سالروز تولد زنده یاد شکیبایی
بازیگری که هنوز رفتنش باور کردنی نیست
فردا هفتم فرودین ماه سالروز تولد خسرو شکیبایی بازیگر سینمای ایران است، که اگر امروز بین ما بود سالهای پایانی دهه 60 زندگی خود را سپری می کرد. حالا نزدیک به دو سال است از رفتن وی می گذرد، اما هنوز جای او خالی است و نبودنش بر پرده سینما حس می شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، این بازیگر توانا سال 1323 در تهران به دنیا آمد و تحصیلاتش را در رشته بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد. او تا پیش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعالیت داشت و فعالیت حرفه ای در عرصه سینما را با بازی در فیلم "خط قرمز"مسعود کیمیایی آغاز کرد.
مرحوم شکیبایی در کنار بازی در سینما، کار در مجموعه های تلویزیونی متعددی را در کارنامه خود دارد. وی 28 تیر 1387 دار فانی را وداع گفت، و اهالی هنر را داغدار کرد.
وی بازیگری بود که کارنامه همکاری او با فیلمسازان برجسته سینمای ایران ترکیبی است از یک تکرار جذاب در کنار نقشآفرینیهای مستقل و منحصربفرد. خسرو شکیبایی فرصت پیدا کرد تا سینمای ایران و علاقمندان به هنر بازیگریاش را مهمان 49 فیلم سینمایی کند. کارنامهای برجسته از همکاری با فیلمسازان حرفهای که شاید امروز کار کردن با یکی از آنها آرزوی بسیاری از بازیگران باشد.
در این میان پرداختن به برجستهترین این فیلمسازان که منجر به تجربهای ویژه هم در بازیگری وی و هم در سینمای ایران شده، به نظر معقولانهتر میآید. فیلمسازانی که ادامه و تکرار همکاری آنها با شکیبایی نشاندهنده تعیینکنندگی این بازیگر در جان دادن به شخصیتها و به نوعی مال خود کردن کاراکترهایی است که نمیتوان آنها را با حضور بازیگری دیگر تصور کرد.
داریوش مهرجویی، احمدرضا درویش و کیومرث پوراحمد از جمله فیلمسازان برجسته هستند که همکاری مستمر با شکیبایی داشتند و حاصل این همکاری در فیلمهایشان آنها را بدل به آثاری شاخص در سینمای ایران و کارنامه کارگردانی و بازیگری طرفین کرده است. مهمترین همکاریهای وی با داریوش مهرجویی است:"هامون" درسال 1368 هشتمین حضور خسرو شکیبایی و برجستهترین حضور سینمایی او را ثبت کرد. فیلمی که به مدد پرداخت خاص مهرجویی از شخصیت حمید هامون و انتخاب درست او، به نوعی با شکیبایی عجین شد و حضوری تازه را از این بازیگر ثبت کرد. نقشی که برای همیشه روزگار او را در ذهن مخاطبان سینما تکثیر کرد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را از هشتمین جشنواره فجر برایش به ارمغان آورد. "بانو" درسال 1370 سیزدهمین حضور شکیبایی و دومین همکاری او را با مهرجویی رقم زد. فیلمی که از معدود نقشآفرینیهای وی فارغ از نقش حمید هامون است. پذیرش این نقش در موقعیتی رو به اوج که این بازیگر در پیش داشت، ثابت میکند که خودش نیز به دنبال شکستن کلیشه وسوسهگر هامون بود. نقشی که با همه مولفههای موجود از زوج شکیبایی و بیتا فرهی در "هامون" آشناییزدایی کرد. "سارا" سال 1371 به فاصله یکسال بعد از "بانو" سومین همکاری این بازیگر و مهرجویی را شکل داد. شکیبایی در این فیلم هم یک نقش منفی مکمل را جان بخشید که با عبور از فیلتر وی بدل به شخصیت یک قربانی عاشق شد. "پری" سال 1373 نوزدهمین بازی شکیبایی و چهارمین همکاری او با مهرجویی بود که در این فیلم با حضور در قالب کاراکتر خاص اسد یکی از نقشهای متفاوت خود را به مدد چهرهپردازی خاص ثبت کرد. "دختر دایی گمشده" سال 1377 بیست و هفتمین حضور سینمایی شکیبایی و پنجمین قاب مشترک او با این فیلمساز را بست. او در این فیلم که اپیزودی از یک سهگانه درباره جزیره کیش بود در نقش کارگردانی ظاهر شد که برای گرفتن یک نمای خاص از بازیگرش دچار دردسرهایی میشود. "میکس" به فاصله یک سال بعد ششمین همکاری شکیبایی و مهرجویی را در کارنامه هر دو ثبت کرد. این فیلم از معدود آثاری است که درباره پشت صحنه سینمای ایران و مسائل خاص آن ساخته شده و این بازیگر نقش خسرو، کارگردانی را ایفا میکند که باید فیلم خود را به نمایش جشنواره فجر برساند. ازدیگر همکاریهای این بازیگر با کارگردانان شاخص سینمای ایران می توان به احمد رضا درویش اشاره کرد."ابلیس" در سال 1369 یازدهمین حضور سینمایی شکیبایی و اولین همکاری او را با درویش ثبت کرد. فیلمی که یک سال پس از "هامون" ساخته شد و به گونهای اجتناب ناپذیر تأثیر این حضور را به همراه داشت. "کیمیا" در سال 1373 هفدهمین نقشآفرینی این بازیگر سینما و دومین قاب مشترک او را با درویش بست. او این بار نیز یک حضور متفاوت را از خود ثبت کرد که برایش سیمرغ بلورین سیزدهمین جشنواره فجر را به ارمغان آورد. بعلاوه باز هم خوانشی جدید از حضور زوج شکیبایی / فرهی را رقم زد.
"سرزمین خورشید" در سال 1375 بیست و سومین حضور سینمایی شکیبایی و سومین همکاری او را با درویش شکل داد. فیلمی که روزهای بحرانی درگیریها در خرمشهر را محور قرار داد که همراهی چند شخصیت نمادین که نمایندگانی از تفکرات و دغدغههای مختلف بودند، . یکی دیگر از بازیهای به یادماندنی مرحوم شکیبایی در همکاری با کیومرث پور احمد شکل گرفت. "خواهران غریب" در سال 1374 به عنوان بیست و دومین و اولین همکاری شکیبایی را با پوراحمد ثبت کرد. فیلمی موزیکال با جذابیتهای فاخر گیشهای با حضور پر انرژی این بازیگر در نقش پدر دوقلوها و یک هنرمند آهنگساز که میان انتخاب یک زندگی جدید و مرفه یا بازگشت به گذشته و سازگاری با همسر سابقش سرگردان است.این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره بینالمللی کشورهای غیرمتعهد پیونگ یانگ در سال 1377 برای شکیبایی به ارمغان آورد. "اتوبوس شب" در سال 1385 یکی از آخرین فیلمهای شکیبایی بود که در بیست و پنجمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و سال گذشته اکران عمومی شد. این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فجر و تندیس بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشن خانه سینما را از آن وی کرد. در واقع او تصویری از خود را در دوران میانسالی ثبت کرد که میتواند بهترین و برجستهترین حسن ختام برای کارنامه پربار بازیگریاش محسوب شود. همکاری با مسعود کیمیایی یکی دیگر از شاهکارهای سینمایی این بازیگر محسوب می شود. "خط قرمز" در سال 1360 اولین حضور سینمایی شکیبایی و نخستین همکاری او را با کیمیایی رقم زد. فیلمی برگرفته از نمایشنامه "شب سمور" بهرام بیضایی که البته شکیبایی در کنار سعید راد و فریماه فرجامی در آن نقشآفرینی کرد و اولین تجربه خود را از نقطهای برجسته در سینمای ایران آغاز کرد. "حکم" در سال 1384 سی و هشتمین نقشآفرینی وی و دومین قاب مشترک او و کیمیایی را بست. فیلمی که تلاقی دوباره این دو نام را در موقعیتی متفاوت ثبت کرد. این بار خسرو شکیبایی بازیگری برجسته و تعیینکننده در سینمای ایران بود که بسیاری از نقشها پیشاپیش برای حضور او نوشته میشد. کیمیایی توانست این بار حضوری خاص و تازه را از وی طلب کند و جوابی درخور هم بگیرد. "رئیس" به فاصله یک سال بعد چهل و سومین نقشآفرینی این بازیگر و آخرین همکاریاش با کیمیایی را ثبت کرد. شکیبایی در این فیلم با حضور در یک نقش فرعی که حضور و تأثیرگذاری محدود در فیلم دارد، که یکی از انتخابهای عجیب خود را انجام داد. سیروس الوند نیز از جمله کارگردانانی است که در چند فیلم از حضور این بازیگر برجسته استفاده کرده است. "یکبار برای همیشه" در سال 1370 دوازدهمین حضور شکیبایی و نخستین همکاری او را با الوند رقم زد. فیلمی که میتوان آن را دومین نقطه اوج بازیگری وی پس از "هامون" دانست که از جهت شخصیت پردازی، حضور و نقشآفرینی در مسیری مجزا از آن نقش حرکت کرد.
"مزاحم" در سال 1380 سیامین نقشآفرینی وی و آخرین همکاریاش را با این کارگردان سینمای بدنه ثبت کرد. شکیبایی دراین فیلم با حضور در نقشی مستندگون به نوعی بخشی از مسائل و مشکلات کاراکتر خود را به نمایش گذاشت. این بازیگر توانا سینمای ایران همچنین کار با فریدون جیرانی را نیز در کارنامه کاری خود دارد. "سالاد فصل" در سال 1383 سی و چهارمین حضور شکیبایی و اولین همکاری او را با جیرانی شکل داد. یکی از نقشهای خاص و متفاوت وی که ظاهرش تغییرناپذیرش را به هم ریخت. این نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از بیست و سومین جشنواره فجر برایش به ارمغان آورد. "ستاره بود" در سال 1384 سی و نهمین نقشآفرینی وی و آخرین همکاری با جیرانی را در کارنامه اش ثبت کرد. شکیبایی در این فیلم توانست در موقعیتی قرار بگیرد که به نوعی ایدهآل بسیاری از بازیگران است. فیلمی با چند شخصیت محدود در لوکیشنی محدود که امکان مانور دادن بیشتر را بر تواناییهای تئاتری وی ایجاد میکرد. همکاری با ناصر تقوایی کارگردان پیشکسوت سینمای ایران نیز از بازیهای به یادماندنی این بازیگر محسوب می شود. "کاغذ بیخط" در سال 1380 به عنوان سی و یکمین فیلم شکیبایی و تنها همکاری وی با ناصر تقوایی ثبت شد. وی در این فیلم در نقش مردی عادی و امروزی به نام جهان قرار گرفت که در عین روشنفکرنمایی مرد ایرانی، تاب آزاداندیشی و حضوری متفاوت از همسرش را نمیآورد و به شیوه خاص خود شرایط را برایش بغرنجتر میکند. همکاری رسول صدرعاملی از جمله آخرین نقش های سینمایی وی محسوب می شود. "شب" در سال 1386 یکی از آخرین نقشآفرینیهای وی در سینما و تنها همکاریاش با صدرعاملی را به همراه داشت. این فیلم که در جشنواره بیست و ششم فجر به نمایش درآمد. همکاری با مهدی کرمپور در "چه کسی امیر را کشت؟" از جمله نقش های منحصربفرد وی است. این فیلم در سال 1384 ساخته شد که سی و نهمین نقشآفرینی وی و تنها همکاریاش را با این کارگردان جوان سینما ثبت کرد. فیلمی متفاوت که با ساختاری خاص حضوری شاخص و برجسته از بازیگران متعدد و حرفهای را طلب میکرد که از مهمترین آنها شکیبایی بود. "دست های خالی" نیز عنوان فیلمی است که وی در آن با ابوالقاسم طالبی همکاری کرد . او این بار با قرار گرفتن در نقش یک آزاده جانباز سومین تجربه خاص خود را در این گونه سینمایی پس از "کیمیا" و "اتوبوس شب" انجام داد که به حق هر سه فارغ از کلیشههای رایج در فیلمهای دفاع مقدسی بودند. البته وی قرار بود در مجموعه تلویزیونی "به کجا چنین شتابان" ساخته این کارگردان که هم اکنون از تلویزیون در حال پخش است نیز بازی کند که متاسفانه این امر به دلیل فوت زودهنگام وی محقق نشد.از دیگر بازیهای وی در عرصه سینمای می توان به فیلم هایی چون، "دادشاه"، "رابطه"، "شکار"، "عبور از غبار"، "بلوف"، "عاشقانه"، "سایه به سایه"، "صبحانه ای برای دو نفر"، دوشیزه باران"، "دلشکسته"، "حیران"، "نسکافه داغ داغ"، "دایناسور" و ... اشاره کرد. همچنین وی در مجموعه های تلویزیونی پر مخاطبی چون "روزی روزگاری"، "خانه سبز" و... به ایفای نقش پرداخته است. خسرو شکیبایی صبح روز جمعه 28 تیرماه 1387بر اثر ایست قلبی در سن 64 سالگی چشم از جهان فروبست. نام و یادش گرامی ...
مرحوم شکیبایی در کنار بازی در سینما، کار در مجموعه های تلویزیونی متعددی را در کارنامه خود دارد. وی 28 تیر 1387 دار فانی را وداع گفت، و اهالی هنر را داغدار کرد.
وی بازیگری بود که کارنامه همکاری او با فیلمسازان برجسته سینمای ایران ترکیبی است از یک تکرار جذاب در کنار نقشآفرینیهای مستقل و منحصربفرد. خسرو شکیبایی فرصت پیدا کرد تا سینمای ایران و علاقمندان به هنر بازیگریاش را مهمان 49 فیلم سینمایی کند. کارنامهای برجسته از همکاری با فیلمسازان حرفهای که شاید امروز کار کردن با یکی از آنها آرزوی بسیاری از بازیگران باشد.
در این میان پرداختن به برجستهترین این فیلمسازان که منجر به تجربهای ویژه هم در بازیگری وی و هم در سینمای ایران شده، به نظر معقولانهتر میآید. فیلمسازانی که ادامه و تکرار همکاری آنها با شکیبایی نشاندهنده تعیینکنندگی این بازیگر در جان دادن به شخصیتها و به نوعی مال خود کردن کاراکترهایی است که نمیتوان آنها را با حضور بازیگری دیگر تصور کرد.
داریوش مهرجویی، احمدرضا درویش و کیومرث پوراحمد از جمله فیلمسازان برجسته هستند که همکاری مستمر با شکیبایی داشتند و حاصل این همکاری در فیلمهایشان آنها را بدل به آثاری شاخص در سینمای ایران و کارنامه کارگردانی و بازیگری طرفین کرده است. مهمترین همکاریهای وی با داریوش مهرجویی است:"هامون" درسال 1368 هشتمین حضور خسرو شکیبایی و برجستهترین حضور سینمایی او را ثبت کرد. فیلمی که به مدد پرداخت خاص مهرجویی از شخصیت حمید هامون و انتخاب درست او، به نوعی با شکیبایی عجین شد و حضوری تازه را از این بازیگر ثبت کرد. نقشی که برای همیشه روزگار او را در ذهن مخاطبان سینما تکثیر کرد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را از هشتمین جشنواره فجر برایش به ارمغان آورد. "بانو" درسال 1370 سیزدهمین حضور شکیبایی و دومین همکاری او را با مهرجویی رقم زد. فیلمی که از معدود نقشآفرینیهای وی فارغ از نقش حمید هامون است. پذیرش این نقش در موقعیتی رو به اوج که این بازیگر در پیش داشت، ثابت میکند که خودش نیز به دنبال شکستن کلیشه وسوسهگر هامون بود. نقشی که با همه مولفههای موجود از زوج شکیبایی و بیتا فرهی در "هامون" آشناییزدایی کرد. "سارا" سال 1371 به فاصله یکسال بعد از "بانو" سومین همکاری این بازیگر و مهرجویی را شکل داد. شکیبایی در این فیلم هم یک نقش منفی مکمل را جان بخشید که با عبور از فیلتر وی بدل به شخصیت یک قربانی عاشق شد. "پری" سال 1373 نوزدهمین بازی شکیبایی و چهارمین همکاری او با مهرجویی بود که در این فیلم با حضور در قالب کاراکتر خاص اسد یکی از نقشهای متفاوت خود را به مدد چهرهپردازی خاص ثبت کرد. "دختر دایی گمشده" سال 1377 بیست و هفتمین حضور سینمایی شکیبایی و پنجمین قاب مشترک او با این فیلمساز را بست. او در این فیلم که اپیزودی از یک سهگانه درباره جزیره کیش بود در نقش کارگردانی ظاهر شد که برای گرفتن یک نمای خاص از بازیگرش دچار دردسرهایی میشود. "میکس" به فاصله یک سال بعد ششمین همکاری شکیبایی و مهرجویی را در کارنامه هر دو ثبت کرد. این فیلم از معدود آثاری است که درباره پشت صحنه سینمای ایران و مسائل خاص آن ساخته شده و این بازیگر نقش خسرو، کارگردانی را ایفا میکند که باید فیلم خود را به نمایش جشنواره فجر برساند. ازدیگر همکاریهای این بازیگر با کارگردانان شاخص سینمای ایران می توان به احمد رضا درویش اشاره کرد."ابلیس" در سال 1369 یازدهمین حضور سینمایی شکیبایی و اولین همکاری او را با درویش ثبت کرد. فیلمی که یک سال پس از "هامون" ساخته شد و به گونهای اجتناب ناپذیر تأثیر این حضور را به همراه داشت. "کیمیا" در سال 1373 هفدهمین نقشآفرینی این بازیگر سینما و دومین قاب مشترک او را با درویش بست. او این بار نیز یک حضور متفاوت را از خود ثبت کرد که برایش سیمرغ بلورین سیزدهمین جشنواره فجر را به ارمغان آورد. بعلاوه باز هم خوانشی جدید از حضور زوج شکیبایی / فرهی را رقم زد.
"سرزمین خورشید" در سال 1375 بیست و سومین حضور سینمایی شکیبایی و سومین همکاری او را با درویش شکل داد. فیلمی که روزهای بحرانی درگیریها در خرمشهر را محور قرار داد که همراهی چند شخصیت نمادین که نمایندگانی از تفکرات و دغدغههای مختلف بودند، . یکی دیگر از بازیهای به یادماندنی مرحوم شکیبایی در همکاری با کیومرث پور احمد شکل گرفت. "خواهران غریب" در سال 1374 به عنوان بیست و دومین و اولین همکاری شکیبایی را با پوراحمد ثبت کرد. فیلمی موزیکال با جذابیتهای فاخر گیشهای با حضور پر انرژی این بازیگر در نقش پدر دوقلوها و یک هنرمند آهنگساز که میان انتخاب یک زندگی جدید و مرفه یا بازگشت به گذشته و سازگاری با همسر سابقش سرگردان است.این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره بینالمللی کشورهای غیرمتعهد پیونگ یانگ در سال 1377 برای شکیبایی به ارمغان آورد. "اتوبوس شب" در سال 1385 یکی از آخرین فیلمهای شکیبایی بود که در بیست و پنجمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و سال گذشته اکران عمومی شد. این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فجر و تندیس بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشن خانه سینما را از آن وی کرد. در واقع او تصویری از خود را در دوران میانسالی ثبت کرد که میتواند بهترین و برجستهترین حسن ختام برای کارنامه پربار بازیگریاش محسوب شود. همکاری با مسعود کیمیایی یکی دیگر از شاهکارهای سینمایی این بازیگر محسوب می شود. "خط قرمز" در سال 1360 اولین حضور سینمایی شکیبایی و نخستین همکاری او را با کیمیایی رقم زد. فیلمی برگرفته از نمایشنامه "شب سمور" بهرام بیضایی که البته شکیبایی در کنار سعید راد و فریماه فرجامی در آن نقشآفرینی کرد و اولین تجربه خود را از نقطهای برجسته در سینمای ایران آغاز کرد. "حکم" در سال 1384 سی و هشتمین نقشآفرینی وی و دومین قاب مشترک او و کیمیایی را بست. فیلمی که تلاقی دوباره این دو نام را در موقعیتی متفاوت ثبت کرد. این بار خسرو شکیبایی بازیگری برجسته و تعیینکننده در سینمای ایران بود که بسیاری از نقشها پیشاپیش برای حضور او نوشته میشد. کیمیایی توانست این بار حضوری خاص و تازه را از وی طلب کند و جوابی درخور هم بگیرد. "رئیس" به فاصله یک سال بعد چهل و سومین نقشآفرینی این بازیگر و آخرین همکاریاش با کیمیایی را ثبت کرد. شکیبایی در این فیلم با حضور در یک نقش فرعی که حضور و تأثیرگذاری محدود در فیلم دارد، که یکی از انتخابهای عجیب خود را انجام داد. سیروس الوند نیز از جمله کارگردانانی است که در چند فیلم از حضور این بازیگر برجسته استفاده کرده است. "یکبار برای همیشه" در سال 1370 دوازدهمین حضور شکیبایی و نخستین همکاری او را با الوند رقم زد. فیلمی که میتوان آن را دومین نقطه اوج بازیگری وی پس از "هامون" دانست که از جهت شخصیت پردازی، حضور و نقشآفرینی در مسیری مجزا از آن نقش حرکت کرد.
"مزاحم" در سال 1380 سیامین نقشآفرینی وی و آخرین همکاریاش را با این کارگردان سینمای بدنه ثبت کرد. شکیبایی دراین فیلم با حضور در نقشی مستندگون به نوعی بخشی از مسائل و مشکلات کاراکتر خود را به نمایش گذاشت. این بازیگر توانا سینمای ایران همچنین کار با فریدون جیرانی را نیز در کارنامه کاری خود دارد. "سالاد فصل" در سال 1383 سی و چهارمین حضور شکیبایی و اولین همکاری او را با جیرانی شکل داد. یکی از نقشهای خاص و متفاوت وی که ظاهرش تغییرناپذیرش را به هم ریخت. این نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از بیست و سومین جشنواره فجر برایش به ارمغان آورد. "ستاره بود" در سال 1384 سی و نهمین نقشآفرینی وی و آخرین همکاری با جیرانی را در کارنامه اش ثبت کرد. شکیبایی در این فیلم توانست در موقعیتی قرار بگیرد که به نوعی ایدهآل بسیاری از بازیگران است. فیلمی با چند شخصیت محدود در لوکیشنی محدود که امکان مانور دادن بیشتر را بر تواناییهای تئاتری وی ایجاد میکرد. همکاری با ناصر تقوایی کارگردان پیشکسوت سینمای ایران نیز از بازیهای به یادماندنی این بازیگر محسوب می شود. "کاغذ بیخط" در سال 1380 به عنوان سی و یکمین فیلم شکیبایی و تنها همکاری وی با ناصر تقوایی ثبت شد. وی در این فیلم در نقش مردی عادی و امروزی به نام جهان قرار گرفت که در عین روشنفکرنمایی مرد ایرانی، تاب آزاداندیشی و حضوری متفاوت از همسرش را نمیآورد و به شیوه خاص خود شرایط را برایش بغرنجتر میکند. همکاری رسول صدرعاملی از جمله آخرین نقش های سینمایی وی محسوب می شود. "شب" در سال 1386 یکی از آخرین نقشآفرینیهای وی در سینما و تنها همکاریاش با صدرعاملی را به همراه داشت. این فیلم که در جشنواره بیست و ششم فجر به نمایش درآمد. همکاری با مهدی کرمپور در "چه کسی امیر را کشت؟" از جمله نقش های منحصربفرد وی است. این فیلم در سال 1384 ساخته شد که سی و نهمین نقشآفرینی وی و تنها همکاریاش را با این کارگردان جوان سینما ثبت کرد. فیلمی متفاوت که با ساختاری خاص حضوری شاخص و برجسته از بازیگران متعدد و حرفهای را طلب میکرد که از مهمترین آنها شکیبایی بود. "دست های خالی" نیز عنوان فیلمی است که وی در آن با ابوالقاسم طالبی همکاری کرد . او این بار با قرار گرفتن در نقش یک آزاده جانباز سومین تجربه خاص خود را در این گونه سینمایی پس از "کیمیا" و "اتوبوس شب" انجام داد که به حق هر سه فارغ از کلیشههای رایج در فیلمهای دفاع مقدسی بودند. البته وی قرار بود در مجموعه تلویزیونی "به کجا چنین شتابان" ساخته این کارگردان که هم اکنون از تلویزیون در حال پخش است نیز بازی کند که متاسفانه این امر به دلیل فوت زودهنگام وی محقق نشد.از دیگر بازیهای وی در عرصه سینمای می توان به فیلم هایی چون، "دادشاه"، "رابطه"، "شکار"، "عبور از غبار"، "بلوف"، "عاشقانه"، "سایه به سایه"، "صبحانه ای برای دو نفر"، دوشیزه باران"، "دلشکسته"، "حیران"، "نسکافه داغ داغ"، "دایناسور" و ... اشاره کرد. همچنین وی در مجموعه های تلویزیونی پر مخاطبی چون "روزی روزگاری"، "خانه سبز" و... به ایفای نقش پرداخته است. خسرو شکیبایی صبح روز جمعه 28 تیرماه 1387بر اثر ایست قلبی در سن 64 سالگی چشم از جهان فروبست. نام و یادش گرامی ...
تاریخ انتشار، تهران: ۱۰:۳۵ , ۱۳۸۹/۰۱/۰۶
0 نظرهای شما:
Post a Comment