آقاخاني: در فيلمنامه اوليه «چارديواري» شوخي‌ها و فضاي طنز پررنگ‌تر بود

در گفت‌وگو با فارس درباره دو سريال «زن‌بابا» و «چارديواري»؛
آقاخاني:
در فيلمنامه اوليه «چارديواري» شوخي‌ها و فضاي طنز پررنگ‌تر بود

خبرگزاري فارس: «سعيد آقاخاني» با اشاره به اين كه ابتدا قرار بود «چارديوراي»‌ را خودم بسازم، گفت: در فيلمنامه ابتدايي «چارديواري» كمي شوخي‌‌ها و فضاهاي طنز پررنگ‌تر بود، اما سليقه آقاي مقدم به عنوان كسي كه حرف اول و آخر را مي‌زدند چيز ديگري بود.
سعيد آقاخاني در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره دو سريال نوروزي موفق «زن بابا» و «چارديواري» كه در آنها به ترتيب نقش كارگرداني و بازيگرداني (و يكي از نويسندگان فيلمنامه) را عهده‌دار بود، درباره اين دو پروژه به اظهارنظر پرداخت.
/زن بابا/
* بداهه زياد داشتيم، اما نويسندگان كار هم شوخي‌هاي خوبي مي‌نوشتند وي درباره كارگرداني سريال نوروزي «زن بابا» گفت: آقايان مهام و محمدي طرح خلاصه‌اي از اين سريال را به من پيشنهاد دادند. ما كلي روي فيلمنامه و طرح اوليه بحث و گفت‌وگو داشتيم تا اينكه قرار شد شروع كنيم. طرح اوليه را آقاي كاظمي‌پور و آقاي جلالي نوشته بودند. وي افزود: ما با هم خيلي صحبت كرديم. آقاي كاظمي‌پور و آقاي جلالي تا به حال متن طنزي به اين شكل و شمايل ننوشته بودند، اما پس از چند جلسه از آنجا كه اين دوستان و نويسندگان مستعد و آشنا به كاري هستند، خيلي زود وارد فضاي كاري ما شدند و براي ما خيلي خوب مي‌نوشتند و تا روز 11 فروردين كه ما كار مي‌كرديم، اين دوستان هم وسط صحنه مشغول نوشتن بودند. وي درباره شوخي‌ها و بداهه هاي موجود در كار نيز اظهارداشت: شوخي‌هاي كار هم جزو فيلمنامه و هم يك مقدار بداهه خود بازيگران بود. بداهه زياد داشتيم، اما نويسندگان كار هم كم‌كم شوخي‌هاي خوبي را مي‌نوشتند. ما خيلي زود با هم هماهنگ شديم و آنها به خواسته‌هاي ما رسيدند. واقعاً به طرز عجيبي كار را به سرانجام رسانديم.
* تحت هر شرايطي من مطمئناً در سريال «زن بابا» ‌بازي نمي‌كردم آقاخاني درباره زمان آغاز كار و شيوه توليد سريال نيز تصريح كرد: ما اين سريال را يازده بهمن شروع كرديم، اما عيد امسال را اواخر دي ماه كليد زديم. الان بايد بگويم ديگر از زمان كم ناراضي نيستم، حس مي‌كنم يكي از ويژگي‌هاي كارهاي نوروزي و مناسبتي همين فشار و زمان كم است. فكر مي‌كنم بچه‌ها در فشار كار خلاق‌تر و مستعدتر كار مي‌كنند. خود من هم در فشار كاري مستعدتر و خلاق‌تر عمل مي‌كنم، ضمن اين كه امسال متوجه شدم همه اعضاي پروژه هم همين حس و حال را داشتند. اگرچه از سوي تلويزيون اعلام شده بود كه بازيگران تكراري نبايد در مجموعه‌ها حاضر باشند اما با اين حال، تحت هر شرايطي من مطمئناً در سريال «زن بابا» ‌بازي نمي‌كردم.
* مهران غفوريان و علي صادقي شوخي‌هاي فانتزي را مال خود مي‌كنند وي ادامه داد: در «زن بابا» تهيه‌كنندگان دست ما را در انتخاب بازيگران باز گذشته بودند و مشكلي نداشتيم، اما در شرايطي بوديم كه ابتدا حس كرديم همه سر كار هستند و هيچ‌كس نيست. كم‌كم جلو رفتيم و من در نهايت، به دنبال افرادي بودم كه بتوانند بازي رئال‌تر و واقعي‌تري را ارائه دهند تا ارتباط گرمي را كه بايد، در كار در بياورند. به طور مثال، آقاي گرجستاني به نظر من خيلي واقعي است. اصلاً چهره و فيزيك صورتش رئال و خود زندگي است. شما در نظر بگيريد اگر ديالوگ‌ها و شوخي‌هايي كه مهران غفوريان و علي صادقي انجام مي‌دادند را هر بازيگري ديگر مي‌خواست انجام بدهد كار رئال از آب در مي‌آمد، اما اين بازيگران قابليت‌هايي داشتند كه مي‌توانستند شوخي‌هاي فانتزي را مال خود كنند تا بيننده آنها را باور كند. نظر مردم هم تا آنجا كه من مي‌دانم، همين طور بود و آنها، اين دو كاراكتر را بيش از بقيه پسنديده بودند. در كل فكر مي‌كنم تركيب بازيگران خيلي يكدست بود و همين مسئله، جزو نقاط قوت كار ما بود كه باعث شد كار گرم و روان باشد.
* حس كردم براي حرف جدي زدن نوروز زمان مناسبي نيست سعيد آقاخاني در بخش ديگري از اين گفت‌وگو اظهار داشت: من اين وحشت را داشتم كه نكند فضاي تلخ مرگ و بيماري، بخش‌هايي از «زن بابا» را از آنچه بايد دور كند و تماشاگر را آزار دهد. نمي‌خواستم هيچ ماجرايي آنقدر جدي باشد كه تماشاگر را اذيت كند. خودم با فضاي كاملاً جدي مخالف بودم، شايد اوج ماجرا سكانسي بود كه عزيز با فرزندانش صحبت مي‌كند، اما وقتي برمي‌گردد و متوجه مي‌شود آنها رفته‌اند... حتي آنجا شوخي‌هاي علي و مهران را در نياوردم تا فضاي كار جدي نشود. حس كردم براي حرف جدي زدن، نوروز زمان مناسبي نيست. ضمن اينكه دوست داشتم حرف‌هاي جدي‌تري را هم در كنار شوخي‌هاي‌مان مطرح كنم. در واقع مي‌خواستيم دو موضوع را كاملاً پيش ببريم. وي ادامه داد: تمام تلاش من و عوامل اين پروژه جذب نظر مردم بود، چون اگر تماشاگر ما را نبيند، هزار حرف جدي و آموزنده هم داشته باشيم، از بين مي‌رود، در واقع حضور مهران و علي به من كمك كرد تا پنجاه درصد راه را به لحاظ فضاي طنز كار رفته باشم و به موازات آن حرف‌هاي جدي و مفيدتر را هم براي مخاطب داشته باشم. فكر مي‌كنم تقابل فضاي تلخ مرگ و بيماري در مقابل شوخي و طنز ايجادكننده فضاي جديدي بود كه تماشاگر با آن ارتباط برقرار كرد.
/چارديواري/
* ابتدا قرار بود «چارديوراي»‌ را خودم بسازم آقاخاني دربخش ديگري از گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: بعد از نوروز سال گذشته مشغول نوشتن سريال «چارديواري» شديم و قرار بود آن كار را من بسازم اما وقتي فيلمنامه به پايان رسيد، قرار قبلي هم به هم خورد و من هم در سريال «چارديواري» مشغول بازي و بازيگرداني شدم. در حقيقت خودم قرار بود كار كنم، اما نوشتن سريال «چارديواري» وقت زيادي از من گرفت. تصميم من اين بود كه با آقاي رضوي كاري را شروع كنيم كه به همين دليل نشد. بعد از آن هم يك فيلمنامه براي آقاي رضوي نوشتم تا اين كه سريال «زن‌بابا» پيشنهاد شد. در حقيقت كل سال را مشغول بودم، اما پخش دو كار ما، در نوروز اتفاق افتاد. بخشي از سريال «چارديواري» كه سال گذشته نوشته شده بود و بقيه آن هم امسال. بعد از سريال عيد امسال شرايط براي اين كه خودم مجدداً كار كنم وجود داشت، اما به يكباره شرايط تغيير كرد تا ما در سريال «چارديواري» به عنوان بازيگردان و بازيگر در خدمت آقاي مقدم باشيم.
* در فيلمنامه اوليه «چارديواري» شوخي‌ها و فضاهاي طنز پررنگ‌تر بود وي ادامه داد: فكر مي‌كنم در فيلمنامه ابتدايي كمي شوخي‌‌ها و فضاهاي طنز پررنگ‌تر بود، اما سليقه آقاي مقدم به عنوان كسي كه حرف اول و آخر را مي‌زدند چيز ديگري بود، ايشان مي‌خواستند فرم طنز اين سريال با كارهاي گذشته متفاوت باشد. در اين كه آقاي مقدم استاد ما هستند و در كارشان نيز بسيار كاربلد و متخصص، هيچ شكي وجود ندارد. فرم، نوع كار و اصولاً ميزانسن‌هاي ايشان حرف ندارد و از همه مهم‌تر، خود ايشان به لحاظ شخصيتي، انساني دوست‌داشتني و مهربان هستند. به نظرم ايشان در ژانر خودشان (ملودرام و...) بسيار خوب و استادانه كار مي‌كنند. اين مسئله را همه مي‌دانند و نيازي به تكرار آن نيست. به اعتقاد من ايشان عالي هستند، اما در طنز به قدرت ديگر كارهايشان نيستند، قدرت‌شان در فضاهاي ديگر به مراتب به كارهاي طنزشان مي‌چربد، اگرچه توانايي ايشان در جذب مخاطب با توجه به شناختي كه از ايشان دارند، بر هيچ كس پوشيده نيست.
* در «چارديواري»، بيننده از كل ماجرا مطلع بود و اين پرداخت را رئال‌ كرد وي گفت: اصولاً كار طنز يك مقدار حوصله بيشتري مي‌طلبد. به طور مثال ما در سريال زن‌بابا هنرپيشه‌اي داشتيم به نام خانم حليمه سعيدي كه ايفاگر نقش سوري‌خانم بود. اكثر مخاطبان كه با من صحبت مي‌كنند از كار ايشان راضي بودند، اما شما نمي‌دانيد در بيشتر سكانس‌‌ها با 5 تا 10برداشت وگاهي تا 15 برداشت كار ايشان را مي‌گرفتيم. اصولاً در كار طنز بايد فرصت بيشتري گذاشت تا لحظات كميك و موقعيت‌‌هاي طنز در كار بازيگران ايجاد شود و فضاهاي قابل قبول‌تر و باورپذيرتري به مخاطب ارائه شود. ما وقتي‌ سريال «چارديواري» را مي‌نوشتيم، به فضاي رئال‌تر و واقعي‌تري فكر مي‌كرديم، در حالي كه نورها و تصاوير در كار «چارديواري»، طور ديگري بود كه قاعدتاً به ذهنيت كارگردان كار و آقاي معقولي (تصويربردار) برمي‌گردد. من حس مي‌كنم در قصه «چارديواري»، چون بيننده از كل ماجرا مطلع بود و در واقع كاراكترهاي ما بودند كه از تماشاگر و داستان عقب بودند، هيچ نقطه تاريكي در كار وجود نداشت. چارچوب داستان سريال «چارديواري» براساس يكسري سوءتفاهم شكل گرفته بود كه تماشاگر از آن مطلع بود و به همين دليل، مي‌شد با نگاهي واقعي و رئال‌تر به آن پرداخت.
* خيري مي‌توانست بهتر از اينها از آب دربيايد سعيد آقاخاني ادامه داد: سر كار آقاي مقدم وقتي كه قرار بود كنار بازي، بازيگرداني هم كنم، گفتم من هرگاه دو كار را با هم انجام بدهم هر دو را خراب مي‌كنم! قبلاً هم اين تجربه را داشتم. وقتي كه بازي مي‌كنم به خاطر تمركز روي بازي خودم نمي‌توانم كار ديگري انجام دهم و به نظرم همين مسئله در سريال «چارديواري» به كارم ضربه زد. آقاخاني درباره نقش خود در «چارديواري» نيز اظهارداشت: نقش خيري جزو نقش‌هاي محوري سريال بود كه نيازمند توجه و تمركز زياد بود و مي‌توانست بهتر از اينها از آب دربيايد. من مي‌توانستم بهتر بازي كنم، اما بحث بازيگرداني باعث شد زمان بازي خودم تمركزم روي بازي بازيگران ديگر هم باشد. گرچه آقاي مقدم با حضور من به عنوان بازيگردان برخوردي خوب و حرفه‌اي داشت اما به نظر خودم من نبايد بازيگرداني را قبول مي‌كردم. البته حضور من كنار سريال «چارديواري» به عنوان بازيگردان، بيشتر به خاطر اشراف روي فيلمنامه بوده است چون گروه آقاي مقدم با سرعت بسيار بالايي كار مي‌كنند و همين كه بازيگران ديالوگ‌‌ها را حفظ مي‌شدند، دستياران آنها را مي‌بردند براي ضبط...
* از همكاري با سيروس مقدم بسيار استفاده كردم «سعيد آقاخاني» با وجود تجربه بالايي كه در بازي و كارگرداني به ويژه در عرصه طنز تلويزيوني دارد، درباره ‌هم‌كاري با «سيروس مقدم» در «چارديواري» گفت: من به عنوان كسي كه تازه اول راه هستم، از همكاري با سيروس مقدم به عنوان يك كارگردان كاربلد بسيار استفاده كردم اگرچه جنس فضاي كارمان بسيار متفاوت است و شايد بتوانم بگويم اصلاً جنس كار ما، به هم نمي‌خورد، ولي واقعاً من شيوه كاري ايشان، به خصوص ميزانس‌هايشان را بسيار دوست دارم و از كار كنار ايشان، بسيار لذت بردم و ياد گرفتم.
* از شباهت‌ «زن بابا» با «چارديواري» بي‌خبرم وي در ادامه، درباره شباهت‌هاي دو سريال و اين كه گفته مي‌شود حضور سعيد آقاخاني به عنوان نويسنده و بازيگر در سريال «چارديواري» و به عنوان كارگردان در سريال «زن بابا» باعث شده بود تا در اين دو كار، يكي- دو صحنه تكراري به وجود بيايد، گفت: راستش را بخواهيد، خودم هم اين مسئله را از محسن تنابنده شنيدم، چون واقعاً تمركز ندارم. مثلا وي به شباهت سكانس بازداشتگاه‌ها اشاره كرد كه باور كنيد آن هم نوشته خود نويسنده‌ها بود و ما هيچ بداهه‌اي روي آن نرفتيم و من هم هيچ حواسم نبود كه سكانس‌ها شبيه هم شده است يا خير؟!
* بازتاب‌ اين سه كار مؤيد يك اتفاق خجسته در تلويزيون به لحاظ جذب مخاطب بود آقاخاني در بخش انتهايي اين گفت‌وگو اظهار داشت: در پايان خدا را شكر مي‌كنم كه هر سه كار را مردم ديدند و از هر سه، خوششان آمد. بازتاب‌‌ها نشان دهنده يك اتفاق خجسته در تلويزيون به لحاظ جذب مخاطب بوده است. ان‌شاءا... در آينده هم بتوانيم كارهاي بهتري را توليد كنيم و توجه مخاطب را جذب كنيم. من از تمام بچه‌هاي گروه هم به خصوص فرشاد گل‌سفيدي (تصويربردار) و تهيه‌كنندگان كار مهران مهام و ايرج محمدي كه بسيار در اين كار با من همدل و پشتيبان بودند، تشكر مي‌كنم. از همكاري با سيروس مقدم هم بسيار راضي هستم و اميدوارم مجدداً بتوانم در آينده با ايشان همكاري‌هاي ديگري را تجربه كنم.

0 نظرهای شما: