بايگاني انصاف و اعتماد، بهانه‌اي براي مدرن شدن

وقتي اصناف مسئوليت اجتماعي خود را فراموش مي‌كنند؛

بايگاني انصاف و اعتماد، بهانه‌اي براي مدرن شدن

کم شدن اعتماد بين مشتري، فروشنده و توزيع‌كننده عمده، همه و همه باعث شده است تا واژه‌هايي مانند كسب روزي حلال، امانتداري و انصاف آنچنان که باید مورد توجه قرار نگیرد/ طي 40 سال گذشته نقش معنوي بازار كمرنگ شده است.

ايلنا:- شايد همسايگي بازار تنگ و قديمي سيداسماعيل در كنار بازارهاي جديد نوعي تقابل سنت و مدرنيته است. كسي چه مي‌داند... شايد تقابل چك‌هاي برگشتي و معاملات استوار بر سوددهي عصر مدرنيته با معاملات استوار بر كسب روزي حلال، امانتداري و انصاف عصر سنت باشد.
شايد ديگر بايد عصر مراودات و معاملات سنتي را در گفتار و گنجينه‌هاي ادبي صاحبان سخن جست‌وجو كرد. بازارهاي قديم ايران تا همين يك صد سال پيش، بيش از آنكه محلي براي داد و ستد باشند جايگاهي به مراتب بالاتر داشته و پايگاه اجتماعي و فرهنگي بوده‌اند كه در آن بسياري از مشكلات و معضلات اجتماعي رفع مي‌شد. امروزه و در طي 40 سال گذشته اين بازار با جابحايي نسل و گسترش ارتباطات دچار آسیب‌هایی شد که نقش معنوی بازار را کمرنگ کرده است. گرچه هنوز هم رگه‌های فضائل اخلاقی و مرام کاسبی در همه جای بازار به چشم می‌خورد، اما باید اینگونه تصور کرد که کم شدن اعتماد بين مشتري، فروشنده و توزيع‌كننده عمده، همه و همه باعث شده است تا واژه‌هايي مانند كسب روزي حلال، امانتداري و انصاف آنچنان که باید مورد توجه قرار نگیرد.
سنت‌های بازار را احیا کنیم يكي مي‌گفت در عصر حاضر با اين خيابان‌هاي شلوغ و بازارهايي كه حالا بر سر در مغازه‌هايش حروف لاتين چشمك مي‌زند، مي‌شود در لابه‌لاي آنها فروشندگاني را يافت كه معاملات خود را بر مراودات پيشينيان بازار استوار كرده باشند. عابران بازاري كه همان مشتريان اين مغازه‌ها هستند، همه كه نه اما اكثريت به اتفاق با ترديد وارد مغازه‌ها می‌شوند، تردیدی که گاهی زاییده اتفاقات و حوادث بازار مدرن است وگرنه بازار سنتی مرامنامه نانوشته، اما محتومی دارد که هر مراجعه‌کننده‌ای را به سوی خود جلب می‌کند. در گوشه‌اي عابري كه تازه از مغازه بيرون مي‌آيد توجه هر آدمي را به خود مشغول مي‌كند.
خسته است و تو دار و می‌خواهد به نوعي از حرف زدن با من طفره برود، اما به هر شكل راضي می‌شود كه حداقل در يك جمله جواب من را بدهد. او كه يك مشتري پا به سن گذاشته است، می‌گوید: "حالا اين چك‌ها و سفته‌ها مثل هوو مي‌ماند براي اينها... داریم جوانانی را که به سنت‌های حسنه، هنوز دستگیری را سرلوحه قرار می‌دهند اما اینها کمتر از گذشته شده است. حالا چک‌های برگشتی به وفور دیده می‌شود در حالی در گذشته، کاسب‌ها سبیل گرو می‌گذاشتند و آب از آب تکان نمی‌خورد." خانمي از مغازه پوشاك زنانه بيرون می‌آید. نگاهي عمیق به ویترین‌ها می‌اندازد. شاید پرسیدن این سئوال که "وضع انصاف و امانتداری در کاسبی امروز چطور است؟" از یک خانم که با خریدهای روزمره بیشتر سرو کار دارد، جواب‌های قابل توجهی در پی داشته باشد: "هستند آدم‌های باانصاف اما کم. تو اين دوره و زمانه کمتر کسی را پیدا می‌کنید که به این موضوع فکر کند.
من الان يک روسري خريدم 10 هزار تومان، اما جنسش پلاستيكي است .... واقعا قيمت آن اين مقدار است كه فروشنده به من داده است؟" سنت بازار در حصار نگرش‌های مدرن بازار سید اسماعیل خسته و تودار است. انگار عصر مدرنیته بر گرده‌اش سنگینی می‌کند و از فشار آن کمرش خم شده است، چقدر در همین بازار عاشق شدند ... و چند نسل جهیزیه‌هایشان را در این بازار و بازارهای مثل این بازار فراهم کردند و چقدر در اینجا آدم‌های بزرگی بودند که.... حاج اصغر یک بازاری قدیمی که حالا دیگر همه هم‌نسلان خود را از دست داده، می‌گوید: "با رفتن اینها انگار روح از بدن بازار جدا شد.
دیگر چک و سفته باعث شده انصاف و امانتداري رنگ و لعاب دیگری داشته باشد، اما باید کاری کرد. باز هم می‌شود فضائلی را که سینه به سینه در بازاریان به میراث مانده، در مراوده‌ها جاری کرد." روبروی مغازه قدیمی و وارفته این پیرمرد، مغازه‌ای است که داخل آن یک فانوس خودنمایی می‌کند. صندوقچه هست و یک تلفن سیاه عهد عتیق. پیرمردی توی مغازه روبروی آینه نشسته است. وقتی به سراغش می‌روم و از قدیم‌ترها می‌پرسم دوباره نگاهش را به آینه روبرو می‌اندازد و دستی به موهای خاکستری‌اش می‌کشد و می‌گوید: "نباید بگوییم که همه چیز عوض شده، چون هنوز هم قدیمی‌های بازار زنده‌اند و می‌توان از تجربیات آنها استفاده کرد. باید مسئولان آستین‌ها را بالا بزنند و الگوهای قدیمی بازار را به جوانان معرفی کنند.
" بازارموفق، بازاري با راهبردي كردن اخلاق گذار از اقتصاد سخت‌افزاري به اقتصاد نرم‌افزار و وجود ارتباطات رو به رشد و كامپيوترها و... همه نشانه‌هاي ورود ما به اقتصاد جديدي است. در چنين فضايي صداقت و راستگويي، انصاف، امانت‌داري، وفاداري و احساس مسووليت اجتماعي، مباني اخلاق و انتظارات اجتماعي همه و همه به دليل توسعه و تكثير شبكه‌هاي اقتصادي در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و مجالي براي انتقال آنها به نسل جديد باقي نمانده است. به اعتقاد كارشناسان بازاري موفق خواهد شد كه عملكرد اخلاقي را راهبرد خود قرار دهد. این چنین بازاری با تشكيل سازمان‌هاي اخلاق‌مدار، نه تنها به مزيت‌های رقابتي دست می‌یابد، بلكه از شانس بالایي براي بقا در بازارهاي بين‌المللي برخوردار می‌شود. اينان بر اين باورند که مبناي عملكرد بازار بايد اخلاقي و نه صرفا پاي‌بند به هنجارهاي جدید و نه صرفا جلب رضايت مشتري، بلكه فراتر از آنها به معناي پاي‌بند به حقوق ذي‌نفعان در كسب و كار است.
حقوقي چون حفظ حريم شخصي، امانتداري، احترام به شأن و منزلت انساني، اطلاع‌يابي، مواجهه صادقانه با مشتری، پاي‌بندي به تعهدات خاص قوم يا فرهنگ معيني نيست و به نحو فراگیری ریشه در نگاه معنوی ما ایرانیان به کاسبی و نقش کلیدی بازار دارد. مسئولیت‌های اجتماعی اصناف آنچه كه بازارهاي امروز ايران به فراموشی سپرده می‌شود نگرش‌های فرهنگی و مسئولیت‌های اجتماعی اصناف است که نه زاییده ركود بي‌سابقه اقتصادي بر بازارها است و نه به خاطر ورشكستگي بسياري از صاحبان مشاغل و اصناف است، بلكه به خاطر کم‌توجهی به مسئوليت اجتماعي در اين بازارهاي در حال گذار از اقتصاد سنتي به اقتصاد مدرن است. در حال حاضر واحدهاي توليدي و فروشندگان و همچنين واسطه‌هاي بازاري در اقتصاد و بازار در حال گذار ايران تنها در این اندیشه‌اند كه محصول خود را عرضه و با بالاترين قيمت به مصرف‌كننده بفروشند. در چنين بازاري انجام كليه تعهدات قانوني، حرفه‌اي و تجاري مديران شركت‌ها به طوري كه بتوانند محصولات و خدمات باكيفيت به قيمت معقول به بازار را ارائه دهند، عملا مغفول مي‌ماند و همين جاست كه مسووليت اجتماعي اصناف به فراموشی سپرده مي‌شود.
ابويي مدير فرهنگي - هنری منطقه 12 سازمان فرهنگی - هنری شهرداري تهران نيز بر اين نكته صحه مي‌گذارد و در اين باره می‌گوید: "مسووليت فرهنگي در جوامع پيشرفته به عنوان نماد هر بازاري شناخته مي‌شود و حلقه مفقوده بازارايران را بايد در واژه مسئوليت اجتماعي جست‌وجو كرد." او ادامه مي‌دهد: "اگر خواهان تقویت و انتقال ارزش‌هاي فرهنگي بازار از گذشته به بازارهاي جديد هستیم باید نگاهی متفاوت به قلب اقتصاد کشور داشته باشیم. تنها راه برون‌رفت از اين وضع فراهم كردن بستري براي ايجاد مسئوليت اجتماعي در قالب تشكل‌ها و گروه‌هاي فرهنگي در درون بازار است." ابويي می‌گوید: "كسب روزي حلال، انصاف، امانتداري و احياي ساير ارزش‌هاي معنوی در بازار ايران مستلزم ايجاد شبكه‌هاي قوي با قابليت بالا و از ميان اعضاي خود بازار است.
" بومي‌سازي بازار و راه‌اندازی شبکه همیاران فرهنگی رييس فرهنگسرای شهر می‌گوید: "بومي‌سازي بازار و استفاده از ظرفيت‌هاي جديد اصناف با همانندسازي آنها با فرهنگ ايراني يكي ديگر از راه‌كارهاي احياي ارزش‌هاي ناب بازار مذهبي و فرهنگي ايران است. در دنياي اقتصاد جديد راهي وجود ندارد جز اين كه با تغيير شيوه‌ها و بومي‌سازي شيوه‌ها ارزش‌هاي اخلاق‌مدارانه احيا شود." ابوي در ادامه تأكيد می‌کند: "تشكيل گروه‌هاي بازاري و ايجاد همياران فرهنگي يكي از الزامات اين موضوع است." وي يكي ديگر از دلايل به حاشيه رانده شدن ارزش‌هاي اخلاقي بازار را عدم سرمايه‌گذاري در اين حوزه اعلام و بي‌توجهي در اين زمينه را بزرگترين آفت ذكر می‌کند. وی معتقد است با تشکیل جمعیتی تحت عنوان همیاران فرهنگی در بازار می‌توان اقدامات تاثیرگذاری در زمینه انتقال فرهنگی فضائل اخلاقی و سنت‌های ماندگار انجام داد.
" افزايش چك‌هاي برگشتي نگاهي به بازار حال حاضر ايران و آماري از چك‌هاي برگشتي در اين بازار به خوبي اين امر را روشن مي‌سازد كه بازار ايران در مسیری قرار گرفته است که باید مورد تحلیل و بررسی کارشناسانه قرار بگیرد. هر چند كارشناسان عامل اصلي افزايش چك‌هاي برگشتي را ركود حاكم بر بازار ايران مي‌دانند، اما در عين حال تأكيد دارند كه در صورت تقویت ارزش‌هايي همچون كسب روزي حلال، انصاف و امانتداري هرگز شاهد اين چنين رشدي در زمينه چك‌هاي برگشتي نخواهيم بود. نسبت چك‌هاي برگشتي به مبادله شده در پايان سال گذشته به 10.7 درصد رسيد. بررسي آمارهاي موجود از نسبت چك‌هاي برگشتي به مبادله شده نشان مي‌دهد اين نسبت در 30 سال گذشته بي‌سابقه بوده است. مظفر علیخانی نماینده اتاق بازرگانی استان تهران در ستاد برگزاری ماندگاران بازار با اشاره به ضرورت حفظ سنت‌ها و ارزش‌های اسلامی و معنوی بازار می‌گوید: "در گذشته چیزی تحت عنوان صندوق ضمانت یا حمایت و بیمه نبود تا بازاریان را در هنگام بروز مشکلات اقتصادی مورد حمایت قرار دهد، اما اگر یک بازاری ورشکست می‌شد معتمدین و پیشکسوتان بازار پیشقدم می‌شدند و آبرو و حیثیت او را حفظ می‌کردند". علیخانی با اشاره به اینکه موضوع کمک به نیازمندان به محدوده بازار ختم نمی‌شد، می‌گوید: "بازاریان در بسیاری از موارد به طور مخفیانه به نیازمندان شهر کمک می‌کردند، به گونه‌ای که کسی از این کار با خبر نشود تا آبروی نیازمندان حفظ شود.
اینها نشان‌دهنده همان سنت‌های بارزی است که هنوز هم در میان بازاریان وجود دارد، اما نسبت به گذشته کم‌رنگ شده است." وی برگزاری جشنواره ماندگاران بازار را نخستین قدم در راه احیای سنت‌های ارزشمند بازار می‌داند و می‌گوید: "معرفی الگوهای حسنه به جوانان درباره کسب و کار و کسب روزی حلال، امانتداری و صداقت بدون شک موجب تغییرات فرهنگی زیادی خواهد شد." علیخانی معتقد است که تلاش مدیریت فرهنگی منطقه 12 و شورای اسلامی شهر تهران و جامعه اصناف برای راه‌اندازی چنین جشنواره‌ای باید با انتخاب‌های صحیح با معیارهای مشخص انجام شود تا الگوهای مناسبی به جوانان معرفی شوند. وی همچنین پیشنهاد می‌کند که این اقدام سال آینده با معیارهای کیفی‌تری پیگیری شود تا افراد ممتازتری در زمینه چهره‌های ماندگار بازار انتخاب شوند.
با همه اینها باید اینگونه تصور کرد که رسیدن به ایده‌آل‌های تعریف شده فرهنگی برای بازار نیازمند زمان است و تلاش‌های مدیران شهری و اصناف زمانی به بار می‌نشیند که این نگرش‌ها در جامعه بازاریان رسوب کند. قطار حامل ارزش‌هاي ناب بازاري ايران در حال گذر از كنار ماست و ساده‌انگارانه به آنها نگاه مي‌كنيم و هيچگاه هم نمي‌خواهيم باور كنيم كه هزينه‌هاي از دست دادن آن چقدر بر ما گران خواهد آمد...
گزارش از علي پيرولي

0 نظرهای شما: