قتل عام ارامنه درترکیه 1915
قبل از آغاز جنگ جهانی اول (1914) حدود دو و نیم میلیون نفر ارمنی در قلمرو امپراطوری عثمانی زندگی می کردند ، اما پس از سال 1923 یعنی بعد از قتل عام نهایی ارامنه فقط تعدادی اندک (50,000 نفر ) آنهم در شرایطی بسیار اسفناک در قسطنطنیه ، استامبول امروزی ، زندگی می کردند . پس بقیه کجا رفتند ؟ هنگامیکه در تابستان سال 1914 دنیا در آتش جنگ جهانی اول شعله ور شد و توجه اروپائیان به رویدادهای جنگ معطوف گردید، دولت وقت ترکیه فرصت مناسبی یافت تا مساله ارامنه را برای همیشه حل کند. کاری که هیچکدام از سلاطین قبلی عثمانیان و بویژه سلطان عبدالحمید موفق به انجام آن نشده بودند یا بهتر بگوئیم فرصت آن را بدست نیاورده بودند . در آن زمان ترکان جوان تحت کمیته اتحاد و ترقی ، زمام امور را در دست داشتند . سه تن از رهبران اصلی این حزب به نامهای محمد طلعت پاشا وزیر اعطم وقت ترکیه ، اسماعیل انور پاشا وزیر جنگ و احمد جمال پاشا و.یر درایداری که اندیشه های پان ترکیستی نژاد پرستانه و گرایش به آلمان داشتند، در راس امور قرار گرفتند . انهدام کامل نژاد ارمنی توسط این کمیته و بویژه سه شخص فوق به شکلی دقیق ، برنامه ریزی شده و محرمانه طرح ریزی شد .
آنها برای اجرای این سیاست غیر انسانی ، ابتدا مردان بین 15 تا 50 ساله را به بهانه بردن به جبهه های نبرد به ارتش فراخواندند . همچنین دستور صادر شد هر کس که اسلحه دارد باید به ارتش تحویل دهد و هر آنچه که ممکن است در خلال جنگ مورد احتیاج ارتش قرار گیرد نظیر لباس ، قاطر ، غذا و غیره را ضبط خواهد نمود . ولی جالب آنجاست که دولت فقط اموال ارامنه را به نفع ارتش ضبط می نمود . ماموران جمع آوری اموال وقتی به خانه های ارمنی وارد می شدند ، همه چیز را اعم از اینکه مورد احتیاج ارتش باشد یا نباشد ، نظیر لباسهای زنانه ، اشیای زینتی و تزئینی و غیره را جمع کرده و با خود می بردند . سرانجام در روز 24 آوریل 1915 بدستور دولت عثمانی حدود 300 نفر از رهبران، روحانیون، اندیشمندان، نویسندگان و سیاستمداران ارمنی دستگیر شده و پس از انتقال به کشتارگاه همگی آنها بجز اسقفی به نام کومیتاس « او نیز هوش و هواس خود را در اثر آنچه که دیده بود ، از دست داد » بطرز فجیعی سلاخی شدند و این سرآغاز قتل عام بود. همچنین در همان روز حدود 5000 نفر از ارامنه استامبول در کوچه ها و منازلشان بقتل می رسند . کوچ اجباری ارامنه از موطن اجدادی خود در ارمنستان ترکیه آنان سپس سربازان ارمنی در جبهه های جنگ را خلع سلاح کرده و پس از انتقال آنان به گردان های بیکاری در پشت جبهه « راه سازی و خدمات » آنان را گروه گروه بقتل رساندند . رهبران و کسانیکه توانایی هدایت و رهبری مردم را داشتند . بقتل رسیدند ، مردان و کسانیکه نیروی مقاومت جامعه ارمنی محسوب می شدند . در ارتش بقتل رسیدند . حالا دیگر دولت بزرگ عثمانی مانده بود و ملت بی دفاع ارمنی بدون هیچ رهبر و مغز متفکری . دیگر چه چیز می توانست مانع اجرای سیاست ضد بشری آنان گردد ؟
سرانجام زمانیکه اوضاع بر وفق مراد بود، آنها به شهرها و روستاهای ارمنی نشین رفته و آنها را به این بهانه که در منطقه جنگی قرار دارند و باید به جاهای امن منتقل شوند ، از خانه هایشان بیرون کشیدند . ماموران حتی فرصت نمی دادند تا آنان غذا ، لباس و لوازم ضروری را به همراه خود بردارند . آنان دسته های ارمنی را که بیشتر آنها را زنان ، کودکان و سالخوردگان تشکیل می دادند ، بصورت کاروان هایی بطرف تبعیدگاه روانه می ساختند . تبعید گاهی که برای آنان در نظر گرفته شده بود، صحرای مرکزی سوریه واقع در منطقه درالزور در نزدیکی شهر حلب بود، جائیکه قرار بود در زیر آفتاب سوزان از تشنگی و گرسنگی بمیرند . ماموران ترک از رسیدن هر گونه آذوقه و مواد غذایی به ارامنه ، به شدت جلوگیری می کردند .
دولت برای سرعت بخشیدن به کشتار ارامنه ، گروه هایی را از زندانیان جنایتکار و بیرحم ترک و کرد ، تشکیل داد . آن زندانیان به شرط شرکت در کشتار کاروان های تبعیدی ارمنی از زندان آزاد می گشتند . آنها در سر راه مسیر کاروان های تبعیدی قرار گرفته و تا آخرین نفر را به وحشیانه ترین شکل قتل عام می کردند و اندک چیزهایی هم که داشتند غارت می کردند . هر شب تا به صبح چندین نفر از افراد هر کاروان کشته و چندین دختر ربوده می شدند . آنان تعداد مردان معدودی را هم که در دسته ها بودند، از دسته ها جدا کرده و بطر فجیعی قصابی می کردند . زنان خوش صورت ارمنی را جدا کرده و با خود می بردند . ژاندارمهای ترک تبعیدیان را زیر تازیانه و شلاق و با سر نیزه به جلو می راندند . کودکان را از مادران خود جدا کرده و بقتل می رساندند تا راحت تر بجلو حرکت کنند .
نقشه کوچ اجباری ارامنه و مکانهای قتل عام دختران ارمنی برای آنکه آتش شهوت ژاندارمها ناموس آنها را نشانه نرود ، گیسوان خود را کاملاٌ می تراشیدند و یا سر و صورت خود را می پوشانیدند . ماموران ترک و ساکنین محلی برای خاموش کردن آتش شهوت خود ، حتی از تجاوز به اجساد زنان مرده کاروان نیز خودداری نمی کردند. در بسیاری از موارد از یک کاروان چند ده هزار نفری فقط عده ای انگشت شمار به تبعیدگاه می رسید و در اغلب موارد همگی تلف شده یا قتل عام می شدند و هیچکس از یک کاروان به تبعید گاه که همانا صحرای سوزان سوریه بود نمی رسید . مادران ارمنی برای آنکه کودکانشان از گزند قتل عام در امان بمانند، آنان را به التماس به خانواده های کرد و یا حتی ترک می سپردند . بسیاری در بین راه طاقت نیاورده، جان باختند . رودخانه های دجله و فرات همواره از اجساد ارامنه پر بود . گاهی اعدام های دسته جمعی ارمنیان و جنایات وحشیانه جلادان ترک سبب می شد تا در مواردی اندک همسایگان کرد به یاری ارامنه اقدام کنند ، هر چند که خود کردها نیز از یاری به ارامنه وحشت داشتند هر کرد یا حتی ترکی که از ارامنه حمایت می کرد کشته می شد . جنایات آنان بحدی بود که تعدادی از سیاستمداران ترک همچون صلال استاندار آلپو ( حلب ) ، مظهر استاندارد آنکارا با کشتار ارامنه مخالفت ورزیده و از کار برکنار شدند . جلادان در ترابوزان واقع در ساحل جنوبی دریای سیاه روش جدیدی از کشتار را در پیش گرفتند . آنان دسته های ارمنی را در قایق های کوچک سوار کرده و آنان را از قایق به دریا می ریختند . در بعضی شهرهای دیگر مانند وان نیز از همین روش برای کشتار استفاده می شد . بعضاٌ تبعیدیان را در رودخانه های دجله و فرات نیز غرق می کردند .
دنیا که در آن زمان دستخوش جنگ جهانی اول بود از عمق فاجعه ای که در ترکیه در حال وقوع بود ، بی اطلاع بود . طرح نژاد کشی و قتل عام تا آنجا که ممکن بود مخفی و با برنامه اجرا شد. دولت آلمان که با عثمانی متحد شده بود و از نزدیک رویدادها و حوادث ترکیه را نظاره می کرد ، نه تنها جلوی آتش شهوت ، کشتار و جنایات ترکها را نمی گرفت، بلکه در مواردی نیز عمل عثمانی را تائید می نمود .
امروزه ارامنه در سرتاسر جهان پراکنده شده اند که بیشتر آنان از فرزندان یا نوادگان بازماندگان کشتارها هستند . اگرچه هنوز هم تعدادی از بازماندگان آن جنایات در بین ما زندگی می کنند . ارمنیانی که موفق به فرار شدند ، به کشورهایی چون سوریه ، لبنان ، روسیه ، آمریکا ، اروپا و تعدادی نیز به ایران پناه برده و زندگی جدیدی را آغاز کردند .
امروزه دولت ترکیه نژاد کشی ارامنه را تکذیب نموده و ادعا می کند ارامنه تنها از منطقه جنگی شرق منتقل شده اند و درخصوص کشته شدگان با ناچیز خواندن شمار قربانیان ادعا می کند که آنها در جنگ و درگیریهای قومی کشته شده اند . نژادکشی ارامنه برعکس آنچه که دولتمردان کنونی ترکیه ادعا می کنند . در سرتاسر آناتولی و قلمرو امپراطوری عثمانی اجرا شد .
همه ساله ارامنه سراسر جهان در روز 24 آوریل بعنوان سالروز قتل عام 1915 در کلیسا گرد هم آمده و یاد قربانیان آن فاجعه بزرگ را گرامی می دارند . آنچه که در سال 1915 در ترکیه در قبال ملت ارمنی رخ داد و بیش از یک و نیم میلیون قربانی گرفت ، همچون لکه ننگی است در تاریخ بشریت . جنایات ، کشتارها ، تجاوز بعنف زنان ارمنی و اعمال وحشیانه دولتمردان ترک بحدی فجیع است که مطالعه آنها تن هر انسان آزاده ای را می لرزاند .
آنها برای اجرای این سیاست غیر انسانی ، ابتدا مردان بین 15 تا 50 ساله را به بهانه بردن به جبهه های نبرد به ارتش فراخواندند . همچنین دستور صادر شد هر کس که اسلحه دارد باید به ارتش تحویل دهد و هر آنچه که ممکن است در خلال جنگ مورد احتیاج ارتش قرار گیرد نظیر لباس ، قاطر ، غذا و غیره را ضبط خواهد نمود . ولی جالب آنجاست که دولت فقط اموال ارامنه را به نفع ارتش ضبط می نمود . ماموران جمع آوری اموال وقتی به خانه های ارمنی وارد می شدند ، همه چیز را اعم از اینکه مورد احتیاج ارتش باشد یا نباشد ، نظیر لباسهای زنانه ، اشیای زینتی و تزئینی و غیره را جمع کرده و با خود می بردند . سرانجام در روز 24 آوریل 1915 بدستور دولت عثمانی حدود 300 نفر از رهبران، روحانیون، اندیشمندان، نویسندگان و سیاستمداران ارمنی دستگیر شده و پس از انتقال به کشتارگاه همگی آنها بجز اسقفی به نام کومیتاس « او نیز هوش و هواس خود را در اثر آنچه که دیده بود ، از دست داد » بطرز فجیعی سلاخی شدند و این سرآغاز قتل عام بود. همچنین در همان روز حدود 5000 نفر از ارامنه استامبول در کوچه ها و منازلشان بقتل می رسند . کوچ اجباری ارامنه از موطن اجدادی خود در ارمنستان ترکیه آنان سپس سربازان ارمنی در جبهه های جنگ را خلع سلاح کرده و پس از انتقال آنان به گردان های بیکاری در پشت جبهه « راه سازی و خدمات » آنان را گروه گروه بقتل رساندند . رهبران و کسانیکه توانایی هدایت و رهبری مردم را داشتند . بقتل رسیدند ، مردان و کسانیکه نیروی مقاومت جامعه ارمنی محسوب می شدند . در ارتش بقتل رسیدند . حالا دیگر دولت بزرگ عثمانی مانده بود و ملت بی دفاع ارمنی بدون هیچ رهبر و مغز متفکری . دیگر چه چیز می توانست مانع اجرای سیاست ضد بشری آنان گردد ؟
سرانجام زمانیکه اوضاع بر وفق مراد بود، آنها به شهرها و روستاهای ارمنی نشین رفته و آنها را به این بهانه که در منطقه جنگی قرار دارند و باید به جاهای امن منتقل شوند ، از خانه هایشان بیرون کشیدند . ماموران حتی فرصت نمی دادند تا آنان غذا ، لباس و لوازم ضروری را به همراه خود بردارند . آنان دسته های ارمنی را که بیشتر آنها را زنان ، کودکان و سالخوردگان تشکیل می دادند ، بصورت کاروان هایی بطرف تبعیدگاه روانه می ساختند . تبعید گاهی که برای آنان در نظر گرفته شده بود، صحرای مرکزی سوریه واقع در منطقه درالزور در نزدیکی شهر حلب بود، جائیکه قرار بود در زیر آفتاب سوزان از تشنگی و گرسنگی بمیرند . ماموران ترک از رسیدن هر گونه آذوقه و مواد غذایی به ارامنه ، به شدت جلوگیری می کردند .
دولت برای سرعت بخشیدن به کشتار ارامنه ، گروه هایی را از زندانیان جنایتکار و بیرحم ترک و کرد ، تشکیل داد . آن زندانیان به شرط شرکت در کشتار کاروان های تبعیدی ارمنی از زندان آزاد می گشتند . آنها در سر راه مسیر کاروان های تبعیدی قرار گرفته و تا آخرین نفر را به وحشیانه ترین شکل قتل عام می کردند و اندک چیزهایی هم که داشتند غارت می کردند . هر شب تا به صبح چندین نفر از افراد هر کاروان کشته و چندین دختر ربوده می شدند . آنان تعداد مردان معدودی را هم که در دسته ها بودند، از دسته ها جدا کرده و بطر فجیعی قصابی می کردند . زنان خوش صورت ارمنی را جدا کرده و با خود می بردند . ژاندارمهای ترک تبعیدیان را زیر تازیانه و شلاق و با سر نیزه به جلو می راندند . کودکان را از مادران خود جدا کرده و بقتل می رساندند تا راحت تر بجلو حرکت کنند .
نقشه کوچ اجباری ارامنه و مکانهای قتل عام دختران ارمنی برای آنکه آتش شهوت ژاندارمها ناموس آنها را نشانه نرود ، گیسوان خود را کاملاٌ می تراشیدند و یا سر و صورت خود را می پوشانیدند . ماموران ترک و ساکنین محلی برای خاموش کردن آتش شهوت خود ، حتی از تجاوز به اجساد زنان مرده کاروان نیز خودداری نمی کردند. در بسیاری از موارد از یک کاروان چند ده هزار نفری فقط عده ای انگشت شمار به تبعیدگاه می رسید و در اغلب موارد همگی تلف شده یا قتل عام می شدند و هیچکس از یک کاروان به تبعید گاه که همانا صحرای سوزان سوریه بود نمی رسید . مادران ارمنی برای آنکه کودکانشان از گزند قتل عام در امان بمانند، آنان را به التماس به خانواده های کرد و یا حتی ترک می سپردند . بسیاری در بین راه طاقت نیاورده، جان باختند . رودخانه های دجله و فرات همواره از اجساد ارامنه پر بود . گاهی اعدام های دسته جمعی ارمنیان و جنایات وحشیانه جلادان ترک سبب می شد تا در مواردی اندک همسایگان کرد به یاری ارامنه اقدام کنند ، هر چند که خود کردها نیز از یاری به ارامنه وحشت داشتند هر کرد یا حتی ترکی که از ارامنه حمایت می کرد کشته می شد . جنایات آنان بحدی بود که تعدادی از سیاستمداران ترک همچون صلال استاندار آلپو ( حلب ) ، مظهر استاندارد آنکارا با کشتار ارامنه مخالفت ورزیده و از کار برکنار شدند . جلادان در ترابوزان واقع در ساحل جنوبی دریای سیاه روش جدیدی از کشتار را در پیش گرفتند . آنان دسته های ارمنی را در قایق های کوچک سوار کرده و آنان را از قایق به دریا می ریختند . در بعضی شهرهای دیگر مانند وان نیز از همین روش برای کشتار استفاده می شد . بعضاٌ تبعیدیان را در رودخانه های دجله و فرات نیز غرق می کردند .
دنیا که در آن زمان دستخوش جنگ جهانی اول بود از عمق فاجعه ای که در ترکیه در حال وقوع بود ، بی اطلاع بود . طرح نژاد کشی و قتل عام تا آنجا که ممکن بود مخفی و با برنامه اجرا شد. دولت آلمان که با عثمانی متحد شده بود و از نزدیک رویدادها و حوادث ترکیه را نظاره می کرد ، نه تنها جلوی آتش شهوت ، کشتار و جنایات ترکها را نمی گرفت، بلکه در مواردی نیز عمل عثمانی را تائید می نمود .
امروزه ارامنه در سرتاسر جهان پراکنده شده اند که بیشتر آنان از فرزندان یا نوادگان بازماندگان کشتارها هستند . اگرچه هنوز هم تعدادی از بازماندگان آن جنایات در بین ما زندگی می کنند . ارمنیانی که موفق به فرار شدند ، به کشورهایی چون سوریه ، لبنان ، روسیه ، آمریکا ، اروپا و تعدادی نیز به ایران پناه برده و زندگی جدیدی را آغاز کردند .
امروزه دولت ترکیه نژاد کشی ارامنه را تکذیب نموده و ادعا می کند ارامنه تنها از منطقه جنگی شرق منتقل شده اند و درخصوص کشته شدگان با ناچیز خواندن شمار قربانیان ادعا می کند که آنها در جنگ و درگیریهای قومی کشته شده اند . نژادکشی ارامنه برعکس آنچه که دولتمردان کنونی ترکیه ادعا می کنند . در سرتاسر آناتولی و قلمرو امپراطوری عثمانی اجرا شد .
همه ساله ارامنه سراسر جهان در روز 24 آوریل بعنوان سالروز قتل عام 1915 در کلیسا گرد هم آمده و یاد قربانیان آن فاجعه بزرگ را گرامی می دارند . آنچه که در سال 1915 در ترکیه در قبال ملت ارمنی رخ داد و بیش از یک و نیم میلیون قربانی گرفت ، همچون لکه ننگی است در تاریخ بشریت . جنایات ، کشتارها ، تجاوز بعنف زنان ارمنی و اعمال وحشیانه دولتمردان ترک بحدی فجیع است که مطالعه آنها تن هر انسان آزاده ای را می لرزاند .
مولف آ. الله وردی
3 نظرهای شما:
سلام دوست عزیز
من یک ایرانی آذری هستم اما بر خلاف برخی از همشهری های بیگانه پرست نه تنها اینگونه جنایتها را محکوم می کنم، بلکه در توان خودم سعی در روشنگری افکار متاثر از تبلیغات همسایه های روباه صفت میکنم. زنده باد ایران متحد وپایدار باد اخوت همه اقوام و ادیان توحیدی کشور.
سلام دوست عزیز
من یک ایرانی آذری هستم اما بر خلاف برخی از همشهری های بیگانه پرست نه تنها اینگونه جنایتها را محکوم می کنم، بلکه در توان خودم سعی در روشنگری افکار متاثر از تبلیغات همسایه های روباه صفت میکنم. زنده باد ایران متحد وپایدار باد اخوت همه اقوام و ادیان توحیدی کشور.
Dooste Aziz Aghaye Rahmani Ba shoma hamnazar hastam.
Post a Comment