قتلعام ارمنيها:
تركها و يك تخالف تاريخي
روزنامهء تهران امروز، شنبه 22 اسفند
دكتر احمد نقيب زاده
استاد دانشگاه تهران
ما ايرانيها بهتر از تركها توانستهايم تخالفهاي تاريخي خود را رفع و رجوع كنيم. حمله اعراب مسلمان را از يك سو با استمرار انديشه ايرانشهري و از سوي ديگر با تلفيق رموز فرهنگي خود با تعاليم اسلامي آشتي داديم و به جاي گسيخت تاريخي از پيوند تاريخي سخن ميگوييم، هرچند كه پارهاي اين جوشكاري را قبول ندارند. اما تركها كه با فتح قسطنطنيه در سال 1453 به حكومت رم شرقي پايان دادند نميدانند خود را وارث امپراتوري بيزانس بدانند يا فاتح آن. از يك سو آثار باستاني باقي مانده از رم شرقي را متعلق به خود ميدانند و از سوي ديگر از سياست تركي كردن آناتولي بهوسيله تركان عثماني دفاع ميكنند و چنان بر ترك بودن خود تاكيد دارند كه گويي ساكنان اين سرزمين از اول ترك بودهاند.
ما ايرانيها بهتر از تركها توانستهايم تخالفهاي تاريخي خود را رفع و رجوع كنيم. حمله اعراب مسلمان را از يك سو با استمرار انديشه ايرانشهري و از سوي ديگر با تلفيق رموز فرهنگي خود با تعاليم اسلامي آشتي داديم و به جاي گسيخت تاريخي از پيوند تاريخي سخن ميگوييم، هرچند كه پارهاي اين جوشكاري را قبول ندارند. اما تركها كه با فتح قسطنطنيه در سال 1453 به حكومت رم شرقي پايان دادند نميدانند خود را وارث امپراتوري بيزانس بدانند يا فاتح آن. از يك سو آثار باستاني باقي مانده از رم شرقي را متعلق به خود ميدانند و از سوي ديگر از سياست تركي كردن آناتولي بهوسيله تركان عثماني دفاع ميكنند و چنان بر ترك بودن خود تاكيد دارند كه گويي ساكنان اين سرزمين از اول ترك بودهاند.
هنوز اين گسيخت ترميم نشده بود (و البته هنوز هم نشده است) كه گسيخت ديگري مسير تاريخ اين سرزمين را تغيير داد و آن تركيه ملي آتاتورك و سياستهاي لائيك آن بود كه از سال 1919 تا 1923 طول كشيد تا نقطه پاياني بر خلافت عثماني نهاده و كشورهاي متنوع داخل اين امپراتوري را رها و كشور جديدي با مرزهاي نو و ملتي ترك و پالايش شده از همه قوميتها بهوجود آورد.
اين دولت و كشور، ديگر هيچ ربطي به امپراتوري واپسگراي عثماني نداشت و بر آن بود تا خود را كشوري اروپايي و متمدن جلوه دهد. اگر آن امپراتوري چيزي ادبار و پس مانده بود چه دليلي دارد كه كسي در تركيه جديد بخواهد از سياستهاي آن دفاع كند. بنابراين اگر گذشته عثماني قابل نقد است چه اشكالي دارد كه حاكمان آنكارا بنشينند و بگويند كه اين امپراتوري در ذيل همه جنايتهاي خود كشتار ارمنيان را نيز انجام داده است.
اما كيست كه نداند دولت لائيك تركيه سالهاست نان ميراثي را ميخورد كه خلفاي عثماني به جاي گذاشتهاند. مساجد باشكوه و قصرهاي بيشماري كه فرمانروايان شاخ زرين بنا كردهاند روزانه هزاران توريست اروپايي را بهخود جلب كرده و ميليونها دلار براي ميراثخواران آنها به ارمغان ميآورد و اگر نبود اين دلارها و يوروها كه به خزانه دولت تركيه سرازير ميشود، معلوم نبود چگونه ميتوانستند چنين دولت مدرن و پرزرق و برقي را بهوجود آورند.
هنوز بسيارند كساني كه از سياستهاي ديني اين دولت لائيك بياطلاع هستند و نميدانند امامان جمعه مساجد اروپا و آسياي مركزي را نه ايران اسلامي و نه عربستان وهابي بلكه دولت لائيك تركيه تعيين كرده و روانه محل كار خود ميكند. واقعا اين تخالفها چگونه قابلتوجيهاند. چه ميشد اگر دولت نوين تركيه خود پيشگام ميشد و طي نشستي ابراز ميداشت كار امپراتوري سركوبگر عثماني در قلع و قمع اقليتها بهويژه اقليتهاي غيرمسلمان و بهطور خاص قتل عام ارامنه آن هم در چند نوبت كه مهمترين آنها در سال 1915 صورت گرفت،كاري غيرانساني و مطرود بوده است و ما از آن تبري ميجوييم؟ اما دنياي سياست دنياي پررمزورازي است كه هيچگاه در آن حقايق مطرح نميشود و هيچكس حرف راستي بر زبان نميراند.
واقعيت اين است كه تركهاي لائيك بهويژه در زمان حيات كمال پاشا آتاتورك همان سياستهايي را دنبال ميكردند كه امپراتوري عثماني ميكرد. كمال پاشا هم كمتر از سلطان محمد سختگير نبود و در برابر دگر انديشان و آنها كه غيرترك بودنشان را ابراز ميكردند 10 برابر جديتر و سركوبگرتر بود
0 نظرهای شما:
Post a Comment