هنگام بارندگي در پايتخت اتفاق ميافتد
تاكسيهاي دربستی، شهروندان خسته
عليرضا بندري:
وقتي آسمان ميبارد، شهروندان تهراني دندان طمع تاكسيهاي خطي را از بيخ و بن ميكشند و تسليم پديده « دربستيها» ميشوند. اين روزها جملات «خارج از سرويس هستم» و «به خانه ميروم» لقلقه زبان رانندگان تاكسي است. جمع كثيري از رانندگان تا اسكناس پنجهزار توماني را به چشم نبينند ، ترمز نميكنند. معمولا شهروندان در دقايق نخست در برابر اين توقع پنج هزار توماني مقاومت ميكننداما بعد از دقايقي كه سرما به مغز استخوانشان نفوذ ميكند ، تسليم ميشوند.مديران مربوطه به تاكسيراناني كه خارج از خطوط تعيين شده به كسب و كار پنج هزار توماني ، ده هزار توماني و بالا تر اشتغال دارند ميگويند:«متخلف» و به شهروندان قول ميدهند با اين جماعت برخورد كنند اما اين وعدهها معمولا عمري به كوتاهي برف دارند و خيلي زود ، آب ميشوند.
حرفي از جنس برف
حرفي از جنس برف
هنوز زنگ آغاز سال تحصيلي به صدا در نيامده بود كه مدير عامل سازمان نظارت و مديريت بر تاكسيراني شهر تهران روبروي خبرنگاران ايستاد و با قاطعيت اعلام كرد تاكسيهايي كه تنها به دنبال مسافر دربستي هستند ، توقيف و كارت سوخت آنان باطل ميشود.اين مقام مسئول اضافه كرد: هم اكنون 50 دستگاه خودروي گشت نظارتي متعلق به سازمان تاكسيراني و 35 دستگاه خودروي گشت بخش خصوصي در سطح شهر فعال هستند و به محض مشاهده هر گونه تخلف از سوي تاكسيرانان با آنان برخورد ميكنند.حتما شما شهروندان عزيز اين خودروهاي ياد شده را ديدهايد كه معمولا در ايستگاههاي اصلي تاكسي پارك ميكنند و سرنشينان آن همزمان با نوشيدن چاي با رانندگان تاكسي خوش و بش ميكنند. اين را فقط ما نميگوييم. ساعد نعمتي – كارشناس شهري – هم در گفت وگو با خبرنگار ما صحت اين ادعا را تاييد ميكند و ميگويد: در همه جاي جهان مديران شهري به گزارشهاي مردمي استناد ميكنند و در غير اين صورت با نصب دوربينهاي متعدد و گشتهاي پرشمار اين موضوع را مديريت ميكنند.ساعد نعمتي ميافزايد: طرحهاي مقطعي و ضربتي در خصوص مسائل شهري جوابگو نيست و تاكسيراني بايد شرايطي را فراهم كند كه با حذف گشتهاي محسوس و نامحسوس ، روشهاي موثرتري اجرا شود.ماجرا از اين قرار است كه مردم هيچگاه تاثير مصاحبههاي مديران مرتبط تاكسيراني را در خيابانها نميبينند و ناچارند براي استفاده از خدمات معمولي هزينههاي ويژهاي پرداخت كنند.
دربستهاي بي درو پيكر
دربستهاي بي درو پيكر
نقاب پنهانكاري را كه برداريم اين حقيقت ، آشكار ميشود كه تاكسيهاي بسياري فقط به نام تاكسي مزين شدهاند و عملا سرويس ادارات ، نهادها و سازمانها محسوب ميشوند .فقط كافي است به پاركينگهاي درندشت اين مجموعههاي اداري نگاهي بيندازيد تا به عمق حقيقت تلخ «تاكسي» پي ببريد.بي ترديد شناسايي تاكسيرانان متخلف كار سختي نيست اما سوال بزرگ اين است كه چرا ارادهاي براي برخورد با متخلفان ديده نميشود. لطفا به خبري كه دو روز پيش روي خروجي برخي خبرگزاريها قرار گرفته توجه كنيد: « 140 تيم مشترك پليس و تاكسيراني تا به حال با 26 هزار تاكسي متخلف كه خدمات به شهروندان نميدادهاند ، برخورد كردند.»در ادامه همين خبر آمده است : پليس راهنمايي و رانندگي افرادي كه قصد سوء استفاده از سهميه و يا عدم خدمات دهي به شهروندان را داشتند شناسايي كرده است. در اين خبر به نوع «برخورد» هيچ اشارهاي نشده است اما به آساني و با اندكي تفكر ميتوان دريافت اين برخوردها از بازدارندگي قاضي برخوردار نيست و زمينه تنبيه متخلفان را فراهم نميكند.
حرف آخر
حرف آخر
تاكسيهاي خالي ، خيابانهاي برفي را قرق كردهاند. مسافران گاه تا نيمههاي خيابان به اميد يافتن يك جاي خالي در تاكسي پيش آمدهاند. اما برنده اين بازي اسكناس پنج هزار توماني است.اسكناسهايي كه اگر با صوت دلنواز «دربست» همراه شود ، هوش از سر رانندگان تاكسي ميپراند و صداي ترمزشان به گوش ميرسد.
روزنامهء سیاست روز
0 نظرهای شما:
Post a Comment