ایسکانیوز گزارش می دهد
قاتل مهسا کوچولو به دادگاه کیفری رسید
ایسکانیوز : کیفرخواست مردی که به جرم کودک آزاری منجر به جنایت بازداشت شده
است در دادسرای فسا صادر شد.
به گزارش گروه حوادث ایسکانیوز : اواسط شهریور 1388 بدن نیمه جان دختر هشت ساله ای به نام «مهسا» به بخش اورژانس یک بیمارستان در فسا تحویل داده شد.این کودک به خاطر ضربه مغزی به اغما (کما) رفته بود که بلافاصله در بخش مراقبت های ویژه (CCU) بستری شد.چند روز بعد با بدتر شدن حال مهسا کوچولو ، وی به بیمارستان مجهزتری در شیراز فرستاده شد اما دختربچه ، توان جدال با مرگ را نداشت و خوابش ابدی شد.
پزشکان که متوجه کبودی سر ، صورت و گردن «مهسا» شده بودند با پلیس تماس گرفتند و فرضیه کودک آزاری منجر به جنایت را مطرح کردند.بدین ترتیب پرونده با صدور دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده و مشخص شد پدر «مهسا» چند سال پیش در یک رخداد رانندگی جان سپرده بود.همچنین با ازدواج دوباره مادر این کودک ، خاله و شوهرخاله اش سرپرستی «مهسا» را به عهده گرفتند و روزگار وی سیاه تر شد.همزمان با بستری شدن مهسا کوچولو در بیمارستان ، شوهر خاله اش «همایون» ناپدید شده بود و همین موضوع ، شک کارآگاهان را بیش تر کرد.متهم که به جهرم گریخته بود با تلاش شبانه روزی پلیس آگاهی استان فارس ردیابی و در عملیات غافلگیرانه بازداشت شد.«همایون» که می دانست هیچ شانسی برای گریز از قانون ندارد در بازجویی ها گفت : همسرم بچه دار نمی شد و به همین خاطر پس از مرگ باجناقم و ازدواج دوباره خواهر زنم ، سرپرستی «مهسا» را به عهده گرفتم.گزارش ایسکانیوز می افزاید ، وی ادامه داد : من و همسرم تمامی تلاش خود را کردیم تا دخترخوانده مان در آسایش باشد اما یک اشتباه بزرگ ، همه چیز را خراب کرد.آن شب «مهسا» با بازیگوشی هایش اعصابم را خرد کرد و چند بار تذکر دادم تا آرام شود اما توجهی نکرد.من هم از کوره در رفتم و یک سیلی محکم به گوشش زدم.مرد خشن اضافه کرد : همان موقع دخترخوانده ام روی زمین افتاد و بی هوش شد.من و زنم خیال می کردیم تا صبح ، حال «مهسا» خوب می شود اما با روشن هوا ، وضعیت همان طور وخیم ماند.به همین دلیل دختربچه را به بیمارستان رساندیم و من از ترس ، فرار کردم.باور کنید هرگز نمی خواستم دخترخوانده ام را بکشم.من او را با تمام وجود دوست داشتم اما افسوس ....به دنبال این اعتراف های تکان دهنده و بازسازی صحنه جرم ، مرد جنایتکار بازداشت موقت و روز شنبه کیفرخواست صادر شد.
***
کودک آزاری تا کی ؟
حقوقدانان ، قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان را که مربوط به کودکآزاری است دارای حسنها و عیبهایی می دانند : «ماده پنج همین قانون ، کودکآزاری را جرم عمومی تلقی کرده که تعقیب آن نیاز به شکایت خصوصی ندارد.به علاوه براساس ماده چهار ، تمامی افراد و مراکزی که به نحوی مسئولیت نگهداری و سرپرستی کودکان را برعهده دارند مکلف هستند به محض دیدن موارد و یا آثار کودک آزاری ، مراتب را به مقامهای قضایی اعلام کنند و ساده انگاری در این تکلیف باعث مسئولیت کیفری خواهد شد.» همچنین از دیگر نکته های مثبت قانون حمایت از کودکان و نوجوانان ، موجز و مختصر بودن است که در قالب 9 ماده تنظیم شد.در عین حال عبارتها به نحوی است که بسیاری از مصادیق کودکآزاری را در برمیگیرد. کارشناسان ، یکی از عیبهای قانون حمایت از کودکان و نوجوانان را ابهامی می دانند که درماده 7 آن وجود دارد : «به موجب این ماده ، اقدامهای تربیتی از شمول کودکآزاری مستثنی است اما تعریف و چارچوبی برای کارهای تربیتی تعیین نشده. همین ابهام اجرای این قانون را با مشکل رو به رو میکند و ممکن است مورد سواستفاده قرار گیرد.ایراد دیگری که به قانون مورد نظر وارد است این که مرجع خاصی برای رسیدگی به کودکآزاری تعیین نشده است.»یک وکیل دادگستری و استاد دانشگاه به ایسکانیوز گفت : برای تطبیق قوانین داخلی با کنوانسیون حقوق کودک و پروتوکل «ریاض» و «پکن» باید تغییرات بسیاری را در مقررات داخلی ایجاد کنیم.این تغییرات بعضا به شکل قوانین و بعضا مربوط به مقررات شکلی و ارتباط با قوانین ظاهری دارد.دکتر «علی نجفی توانا» با اشاره به لزوم اصلاح قوانین مربوط به تنبیه اطفال افزود : از مقررات ماهوی که باید اصلاح شود تنبیه کودکان توسط والدین و حتی الامکان مقررات قتل کودک به دست پدر است که با کنوانسیون حقوق کودک در تعارض است.یک حقوقدان دیگر نیز اظهار داشت : قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در ماده پنج اعلام داشته، کودک آزاری از جرایم عمومی است و به شاکی خصوصی نیاز ندارد، به ویژه این که در سالیان اخیر چالشهای فرهنگی و تضاد میان فرهنگها عامل اساسی در رشد و توسعه همین پدیده شوم شده است. «سعید نیا» تصریح کرد : با توجه به این که دادستان مدعی العموم است به محض اطلاع از کودک آزاری باید تشکیل پرونده دهد ، از دادگاه مجازات جرم را تقاضا کند و حتی اگر شاکی و مدعی خصوصی هم در میان نباشد، باید در این باره اقدام کند. وی درباره راههای مقابله با کودک آزاری ، خاطر نشان ساخت : باید فرهنگ جامعه تا آنجا ارتقا یابد که مردم متوجه شوند کدام رفتارها ، مصداق کودک آزاری است.جامعه باید پذیرای این مسئله باشد که برخورد با کودکان و نوجوانان کار خلاف شرع و قانون است.در این صورت بخش عمدهای از مشکلات حل می شود و آمار کودکآزاری کاهش مییابد. این کارشناس ، پیرامون لزوم اعلام کودک آزاری تاکید کرد : در ماده ششم قانون حمایت از کودکان و نوجوانان از تمامی کسانی که سرپرستی آنان را بر عهده دارند خواسته شده مراتب کودک آزاری را بلافاصله برای پیگیری به مقام قضایی اعلام کنند.در غیر این صورت به زندان یا جزای نقدی محکوم خواهند شد که این مسئله درباره والدین کودک نیز صدق میکند.اگر پدر یا مادر مرتکب کودک آزاری شوند و به مقام قضایی اطلاع داده نشود هریک از آنان قابل تعقیب کیفری خواهند بود. «سعید نیا» یادآور شد : حتی اگر پدر هنگام کودک آزاری مرتکب قتل او شود، به دیه و تعزیز محکوم خواهد شد. این تعزیز میتواند محکومیت زندان ابد باشد اما در صورت قتل طفل از سوی مادر، برابر مقررات جاری عمل خواهد شد. وی عنوان کرد : با توجه به این که قتل و کودک آزاری هر دو جنبه عمومی دارند پیگیری این پروندهها نیز از وظایف دادستان است که باید تعقیب را شروع کند و تقاضای مجازات و کیفر داشته باشد.تحقیق روانشناسان نشان می دهد بیش تر فرزندکشیها به دست پدران و بر اثر محرومیتهای مختلف صورت میگیرد. دکتر «فربد فدایی» با بیان این مطلب اضافه کرد : کشتن فرزند دلایل مختلفی دارد.گاهی اوقات، فرد مبتلا به یک بیماری شدید روانی است ؛ برای نمونه در افسردگیهای شدید ممکن است پدر یا مادر ، با این احساس که فرزند آنان هیچ نصیبی جز بدبختی ندارد و آینده تاریکی در انتظار او است دست به جنایت بزنند.این روانپزشک ادامه داد : در بیماری اسکیزوفرنیا ، ممکن است تحت تاثیر هذیان و توهم ، افکاری درباره ضرورت قتل فرزند به بیمار القا شود و او را به جنایت وا دارد.نوعی دیگر از اختلالات روانی به نام نابسامانیهای هذیانی تحت تاثیر سوظن قرار دارد و ممکن است مرد با این خیال که فرزند متعلق به خودش نیست و ناشی از رابطه نامشروع است اقدام به قتل کند.وی تصریح کرد : شمار فرزندکشی بر اثر اختلالات روانی ، در مجموع کم است.خیلی از موارد فرزندکشی ناشی از نوع دیگری از آسیب های روانی است که به اختلال انفجاری دورهای موسوم است ؛ به این معنی که فرد بر اثر عوامل جزیی ، به شدت تحریک پذیر و پرخاشگر شود.برای نمونه گریه ، خنده و یا نافرمانی فرزند ، او را به شدت تحریک پذیر کند.«فدایی» خاطرنشان ساخت : در موارد دیگر با فردی رو به رو هستیم که این اختلالات روانی را ندارد بلکه تحت تاثیر محرومیتهای اجتماعی و مشکلات مالی ، در شرایط دشواری قرار میگیرد و فرزند خود را به قتل میرساند.این روانپزشک تاکید کرد : مشکلات رفتاری کودک و نبودن حمایتهای اجتماعی منجر به این شکل از کودک آزاری میشود که از انواع دیگر شایعتر است.معمولا پدر و مادری که فرزندشان را می کشند خود نیز دوران کودکی تلخی داشته اند.به همین خاطر قبل از هر چیز باید به فکر درمان آسیبهای جسمی و روانی کودک آزار دیده بود.این استاد دانشگاه پرسید : آیا ماندن کودک آزار دیده نزد پدر و مادرش صحیح است ؟ در جواب به این سوال باید اظهار داشت پدر و مادر کودک آزار دیده ، خود مشکلات عدیده روانی دارند و بهتر است پس از درمان آنان ، کودک در همان محیط خانوادگی پرورش یابد.در مواردی هم که مشکل شدید و درمان ناپذیر میشود بهتر است که کودک در محیط دیگر پرورش یابد.
0 نظرهای شما:
Post a Comment