فتح خرمشهر؛ بازيابي هويت ايرانيان
اين پيروزي عادي نبود، بلكه پيروزيای بود كه ساليان سال منتظرش بوديم، مبارزه نهايي بالاخره به نتيجه رسيد. توازن از دست رفته روحي در نتيجه جنگهاي ايران و روس، در فتح خرمشهر باز آمد و موتور خود ارزيابي را روشن كرد.
سید ابوتراب فاضل
1- سالها پيش وقتي در دوره كارشناسي ارشد علوم سياسي در كلاس درس دكتر فرهنگ رجايي تلمذ ميكردم و ايشان با زبان شيواي خود مسير تمدني ايراني اسلامي را بحث ميكردند، موضوعي برايم مايه شگفتي بسیار شد، وقتي كه ايشان سوم خرداد و روز آزادسازي خرمشهر را پاراديمي مهم در تاريخ تمدن ايران تعريف كردند و تاكيد کردند كه از اين حيث اين روز مهم است كه پس از سالها و شايد بيش از يك قرن، ما ايرانيها توانستيم خاك خود را پس بگيريم. دكتر رجايي توضيح ميداد كه پس از شكست ايران در جنگهاي ايران و روس و عقبماندگي كه از باب هويتي و تمدني نصيب ما شد، در سوم خرداد 1361 با تاسي از آموزههاي ديني و ملي توانستيم خاك خود را از دشمن پس بگيريم و....
سالها بعد خواندم كه دكتر رجايي در كتاب جذاب ”معركه جهانبینيها“ به اين موضوع اشارتي خاصي و ويژه كرده است. او در صفحه 275 اين كتاب اينگونه توضيح ميدهد: به سختی ميتوان لحظه خاص را تحت عنوان ”خودبازيابي“ در تاريخ ايران شناسايي كرد... در خصوص وقايع آغازكننده اين روند، به گمان من بهترين واقعه پيروزي ايران است در خرمشهر در خرداد 1361، زماني كه نيروهاي ايراني توانستند شهر بندري خرمشهر را از نيروهاي عراقي كه توسط كل جهان حمايت ميشد باز پس گيرند. اين پيروزي عادي نبود، بلكه يك پيروزي بود كه ساليان سال منتظر آن بوديم، مبارزه نهايي بالاخره به نتيجه رسيد... توازن از دست رفته روحي در نتيجه جنگهاي ايران و روس، در فتح خرمشهر باز آمد و به درستي پيروزي بر كل جهان تلقي شد... فتح خرمشهر موتور خود ارزيابي را روشن كرد. 2- كساني كه در سال 1361 چه در ميدان نبرد و چه در غير از آن عامل و شاهد فتح خرمشهر بودند، به ياد دارند كه چگونه شيريني اين حماسه به كام مردم خوش آمد. جنگ اگرچه در جبهههاي جنوب و غرب كشور در جريان بود، ولي فتح خرمشهر صحنه نبرد را به خيابانهاي ايران كشاند تا مردم بين همديگر گل و شيريني بخش كنند و شادمانه بازيابي هويتي خود را به هم تبريك بگويند. همه انديشمندان و پژوهشگراني كه در حوزه تمدني ايران قلم زدهاند اذعان دارند كه از دوران قاجار تا انقلاب اسلامي روزها و سالهاي سختي به اين تمدن گذشته است. اگرچه شعار ايرانيت و تمدن شاهنشاهي سر داده شد ولي آنچه ملت را راضي نميكرد تجلي و ظهور اين بازيابي هويتي بود. مردم ميشنيدند كه تمدن ايراني در حال نضج و نمو و تولد مجدد است، ولي در عالم واقع هيچ نميديدند و بدون اغراق بايد گفت كه پس از انقلاب اسلامي، فتح خرمشهر بهترين تجلي ظهور تمدني ايرانيان بود. 3- آزادسازي خرمشهر اما يك حماسه نيز تعريف شد. حماسه در معنا عبارتست از آفرينش يك نقش پيروز در حوزههاي مختلف اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي. در واقع حماسه ناظر بر فرآيند چندوجهي است، بسيار پيروزيهايي كه در جبهههاي نظامي ميآيد نام حماسه به خود نميگيرد، اما وقتي با ديگر وجوه اجتماعي همپوشاني ميكند حماسه ميشود و به همين دليل است كه بازپسگيري يك شهر در جنگ ايران و عراق نام حماسه به خود ميگيرد، چون تاثير بسياري زيادي بر مولفههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي ايران گذاشت. از حیث سياسي، توازن جنگ از اين جهت كه عراق توسط قدرتهاي جهان حمايت مادي ميشد و از نظر گفتماني در جهان داراي هژمون گسترده بود به سمت ايران سوگيري كرد، چه اينكه انقلاب نورسیده ايران در جهان به مثابه يك تهديد قملداد شده بود و لذا پيروزي در خرمشهر، حقانيت و مشروعیت سياسي جمهوري اسلامي ايران را در افكار عمومي جهان تقويت کرد. از نظرگاه اجتماعي، همانطور كه دكتر رجايي تاكيد ميكند اين پيروزي موجب شد تا مردم تجلي ظهور تمدني خود لمس كنند و نقطه عطفي در تحولات اجتماعي مردم ايران محسوب شود؛ چه اينكه امكان پيروزي به دشمن و احصاء اعتماد به نفس ملي، توسل به آموزههاي ديني در جهت بازيابي هويتي، انسجام ملي و... از مولفههايي بود كه پس از پيروزي در جنگ خرمشهر بدست آمد. از خرداد 61 به بعد موازنه نظامي جنگ به نفع ايران رقم خورد و اين به آن دليل بود كه پشتوانه مردمي جنگ و دفاع، قوام بهتري يافت و مردم چون پيروزي را لمس كرده بودند ميتوانستند آينده خوشبینانهتری از جنگ را تصور كنند و همين امر ايجاد اعتماد به نفس ملي، تقويت نظامي و لجستيك رزمندگان را نيز سبب شد. 4- فتح خرمشهر آغازي براي ساختن ساختار نظامي جديد و مدرني بود كه امروزه در قالب هیمنه نظامي سپاه پاسداران تجلي كرده است. اگر در زمان فتح خرمشهر چندسالي از تاسيس و ظهور سپاه گذشته بود، ولي به واقع خرداد 61 پاردايم حیات منسجم اين نهاد نظامي بود. از آن پس سازماندهي سپاه در قالب لشکرهاي مجهز آغاز شد و سازوكار حضور سپاه به عنوان يك نيروي نظامي انقلابي شكل جديتر به خود گرفت. در حقيقت زيرساخت ارتش انقلابی متكي بر نهادهاي مردمي و مبتني بر يافتههاي علمي – تشكيلاتي از فتح خرمشهر آغاز شد. اين نويد يك استيلاي نظامي در سالهاي بعدي جنگ را ميداد كه بررسي تاريخ 8 ساله جنگ گواه اين مدعا است. 5- بهزعم نگارنده، حماسه فتح خرمشهر با همه ابعاد گسترده سياسي، اجتماعي و فرهنگي خود، اما متاسفانه آن چنان كه بايد و شايد به مثابه يك پارادايم تاريخي به وصفي كه دررفت مورد توجه قرار نگرفته است. همه ملتها و دولتها حماسههاي خود را در قاب تاريخ نميگذارند و در محدوده زمان و مكان تعريفش نميكنند. حماسه وسعت تاريخي دارد و در قفس زمان و مكان حبسناشدني است. حماسه به يك روز ختم نميشود و قالب فرهنگي، هنري، اجتماعي و... ميگيرد. وقتي روزي يا واقعهاي حماسه نام ميگيرد بايد حدود آن حماسه به درستي تبيين شود. به واقع به جز چند فيلم و يك سريال كه به واسطه دغدغه شخصي سازندگان آن در روز خرمشهر ساخته شد، چه اقدام ديگري در حوزه اين حماسه صورت گرفته است؟ حماسهها خود مولد، موجد و خالق يك جريان فرهنگي – اجتماعي هستند، بسته به اينكه چگونه اين پارادايمها مورد توجه قرار گرفته و چگونه مبناي جهش قرار گيرند. به نظر ميرسد در اين حوزه و از اين باب كمتر فعاليت جدي شده است. كدام جريان سينمايي تحت تاثير حماسه خرمشهر شكل گرفت و دوام يافت؟ كدام ادبيات داستاني مبتني بر اين حماسه قوام يافت؟ از اين نظر البته بايد حماسه خرمشهر به مثابه يك انباشت فرهنگي در نظر گرفته ميشد و به بهانه آن، ادبيات، هنر، جامعهشناسي و... شكل ميگرفت كه تاكنون بهرغم صرف هزينههاي زياد و دستگاههاي متولي بسيار اين مهم اجرايي نشده است.
ایلنا
ایلنا
0 نظرهای شما:
Post a Comment