کودبرداری، تپه خواری یا خاکبرداری از تپه های باستانی

گزارش مشروح در مورد محوطه های تاریخی در معرض خطر

کودبرداری، تپه خواری یا خاکبرداری از تپه های باستانی


ایسکانیوز : بابک مغازه ای دبیرکل و سخنگوی انجمن ایران شناسی کهن دژ(همدان)گفت: کودبرداری، تپه خواری یا خاکبرداری از تپه های باستانی بلایی پنهان در راستای تخریب میراث فرهنگی سرزمین مان است.
به گزارش ایسکانیوز، بابک مغازه ای دبیرکل و سخنگوی انجمن ایران شناسی کهن دژ( همدان ) در مورد محوطه های تاریخی در معرض خطر استان همدان پژوهش هایی را انجام داده و این خطرات را دسته بندی و راهکارهایی در این خصوص ارائه کرده که می توان آن را به تمام تپه های باستانی تعمیم داد.
متن زیر حاصل تحقیقات این دوستدار میراث فرهنگی است. کشور ما به جهت قدمت بسیار و تمدن کهن خود، همواره شاهد استقرار و زندگی اقوام مختلف بر گستره خویش بوده است و در نتیجه دارای هزاران محوطه و بنای باستانی ارزشمند است.
در این میان تپه های باستانی کوچک و بزرگ سهم عمده ای از این یادگارها را به خود اختصاص می دهند و به جهت قدمت گاه چندین هزار ساله و باقی ماندن نشانه های موجود از زندگی اقوام مختلف در دوره های متعدد تاریخی در یک نقطه که خود سبب تشکیل چنین تپه هایی گردیده است دارای اهمیت به سزایی می باشند و لزوم توجه هر چه بیشتر به حفاظت و در گامی بالاتر کاوش علمی این نمونه های گاه کم نظیر را ضروری می سازند.
این تپه ها که متشکل از لایه ها و رگه های باستانی با ضخامتهای مختلفی بوده و توالی ادوار مختلف یکجانشینی را به نمایش می گذارند و به عنوان صندوقچه تاریخ این سرزمین کهنسال آثاری از دوره های گوناگون تاریخی را در خود به امانت نگه داشته اند تا در روزگار آینده شاهدی غیر قابل انکار از تلاش ایرانیان در بالندگی تمدن بشری باشند متاسفانه در شرایط فعلی در معرض خطرات گوناگونی واقع شده اند و انواع تخریب ها ازکند و کاوهای سودجویانه قاچاقچیان گرفته تا تخریبهای نابخردانه در اثر انجام پروژه های عمرانی و یا سوء استفاده روستاییان و جوامع محلی از خاک و زمین آنها ادامه حیات این نگینهای درخشان و ماندگار را دستخوش نابودی کرده است.
در این میان تخریبهای سودجایانه قاچاقچیان یاجویندگان گنجها صدمات بسیاری را به آثار باستانی وارد می سازدکه گاه بسیارگسترده وجبران ناپذیراست چراکه این افراد عموما بدون هیچگونه تخصصی و در زمانی اندک می کوشند تا با حفرگودالها و نقبهایی در بالا و پیرامون این تپه به اشیاء احتمالی موجود در این محوطه ها دست یابند و در این راه گاه بدون اینکه حتی چیزی به دست بیاورند با نابودی بافت محوطه و سرقت اشیاء موجود و تخریب بسیاری از اشیائی که به عقیده آنان فاقد ارزش اقتصادی برای آنهاست علاوه بر سرقت بسیاری از اشیا کم نظیر تاریخی که سرمایه های فرهنگی این سرزمین می باشند.
صدمات جبران ناپذیری را هم به توالی داده ها وارد نموده و در اثر جابجایی اشیاء از محل اولیه خود شرایط لازم برای بررسی علمی آنها را با چالش مواجه می سازند.
***کودگیری بلایی خاموشاز سوی دیگر این تپه ها امروزه در بسیاری از نقاط کشور با نوع گسترده , اما خاموشی از تخریب نیز روبرو هستند که نزد بسیاری از کارشناسان با عنوان کود برداری , کودگیری یا تپه خواری مشهور است که توسط ساکنان محلی به ویژه کشاورزان انجام می شود به طوری که در این فرایند خاک این تپه ها به دلیل این که برخی از روستاییان معتقدند عمر بیشتری برای کاهگل دارد به منظور تهیه کاهگل برای عایق مورد استفاده قرار می گیرد و یا اینکه در گستره ای عظیم تر خاک آنها برداشته شده و به منظور تقویت خاک به دیگر زمینها افزوده می گردد و خود تپه نیز پس از خاک برداری که به اصطلاح محلی کود گیری خوانده می شود هموار شده و به زیرکشت می رود در برخی موارد هم که تپه ها بلند تر از بقیه هستند برخی روستاییان از دیرباز در مجاورت آنها خانه سازی کرده اند و آغل حیوانات یا انبار خود را در داخل این مکانها حفر می کنند که علاوه بر تخریب تپه زمینه را برای انجام کاوشهای سودجویانه و مخفیانه بعدی فراهم می سازد در برخی نقاط نیز به دلایل گوناگون با تغییر مسیر عمدی آبهای سطحی باعث تخریب بخشی از بنای باستانی می گردند.
در مجموع انجام چنین اعمالی به ویژه در 40 سال گذشته که البته در 10 سال اخیر سرعت بیشتری نیز گرفته است بسیاری از تپه ها و بناهای تاریخی به ویژه در خارج از شهرها را دستخوش نابودی ساخته است .به این دلیل پیشنهاد می شود ضمن توجه همه جانبه بخشهای دولتی و فعالان مدنی به اموری که امروزه ادامه حیات بسیاری از بناها را به خطر انداخته است برخی از موارد زیر مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
***حضور گسترده یگانهای حفاظت در برخی موارد وجود تپه های باستانی در میان روستاها و گسترش , گاه بی برنامه ی ساخت و ساز در چنین مناطقی که اختصاص اعتبارات گوناگون نیز به این امر سرعت بخشیده است سبب تسریع تعمدی تخریب این تپه ها شده است و از سوی دیگر گسترش زمینهای کشاورزی و توجه کشاورزان به این تپه ها را نیز می باید به آن افزود به همین دلیل لازم است تا یگانهای حفاظت به تعداد کافی و با امکانت لازم به ویژه وسایل ارتباطی و نقلیه مناسب , حضور تاثیرگذار تری را در این مناطق داشته باشند.
***آموزش مسئولین محلی (پیشنهاد ویژه انجمن ایران شناسی کهن دژ)از آنجا که مسئولین و معتمدین محلی در بسیاری از موارد نقش انکار ناپذیری در جلوگیری از تخریب روزافزون این آثار دارند هرگونه ناآگاهی ,کوتاهی و یا سهل انگاری آنان نیز می تواند نتایج جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد لذا افزایش برنامه های اطلاع رسانی و آموزشی به منظور توجه هر چه بیشتر و آشنایی آنان با قوانین , مقررات و برخی مسائل عمومی و اولیه در خصوص اهمیت این آثار و شیوه های حفاظت و مرمت آنها به ویژه در برخی مناطق دورافتاده تر می تواند نتایج مثبت بسیاری را به دنبال داشته باشد .
در گام بعدی نیز می توان توجه عموم روستاییان را به حفاظت از این آثار جلب نموده و تاکید گردد که حفاظت و مرمت این آثار چه ارزشهای معنوی و مادی را می تواند برای آن نقطه به همراه داشته باشدلذا از آنجا که سازمانهای غیر دولتی و علاقه مندان به میراث فرهنگی نیز می توانند در امر آموزش و اطلاع رسانی دیگر بخشها را یاری نمایند , انجمن ایران شناسی کهن دژ چندی است که برای اولین بار در کشور برنامه ای را در خصوص ایجاد آمادگی لازم به منظور همکاری در انجام این آموزشها , تدوین نموده است و همچنان نیز با یاری گرفتن از برخی کارشناسان در حال تکمیل این طرح می باشد و از پیشنهادات تمامی صاحبنظران کشور در این زمینه به منظور تکمیل این طرح که می تواند در آینده نقش مواثری را در آموزش همگانی حفاظت از میراث فرهنگی ایفاکند , صمیمانه استقبال می نماید.
***آموزش و فرهنگ سازی عمومی با استفاده از رسانه هاآشنایی عموم مردم در خصوص لزوم توجه وحفاظت از میراث کهن سرزمین مان می تواند گامی سترگ در جهت جلوگیری عمومی از هرگونه تخریب احتمالی باشد و در این راه به سادگی می توان با یک برنامه ریزی علمی و کوشش همگانی از قدرت تبلیغی و اثر گذار رسانه های جمعی همچون رادیو , تلویزیون و روزنامه ها استفاده نمود که در این راه نیز در صورت وجود محیط لازم , فعالان غیر دولتی می توانند نقش اساسی را ایفا نموده و برای مثال با نگارش و انتشار مقالاتی عمومی راه کارهایی را در این خصوص ارائه دهند.
***ثبت ملی ، بین المللی واقدام لازم در خصوص عرصه و حریم آثار در حال حاضر همچنان مناطقی وجود دارند که به ثبت ملی نیز نرسیده اند در این زمینه لازم است که هر چه سریعتر با بودجه و امکانات کافی و یاری گرفتن از کارشناسان خبره داخلی و حتی خارجی نسبت به ثبت ملی و در صورت امکان ثبت بین الملی آثار و محوطه ها اقدام نموده و از امکانات گسترده بین المللی آن سود برده شود بدیهی است با توجه به اینکه در مورد یک تپه باستانی می باید مراحلی همچون شناسایی و بررسی علمی منطقه , ثبت آثار , تعیین عرصه و حریم , لایه نگاری , کاوش و حفاظت و مرمت انجام گیرد و با ایجاد پایگاه پژوهشی دایمی و موزه محلی امکان دسترسی پژوهشگران به یافته ها افزایش یابد و در نهایت با توجه به اهمیت منطقه محوطه به ثبت بین المللی برسد می باید کلیه محوطه ها و تپه های باستانی مراحل ثبت را طی نمایند ودر صورت ثبت قبلی نیز یکی از مهمترین مسائل در خور توجه تعیین عرصه و حریم این آثار و تلاش در جهت آزاد سازی این حریم می باشد چرا که بسیاری از این محوطه ها به سبب مشکل هم جواری با محل های مسکونی و ساخت و ساز های قبلی درخطر نابودی است از سوی دیگر متاسفانه در سالهای اخیر نیز عرصه و حریم بسیاری از بناهای تاریخی و حتی برخی از مشهورترین نمونه های آنها همچون میدان نقش جهان اصفهان , تپه تاریخی شوش و بسیاری مناطق دیگر در معرض ساخت و سازهای مسکونی و حتی تجاری قرار گرفته اند که می تواند زنگ خطر بزرگی در مورد این محوطه ها باشد لذا آزادسازی عرصه و حریم محوطه ها و جلوگیری از تعدی بیشتر به این مناطق نیازمند توجه هر چه بیشتر سازمان های دولتی و ریز بینی گسترده تر مجموعه های غیر دولتی مرتبط با میراث فرهنگی است.
در ضمن به زودی مجموعه ای از پیشنهادات و مطالبات یگان ویژه پژوهشی انجمن ایران شناسی کهن دژ در خصوص راهکارهای جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی و محیط زیست کشور با نگاهی جامع تر منتشر خواهد شد.در پایان لازم به ذکر است پرداختن کامل و علمی به مبحث نابودی نابخردانه تپه های باستانی و راهکارهای جلوگیری از آن ، مسئله ای حائز اهمیت و قابل توجه در زمینه حفظ میراث فرهنگی و تمدن چندین هزار ساله ایران زمین بوده و بررسی تمامی جنبه های آن خارج از توان نگارنده می باشد و ذکر موارد بالا تنها اشاره کوتاهی به آنها و انجام وظیفه ای درراستای نمایندگی یکی از سازمانها غیردولتی فعال در حوزه میراث فرهنگی می باشد و لازم است تا اساتید خبره و کارشناسان باتجربه داخل و خارج از کشور مباحث گسترده تری را در این خصوص ارائه نمایند تا با یاری تمامی بخشها , شناسایی و حفاظت علمی این یادگارها درخشان تمدن دیرینه ایرن به گفتمان غالب در تمامی سطوح اجتماعی و کلیه سیاست گذاریهای خرد و کلان کشور بدل گردد.

0 نظرهای شما: