمعیت قابل رشد بتواند از تاثیرات درازمدت فعالیتهاى اصلى طرح بهره جوید.
البته مدیر پروژه یوزپلنگ آسیایی درباره جمعیت یوز و علل نزدیکی انقراض این گونه می گوید: قبل از شروع پروژه جمعیت این گونه در حدود 15 قلاده بوده و مرحله اول طراحی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با اعتباری بالغ بر 25 هزار دلار در تمامی زیستگاه ها به اجرا درآمد که نتیجه آن تدوین پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با اعتباری بالغ بر 725 هزار دلار از سوی سازمان بین‌المللی (GEF) و سازمان محیط زیست در شهریور در سال 80 منجر شد و پس از 7 سال در خرداد سال 87 به پایان رسید اما با حمایت سازمان بین المللی (IUCN) این پروژه مجدداً 4 سال دیگر تمدید شد.
با تلاشهای پروژه بین المللی و انتشار تصاویر تهیه شده از دوربین های تله ای و همین طور تلاش محیط بانان و عکاسان حیات وحش کشور، درک علمى و عملی درباره یوزپلنگ رو به افزایش است و اطلاعات مربوط به زیستگاه ها، طعمه ها، اکوسیستم (بومفسازگانى) که در آن زندگى میکند و تهدیدات موجود از جانب انسان و تمامى فعالیتهای مرتبط به حیات یوز در دسترس همگان قرار دارد.
ایجاد همکارى مدیریتى موثر براى حمایت و نگهدارى زیستگاهها و گونه هاى در حال انقراض لازمه موفقیت طرح است. تسهیلات جهانى محیط زیست سازمان ملل متحد، دولت جمهورى اسلامى ایران، سازمانهاى دولتى و غیردولتى دیگر نیز قادر خواهند بود به اندوخته تجارب مدیریتى غنا بخشیده و براى حفاظت و استفاده از بیومفهاى خشک آسیبفپذیر از این تجارب استفاده کنند، که خود موضوع مهمى در کنوانسیون تنوع زیستى است.
با این حال روز نهم شهریورماه به عنوان روز حفاظت از یوزپلنگ نام نهاده شده است تا یوز پلنگ در حافظه تاریخی ایرانیان به عنوان نماد حیات وحش یادگار بماند.

گزارش: جواد حیدریان