ایران از دیرباز صادركننده کالاهای سنتی و کشاورزی کشور محسوب میشد. از دست دادن این بازارها میتواند خبر بدی برای تجار ایرانی باشد که نامشان با فرش و چرم و زعفران و بسیاری از محصولات مختص ایران گره خورده است.
(بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار. شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش درآورد. همه شب نیارمید از سخنهای پریشان گفتن که فلان انبازم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است واین قباله فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین. گاه گفتی خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوشست.
باز گفتی نه که دریای مغرب مشوش است؛ سعدیا، سفری دیگرم در پیش است، اگر آن کرده شود بقیت عمر خویش به گوشه بنشینم. گفتم: آن کدام سفرست؟ گفت: گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسه چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارس و زان پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم. انصاف ازین ماخولیا چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتنش نماند. گفت: ای سعدی، تو هم سخنی بگوی از آنها که دیدهای و شنیده.) سعدي عليه ارحمه از آن تاريخ تا به حال شنيدههاي فراواني است.
يكي اين كه ترك تجارت كن و دل به فروش نفت خوش دارد كه نيكوتر است. اين حكايت، حكايت صد سالي است كه گذشت و شايد سالهايي كه ميآيد. تا پيش از آن كه چشم اقتصاد ايران به نفت روشن شود، ايران بازارهاي جهاني را ميشناخت و بدان راه داشت. هر چند از سالها قبل مصنوعات غربي و روسي در بازارهاي ايراني جا خوش كرده بودند اما از لابهلاي سطور تاريخ ميتوان دريافت كه تاجران ايراني نيز كالايي براي عرضه به بازارهاي جهاني داشتند. مهمترين كالاهاي پرطرفدار ايراني در بازارهاي جهاني، تا قبل از دوران طلوع نفت را ميتوان فرش و انواع پارچه، ابريشم و نمد و كرباس و چرم و شال و ... دانست.
ترياك و حنا نيز از محصولات صادراتي عمده ايران محسوب ميشدند. ايرانيها تجربهاي طولاني در بافتن انواع پارچه داشتند. شايد از اين رو بود كه انواع پارچههاي ايراني از لطيفترين نوع تا خشنترينشان كه به كار نصب چادر و ... ميآمد در بازارهاي آن سوي آب طرفدار داشت. ايران صنعت چنداني نداشت. اينها را ميفروخت و بلور و آبگينه و صندوقچه و ... وارد ميكرد. كالاهاي مصرفي از ديرباز در بازار ايران طرفداراني عمده داشت. از صنايع چيزي كه دندانگير باشد براي عرضه به بازارهاي آن سوي مرز نبود اما معادن پر و پيمان به صورت خام كم به فروش نميرسيد. بالاخره دوران اكتشاف نفت از راه رسيد و نفت ايران از دل زمينهاي تفديده و خورشيدخورده مسجد سليمان فوران كرد تا برخي آرزوها در دلها بزرگ و بزرگتر شود. نفت كمكم به مهمترين منبع تامين مالي اقتصادي ايران بدل شد و سياست و اجتماع و اقتصاد را در خود حل كرد.
اقتصاد نفتي طبيعتا سياست نفتي را بنيانگذاري كرد و از دل اين سياست نفت و تصميمگيريهاي آغشته به نفت اجتماع نفتي سر بيرون آورد. از پس سالهاي دور افزايش صادرات غيرنفتي ايران و كاهش وابستگي به نفت به رويايي بزرگ، اما دست نيافتني بدل شده است. دولتها از پس هم ميروند و ميآيند و همواره براي نشان دادن كارهایي كه كردهاند و تاثيراتي كه گذاشتهاند آمار صادرات غيرنفتي و سياستگذاريها براي تسهيل اين امر را مبناي تحليلها و تفسيرهاي خود قرار ميدهند. اما جالب اینجاست که بخش مهمی از صادرات غیرنفتی نیز در چنبره نفت گرفتار آمده است و اگر نفت ارزان و انرژی فراوان و قیمتهای ترجیحی نبود، صادرات غیرنفتی معنایی چندان نمییافت. از اینها بگذریم. از کالاهای صنعتی که به واسطه انرژی ارزان و قیمتهای غیررقابتی مجال تولید مییابند. باید به وضعیت کالاهای صادراتی ایران که در فهرست کالاهای غیرنفتی جای دارند نگاهی بیندازیم تا عمق وابستگی به نفت بیش از آنچه عیان شده، عیان شود. ارزش افزوده نفتی یا کالای غیرنفتی؟ خامفروشی سالهاست که روح و جان ایرانی را آزرده است. هر که بر مسند دولت تکیه زده در سر سودای دوری از خامفروشی را داشته و کم یا بیش اقداماتی را برای رسیدن به مقصود به اجرا درآورده است.
شاید بتوان بیثمری سیاستها را در تغییر مداوم آنها و نبود تعریفی واحد و شخص و پیش برنده از مفهوم توسعه یافت. چیزی که بحث در باب آن در مجال این مقاله نیست. صنعت پتروشیمی از جمله صنایعی است که میتواند فاصله کالاهای صادراتی را با خامفروشی افزایش دهد. این که نفت خام و بدون فراوری راهی بازارهای بینالمللی شود یا محصولات و فراوردههای نفتی و یا جلوتر از اینها محصولات پتروشیمی که از ارزش افزوده فراوانی برخوردارند طبیعتا تفاوتهایی را در ارقام و آمار صادراتی کشور ایجاد میکند. صنعت پتروشیمی نیز با هدف دوری از خامفروشی نفت شکل گرفت و سر پا ایستاد تا بتواند ارزش افزودهای که خریداران نفت تا پیش از این متعلق به خود میساختند، نصیب کشور كند. با این توصیف کالاهایی که تحت عنوان محصولات پتروشیمی از ایران صادر میشود نه نام کالای نفتی با ارزش افزوده بالا، بلکه عنوان کالای صادراتی غیرنفتی را از آن خود میکنند و این همان خشتی است که کج نهاده شده است.
کالاهای سنتی، بازارهایی که تحلیل میرود ایران از دیرباز بازار صادرات کالاهایی را به صورت سنتی در اختیار داشته است. میوه تازه و سبزیجات و زعفران و پوست و روده خرما و پسته جایگاهی ویژه در سبد صادرات غیرنفتی ایران داشته است. این دسته از کالاها در فهرست کالاهای سنتی و کشاورزی طبقهبندی میشوند. اما ایران در سالهای اخیر با استفاده از درآمدهای نفتی، صنعتی برای خود دست و پا کرده است و کالاهایی نظیر شمش مس و سنگ و مصالح ساختمانی و ورق و مفتول و چدن و آهن و فولاد را در فهرست کالاهای صنعتی طبقهبندی کرده است. مواد شیمیایی و پتروشیمی، ملبوس آماده، تریکو، پودر لباسشویی و صابون و ... نیز در این دسته جای دارند. آمار و ارقام نشان میدهد در سال 1383- 38 درصد از صادرلات غیرنفتی ایران در اختیار کالاهای سنتی و کشاورزی بوده است که این سهم، رقمی در حدود یک میلیارد و 600 میلیون دلار را تشکیل میداد. از سوی دیگر در همین سال 1.8 درصد از صادرات غیرنفتی کشور در اختیار کلوخههای کانی و فلزی بوده و کالاهای صنعتی نیز چیزی در حدود 40 درصد از کل صادرات را در اختیار داشتهاند. سهم مواد شیمیایی و پتروشیمیایی نیز از این 40 درصد چیزی در حدود 3.3 درصد برآورد شده است. در این سال کل صادرات غیرنفتی کمی از 4 میلیارد دلار فراتر رفته بود و کل صادرات صنعتی ایران چیزی حدود 2 میلیارد و 540 میلیون دلار ارزآوری برای کشور به همراه داشته است.
این ارقام در سال 1384 تغییرات معناداری را تجربه کرده است. صادرات محصولات سنتی و کشاورزی ایران به 2 میلیارد و 148 میلیون دلار رسیده و صادرات محصولات صنعتی نیز در این سال به 8 میلیارد دلار نزدیک شد. 75 درصد از صادرات غیرنفتی ایران در فهرست کالاهای صنعتی قرار گرفت و 20 درصد در فهرست کالاهای سنتی. از این رقم 3.8 درصد نیز در اختیار کلوخههای کانی فلزی است. کل صادرات غیرنفتی ایران به حدود 10 میلیارد دلار افزایش یافت. آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد در سال 1387 حجم صادراتی که کالاهای سنتی و کشاورزی را در خود جای میداد، به 3 میلیارد دلار و صادرات کالاهای صنعتی به 14 میلیارد و 700 میلیون دلار افزایش یافت. در این سال 81.5 درصد از کل صادرات ایران را کالاهایی تشکیل میداد که صنعتی تلقی میشوند. 1.6 درصد از حجم صادرات نیز به کلوخههای کانی و فلزی اختصاص دارد. روند کند رشد صادرات محصولات سنتی و کشاورزی در این میان قابل بررسی است.
طی سالهای اخیر بازار بسیاری از محصولات سنتی و کشاورزی ایران در اختیار کشورهایی نظیر چین و اسپانیا و امارات قرار گرفته است. چین و اسپانیا و امارات سالهاست برای در اختیار گرفتن بازار زعفران دورخیز کردهاند و از سوی دیگر کمتر میوه خارجی است که در فصل و غیرفصل در دورافتادهترین میوهفروشیهاي ایران نتوان یافت. کار به جایی رسیده بود که امسال چشم مصرفکنندگان ایرانی به میوههای تايوانی و مالزیایی و ... نیز روشن شد. بررسی جدول ارائه شده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد برخی کالاهای سنتی که پیش از این اهمیت فوقالعادهاي داشت و خود سرفصلی جداگانه را دریافت میکرد طی سالهای اخیر به سرفصل سایر کوچ کرده است. از جمله این کالاها میتوان از خاویار ایرانی نام برد. زیره و پنبه و کتیرا نیز از آن جملهاند. میزان صادرات خاویار در سال 1384 بیش از13 میلیون دلار بوده است.
هر چند این رقم در مقایسه با سال 1383 کاهشی 40 درصدی را نشان میداد اما هنوز میتوانست سرفصلی جداگانه را به خود اختصاص دهد. صادرات کتیرا نیز در سال 1384 با کاهشی 93 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به حدود 300 هزار دلار رسید. پنبه نیز در این سال کاهشی 70 درصدی را نسبت به سال قبل از ان تجربه کرد و به 200 هزار دلار رسید. زیره نیز وضعیتی این چنین داشت. روند کاهشی صادرات این کالاها بدان جا رسید که سرفصلهای جداگانه برای آنها حفظ نشد و اگر صادراتی برای این قبیل کالاها باشد در سرفصل "سایر" محاسبه خواهد شد. کالاهای صنعتی، بازارهایی وابسته به نفت آمارهای ارائه شده نشان میدهد میزان درآمد حاصل از صادرات فرآوردههای حاصل از نفت و گاز از 1056 میلیون دلار به 3787 میلیون دلار افزایش یافته است. بیش از 20درصد از کل صادرات غیرنفتی ایران به همین سرفصل یعنی فرآوردههای حاصل از صادرات نفت و گاز اختصاص دارد. گازهای نفتی و سایر هیدروکربورهای نفتی نیز سهمی 15.6درصدی از کل صادرات غیرنفتی را شامل میشود. محصولات شیمیایی آلی نیز 17.1 درصد از این رقم را به خود اختصاص داده است و هیدروکربورهای حلقوی مانند بنزین، واکسیلنها و تولوئن و ... نیز 5.4 درصد و متانول و اتیلن گلیکول نیز 5.6 درصد از این رقم را در اختیار خود دارند.
جمع ریز آمار و ارقام ارائه شده حکایت از آن دارد که سهم 3.3 درصدی محصولات پتروشیمی و شیمیایی از صادرات غیرنفتی در سال 1380 به 80 درصد در سال 1387 افزایش یافته است. این روند در سال گذشته نیز تداوم یافت. دراین سال صادرات غيرنفتي با احتساب ميعانات گازي و تجارت چمداني به 25 ميليارد و 596 ميليون دلار رسيد كه در مقايسه با مدت مشابه سال گذشته 10.01 درصد رشد نشان ميدهد. همچنين وزن صادرات غيرنفتي با احتساب ميعانات گازي و تجارت چمداني به 54 ميليون و 577 هزار تن رسيد كه در مقايسه با سال قبل 35.13 درصد رشد داشته است. در سال گذشته "سایرگازهاي نفتي و هيدروكربورهاي گازي" عمدهترين كالاي صادراتي ایران بوده است. سهم اين كالا از صادرات غيرنفتي در مدت ياد شده يك ميليارد و 17 ميليون دلار بود و 4.77 درصد از كل صادرات غيرنفتي به اين كالا اختصاص داشت.
نتیجهگیری رشد درآمدهای ارزی ایران از محلی جز فروش نفت خام اتفاقی مبارک و میمون است، اما باید در نظر داشت که افزایش درآمدها در یک بخش نباید به کاهش درآمدها در بخش دیگر منجر شود. ایران از دیرباز صادرات کالاهایی را در اختیار خود داشته است که صادرات سنتی و کشاورزی کشور محسوب میشد. از دست دادن این بازارها میتواند خبر بدی برای تجار ایرانی باشد که نامشان با فرش و چرم و زعفران و بسیاری از محصولات مختص ایران گره خورده است. رشد صادرات غیرنفتی در امروز ثمره سرمایهگذاریها دولتهای پیشین در بخشهای اقتصادی مانند صنعت پتروشیمی و ... است. وجود ظرفیت ایجاد ارزش افزوده در بخش نفت و تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر، اتفاقی مبارک است که نه از پس یک روز و یک ماه و یک سال، بلکه در سالهای برنامهریزی و سرمایهگذاری و ... حاصل شده است. هر چند صادرات غیرنفتی ایران؛ یعنی همان صادراتی که محصولات ساخته شده از نفت و گاز را نیز در خود جای میدهد، به 25 میلیارد دلار رسیده است و نسبت به ده سال پیش رشدی قابل ملاحظه را تجربه کرده است اما باید توجه داشت که همچنان میزان صادرات ایران در مقایسه با رقبای دیروز و امروز خود بسیار اندک است و سهم ایران از بازار غیرنفتی جهان اندک است. روزگاری ترکیه و مالزی و کرهجنوبی و ... رقبای ایران در بازارهای جهانی بودند. امروز چنان گوی سبقت را ربودهاند که رسیدن به جایگاهشان آرزویی دستنیافتنی است.
گزارش از زهرا علي اكبري
1389/10/8 - 9:25 کد خبر : 170655
0 نظرهای شما:
Post a Comment