گزارش اختصاصي فارس
فروش وقت به قيمت تلخ در تاريكخانههاي تهران
خبرگزاري فارس: كافه نشيني زماني مختص مرداني بود كه خسته از كار روزانه گردهم ميآمدند و از كارشان ميگفتند، اما اين روزها كافهها نام و اصلشان تغيير يافته و ديگر محيطي مردانه نيست و مكانهايي تحت عنوان «كافي شاپ» بر پا شدهاند تا جاي كافهها و قهوهخانهها را بگيرند.
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، عصر يك روز بهاري كافي شاپي در يكي از خيابانهاي شمالي تهران، مكاني دنج در طبقه دوم يكي از مراكز خريد جايي براي خلوت كردن و صحبتهاي جوانان، جواناني كنار هم نشسته و خلوت كردهاند. كافي شاپ مكاني است كه حضور در آن رفتار و آداب خاص خود را دارد. رسم و رسومي كه در جامعه ايراني جايگاهي ندارد اما اين روزها به عنوان انگلي از فرهنگ بيگانه به بدنه اجتماع ما چسبيده و جايي براي خود دست و پا كرده است. كافيشاپها اين روزها پاتوق دختران و پسران ايراني شده است، محيط متفاوت اين مكانها فضايي را شكل داده كه خيلي هم با ضوابط سازگاري ندارد. گزارش خبرنگار فارس از دو هفته كافي شاپ نشيني را ميخوانيم؛ كافه نشيني زماني مختص مرداني بود كه خسته از كار روزانه گردهم ميآمدند و از كارشان ميگفتند، اما اين روزها كافهها نام و اصلشان تغيير يافته و ديگر محيطي مردانه نيست و مكانهايي تحت عنوان «كافي شاپ» بر پا شدهاند تا جاي كافهها و قهوهخانهها را بگيرند.
* طنين آواي شيطانپرستان و همجنسگرايان در كافي شاپها!
اگر روزگاري نقالها و پردهخوانها در قهوهخانهها نقش داشتند، اما اين روزها در كافي شاپها، سيديهايي از آخرين ترانههاي روز خوانندگان غربي و زير زميني داخلي طنين انداز است. شنيدن برخي از اين آهنگها جاي تأمل دارد، عليرغم اخلاقي بودن خانوادههاي ايراني و حفظ حرمت اما برخي از اين ترانهها بيمحابا خط بطلاني بر همه ارزشها و اخلاقيات ايرانيان ميكشد. اما كلمات نامناسب و غير اخلاقي اين خوانندگان جوان در فضاي كافي شاپ ميپيچد بدون اينكه شنوندگان ذرهاي به محتواي آن دقت كنند. گويي آنچنان مسحور رنگ و لعاب دست و چهره مخاطب خود شدهاند كه از اطراف خود غافل شدهاند. قهوهخانهها در گذشته محل ارتباطات و اطلاعات و نمادي از فرهنگ مردمي ايران بود اما كافي شاپها امروزي مكاني براي سرگرمي و وقت گذراني و ... است. در كافي شاپها كه به تقليد از كافههاي گذشته اما با كپيبرداري از نوشيدنيها و فرهنگ غرب شكل گرفتهاند. قرار است قهوه فروخته شود! اما اينجا برخلاف گذشتهها كه مردان ميآمدند و دمي مشكلاتشان را فراموش ميكردند، دختران و پسران چهره به چهره و چشم در چشم مقابل هم نشسته و زمان را به بطالت ميگذرانند. آنچه در اين كافي شاپها عيان است، خط بطلاني بر ارزشها و اعتقادات است، اينجا جوانان ميآيند تا حاصل زحمات خود، پدران و مادرانشان را به باد بدهند و دمي در كنار هم باشند. تيپها و ظاهر عجيب كاركنان كافي شاپها و عدم رعايت قوانين و مقررات ابلاغي در نگاه اول، جلب توجه ميكند، انواع تيپها و مدلهاي غربي همانند يك نمايشگاه در كافيشاپها قابل مشاهده است. برخي كاركنان مرد كافيشاپها، آنقدر پيراهن و شلوارشان كوتاه است كه هنگام خم شدند دچار مشكل ميشوند و كاركنان زن نيز ظاهر آرايش كرده و نامناسبي دارند، لباسها و طرز رفتار اين زنان بسيار زننده است. در يكي از كافي شاپها كه در بلوار ميرداماد واقع شده و مكان دنجي براي دختران و پسران است، همه چيز قابل معامله است و زنان و مردان خياباني اما با ظاهري شيك و اتو كرده در حال مخ زني هستند. اين افراد از فرط مايهداري خياباني شدهاند! دختران و پسران دانشجو نيز فراري از محيط دانشگاه و گيرهاي كميته انضباطي و نگاههاي ديگر دانشجويان جز مشتريان پر و پا قرص كافي شاپها هستند. دختران دانشجو تازه در دستشويي كافي شاپ فرصت ميكنند آرايش خود را غليظ تر كرده و پوشش خود را عوض كنند، ظاهر آنان قبل و بعد از دستشويي رفتن زمين تا آسمان فرق ميكند. در حاليكه خواننده شيطان پرست غربي به زمين و زمان فحش ميدهد و شيطان را سلطان بلامنازع جهان ميخواند، اما پسر جوان كتاب دانشگاهي را به كناري انداخته و از ترانه مرلين منسون ميگويد كه چه زيبا و با حال است! منسون شيطان پرست ميخواند: «قاتلي زيبا، ... ،قاتلي زيبا ... خوشحال خوشحال خوشحال، تو و من و شيطان ميشويم سه تا، ... كلمهاي وجود ندارد....» سردار حميدرضا عليپور رئيس پليس امنيت عمومي تهران به خبرنگار فارس ميگويد: پخش آهنگهاي غيرمجاز و غربي در مكانهاي عمومي، رستورانها و كافي شاپها ممنوع است و پليس اماكن به صوت منظم و دورهاي از اماكن عمومي بازديد كرده و در صورت مشاهده هرگونه تخلف برخورد قانوني ميكند. سردار عليپور گفت: كافيشاپها بايد طبق ضوابط قانوني كه برايشان تعيين شده، خدمات را ارائه دهند.
* شعاري كه در تاريكي رنگ باخته است
در يكي از كافيشاپها ميدان ونك دختران و پسران در حال هماهنگي براي سفر شمال هستند تا در كنار هم لذت برده و با هم باشند. اين جوانان هر كدام براي مجاب كردن خانواده در حال دروغبافي هستند و چه مشتاقانه به يكديگر مشاوره هم ميدهند. دو پسر جوان وارد كافي شاپي در شرق تهران ميشوند و ميزي را كه دو دختر نشستهاند را نشان داده به سمت دختراني گل از گلشان وا شد ميروند، دختران با پسرها دست دادند و .... جايي ديگر دختر نوجوان در حالي كه دستش را دور گردن پسر انداخته از پسر كه با دود سيگارش بازي ميكند ميخواهد كه برايش توضيح دهد كه از دوست قبلياش چگونه جدا شده است؟ زنان و دختراني كه عليرغم بنر نسبتاً بزرگي كه بر روي آن نوشته: «طبق دستور اداره اماكن از ارائه خدمات به خانمها بدپوشش معذوريم»، اما بدحجابي اولين خصيصهاشان است در كافي شاپها حضور دائمي دارند و خندههاي بلند و دست در دست جنس مخالف و بيتوجهي به شئونات از ديگر ويژگيهايشان. اين كافيشاپها روزانه ميعادگاه چند صد قرار، برقراري دوستيها جديد، جدايي، فروش مواد مخدر و ... هستند. عليرغم ممنوعيت كشيدن سيگار اما زنان و دختران جوان چنان پك عميقي به سيگار ميزنند كه ديگر متصدي كافي شاپ جرأت تذكر ندارد.
* كافي شاپ؛ واژهاي بيگانه و نامانوس
كافي شاپ نامي بيگانه است كه عليرغم حساسيتي كه پليس نظارت بر اماكن عمومي بر استفاده از نامهاي بيگانه دارد اما در قبال اين عنوان اقدامي نكرده است. يافتن نامي جديد براي اين مغازهها اقدامي مناسب است تا در كنار اين اقدام فكري هم به حال تخلفات و قانونشكنيها بشود. دكوراسيون متفاوت، شيشههاي دودي، رنگهاي تند و مهيج و فضاي وهم آلود و نامهاي عجيب و غريب باعث شده تا كافي شاپها مشتريان خاص و پاتوق گروهي شود. طبقات بالاي مراكز خريد، مغازههاي پرت داخل كوچهها و مكانها دنج مكان مناسبي براي بر پايي يك كافي شاپ است، جايي كه فقط مشتريان خاص خودش را دارد و علاقمندان اين گونه مكانها ميدانند كه كجا بايد دنبال كافي شاپ باشند. در برخي كافيشاپها دختران و پسران جوان مجنونوار چنان گرم معاشقه هستند كه يادشان رفته در مكاني عمومي قرار دارند، موسيقي تند غربي در فضا پچيده است خواننده زن غربي چندين بار تكرار ميكند: همين حالا با نگاه ديوانه كنندهات مرا بگير، .... عاشقانه به من نگاه كن مرا با نگاهت ببر، مرا با نگاه ديوانهات ببر و نگاه دو جوان چنان در فضاي گرم و وهمآلود كافي شاپ با هم تلاقي يافته است كه توجه همه مشتريان را به خود جلب كرده هر چند حضور دختران و پسران جوان در كافي شاپها و برخي رفتارها در اين مكانها امري عادي است اما برخي ها خيلي هم رعايت نكرده و موجب جلب توجه ميشود. مكان جغرافيايي كافي شاپها خيلي هم در تخلفات تأثير گذار نيست، كافي شاپ در خيابان پيروزي، 20متري افسريه، نازيآباد، خيابان انقلاب، بلوار كشاورز، خيابان ولي عصر، ميدان ونك، تجريش، ميرداماد، الهيه و ... تنها در اجاره و قيمت مغازه، خدمات ارائه شده و ظاهر مشتريان متفاوت است اما در پاتوق بودن، حضور دختران و پسران جوان، عدم رعايت شئونات و برخي بد اخلاقيها وجه مشترك دارند. از قرار برخي افراد كه به ضوابط و شئونات پايبند نيستند خيلي هم نگراني بابت حضور پليس و برخورد قانوني ندارند. برخي متصديان كافيشاپها از حضور مأموران اداره اماكن به صورت دورهاي خبر ميدهند اما گويا نظارت بر كافي شاپها خيلي هم جدي نيست و قانون گريزان دغدغهاي براي برخورد و مجازات ندارند. كافي شاپها نياز به ساماندهي دارند، عليرغم اينكه اين مكان ها پذيراي جوانان است و خانوادهها اصولاً به اين كافي شاپها مراجعهاي ندارند اما خانوادهها نبايد بابت حضور فرزندانشان در اين اماكن نگراني داشته باشند.
* "فروت آيس كريم " يا بستني ميوهاي
فهرست نوشيدنيها و خوردنيهاي كافي شاپها از نكات برجسته و جالب توجه است، شايد براي با كلاس نشان دادن اكثر اسامي كه معادل فارسي هم دارند با عناوين خارجي نوشته شدهاند، طوريكه با خواند نام آنها كه به فارسي هم نوشته شده تحريك ميشوي يكي از اين اسمهاي عجيب و غريب را بخري تا ببيني چه مزهاي است و اصلاً چگونه خورده ميشود! سان شاين، ميلك شيك ، فروت آيس كريم، هات چاكلت و ... از اسامي است كه در فهرست محصولات كافيشاپها خودنمايي ميكند. نوشتن بستني ميوهاي بسيار راحت تر و قابل فهمتر از فروت آيس كريم است. اما براي اغواي مشتريان يكي از روشها استفاده از همين اصطلاحات بيگانه است، همين عناوين بيگانه تأييد ديگري است بر وارداتي بودن فرهنگ كافي شاپ نشيني است. گذشته از اسامي عجيب و غريب، قيمت نوشيدنيها و خوردنيها در كافي شاپها جالب و در عين حال گران است و بايد براي دمي در كنار هم نشستن و هدر دادن وقت هزينهاي گزاف پرداخت. يك ليوان آب پرتقال به طور ميانگين در كافي شاپها بين 2500 تا 4000 تومان قيمت دارد، يك فنجان قهوه نيز بين 3000 تا 5500 تومان براي مشتريان هزينه خواهد داشت. براي خوردن بستني نيز بايد حداقل 3000 تومان پول پرداخت، هرچه پسوند و پيشوند اين نوشيدنيها و خوردنيها بيشتر باشد قيمتها نيز تصاعدي بالا ميرود. متصدي يكي از كافيشاپها درباره قيمتهاي گزاف ميگويد: با توجه به حضور حداقل يك ساعته مشتريان در مغازه، اگر اين قيمتها را نگيريم، كاسبي كساد ميشود. اين قيمتها نيز به تأييد صنف نيز رسيده است و مشتريان نيز اعتراضي نسبت به اين موضوع ندارند.
* نظارت و فرهنگسازي بايد تقويت شود
كافي شاپها مكاني براي اوقات فراغت جوانان هستند كه نقاط ضعف و قوت و آسيب پذيري خاصي را دارد. نظارت مداوم بر اين اماكن لازم و ضروري است، بايد تلاش كرد تا محيط كافي شاپها تلطيف و اخلاقيتر شود. از آنجايي كه كافي شاپها از فرهنگ غربي نشأت گرفتهاند و در حال حاضر اين اماكن در كشور با استقبال جوانان مواجه شده لازم است دستگاههاي فرهنگي نيز وارد شده و فرهنگ سازي لازم را انجام دهند. برخي كافي شاپها به محل خريد و فروش اجناس و محصولات تبديل شده است، در برخي ديگر نيز مواد مخدر بدون اطلاع مالكان انجام ميشود و در برخي موارد نيز كافي شاپها پاتوق افراد مسئله دار است. نظارت و فرهنگ سازي در اين عرصه موجب ميشود تا آسيبپذيري جوانان جامعه كمتر شده و اخلاقيات و ضوابط نيز رعايت شود.
* طنين آواي شيطانپرستان و همجنسگرايان در كافي شاپها!
اگر روزگاري نقالها و پردهخوانها در قهوهخانهها نقش داشتند، اما اين روزها در كافي شاپها، سيديهايي از آخرين ترانههاي روز خوانندگان غربي و زير زميني داخلي طنين انداز است. شنيدن برخي از اين آهنگها جاي تأمل دارد، عليرغم اخلاقي بودن خانوادههاي ايراني و حفظ حرمت اما برخي از اين ترانهها بيمحابا خط بطلاني بر همه ارزشها و اخلاقيات ايرانيان ميكشد. اما كلمات نامناسب و غير اخلاقي اين خوانندگان جوان در فضاي كافي شاپ ميپيچد بدون اينكه شنوندگان ذرهاي به محتواي آن دقت كنند. گويي آنچنان مسحور رنگ و لعاب دست و چهره مخاطب خود شدهاند كه از اطراف خود غافل شدهاند. قهوهخانهها در گذشته محل ارتباطات و اطلاعات و نمادي از فرهنگ مردمي ايران بود اما كافي شاپها امروزي مكاني براي سرگرمي و وقت گذراني و ... است. در كافي شاپها كه به تقليد از كافههاي گذشته اما با كپيبرداري از نوشيدنيها و فرهنگ غرب شكل گرفتهاند. قرار است قهوه فروخته شود! اما اينجا برخلاف گذشتهها كه مردان ميآمدند و دمي مشكلاتشان را فراموش ميكردند، دختران و پسران چهره به چهره و چشم در چشم مقابل هم نشسته و زمان را به بطالت ميگذرانند. آنچه در اين كافي شاپها عيان است، خط بطلاني بر ارزشها و اعتقادات است، اينجا جوانان ميآيند تا حاصل زحمات خود، پدران و مادرانشان را به باد بدهند و دمي در كنار هم باشند. تيپها و ظاهر عجيب كاركنان كافي شاپها و عدم رعايت قوانين و مقررات ابلاغي در نگاه اول، جلب توجه ميكند، انواع تيپها و مدلهاي غربي همانند يك نمايشگاه در كافيشاپها قابل مشاهده است. برخي كاركنان مرد كافيشاپها، آنقدر پيراهن و شلوارشان كوتاه است كه هنگام خم شدند دچار مشكل ميشوند و كاركنان زن نيز ظاهر آرايش كرده و نامناسبي دارند، لباسها و طرز رفتار اين زنان بسيار زننده است. در يكي از كافي شاپها كه در بلوار ميرداماد واقع شده و مكان دنجي براي دختران و پسران است، همه چيز قابل معامله است و زنان و مردان خياباني اما با ظاهري شيك و اتو كرده در حال مخ زني هستند. اين افراد از فرط مايهداري خياباني شدهاند! دختران و پسران دانشجو نيز فراري از محيط دانشگاه و گيرهاي كميته انضباطي و نگاههاي ديگر دانشجويان جز مشتريان پر و پا قرص كافي شاپها هستند. دختران دانشجو تازه در دستشويي كافي شاپ فرصت ميكنند آرايش خود را غليظ تر كرده و پوشش خود را عوض كنند، ظاهر آنان قبل و بعد از دستشويي رفتن زمين تا آسمان فرق ميكند. در حاليكه خواننده شيطان پرست غربي به زمين و زمان فحش ميدهد و شيطان را سلطان بلامنازع جهان ميخواند، اما پسر جوان كتاب دانشگاهي را به كناري انداخته و از ترانه مرلين منسون ميگويد كه چه زيبا و با حال است! منسون شيطان پرست ميخواند: «قاتلي زيبا، ... ،قاتلي زيبا ... خوشحال خوشحال خوشحال، تو و من و شيطان ميشويم سه تا، ... كلمهاي وجود ندارد....» سردار حميدرضا عليپور رئيس پليس امنيت عمومي تهران به خبرنگار فارس ميگويد: پخش آهنگهاي غيرمجاز و غربي در مكانهاي عمومي، رستورانها و كافي شاپها ممنوع است و پليس اماكن به صوت منظم و دورهاي از اماكن عمومي بازديد كرده و در صورت مشاهده هرگونه تخلف برخورد قانوني ميكند. سردار عليپور گفت: كافيشاپها بايد طبق ضوابط قانوني كه برايشان تعيين شده، خدمات را ارائه دهند.
* شعاري كه در تاريكي رنگ باخته است
در يكي از كافيشاپها ميدان ونك دختران و پسران در حال هماهنگي براي سفر شمال هستند تا در كنار هم لذت برده و با هم باشند. اين جوانان هر كدام براي مجاب كردن خانواده در حال دروغبافي هستند و چه مشتاقانه به يكديگر مشاوره هم ميدهند. دو پسر جوان وارد كافي شاپي در شرق تهران ميشوند و ميزي را كه دو دختر نشستهاند را نشان داده به سمت دختراني گل از گلشان وا شد ميروند، دختران با پسرها دست دادند و .... جايي ديگر دختر نوجوان در حالي كه دستش را دور گردن پسر انداخته از پسر كه با دود سيگارش بازي ميكند ميخواهد كه برايش توضيح دهد كه از دوست قبلياش چگونه جدا شده است؟ زنان و دختراني كه عليرغم بنر نسبتاً بزرگي كه بر روي آن نوشته: «طبق دستور اداره اماكن از ارائه خدمات به خانمها بدپوشش معذوريم»، اما بدحجابي اولين خصيصهاشان است در كافي شاپها حضور دائمي دارند و خندههاي بلند و دست در دست جنس مخالف و بيتوجهي به شئونات از ديگر ويژگيهايشان. اين كافيشاپها روزانه ميعادگاه چند صد قرار، برقراري دوستيها جديد، جدايي، فروش مواد مخدر و ... هستند. عليرغم ممنوعيت كشيدن سيگار اما زنان و دختران جوان چنان پك عميقي به سيگار ميزنند كه ديگر متصدي كافي شاپ جرأت تذكر ندارد.
* كافي شاپ؛ واژهاي بيگانه و نامانوس
كافي شاپ نامي بيگانه است كه عليرغم حساسيتي كه پليس نظارت بر اماكن عمومي بر استفاده از نامهاي بيگانه دارد اما در قبال اين عنوان اقدامي نكرده است. يافتن نامي جديد براي اين مغازهها اقدامي مناسب است تا در كنار اين اقدام فكري هم به حال تخلفات و قانونشكنيها بشود. دكوراسيون متفاوت، شيشههاي دودي، رنگهاي تند و مهيج و فضاي وهم آلود و نامهاي عجيب و غريب باعث شده تا كافي شاپها مشتريان خاص و پاتوق گروهي شود. طبقات بالاي مراكز خريد، مغازههاي پرت داخل كوچهها و مكانها دنج مكان مناسبي براي بر پايي يك كافي شاپ است، جايي كه فقط مشتريان خاص خودش را دارد و علاقمندان اين گونه مكانها ميدانند كه كجا بايد دنبال كافي شاپ باشند. در برخي كافيشاپها دختران و پسران جوان مجنونوار چنان گرم معاشقه هستند كه يادشان رفته در مكاني عمومي قرار دارند، موسيقي تند غربي در فضا پچيده است خواننده زن غربي چندين بار تكرار ميكند: همين حالا با نگاه ديوانه كنندهات مرا بگير، .... عاشقانه به من نگاه كن مرا با نگاهت ببر، مرا با نگاه ديوانهات ببر و نگاه دو جوان چنان در فضاي گرم و وهمآلود كافي شاپ با هم تلاقي يافته است كه توجه همه مشتريان را به خود جلب كرده هر چند حضور دختران و پسران جوان در كافي شاپها و برخي رفتارها در اين مكانها امري عادي است اما برخي ها خيلي هم رعايت نكرده و موجب جلب توجه ميشود. مكان جغرافيايي كافي شاپها خيلي هم در تخلفات تأثير گذار نيست، كافي شاپ در خيابان پيروزي، 20متري افسريه، نازيآباد، خيابان انقلاب، بلوار كشاورز، خيابان ولي عصر، ميدان ونك، تجريش، ميرداماد، الهيه و ... تنها در اجاره و قيمت مغازه، خدمات ارائه شده و ظاهر مشتريان متفاوت است اما در پاتوق بودن، حضور دختران و پسران جوان، عدم رعايت شئونات و برخي بد اخلاقيها وجه مشترك دارند. از قرار برخي افراد كه به ضوابط و شئونات پايبند نيستند خيلي هم نگراني بابت حضور پليس و برخورد قانوني ندارند. برخي متصديان كافيشاپها از حضور مأموران اداره اماكن به صورت دورهاي خبر ميدهند اما گويا نظارت بر كافي شاپها خيلي هم جدي نيست و قانون گريزان دغدغهاي براي برخورد و مجازات ندارند. كافي شاپها نياز به ساماندهي دارند، عليرغم اينكه اين مكان ها پذيراي جوانان است و خانوادهها اصولاً به اين كافي شاپها مراجعهاي ندارند اما خانوادهها نبايد بابت حضور فرزندانشان در اين اماكن نگراني داشته باشند.
* "فروت آيس كريم " يا بستني ميوهاي
فهرست نوشيدنيها و خوردنيهاي كافي شاپها از نكات برجسته و جالب توجه است، شايد براي با كلاس نشان دادن اكثر اسامي كه معادل فارسي هم دارند با عناوين خارجي نوشته شدهاند، طوريكه با خواند نام آنها كه به فارسي هم نوشته شده تحريك ميشوي يكي از اين اسمهاي عجيب و غريب را بخري تا ببيني چه مزهاي است و اصلاً چگونه خورده ميشود! سان شاين، ميلك شيك ، فروت آيس كريم، هات چاكلت و ... از اسامي است كه در فهرست محصولات كافيشاپها خودنمايي ميكند. نوشتن بستني ميوهاي بسيار راحت تر و قابل فهمتر از فروت آيس كريم است. اما براي اغواي مشتريان يكي از روشها استفاده از همين اصطلاحات بيگانه است، همين عناوين بيگانه تأييد ديگري است بر وارداتي بودن فرهنگ كافي شاپ نشيني است. گذشته از اسامي عجيب و غريب، قيمت نوشيدنيها و خوردنيها در كافي شاپها جالب و در عين حال گران است و بايد براي دمي در كنار هم نشستن و هدر دادن وقت هزينهاي گزاف پرداخت. يك ليوان آب پرتقال به طور ميانگين در كافي شاپها بين 2500 تا 4000 تومان قيمت دارد، يك فنجان قهوه نيز بين 3000 تا 5500 تومان براي مشتريان هزينه خواهد داشت. براي خوردن بستني نيز بايد حداقل 3000 تومان پول پرداخت، هرچه پسوند و پيشوند اين نوشيدنيها و خوردنيها بيشتر باشد قيمتها نيز تصاعدي بالا ميرود. متصدي يكي از كافيشاپها درباره قيمتهاي گزاف ميگويد: با توجه به حضور حداقل يك ساعته مشتريان در مغازه، اگر اين قيمتها را نگيريم، كاسبي كساد ميشود. اين قيمتها نيز به تأييد صنف نيز رسيده است و مشتريان نيز اعتراضي نسبت به اين موضوع ندارند.
* نظارت و فرهنگسازي بايد تقويت شود
كافي شاپها مكاني براي اوقات فراغت جوانان هستند كه نقاط ضعف و قوت و آسيب پذيري خاصي را دارد. نظارت مداوم بر اين اماكن لازم و ضروري است، بايد تلاش كرد تا محيط كافي شاپها تلطيف و اخلاقيتر شود. از آنجايي كه كافي شاپها از فرهنگ غربي نشأت گرفتهاند و در حال حاضر اين اماكن در كشور با استقبال جوانان مواجه شده لازم است دستگاههاي فرهنگي نيز وارد شده و فرهنگ سازي لازم را انجام دهند. برخي كافي شاپها به محل خريد و فروش اجناس و محصولات تبديل شده است، در برخي ديگر نيز مواد مخدر بدون اطلاع مالكان انجام ميشود و در برخي موارد نيز كافي شاپها پاتوق افراد مسئله دار است. نظارت و فرهنگ سازي در اين عرصه موجب ميشود تا آسيبپذيري جوانان جامعه كمتر شده و اخلاقيات و ضوابط نيز رعايت شود.
0 نظرهای شما:
Post a Comment