ساعت 5 صبح و و در زندان اوين؛
«شهــــلا جــــاهد» بامـداد امـروز قصـاص شـد
"شهلا جاهد" متهم به قتل لاله سحرخيزان، همسر ناصر محمدخاني ـ فوتباليست سابق ـ به دار مجازات آويخته شد.
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعي به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، اين حكم پس از تاييد ديوان عالي كشور و موافقت رييس قوهي قضاييه با استيذان، پس از گذشت حدود 8 سال از وقوع جنايت، ساعت 5 صبح روز چهارشنبه 10 آذرماه در محوطه داخلي زندان اوين به مرحله اجرا درآمد.
حكم قصاص با چوبهي دار در حضور قاضي "عصمتالله جابري" داديار اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران پس از طي تشريفات قانوني، توسط اولياي دم لاله سحرخيزان اجرا شد.
شـهلا جـاهد، از اتـهام به قتـل تا قصـاص
مروري بر پروندهي جنجالي قتل همسر «ناصر محمدخاني»
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعي
خديجه جاهد معروف به «شهلا» متولد 20 ارديبهشتماه 1348 زماني كه طرح رابطه با فوتباليستي سرشناس را ميريخت، گمان نميكرد روزي به عنوان متهم اصلي قتل همسر اين بازيكن سالهاي دور فوتبال ايران در صدر اخبار صفحات حوادث مطبوعات قرار گيرد.
به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ساعت 14 بعدازظهر چهارشنبه 17 مهرماه سال 81 جسد كاردآجين زني جوان در خانه شماره 46 خيابان گلنبي در نزديکي ميدان کتابي در حوالي منطقه ميرداماد تهران كشف شد و به اين ترتيب گرهگشايي از يك معماي جنايي پيچيده كه مربوط به قتل زن 32 سالهاي به نام «لاله» در غياب دو پسر كوچك او بود، در دستور كار قاضي كشيك قتل و ماموران اداره دهم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفت.
در اولين اقدامات، "حسيني کوه کمرهاي" ـ قاضي وقت كشيك قتل تهران ـ در صحنه كشف جسد حضور يافت و در اجراي دستورات اين مقام قضايي، مشخص شد که مقتول با 27 ضربه چاقو به قتل رسيده است.
از سوي ديگر، تحقيقات ابتدايي نشان داد كه قرباني اين جنايت، همسر «ناصر محمدخاني» فوتباليست سرشناس سالهاي دهه 60 بوده و اين شخص در زمان وقوع حادثه، به همراه تيم پرسپوليس در آلمان بهسر ميبرده است.
«شهلا» متهم ميشود
با بررسي روابط همسر مقتول، ردپاي زني 32 ساله به نام شهلا (خديجه) جاهد به عنوان همسر موقت ناصر محمدخاني بهدست آمد كه اين زن پرستار پس از بازداشت در تاريخ 17 تيرماه سال 81 مدعي شد چهار سال با ناصر زندگي پنهاني داشته است.
تحقيقات نشان داد كه شهلا از 13 سالگي به ناصر محمدخاني علاقهمند بوده است تا اينکه از طريق يکي از فوتباليستهاي معروف ديگر توانسته با وي رابطه برقرار كند. زمستان سال 81 قاضي فخرالدين جعفرزاده به جاي قاضي قبلي پرونده که به حج رفته بود، براي ادامه تحقيقات و رسيدگي به اين پرونده تعيين شد و دستور ملاقات شهلا با ناصر را در حياط اداره آگاهي تهران صادر کرد.
اعتراف تلخ!
پس از اين ملاقات بود كه در بهار سال 82 و در آستانه سالمرگ لاله، تنها متهم اين پرونده يعني "شهلا جاهد" لب به اعتراف گشود و در حضور مقام قضايي گفت: «ناصر با پرسپوليس به آلمان رفته بود. من تصميم گرفتم با استفاده از غيبت او براي هميشه لاله را از زندگيم حذف كنم. شب حادثه با کليدي که از خانه ناصر داشتم، داخل منزل او رفتم و پشت شوفاژ پنهان شدم. از آنجا ديدم كه لاله، دو فرزند و دوستش به خانه آمدند. تا صبح پشت شوفاژ بودم. وقتي فرزندان لاله به مدرسه رفتند و دوستش از خانه خارج شد، لاله روي تخت دراز کشيد. من چاقويم را آماده و دستکشم را دست کردم. بعد يك راکت بدمينتون برداشتم و با دسته آن محكم ضربهاي به سر لاله زدم. بعد با هم درگير شديم و من هم با ضربات چاقو آنقدر او را زدم تا جان داد.»
بازسازي صحنه جنايت پس از اعتراف
اولين جلسه محاكمه شهلا جاهد در مقام متهم به قتل پس از اعترافات او روز 17 خردادماه سال 83 در شعبه 1154 مجتمع قضايي ويژه امور جنايي تهران به رياست قاضي جعفرزاده و با حضور جمع زيادي از خبرنگاران به صورت علني برگزار شد.
در اين جلسه، رييس دادگاه خديجه جاهد معروف به شهلا را به جايگاه فراخواند و به قرائت كيفرخواست در مورد وي پرداخت و اظهار كرد: شما به مباشرت در قتل فاطمه (لاله) سحرخيزان، سرقت اموال مقتوله و تهيه ترياك براي محمدخاني متهم هستيد.
شهلا جاهد در پاسخ به اتهامات مطروحه، گفت: مباشرت در قتل فاطمه سحرخيزان و سرقت اموال مقتوله را قبول ندارم اما تهيه دو مورد ترياك براي محمدخاني را ميپذيرم.
وي سپس به تشريح نحوه آشنايياش با محمدخاني پرداخت و ادامه داد: در 27 خرداد 77 با «ح. د» يكي از دوستان محمدخاني تماس گرفتم و خود را به عنوان يكي از اقوام محمدخاني معرفي كردم و شماره تلفن خود را به او دادم كه پس از مدتي شماره تلفنم را به او (محمدخاني) داد و در 2 تير 77 براي اولين بار ساعت 1 بامداد با من تماس گرفت و قرار گذاشتيم، پس از ملاقات با وي از من درخواست كرد كه با هم زندگي كنيم.
متهم به مباشرت در قتل لاله سحرخيزان سپس در پاسخ به اين پرسش رييس دادگاه كه «قبلا گفته بوديد در 13 سالگي با او ملاقاتي داشتي»، گفت: ناصر در زمين فوتبال بسيار متين و موقر بود و به خاطر علاقه به فوتبال چندين بار از مدرسه به شهرري ميرفتم تا بالاخره روزي به منزل وي رفتم. او مرا سوار ماشين كرد و پس از نصيحت، شماره تلفن خود را نيز به من داد.
به گزارش ايسنا، نهايتا پس از سه جلسه محاكمه و انكار قتل توسط شهلا، رييس وقت شعبه 1147 دادگاه جنايي تهران محاکمه و به درخواست بازماندگان لاله سحرخيزان (مقتول حادثه) به قصاص محکوم شد و اين راي به تاييد شعبه 26 ديوان عالي كشور رسيد.
شهلا در بازديد خبرنگاران از زندان اوين در روز 12 بهمن سال 83 در پاسخ به سوال برخي از آنان مبني بر اينكه با توجه به تاييد حكم از سوي ديوان عالي كشور، چه احساسي دارد؟ ابراز عقيده كرد: من مطمئنم درباره من عدالت اجرا نشد.
دستور توقف اجراي قصاص توسط آيتالله شاهرودي
از سوي ديگر به دنبال اعتراض وكيل مدافع اين متهم به دادنامه صادره از سوي شعبه 26 ديوان عالي كشور، اعتراض به شعبه 15 تشخيص ديوان عالي كشور ارجاع شد و اين شعبه با استناد به ماده 27 آيين نامه اصلاح قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب، دستور توقف اجراي حكم را صادر كرد.
بعد از گذشت مدتي، پاييز 84 آيتالله هاشمي شاهرودي رييس سابق قوه قضاييه طي دستوري در هامش تقاضانامه وكيل شهلا جاهد اعلام كرد: اجراي حكم اعدام متوقف شود تا در نظارت و پيگيري بررسي مجدد صورت گيرد.
تاييد حكم قصاص براي سومين بار
روند رسيدگي به اين پرونده ادامه داشت تا اينكه عبدالصمد خرمشاهي روز 15 تيرماه 86 از تاييد حكم اعدام موكلش براي سومين بار در شعبه سوم تشخيص ديوان عالي كشور خبر داد.
وي گفت: چهار نفر از قضات شعبه تشخيص نظر به تاييد دادنامه صادره و يك نفر از آنان به نقض دادنامه صادره نظر دادند كه در نتيجه دادنامه صادره درخصوص موكلهام تاييد شده است.
چند ماه پس از تاييد حكم، رييس وقت قوه قضاييه طي نامهاي به رييس حوزه نظارت قضايي ويژه قوه قضاييه، دستور ارسال پروندهي شهلا جاهد به شعبه هم عرض را صادر كرد.
در اين دستور آمده بود: پرونده بار ديگر جهت بررسي ماهوي مجدد به استناد ماده 18 به شعبه همعرض ارسال شود.
نهايتا 4 اسفندماه سال 87 جلسه رسيدگي مجدد به اتهامات شهلا جاهد در شعبه 1147 مجتمع قضايي بعثت به رياست قاضي حسينپور به صورت غيرعلني برگزار شد و بنا به گفته خرمشاهي، اين متهم اتهام قتل را نپذيرفت و اظهارات قبلياش را فاقد وجاهت قانوني دانست.
با صدور راي قصاص از سوي اين دادگاه نيز بار ديگر بحث اعتراض مطرح شد كه اين بار شهلا هيچ تمايلي نسبت به اعتراض، نشان نداد. با اين حال وكيل مدافع وي عنوان كرد كه بنا به وظيفه قانونياش به راي صادره اعتراض خواهد كرد.
اصرار اولياء دم بر اجراي قصاص
پس از طي روند قضايي، جلسات صلح و سازش براي اخذ رضايت از اولياي دم آغاز شد؛ اما آنان همچنان بر قصاص پافشاري كردند چنانكه مادر لاله سحرخيزان به عنوان يكي از اولياي دم اين پرونده با بيان اينكه ميخواهم شهلا اعدام شود، اظهار كرد: يكي از آرزوهاي بزرگ دو نوه من اين است كه از قاتل مادرشان انتقام بگيرند. وقتي اسم عفو و گذشت ميآيد، حالم بد ميشود. طولاني شدن پرونده شهلا، خيلي اذيتمان كرد. مگر شهلا از خون فرزند من گذشت كه ما بخواهيم از او بگذريم؟
ناصر محمدخاني نيز كه در اين پرونده به ولايت قهري از عرفان محمدخاني فرزند لاله سحرخيزان حضور داشت، گفت: شهلا بايد قصاص شود و طولاني شدن اين پرونده نيز به دليل عملكرد خود شهلا بود.
علي محمدخاني فرزند ارشد لاله سحرخيزان نيز اظهار كرد: من صددرصد درخواست قصاص دارم و ميخواهم قاتل مادرم اعدام شود.
همچنين عرفان محمدخاني فرزند كوچك لاله سحرخيزان، گفت: من چيزي جز قصاص قاتل مادرم نميخواهم.
علاوه بر اين، چند جلسه ديگر نيز با حضور جمعي از اهالي سينما از جمله مريلا زارعي، فاطمه گودرزي، رخشان بنياعتماد، كيانوش عياري و عدهاي ديگر از سينماگران در دادسراي امور جنايي تهران برگزار شد اما نتيجهبخش نبود.
با گذشت مدتي، وكيل مدافع شهلا جاهد از نگارش نامه اين متهم خطاب به رييس قوه قضاييه جهت تعيين تكليف نهايي در اواخر شهريورماه سال جاري خبر داد.
نامه "شهلا" به آيتالله لاريجاني: اعدامم كنيد!
عبدالصمد خرمشاهي با اعلام اين خبر به ايسنا گفت: موكل در تاريخ 23 شهريورماه سال جاري نامهاي خطاب به آيتالله لاريجاني نوشته و در آن عنوان كرده كه حدود 9 سال حبس، او را خسته كرده است؛ بنا بر اين درخواست كرده كه اگر ابهامي در پرونده وجود دارد، اين ابهام برطرف شود و در غير اين صورت، حكم قصاص به مرحله اجرا درآيد زيرا معتقد است كه 3 سال حبس او به موجب حكم دادگاه بوده و 5 سال مازاد بر اين مدت در كنار حكم قصاص، در واقع مجازات مضاعف است.
وي به پرونده شهلا اشاره كرد و افزود: آخرين باري كه روي حكم صادره اعتراض كرديم، اين مطلب را عنوان كرديم كه ايرادات وارد شده از سوي مشاوران رييس وقت قوه قضاييه در حوزه نظارت قضايي ويژه هرگز برطرف نشده و همچنان معتقدم آن ابهامات بايد برطرف شود زيرا در غير اين صورت، وجدان عمومي راضي نخواهد شد. متاسفانه آخرين بار هم كه پرونده به شعبه همعرض ارجاع شد، دادگاه نواقص موجود را رفع نكرد.
وكيل مدافع شهلا جاهد در مورد علت طولاني شدن ماجراي پرونده موكلش، ابراز عقيده كرد: در رسيدگي ابتدايي به اين پرونده، شاهد يك بررسي شفاف نبوديم و ايرادات شكلي و ماهوي زيادي از ابتدا در پرونده وجود داشت. تحقيقات اوليه به صورت كامل انجام نشد، شهود و مطلعين حاضر نشدند، بررسيهاي علمي صورت نگرفت و از سوي ديگر رسيدگي با سرعت انجام شد؛ در حالي كه در چنين پروندهاي بايد تحقيقات به صورت كامل و صحيح بر مبناي قانون آيين دادرسي كيفري انجام ميشد تا ابهامات برطرف شود اما اين اتفاق نيفتاد و به همين دليل، به دفعات دادنامه نقض شد.
خرمشاهي همچنين خواسته شهلا در آخرين نامهاش به رييس قوه قضاييه را منطقي دانست.
پس از اين نامه، اواسط آبانماه سال جاري اخباري مبني بر پاسخ مثبت آيتالله آملي لاريجاني رييس قوه قضاييه به استيذان قصاص شهلا جاهد منتشر و به اين ترتيب شمارش معكوس براي اين زن 41 ساله آغاز شد.
اعلام مسوولان قضايي بر اجراي حكم
سپس دادستان تهران روز 23 آبان ماه در گفتوگو با ايسنا از تعيين زمان مجازات شهلا جاهد خبر داد و حجتالاسلام و المسلمين محسني اژهاي سخنگوي دستگاه قضايي نيز در آخرين نشست خبري خود با خبرنگاران اظهار كرد كه مانعي براي اجراي حكم وجود ندارد.
از طرفي روز اول آذرماه، وكيل مدافع "شهلا جاهد" در آستانه قصاص موكلش به ملاقات وي در زندان اوين رفت.
همچنان اميدوار به كسب رضايت
عبدالصمد خرمشاهي در مورد اين ملاقات به ايسنا گفت: روز دوشنبه با «شهلا» ملاقات داشتم و حرفهاي زيادي بين ما رد و بدل شد، به نحوي كه در عرض چند ساعت، 8 سال گذشته را با هم مرور كرديم.
وي افزود: شهلا همچنان محور حرفهايش اين است كه قاتل نيست و بيگناه پاي چوبهي دار خواهد رفت.
وكيل مدافع "شهلا جاهد" همچنين اظهار كرد كه موكلش به اعلام رضايت اولياي دم «لاله سحرخيزان» اميدوار است و از آنها ميخواهد كه از قصاص وي گذشت كنند.
خرمشاهي: "شهلا" 5 صبح 10 آذر، قصاص ميشود
سرانجام عبدالصمد خرمشاهي در آخرين مصاحبه خود با ايسنا از اجراي حكم قصاص وي در روز چهارشنبه 10 آذرماه خبر داد و گفت: امروز طي تماسي تلفني به من اعلام شد كه براي دريافت ابلاغيه اجراي حكم به واحد اجراي احكام دادسراي امور جنايي مراجعه كنم كه پس از مراجعه حكم به من ابلاغ شد.
وي گفت: بر اساس اجراييه صادر شده "شهلا جاهد" ساعت پنج صبح روز دهم آذر ماه 89 در زندان اوين قصاص خواهد شد.
خرمشاهي اظهار كرد: تا پيش از امروز از زمان اجراي حكم اطلاعي نداشتم و حتي در تماسي كه پيش از اين با واحد اجراي احكام دادسراي امور جنايي داشتم به من اعلام شد كه اين حكم به اين زوديها اجرا نخواهد شد اما در كمال تعجب در ابلاغيه صادره زمان اجراي حكم فردا اعلام شده است.
وي ادامه داد: خانواده شهلا و تعدادي از گروهها و افراد همچنان پيگير جلب رضايت اولياي دم هستند و اميدواريم كه در اين ساعات پاياني حداقل به خاطر رضاي خدا، اولياي دم از اجراي حكم قصاص او بگذرند.
اجراي قصاص و تمام!
سرانجام پس از 8 سال جنجال و بالا و پايين شدن يكي از طولانيترين پروندههاي جنايي تهران و تاخير چندباره در اجراي مجازات "شهلا جاهد" او ساعت 5 صبح روز 10 آذر 89 در زندان اوين به دار مجازات آويخته شد.
50 دقيقهي پر اضطراب!
حاشيه نگاري از اجراي قصاص "شهلا جاهد"
حضور پرشمار خبرنگاران و خانوادهها در بيرون از زندان اوين
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعي
خبرنگاران رسانههاي مختلف خبري براي پوشش مراسم اجراي مجازات "شهلا جاهد" در مقابل زندان اوين حاضر شدند.
به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، درحالي كه روز سهشنبه "عبدالصمد خرمشاهي" از ابلاغ اجراي حكم قصاص شهلا جاهد خبر داده بود، از حدود ساعت 4 و 30 دقيقه بامداد روز چهارشنبه 10 آذر و پيش از شروع اجراي قصاص، خبرنگاران زيادي در محوطهي بيروني زندان اوين براي پوشش خبري اين اتفاق حضور يافته بودند كه البته عكاسان خبري براي حضور در محل با محدوديتهايي روبرو بودند.
پيش از اجراي مجازات، خانوادهي اولياء دم وارد زندان اوين شدند و تا 45 دقيقه پس از اجراي مجازات هيچ خبري به بيرون از محوطه زندان اوين راه نيافت، اين درحالي بود كه اكثر حاضران در بيرون از زندان، اميدوار به كسب رضايت و اجرا نشدن قصاص در لحظات پاياني صبح بودند.
ساعت 5 و 50 دقيقه بامداد وكيل شهلا جاهد با حضور در جمع خبرنگاران از عدم رضايت و اجراي قصاص شهلا خبر داد. در اين هنگام تعدادي از بستگان "شهلا" كه راه به درون زندان نيافته بودند و در بيرون از زندان حضور داشتند، پس از شنيدن اجراي مجازات، با به گريه و شيون پرداختند و جو بسيار سنگيني بر محوطهي اطراف زندان اوين حاكم شده بود.