ميلياردرهاي ايران چه كساني هستند؟‌

ميلياردرهاي ايران چه كساني هستند؟‌
(آفتاب یزد)
به روسري و مزداي صورتي رنگش نگاه نكنيد، راننده كاميون‌هاي زيادي آخر برج چشمشان به دست خانم ‌رئيس دوخته شده است.داستان زندگيش هم خالي از لطف نيست. او قرار بوده مترجم يا معلم زبان باشد. ‌ماجرا از جايي شروع شده كه مترجم يك شركت حمل و نقل بين المللي شده است و بعد وقتي صحبت هاي ‌روسايش را ترجمه مي كرده، فكر كرده كه چرا خودش مدير نشود؟ همين مي شود كه يك شركت راه مي ‌اندازد و باقي ماجرا!‌
خيلي ها موفقيت را داشتن موقعيت شغلي مناسب و برخورداري از رفاه كامل مي دانند، اگرچه بسياري ‌ثروتمند بودن را به عنوان نوعي ارزش، شايد شبيه به موفقيت نمي دانند، اما در بسياري از كشورهاي دنيا ‌چنين است. از همين راهروي فكري هم هست، كه ثروتمند ترين مردان و زنان دنيا، آنجا كه سامانه مالياتي ‌درستي هم وجود دارد، با افتخار سر خود را بالا مي گيرند و از ثروت مشروعي مي گويند كه البته قانونمند و شفاف به دست آمده است و كم نيستند ليست هاي ثروتمند ترين افراد يك كشور يا جهان كه در نشريات مطرح ‌مي شوند.‌‌ ‌در <ايران سال 389> اما، موضوع مثل خيلي از مقولات ديگر متفاوت از دنياست. ‌در اينجا، پولدار بودن همان است كه در <به كجا چنين شتابان؟> و <دارا و ندار> نشان داده مي‌شود؛ اگرچه ‌اين سريال محصول ماه هاي اخير است، اما فيلمنامه آن در ذهن بسياري از افراد جامعه ما از خيلي سال‌ها ‌پيش نقش بسته است. ‌‌ ‌براساس اين تفكر است كه: اولا پولدار ها خبيث هستند و هيچ راهي به جز بالا كشيدن حق فقرا نداشتند تا ‌پولدار شوند. ثانيا، پولدارها معمولا امراضي نظير سرطان خون (خاص مرفهان بي درد) دارند و اگر اين را ‌هم نداشته باشند، حتما از حرص پول سكته مي كنند. بچه هايشان هم كه اگر ايدز نداشته باشند(كه اين ايدز هم ‌سوغات يك سفري خارجي و بي بندوباري است) حتما معتاد هستند. ‌ ‌با اين پاراگراف كوتاه، چه كسي حاضر مي شود بگويد من ثروتمندترين ايراني هستم؟ بهتر آنكه چيزي رو ‌نشود. از طرف ديگر هم، خانواده 8 نفري كه نان شب شان به زحمت در مي آيد، پاي تلويزيون <ال‌سي‌دي> ‌قسطي(وارد شده توسط يكي از آن ثروتمندان ايدزي) بنشينند، وقتي كه نوك پاهايشان به خاطر تنگي جا به ‌هم مي خورد، 500 تومان تخمه آفتابگردان بشكنند و به عاقبت ثروتمندان بدبخت نگاه كنند و خدا را هزار ‌مرتبه شكر كنند كه اگر پولدار نيستند و قسط خريد وسايل منزل و اجاره خانه و شهريه دانشگاه عقب افتاده و ‌پول خريد گوشت ندارند و شير يارانه‌اي گيرشان نمي آيد و زير كفششان هزار بار وصله شده، لااقل بچه‌هايشان ايدز ندارند، دست به قتل نمي زنند، از اعتياد كمرشان نشكسته و...! ‌ ‌ ‌از بحث دور نشويم، به لطف سامانه هاي مالياتي و مالي كشورمان ايران، دو دسته ثروتمند وجود دارند. دسته ‌اول كه هميشه هم بحث برانگيز بودند، رانتي هستند و زمين خوار و ... اينها را كسي نه مي شناسد، نه ديده، ‌نه حساب هايشان معلوم است. لااقل 5 سالي هم هست كه منتظر شنيدن نامشان هستند.پس اجازه بدهيد سراغ دسته دوم برويم، همان ها كه ثروتمند هستند، اما شناخته شده‌اند و به خاطر شناخته شده ‌بودنشان، ماليات مي‌دهند. مالياتي كه كوچه هاي شهرمان را با آن اسفالت مي كنند، صدا و سيمايمان را با ‌آن مي‌چرخانند و... براي پيدا كردنشان بايد كمي بگرديم.‌ به‌گزارش عصر ايران،‌ هرجا كه ديديد، نام شركت يا كارخانه‌اي آمده است، بدانيد كه در آن بنگاه اقتصادي، ‌اشخاص زيادي كار مي كنند و به واسطه توليد، چرخ اقتصاد خانواده شان مي چرخد؛ پس قابل احترام هستند.‌

0 نظرهای شما: