گزارشي از نخستين اكسپوي هنري بنياد شهيد در نياوران
نمايشگاه خالي بود، از فروش هم خبري نبود!
بعداز تجربه اكسپوهاي وزارت ارشاد؛ بنياد شهيد هم در اين عرصه توان خود را آزمود.
بعداز تجربه اكسپوهاي وزارت ارشاد؛ بنياد شهيد هم در اين عرصه توان خود را آزمود.
گرچه هيچيك از مديران آن سري هم به نمايشگاه نزدند اما 300 اثر از هنرمندان جانباز به نمايش گذاشته شد.
در پايان هم دبير نمايشگاه گفت: نزديك به ده اثر فروخته شده؛ اما هنرمند جانباز حاضر در نمايشگاه گفت: هيچ اثري به فروش نرسيد.
ایلنا- : حاصل يك اكسپو بيشك بايد فروش باشد و عيار اكسپو را با فروش آن ميسنجند ولي نام اكسپو به خودي خود براي مديران وسوسهانگيز است تا با برگزاري يك اكسپو نام خود را در فروش آثار هنري بر سر زبانها بيندازند. بعداز تجربههاي ناموفق اكسپوهايي كه وزارت ارشاد برگزار كرد يا اكسپوهايي كه اصلا برگزار نشد، نوبت به معاونت فرهنگي بنياد شهيد رسيد تا خود را در اين عرصه بيازمايد. نزديك به سيصد اثر نفيس از هنرمندان جانباز همچون حسين نيكطلب، رضا برجي ، احمد ناطقي، داوود عاوي، عباس نيازي، حسين نوري، ناديا مفتوني و.... در فرهنگسراي نياوران به نمايش درآمد كه دبير اين نمايشگاه (عباس حاجي پورآراني) ميگويد؛ نزديك به ده اثر و نيكطلب(هنرمند منبت و معرق كار) ميگويد هيچ اثري به فروش نرسيد. اسلام کریمی(مدير بخش مركز دانشپژوهان بنياد شهيد) در نشست خبری اين نمایشگاه اکسپو گفته بود: هدف ما از برگزاری این نمایشگاه حمایت از نخبگان هنرمند شاهد و ايثارگر است.باتوجه به توانمندیهای جانبازان و ایثارگران در زمینههای مختلف هنری؛ وظیفه ماست که از آنها حمایت کنیم. امیدواریم در سالهای آینده آثار این هنرمندان در استانها و کشورهای مختلف نیز به نمایش درآيد. عليرغم تمام اين وعده وعيدها؛ چيزي از اين حمايتها ديده نشد و به نظر ميرسد اين نمايشگاه بدون فروش آنچناني به كار خود پايان دهد. براي درك بهتر چند و چون اين نمايشگاه به سراغ عباس حاجي پورآراني(دبير نمايشگاه) رفتيم.
*در اين نمايشگاه چه كساني كارها را انتخاب كردند و آيا انتخاب هنرمندان اين آثار سليقهاي بود يا بنياد شهيد خود اين هنرمندان را انتخاب كرده است؟ ــ در نمايشگاه هنر در آيينه ايثار كه اولين نمايشگاه فروش دستاوردهاي فرهنگي هنري نخبگان هنري فرهنگي شاهد و ايثارگر توسط مركز دانشپژوهان بنياد شهيد هم هست، فروش و ارايه اين آثار از سياستهاي كلي مركز است. ما وظيفه شناسائي، جلب و حمايت از نخبگان ايثارگر را برعهده داريم كه اين نمايشگاه نيز جنبه حمايتي دارد. برگزاري اين نمايشگاه قابل تقدير است زيرا اكسپو در كشور ما خيلي كم رخ ميدهد مخصوصا اكسپوي گروهي كه توسط يك سازمان صورت بگيرد تاكنون اتفاق نيفتاده است.
* البته سالانه اكسپوهايي توسط دولت و وزارت ارشاد برگزار ميشود؟ ــ تعداد آنها خيلي كم است زيرا نهادينه نشده است. در بنياد شهيد و امور ايثارگران اين اتفاق براي اولين بار است. ما در اين نمايشگاه از 12 هنرمند در سه بخش عكاسي نقاشي و صنايع دستي استفاده كرديم. در نقاشي از حسين نوري و خانم ايشان ناديه مختومي، هاشم بدري و زهرا باقري، حدود 60 عكس در بخش عكاسي از دو عكاس تهراني و دو عكاس از گلستان و اصفهان، عباس نيازي فلزكاري در بخش معرق و فيروزه كارهاي حسين نيكطلب از مشهد مقدس معرق و مشبك حسين كاظمي از اصفهان و كارهاي خوشنويسي علي راهپيما.
* قيمتگذاري اين آثار به چه صورت انجام شده است؟ ــ بخشي از قيمتگذاري توسط خود هنرمندان انجام شده است. در عكاسي نيز احمد ناطقي، خود من و ناصر علمي آثار را قيمت گذاري كرديم. دارا افشار نيز در بخش نقاشي به قيمت گذاري كمك كرد.
*آيا از فروش راضي بوديد؟ ــ خير توقع داشتيم مسئولان از نمايشگاهي كه درحد بسيار بالايي از كيفيت قرار دارد استقبال بيشتري كنند كه نكردند.
* قبل از برگزاري نمايشگاه؛ رئيس مركز دانش پژوهان گفتند بخشي از آثار را خودشان ميخرند و يك بخش ديگر را مسئولان قصد دارند بخرند. آيا معاونت فرهنگي بنياد شهيد از اين اكسپو خريد داشته است؟ ــ معاونت فرهنگي بنياد شهيد در همين چند روزه شاهد يكسري تغيير و تحول بود كه طي اين تغييرات؛ اسلامي كريمي از مركز دانش پژوهان ايثار و شاهد رفتند كه اين جريان در عدم فروش اكسپو تاثيرگذار بود. البته بايد بگويم كه اگر هم آثاري خريداري نشود؛ سعي داريم كه از اين هنرمندان حمايتهاي مالي و معنوي صورت بگيرد.
* آيا حمايت مادي و معنوي در زمان برگزاري اكسپو معنايي دارد؟ ــ قرار است يكسري هدايا براي هنرمندان درنظر گرفته ميشود.
* اما وقتي هنرمند در اكسپو شركت ميكند به دنبال فروش آثارش است نه هديه؟ ــ اگر به دنبال اين هستيد كه بدانيد معاونت فرهنگي بنياد شهيد چرا اثري از اين نمايشگاه نخريده است؛ نميدانم اين معاونت چرا بايد آثار هنري بخرد؟! و اصولا براي چه كسي اثر بايد بخرد؟!. من باتوجه به كيفيت نمايشگاه مايلم كه آدمهاي غريبه بيايند اثر بخرند. دوست دارم مردم اثر خريداري كنند. هنرمندان ما مهجور ماندهاند و فاصلهاي بين مردم و اين آدمها ايجاد شده بهخصوص به خاطر سياستهاي غلطي كه بوده و هست. هدف من در اين نمايشگاه اين است كه آدمهاي عادي با اين جامعه هنري ارتباط برقرار كنند و ارزش آنها را بدانند.
* جامعه هدف شما مردمي هستند كه خريدار آثار هنري هستند. چه كارهايي براي جلب آنها به اين نمايشگاه انجام شده است؟ ــ ما براي اين نمايشگاه تبليغات گستردهاي داشتيم هم در تلويزيون و هم تعدادي بنر در سطح شهر. با هماهنگي با فرهنگسراي نياوران، افرادي كه مرتب به اين فرهنگسرا ميآيند؛ دعوت شدند. بايد بگويم بنياد شهيد قالب خود را دارد و در اين قالب فرورفته و ميداند كه هنرمند ايثارگر كيست و چه ميكند. ما بايد بهدنبال سياستي باشيم تا مردم عادي به اين نمايشگاهها بيايند و فضا و بستري را آماده كنيم كه فاصله عامه مردم با هنرمندان ايثارگر برداشته شود.
* اگر قبول نداشته باشيم كه ميان مردم و هنرمندان ايثارگر فاصله وجود دارد چون آنها هميشه قدردان ايثارگريهاي اين مردان بزرگ بودهاند، مشكل در عدم استقباتل از اين نمايشگاه است. ـ من نيز تعجب كردم از اين بيبازديدكنندگي و علت اين امر را بايد از مديران فرهنگسرا پرسيد.
* اما شما اكسپو را برگزار كردهايد نه نياوران؟ ــ نميدانم چه بايد كنيم. ما تمام كارهاي لازم را كرديم. خريد آثار توسط مردم خيلي كم است و بيشتر مسئولان دولتي هستند كه بايد نيم درصد از بودجه خود را خريد اثر هنري كنند. مديران ما بايد خريد كنند. آنها ادعا ميكنند كه به فرهنگ و هنر اهميت ميدهند درصورتيكه در عمل چيزي نميبينيم.
* شما بايد راهي براي اينكه مسئولان به نمايشگاه آمده و از آن خريد كنند؛ پيدا كنيد؟ ــ به عقيده من لفظ بايد و اينكه مديران بايد نيم درصد از آثار هنري را خريد كنند، به صورت قانون درآيد.
* براي اكسپويي كه يك نام كلي را يدك ميكشد يعني اكسپوي هنرمندان ايثارگر اول 12 نفر انتخاب شدند. انتخاب اين افراد چگونه بود. از روي سليقه يا مبنايي داشته است. آيا بهتر نبود درهاي اكسپو را باز ميكرديد به روي همه هنرمندان ايثارگر؟ ــ بايد بگويم كه بهعنوان نمونه ما نزديك به 80 اثر نفيس از هنرمندي مانند نيكطلب را دپو كرديم درصورتيكه اين آثار را از مشهد آورده بود تا عرضه كند. اين امر از استقبال زياد هنرمندان حكايت ميكند و براي اولين بار است كه ما چنين كاري ميكنيم يعني تجربه است و ما ادعا نداريم كه نمايشگاه خيلي خوبي شده است. يك بخشي از انتخاب هنرمندان؛ كارشناسي است و برخي از اين هنرمندان نيز با انتخاب بنياد شهيد بوده است. اين نمايشگاه اگر كاستي داشت از دبير نمايشگاه است ولي وزانت آن به خاطر هنرمندان بزرگي است كه در اين نمايشگاه حضور دارند. هدف ما اين بود كه اين نمايشگاه را برگزار كرديم تا اولين باشد ولي اميدواريم از ما حمايت كنند تا دومينهاي اين نمايشگاه را برگزار كنيم.
**** حسين نيكطلب: خستگي به تنم ماند...
حسين نيكطلب(هنرمند ايثارگر) درجريان برگزاري اين نمايشگاه؛ در گوشهاي به همراه همسر خود نشسته و به قول خودش به بيتوجهي ميانديشد.
* حرف آخر دبير نمايشگاه اين بود كه شما بيشترين اثر را به اين اكسپو آوردهايد. يعني حدود 80 اثر. آيا از بين آثارتان اثري نيز به فروش رسيده؟ ــ (اين بار بهجاي نيكطلب؛ دبير نمايشگاه جواب ميدهد: بله نزديك به ده اثر.)
* اگر اين نمايشگاه تمام شود و مجبور باشيد تعداد زيادي از آثار را به مشهد بازگردانيد و بعداز مدتي دوباره بنياد شهيد از شما بخواهد كه در اكسپوي ديگري شركت كنيد. آيا بازهم جوابتان مساعد است؟ ــ من توقعم بسيار بالاتر از اين بود. وقتي يك سازمان عريض و طويل با اين همه ادعا اكسپو برگزار ميكند؛ بعد از بين سيصد اثر به نمايش درآمده به قول دبير ده اثر به فروش برسد كه آن هم فروش قطعي نيست و بيشتر جنبه سفارشي دارد و پيشفروش است؛ هنرمندان حق دارند گلايه كنند. روح هنر شد كشته از بياعتناييها / كه درعين شكيبايي هنر تجليل ميخواهد ما؛ هنرمندان حاضر در اين نمايشگاه درپي نامجويي نبوديم. من يك جانباز 50 درصد هستم. ريه كامل ندارم ولي به خاطر عشق و علاقهاي كه به كارم دارم، سختترين كارها را انجام ميدهم. آثاري كه در اين اكسپو به نمايش گذاشتم حاصل 25 سال عمر من است كه براي اولين بار آنها را به نمايش گذاشتهام. براي هر اثر بين سه ماه تا سه سال وقت گذاشتم پس حق دارم توقع داشته باشم. اما ميتوانيد ببينيد كه من به تنهايي در اين نمايشگاه حدود 80 تا اثر به نمايش گذاشتم. از من خواستند كه اين تعداد اثر را به تهران بياورم ولي به جز چند اثر بقيه را دپو كردهاند حتي به نمايش هم نگذاشتند.
* درمورد فروش آثار چطور، آيا توقع شما برآورده شد؟ ــ دبير محترم نمايشگاه ميگويند ده اثر به فروش رفته است ولي من كه چيزي نديدم جالب است بدانيد كه در حمل و نقل آثار؛ ده اثر من هم شكست.
* يعني بنياد شهيد حملونقل آثار را هم برعهده نگرفت؟ ــ خير. من خودم آثار را با وانت آوردم. نه اينكه من محتاج فروش اين آثار باشم؛ خير. اين آثار؛ بچههاي من هستند من با اين آثار سماع ميكنم و حاضر نيستم آنها را به هركسي بفروشم. وقتي از من خواستند كه آثار را به تهران بياورم از سه ماه پيش تمام تلاش من اين بود كه كارها را جمع كنم و به تهران بياورم ولي خستگي به تنم ماند. اگر يك گالري خصوصي براي برپايي اين نمايشگاه اقدام ميكرد به عقيده من بهتر بود. وقتي به ما گفتند فروش آثار هنري است ما تقريبا اميدوار شديم به فروش آثار هنري خود ولي هيچ چيزي نديديم. من از همه ناراحتم بهخصوص مديران بنياد شهيد. بنياد شهيد حداقل چندين هزار كارمند، مسئول و مدير دارد ولي هيچكدام حتي به خود زحمت بازديد از نمايشگاه را نيز ندادند. نمايشگاه تقريبا بازديدكنندهاي نداشت.
* اين بار هم دبير نمايشگاه كه شنونده مصاحبه بود؛ با گفتن يك كلمه «ببخشيد» به ميان بحث آمد و گفت: يكي از اعتراضات خود من هم همين است. نميدانم چه سياستي است كه حتي در روز افتتاحيه نيز حتي يك مسئول كارمند بنياد شهيد نيز پا به اين نمايشگاه نگذاشت.
ــ نيكطلب: من از مشهد به همراه همسرم به اميدي آمديم ولي هيچكس از مديران به ديدار من يا آثار من نيامد. من خريد هم از آنها نميخواهم؛ بازديد كه ميتوانستند بكنند و توانمنديهاي من را ببينند. اما اين كار را هم نكردند.
* آيا در كل ميتوان گفت مسئولان اكسپو هيچ كاري براي شما نكردهاند؟ ــ من توقعي از هيچكس نداشتم و ندارم ولي بعداز روز اول؛ ميخواستم وسايلم را جمع كنم و برگردم مشهد. من به اكسپوي چين هم دعوت شده بودم ولي حضور در برنامهاي كه بنياد شهيد متولي آن بود را ترجيح دادم ولي خستگي به تنم ماند. با اين كارها؛ انگيزه را از ما ميگيرند و جلوي راه ما را هم ميگيرند
*در اين نمايشگاه چه كساني كارها را انتخاب كردند و آيا انتخاب هنرمندان اين آثار سليقهاي بود يا بنياد شهيد خود اين هنرمندان را انتخاب كرده است؟ ــ در نمايشگاه هنر در آيينه ايثار كه اولين نمايشگاه فروش دستاوردهاي فرهنگي هنري نخبگان هنري فرهنگي شاهد و ايثارگر توسط مركز دانشپژوهان بنياد شهيد هم هست، فروش و ارايه اين آثار از سياستهاي كلي مركز است. ما وظيفه شناسائي، جلب و حمايت از نخبگان ايثارگر را برعهده داريم كه اين نمايشگاه نيز جنبه حمايتي دارد. برگزاري اين نمايشگاه قابل تقدير است زيرا اكسپو در كشور ما خيلي كم رخ ميدهد مخصوصا اكسپوي گروهي كه توسط يك سازمان صورت بگيرد تاكنون اتفاق نيفتاده است.
* البته سالانه اكسپوهايي توسط دولت و وزارت ارشاد برگزار ميشود؟ ــ تعداد آنها خيلي كم است زيرا نهادينه نشده است. در بنياد شهيد و امور ايثارگران اين اتفاق براي اولين بار است. ما در اين نمايشگاه از 12 هنرمند در سه بخش عكاسي نقاشي و صنايع دستي استفاده كرديم. در نقاشي از حسين نوري و خانم ايشان ناديه مختومي، هاشم بدري و زهرا باقري، حدود 60 عكس در بخش عكاسي از دو عكاس تهراني و دو عكاس از گلستان و اصفهان، عباس نيازي فلزكاري در بخش معرق و فيروزه كارهاي حسين نيكطلب از مشهد مقدس معرق و مشبك حسين كاظمي از اصفهان و كارهاي خوشنويسي علي راهپيما.
* قيمتگذاري اين آثار به چه صورت انجام شده است؟ ــ بخشي از قيمتگذاري توسط خود هنرمندان انجام شده است. در عكاسي نيز احمد ناطقي، خود من و ناصر علمي آثار را قيمت گذاري كرديم. دارا افشار نيز در بخش نقاشي به قيمت گذاري كمك كرد.
*آيا از فروش راضي بوديد؟ ــ خير توقع داشتيم مسئولان از نمايشگاهي كه درحد بسيار بالايي از كيفيت قرار دارد استقبال بيشتري كنند كه نكردند.
* قبل از برگزاري نمايشگاه؛ رئيس مركز دانش پژوهان گفتند بخشي از آثار را خودشان ميخرند و يك بخش ديگر را مسئولان قصد دارند بخرند. آيا معاونت فرهنگي بنياد شهيد از اين اكسپو خريد داشته است؟ ــ معاونت فرهنگي بنياد شهيد در همين چند روزه شاهد يكسري تغيير و تحول بود كه طي اين تغييرات؛ اسلامي كريمي از مركز دانش پژوهان ايثار و شاهد رفتند كه اين جريان در عدم فروش اكسپو تاثيرگذار بود. البته بايد بگويم كه اگر هم آثاري خريداري نشود؛ سعي داريم كه از اين هنرمندان حمايتهاي مالي و معنوي صورت بگيرد.
* آيا حمايت مادي و معنوي در زمان برگزاري اكسپو معنايي دارد؟ ــ قرار است يكسري هدايا براي هنرمندان درنظر گرفته ميشود.
* اما وقتي هنرمند در اكسپو شركت ميكند به دنبال فروش آثارش است نه هديه؟ ــ اگر به دنبال اين هستيد كه بدانيد معاونت فرهنگي بنياد شهيد چرا اثري از اين نمايشگاه نخريده است؛ نميدانم اين معاونت چرا بايد آثار هنري بخرد؟! و اصولا براي چه كسي اثر بايد بخرد؟!. من باتوجه به كيفيت نمايشگاه مايلم كه آدمهاي غريبه بيايند اثر بخرند. دوست دارم مردم اثر خريداري كنند. هنرمندان ما مهجور ماندهاند و فاصلهاي بين مردم و اين آدمها ايجاد شده بهخصوص به خاطر سياستهاي غلطي كه بوده و هست. هدف من در اين نمايشگاه اين است كه آدمهاي عادي با اين جامعه هنري ارتباط برقرار كنند و ارزش آنها را بدانند.
* جامعه هدف شما مردمي هستند كه خريدار آثار هنري هستند. چه كارهايي براي جلب آنها به اين نمايشگاه انجام شده است؟ ــ ما براي اين نمايشگاه تبليغات گستردهاي داشتيم هم در تلويزيون و هم تعدادي بنر در سطح شهر. با هماهنگي با فرهنگسراي نياوران، افرادي كه مرتب به اين فرهنگسرا ميآيند؛ دعوت شدند. بايد بگويم بنياد شهيد قالب خود را دارد و در اين قالب فرورفته و ميداند كه هنرمند ايثارگر كيست و چه ميكند. ما بايد بهدنبال سياستي باشيم تا مردم عادي به اين نمايشگاهها بيايند و فضا و بستري را آماده كنيم كه فاصله عامه مردم با هنرمندان ايثارگر برداشته شود.
* اگر قبول نداشته باشيم كه ميان مردم و هنرمندان ايثارگر فاصله وجود دارد چون آنها هميشه قدردان ايثارگريهاي اين مردان بزرگ بودهاند، مشكل در عدم استقباتل از اين نمايشگاه است. ـ من نيز تعجب كردم از اين بيبازديدكنندگي و علت اين امر را بايد از مديران فرهنگسرا پرسيد.
* اما شما اكسپو را برگزار كردهايد نه نياوران؟ ــ نميدانم چه بايد كنيم. ما تمام كارهاي لازم را كرديم. خريد آثار توسط مردم خيلي كم است و بيشتر مسئولان دولتي هستند كه بايد نيم درصد از بودجه خود را خريد اثر هنري كنند. مديران ما بايد خريد كنند. آنها ادعا ميكنند كه به فرهنگ و هنر اهميت ميدهند درصورتيكه در عمل چيزي نميبينيم.
* شما بايد راهي براي اينكه مسئولان به نمايشگاه آمده و از آن خريد كنند؛ پيدا كنيد؟ ــ به عقيده من لفظ بايد و اينكه مديران بايد نيم درصد از آثار هنري را خريد كنند، به صورت قانون درآيد.
* براي اكسپويي كه يك نام كلي را يدك ميكشد يعني اكسپوي هنرمندان ايثارگر اول 12 نفر انتخاب شدند. انتخاب اين افراد چگونه بود. از روي سليقه يا مبنايي داشته است. آيا بهتر نبود درهاي اكسپو را باز ميكرديد به روي همه هنرمندان ايثارگر؟ ــ بايد بگويم كه بهعنوان نمونه ما نزديك به 80 اثر نفيس از هنرمندي مانند نيكطلب را دپو كرديم درصورتيكه اين آثار را از مشهد آورده بود تا عرضه كند. اين امر از استقبال زياد هنرمندان حكايت ميكند و براي اولين بار است كه ما چنين كاري ميكنيم يعني تجربه است و ما ادعا نداريم كه نمايشگاه خيلي خوبي شده است. يك بخشي از انتخاب هنرمندان؛ كارشناسي است و برخي از اين هنرمندان نيز با انتخاب بنياد شهيد بوده است. اين نمايشگاه اگر كاستي داشت از دبير نمايشگاه است ولي وزانت آن به خاطر هنرمندان بزرگي است كه در اين نمايشگاه حضور دارند. هدف ما اين بود كه اين نمايشگاه را برگزار كرديم تا اولين باشد ولي اميدواريم از ما حمايت كنند تا دومينهاي اين نمايشگاه را برگزار كنيم.
**** حسين نيكطلب: خستگي به تنم ماند...
حسين نيكطلب(هنرمند ايثارگر) درجريان برگزاري اين نمايشگاه؛ در گوشهاي به همراه همسر خود نشسته و به قول خودش به بيتوجهي ميانديشد.
* حرف آخر دبير نمايشگاه اين بود كه شما بيشترين اثر را به اين اكسپو آوردهايد. يعني حدود 80 اثر. آيا از بين آثارتان اثري نيز به فروش رسيده؟ ــ (اين بار بهجاي نيكطلب؛ دبير نمايشگاه جواب ميدهد: بله نزديك به ده اثر.)
* اگر اين نمايشگاه تمام شود و مجبور باشيد تعداد زيادي از آثار را به مشهد بازگردانيد و بعداز مدتي دوباره بنياد شهيد از شما بخواهد كه در اكسپوي ديگري شركت كنيد. آيا بازهم جوابتان مساعد است؟ ــ من توقعم بسيار بالاتر از اين بود. وقتي يك سازمان عريض و طويل با اين همه ادعا اكسپو برگزار ميكند؛ بعد از بين سيصد اثر به نمايش درآمده به قول دبير ده اثر به فروش برسد كه آن هم فروش قطعي نيست و بيشتر جنبه سفارشي دارد و پيشفروش است؛ هنرمندان حق دارند گلايه كنند. روح هنر شد كشته از بياعتناييها / كه درعين شكيبايي هنر تجليل ميخواهد ما؛ هنرمندان حاضر در اين نمايشگاه درپي نامجويي نبوديم. من يك جانباز 50 درصد هستم. ريه كامل ندارم ولي به خاطر عشق و علاقهاي كه به كارم دارم، سختترين كارها را انجام ميدهم. آثاري كه در اين اكسپو به نمايش گذاشتم حاصل 25 سال عمر من است كه براي اولين بار آنها را به نمايش گذاشتهام. براي هر اثر بين سه ماه تا سه سال وقت گذاشتم پس حق دارم توقع داشته باشم. اما ميتوانيد ببينيد كه من به تنهايي در اين نمايشگاه حدود 80 تا اثر به نمايش گذاشتم. از من خواستند كه اين تعداد اثر را به تهران بياورم ولي به جز چند اثر بقيه را دپو كردهاند حتي به نمايش هم نگذاشتند.
* درمورد فروش آثار چطور، آيا توقع شما برآورده شد؟ ــ دبير محترم نمايشگاه ميگويند ده اثر به فروش رفته است ولي من كه چيزي نديدم جالب است بدانيد كه در حمل و نقل آثار؛ ده اثر من هم شكست.
* يعني بنياد شهيد حملونقل آثار را هم برعهده نگرفت؟ ــ خير. من خودم آثار را با وانت آوردم. نه اينكه من محتاج فروش اين آثار باشم؛ خير. اين آثار؛ بچههاي من هستند من با اين آثار سماع ميكنم و حاضر نيستم آنها را به هركسي بفروشم. وقتي از من خواستند كه آثار را به تهران بياورم از سه ماه پيش تمام تلاش من اين بود كه كارها را جمع كنم و به تهران بياورم ولي خستگي به تنم ماند. اگر يك گالري خصوصي براي برپايي اين نمايشگاه اقدام ميكرد به عقيده من بهتر بود. وقتي به ما گفتند فروش آثار هنري است ما تقريبا اميدوار شديم به فروش آثار هنري خود ولي هيچ چيزي نديديم. من از همه ناراحتم بهخصوص مديران بنياد شهيد. بنياد شهيد حداقل چندين هزار كارمند، مسئول و مدير دارد ولي هيچكدام حتي به خود زحمت بازديد از نمايشگاه را نيز ندادند. نمايشگاه تقريبا بازديدكنندهاي نداشت.
* اين بار هم دبير نمايشگاه كه شنونده مصاحبه بود؛ با گفتن يك كلمه «ببخشيد» به ميان بحث آمد و گفت: يكي از اعتراضات خود من هم همين است. نميدانم چه سياستي است كه حتي در روز افتتاحيه نيز حتي يك مسئول كارمند بنياد شهيد نيز پا به اين نمايشگاه نگذاشت.
ــ نيكطلب: من از مشهد به همراه همسرم به اميدي آمديم ولي هيچكس از مديران به ديدار من يا آثار من نيامد. من خريد هم از آنها نميخواهم؛ بازديد كه ميتوانستند بكنند و توانمنديهاي من را ببينند. اما اين كار را هم نكردند.
* آيا در كل ميتوان گفت مسئولان اكسپو هيچ كاري براي شما نكردهاند؟ ــ من توقعي از هيچكس نداشتم و ندارم ولي بعداز روز اول؛ ميخواستم وسايلم را جمع كنم و برگردم مشهد. من به اكسپوي چين هم دعوت شده بودم ولي حضور در برنامهاي كه بنياد شهيد متولي آن بود را ترجيح دادم ولي خستگي به تنم ماند. با اين كارها؛ انگيزه را از ما ميگيرند و جلوي راه ما را هم ميگيرند
. گزارش از: مجيد احمدي
1389/4/1 - 12:55:20 کد خبر : 131035
1389/4/1 - 12:55:20 کد خبر : 131035
0 نظرهای شما:
Post a Comment