در جلسه درس خارج فقه صورت گرفت؛
بيانات حضرت آيتالله خامنهاي درباره تقليد لهجه قوميتها
خبرگزاري فارس: حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به رواج تقليد لهجه اقوام ايراني از سوي برخي، تاكيد كردند چنانچه اين كار از باب تمسخر باشد، «حرام» است.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار آيتالله خامنهاي؛ ايشان در جلسه درس خارج فقه كه در روز 31 فروردين ماه برگزار شد، در ذيل بحث «غيبت» با اشاره به رواج تقليد لهجهي اقوام ايراني از سوي برخي، اين كار را مصداق «غيبت» ندانستند، ليكن تاكيد كردند كه چنانچه اين كار از باب تمسخر باشد، «حرام» است. ايشان همچنين يادآور شدند: «غالب شهرهايي كه لهجههاي آنها تقليد ميشود شهرهايي هستند كه مردم غيرتمند آنها در حوادث مهم 100 سال گذشته در مقابل دشمنان و مهاجمين ايستادهاند و اين عمل تصادفي نيست».
متن اين سخنان به اين شرح است: «متأسفانه يك كار زشتي در بين مردم رايج است كه از لهجههاي بعضي از ولايات تقليد ميكنند؛ اين آيا غيبت محسوب ميشود يا نه؟ حالا اين را هم من به شما عرض بكنم؛ غالب اين شهرهايي كه لهجههاي آنها تقليد ميشود، شهرهايي هستند كه داراي مردم غيرتمندي هستند كه در حوادث مهم 100 سال پيش، در مقابل دشمنان و مهاجمين ايستادهاند. اين تصادفي نيست. اين تقليد هم سابقه ندارد؛ يعني توي هيچ يك از اين كتابهاي ادبي و طنز و غيره، ما نديديم كه يك حرفي باشد كه نشان دهنده تقليد لهجه باشد. اين مالِ همين اواخر است؛ يعني مثلاً از 100 سال پيش به اين طرف؛ يعني از وقتي كه كشور ما در مواجهه با اين دشمنيها قرار گرفته. يكي از مناطقي كه ايستادگي سرسخت كرده، مناطق شمال است، منطقه گيلان؛ يكي از مناطق، منطقه خراسان است؛ يكي از مناطق، مناطق آذربايجان است. اينها آن جاهايي هستند كه مردمش سرسختي و سلحشوري نشان دادند؛ اتفاقاً سعي شده است كه همينها از لحاظ لهجه در بين مردم سبك بشوند. يعني تقليد ميشود. پس ضمناً در پرانتز، به اين نكته هم توجه داشته باشيد. اين مسلماً حرام است. در حرمت اين عمل هيچ شكي نيست. لكن غيبت نيست. چون قيودي كه در غيبت ذكر شد ـ كه مقوّم معناي غيبت محرم شرعي است ـ در اين جا وجود ندارد. يكي از قيود، مستور بودن بود. خب، اين مستور نيست. علاوه بر اينكه عيب نيست اصلاً. كسي اين را به عنوان عيب ذكر ميكند، ولي اصلاً عيب نيست! بنابراين وقتي عيب نبود، پس غيبت نيست. مثل اين است كه مثلاً بگويند: آقا عمامه سرش است؛ اين «عمامه به سر بودن» عيب نيست. ذكرش بنابراين غيبت نيست. علاوه بر اينكه امر ظاهري است، امر واضحي است. پس تعريف غيبت بر اين صدق نميكند، اما مسلماً حرام است. اين از باب تمسخر و از باب استهزاء و اينهاست. اينجا ديگر فرقي نميكند كه علي نحو عام استغراقي مورد نظرش باشد؛ يا نه، مثلا فرض كنيد فرد خاصي را مورد نظر قرار بدهد و لهجه يك شخصي را ـ به عنوان اينكه لهجه او، لهجه عموم است ـ تقليد بكند. اين صور مختلفي دارد. همه اينها محرّم است. منتها تفاوتش اين است كه اگر غرض او لهجه عموم باشد، اين ميشود اهانت به همه آن جمعيت؛ كه خب طبعا آثار خاص خودش را دارد. مثلا فرض بفرماييد اگر بخواهد استحلال بكند، بايستي از يكايك اينها استحلال بكند. آنجايي كه يك نفر باشد، نه، از يك نفر استحلال ميكند. اين بحث عيبجويي است. اگر چنانچه نه، تمسخر وجود نداشت، اين از محل كلام خارج است. گاهي از اين تقليدها انجام ميگيرد، اما هيچ قصد تمسخري هم نيست. يك وقتي چند سال قبل از اين، در راديو يك گويندهاي تقريبا تمام لهجات ايران را در يك برنامه راديويي بيان ميكرد! بعد هم ما آن شخص را ديديم. گفتيم بالاخره تو كجايي هستي؟! چون هم تركي را مثل خود تركها حرف ميزد كه ما ميفهميديم، هم مشهدي را مثل خود مشهديها حرف ميزد! نفهميديم بالاخره كجايي است، نگفت آخرش هم كه كجايي است؛ گفت من ايراني هستم. پس بنابراين گاهي تقليد لهجه به عنوان تمسخر نيست. كما اينكه تقليد لهجه يك فرد هم به عنوان تمسخر نيست. يك عمل شيريني است. خود آن فرد هم گاهي مينشيند و تماشا ميكند كه تقليدش را دارند ميكنند. خودش هم ميخندد، خوشش ميآيد. پيداست كه پس تمسخر نيست. اين از محل كلام خارج است. آنجايي كه قصد، استهزاء باشد، تمسخر باشد، آن جا ميشود محرّم. پايگاه اطلاعرساني حضرت آيتالله خامنهاي بخشي از متن و صوت بيانات رهبر انقلاب در اين جلسه را به دليل جنبه عمومي و اجتماعي آن منتشر ميكند. جلساتِ درس «خارج فقه» حضرت آيتالله خامنهاي، به صورت منظم و سه روز در هفته، از ساعت 7.5 صبح تشكيل ميشود و جزو برنامههاي ثابت ايشان از سال 69 تاكنون بوده است. در اين جلسات كه با حضور تقريباً 500 نفر از طلاب برگزار ميشود، تاكنون مباحث جهاد و قصاص به طور كامل تدريس شده و در حال حاضر، «مكاسب محرّمه» تدريس ميشود.
متن اين سخنان به اين شرح است: «متأسفانه يك كار زشتي در بين مردم رايج است كه از لهجههاي بعضي از ولايات تقليد ميكنند؛ اين آيا غيبت محسوب ميشود يا نه؟ حالا اين را هم من به شما عرض بكنم؛ غالب اين شهرهايي كه لهجههاي آنها تقليد ميشود، شهرهايي هستند كه داراي مردم غيرتمندي هستند كه در حوادث مهم 100 سال پيش، در مقابل دشمنان و مهاجمين ايستادهاند. اين تصادفي نيست. اين تقليد هم سابقه ندارد؛ يعني توي هيچ يك از اين كتابهاي ادبي و طنز و غيره، ما نديديم كه يك حرفي باشد كه نشان دهنده تقليد لهجه باشد. اين مالِ همين اواخر است؛ يعني مثلاً از 100 سال پيش به اين طرف؛ يعني از وقتي كه كشور ما در مواجهه با اين دشمنيها قرار گرفته. يكي از مناطقي كه ايستادگي سرسخت كرده، مناطق شمال است، منطقه گيلان؛ يكي از مناطق، منطقه خراسان است؛ يكي از مناطق، مناطق آذربايجان است. اينها آن جاهايي هستند كه مردمش سرسختي و سلحشوري نشان دادند؛ اتفاقاً سعي شده است كه همينها از لحاظ لهجه در بين مردم سبك بشوند. يعني تقليد ميشود. پس ضمناً در پرانتز، به اين نكته هم توجه داشته باشيد. اين مسلماً حرام است. در حرمت اين عمل هيچ شكي نيست. لكن غيبت نيست. چون قيودي كه در غيبت ذكر شد ـ كه مقوّم معناي غيبت محرم شرعي است ـ در اين جا وجود ندارد. يكي از قيود، مستور بودن بود. خب، اين مستور نيست. علاوه بر اينكه عيب نيست اصلاً. كسي اين را به عنوان عيب ذكر ميكند، ولي اصلاً عيب نيست! بنابراين وقتي عيب نبود، پس غيبت نيست. مثل اين است كه مثلاً بگويند: آقا عمامه سرش است؛ اين «عمامه به سر بودن» عيب نيست. ذكرش بنابراين غيبت نيست. علاوه بر اينكه امر ظاهري است، امر واضحي است. پس تعريف غيبت بر اين صدق نميكند، اما مسلماً حرام است. اين از باب تمسخر و از باب استهزاء و اينهاست. اينجا ديگر فرقي نميكند كه علي نحو عام استغراقي مورد نظرش باشد؛ يا نه، مثلا فرض كنيد فرد خاصي را مورد نظر قرار بدهد و لهجه يك شخصي را ـ به عنوان اينكه لهجه او، لهجه عموم است ـ تقليد بكند. اين صور مختلفي دارد. همه اينها محرّم است. منتها تفاوتش اين است كه اگر غرض او لهجه عموم باشد، اين ميشود اهانت به همه آن جمعيت؛ كه خب طبعا آثار خاص خودش را دارد. مثلا فرض بفرماييد اگر بخواهد استحلال بكند، بايستي از يكايك اينها استحلال بكند. آنجايي كه يك نفر باشد، نه، از يك نفر استحلال ميكند. اين بحث عيبجويي است. اگر چنانچه نه، تمسخر وجود نداشت، اين از محل كلام خارج است. گاهي از اين تقليدها انجام ميگيرد، اما هيچ قصد تمسخري هم نيست. يك وقتي چند سال قبل از اين، در راديو يك گويندهاي تقريبا تمام لهجات ايران را در يك برنامه راديويي بيان ميكرد! بعد هم ما آن شخص را ديديم. گفتيم بالاخره تو كجايي هستي؟! چون هم تركي را مثل خود تركها حرف ميزد كه ما ميفهميديم، هم مشهدي را مثل خود مشهديها حرف ميزد! نفهميديم بالاخره كجايي است، نگفت آخرش هم كه كجايي است؛ گفت من ايراني هستم. پس بنابراين گاهي تقليد لهجه به عنوان تمسخر نيست. كما اينكه تقليد لهجه يك فرد هم به عنوان تمسخر نيست. يك عمل شيريني است. خود آن فرد هم گاهي مينشيند و تماشا ميكند كه تقليدش را دارند ميكنند. خودش هم ميخندد، خوشش ميآيد. پيداست كه پس تمسخر نيست. اين از محل كلام خارج است. آنجايي كه قصد، استهزاء باشد، تمسخر باشد، آن جا ميشود محرّم. پايگاه اطلاعرساني حضرت آيتالله خامنهاي بخشي از متن و صوت بيانات رهبر انقلاب در اين جلسه را به دليل جنبه عمومي و اجتماعي آن منتشر ميكند. جلساتِ درس «خارج فقه» حضرت آيتالله خامنهاي، به صورت منظم و سه روز در هفته، از ساعت 7.5 صبح تشكيل ميشود و جزو برنامههاي ثابت ايشان از سال 69 تاكنون بوده است. در اين جلسات كه با حضور تقريباً 500 نفر از طلاب برگزار ميشود، تاكنون مباحث جهاد و قصاص به طور كامل تدريس شده و در حال حاضر، «مكاسب محرّمه» تدريس ميشود.
0 نظرهای شما:
Post a Comment