حضور بهاره آروين؛
بررسي آراي ويتگنشتاين، هايك و گادامر
در انجمن جامعه‌شناسي ايران
خبرگزاري فارس: نشست تخصصي «درآمدي بر يك روش‌شناسي تلفيقي در علوم اجتماعي» با هدف بررسي آراء و انديشه‌هاي «لودويگ ويتگنشتاين»، «فريدريش فون هايك» و «هانس ـ گئورگ گادامر» عصر فردا در انجمن جامعه‌شناسي ايران برگزار مي‌شود.
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه فارس، بحث و گفت‌وگوي جمعي در باب «درآمدي بر يك روش‌شناسي تلفيقي در علوم اجتماعي» با حضور و سخنراني بهاره آروين برگزار مي‌شود. آروين، دانشجوي دوره دكتري جامعه‌شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و مترجم كتاب «معرفت به مثابه فرهنگ؛ جامعه‌شناسي جديد» است.
اين نشست در راستاي تحليل و تشريح روش‌شناسي تلفيقي در حوزه علوم اجتماعي از سوي گروه علمي ـ تخصصي روش‌شناسي و روش‌هاي تحقيق در علوم اجتماعي برپا مي‌شود. در اين نشست تخصصي، آراء و انديشه‌هاي «لودويگ ويتگنشتاين»، «فريدريش فون هايك» و «هانس ـ گئورگ گادامر» در حوزه‌هاي فلسفه و جامعه‌شناسي برگزار مي‌شود. اين نشست، روز يكشنبه 23 خرداد ماه، ساعت 17 در سالن كنفرانس انجمن جامعه‌شناسي ايران واقع در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران تشكيل مي‌شود. علاقه‌مندان براي شركت در اين نشست مي‌توانند به نشاني بزرگراه جلال احمد، پل گيشا، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، طبقه اول مراجعه كنند.
* ويتگنشتاين؛ مهندسى كه فيلسوف شد
«لودويگ يوزف يوهان ويتگنشتاين» در 26 آوريل 1889 در وين اتريش متولد شد و در 29 آوريل 1951 در كمبريج انگلستان دار فاني را وداع گفت. اين فيلسوف اتريشي قرن بيستم، باب‌هاي بسياري را در فلسفه گشود كه از جمله مهم‌ترين آنها مي‌توان به فلسفه رياضي، فلسفه زبان و فلسفه ذهن اشاره كرد. وي هنگامي كه در سن 19 سالگي، دانشجوي مكانيك بود، براي تحقيق در مهندسي هوانوردي به دانشگاه منچستر در انگلستان رفت و در آنجا شيفته مسايل فلسفي درباره بنياد رياضيات شد. ويتگنشتاين با مطالعه كتاب «اصول رياضيات» برتر‌اند راسل، مهندسي را رها كرد و به علم منطق و پس از آن به فلسفه روي آورد. ويتگنشتاين، فيلسوف نابغه‌اي بود كه در طول حيات خود، دو فلسفه مختلف ايجاد كند كه با يكديگر منافات داشتند
* هايك؛ فيلسوفي كه سنّت را مقدم بر عقل مي‌دانست
«فريدريش آوگوست فون هايك» در 8 مي 1992 در اتريش متولد شد و در 23 مارس سال 1899 دار فاني را وداع گفت. وي از طرف فاميل مادر با ويتگنشتاين خويشاوند بود. اين فيلسوف و اقتصاددان اروپايي در سال 1974 برنده جايزه نوبل اقتصاد شد. وي بر اين باور بود كه فرا رفتن انسان از يك موجود وحشي و دست‌‌يافتن وي به تمدّن، بيشتر در سايه «اخلاق و سنت» امكان‌پذير است و نه عقل. هايك، يكي از مهم‌ترين نمايندگان موج نو ليبراليسم پس از جنگ جهاني دوم به‌شمار مي‌رود. او تأكيد مي كندكه سنت‌ها محصول عقل انسان نيستند، بلكه فرآيند سازگاري است كه عقل را به وجود مي‌آورد؛ يعني عقل در چارچوب سنت‌ها و درجريان تحولي آنها شكل مي‌گيرد.
* گادامر؛ فيلسوفي كه نوآوري را وارد هرمنوتيك كرد
«هانس ـ گئورگ گادامر» در 11 فوريه 1900 در ماربورگ آلمان متولد شد و در 13 مارس سال 2002 دار فاني را وداع گفت. اين فيلسوف برجسته آلماني در سال 1960 اثر مشهور خود با نام «حقيقت و روش» را به رشته تحرير در آورد و به شهرتي جهاني دست يافت. وي كه از مشهورترين شاگردان «هايدگر» است در كتاب خود، نظريه «هرمنوتيك فلسفي» را مطرح مي‌كند. بدين معنا كه علم هرمنوتيك، ريشه در تفسير متون حقوقي و كتب مقدس دارد. وي، هرمنوتيك را فلسفي كرد و آن را به كمال رساندو از نظريه ادبي جدا كرد. اگر نظريه ادبي، به قاعده در آوردن تأويل به مفهومي عام از ادبيات باشد، در اين صورت، هرمنوتيك گادامر نظري يا نظرپردازانه نيست. گادامر استدلال مي‌كند كه ما بايد تفسير را به منزله فعاليتي خودانگارانه تلقي كنيم كه جهت‌گيري‌هاي موجود در آن مي‌تواند از طريق مشاركت و گفت‌و‌شنود فعال با متن، مورد نقد قرار گيرد.
* ويتگنشتاين؛ مهندسى كه فيلسوف شد
«لودويگ يوزف يوهان ويتگنشتاين» در 26 آوريل 1889 در وين اتريش متولد شد و در 29 آوريل 1951 در كمبريج انگلستان دار فاني را وداع گفت. اين فيلسوف اتريشي قرن بيستم، باب‌هاي بسياري را در فلسفه گشود كه از جمله مهم‌ترين آنها مي‌توان به فلسفه رياضي، فلسفه زبان و فلسفه ذهن اشاره كرد. وي هنگامي كه در سن 19 سالگي، دانشجوي مكانيك بود، براي تحقيق در مهندسي هوانوردي به دانشگاه منچستر در انگلستان رفت و در آنجا شيفته مسايل فلسفي درباره بنياد رياضيات شد. ويتگنشتاين با مطالعه كتاب «اصول رياضيات» برتر‌اند راسل، مهندسي را رها كرد و به علم منطق و پس از آن به فلسفه روي آورد. ويتگنشتاين، فيلسوف نابغه‌اي بود كه در طول حيات خود، دو فلسفه مختلف ايجاد كند كه با يكديگر منافات داشتند
* هايك؛ فيلسوفي كه سنّت را مقدم بر عقل مي‌دانست
«فريدريش آوگوست فون هايك» در 8 مي 1992 در اتريش متولد شد و در 23 مارس سال 1899 دار فاني را وداع گفت. وي از طرف فاميل مادر با ويتگنشتاين خويشاوند بود. اين فيلسوف و اقتصاددان اروپايي در سال 1974 برنده جايزه نوبل اقتصاد شد. وي بر اين باور بود كه فرا رفتن انسان از يك موجود وحشي و دست‌‌يافتن وي به تمدّن، بيشتر در سايه «اخلاق و سنت» امكان‌پذير است و نه عقل. هايك، يكي از مهم‌ترين نمايندگان موج نو ليبراليسم پس از جنگ جهاني دوم به‌شمار مي‌رود. او تأكيد مي كندكه سنت‌ها محصول عقل انسان نيستند، بلكه فرآيند سازگاري است كه عقل را به وجود مي‌آورد؛ يعني عقل در چارچوب سنت‌ها و درجريان تحولي آنها شكل مي‌گيرد.
* گادامر؛ فيلسوفي كه نوآوري را وارد هرمنوتيك كرد
«هانس ـ گئورگ گادامر» در 11 فوريه 1900 در ماربورگ آلمان متولد شد و در 13 مارس سال 2002 دار فاني را وداع گفت. اين فيلسوف برجسته آلماني در سال 1960 اثر مشهور خود با نام «حقيقت و روش» را به رشته تحرير در آورد و به شهرتي جهاني دست يافت. وي كه از مشهورترين شاگردان «هايدگر» است در كتاب خود، نظريه «هرمنوتيك فلسفي» را مطرح مي‌كند. بدين معنا كه علم هرمنوتيك، ريشه در تفسير متون حقوقي و كتب مقدس دارد. وي، هرمنوتيك را فلسفي كرد و آن را به كمال رساندو از نظريه ادبي جدا كرد. اگر نظريه ادبي، به قاعده در آوردن تأويل به مفهومي عام از ادبيات باشد، در اين صورت، هرمنوتيك گادامر نظري يا نظرپردازانه نيست. گادامر استدلال مي‌كند كه ما بايد تفسير را به منزله فعاليتي خودانگارانه تلقي كنيم كه جهت‌گيري‌هاي موجود در آن مي‌تواند از طريق مشاركت و گفت‌و‌شنود فعال با متن، مورد نقد قرار گيرد.
Posts
0 نظرهای شما:
Post a Comment