چهلمين روز در گذشت شمس آلاحمد
خانه شمس و جلال تبديل به ديزيسرا و
رستوران نشود
خبرگزاري فارس: غلامرضا امامي گفت: خانواده اين نويسندگان از سازمان ميراث فرهنگي كشور تقاضا دارند كه خانه مرحوم شمس و جلال تبديل به ديزيسرا، كباسرا و رستوران نشود بلكه به همان شكل اصلياش هميشه براي اهالي اهل قلم و نسل آينده باقي و ماندگار بماند.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا»، مراسم بزرگداشت «شمسالدين آلاحمد» به مناسبت چهلمين روز در گذشت او شب گذشته با حضور اميرحسين فردي، نويسنده، غلامرضا امامي، نويسنده و مترجم، سيدمحمود سجادي، شاعر، ويليام كاربو ريكارد، سفير كوبا در ايران، شيخحسن دانايي، داماد مرحوم شمس آلاحمد شب گذشته در خانه سوره مهر برگزار شد.
امامي با بيان اينكه «شمس» خورشيدي بود در سايه «جلال»؛ او خود را فدايي، جلال ميدانست، ادامه داد: شمس آلاحمد به قامت شبيه جلال اما موها افشانتر، شانه آويزانتر بر خلاف جلال پر جنب و جوش، جلال را گاهي سيد جوشي ميناميدند اما او بسيار آرام، ساكت و خودفررفته بود.
* مرحوم شمس آلاحمد هرگز حقيقت را فداي مصلحت نكرد
وي با بيان اينكه مرحوم شمس، در اوايل انقلاب به شدت فعال بود و در جمعيت دفاع از آزادي، حقوق بشر به جد و جان ميكوشيد، افزود: تاكنون ذرهاي در شمس كبر نديدم و وقتي به مقامي يعني عضو شوراي انقلاب فرهنگي رسيد باز هم دست از كمك و همياري اهل قلم بر نداشت. اين مترجم با بيان اينكه مشكلاتي كه بسياري از اهالي اهل قلم داشتند به گرهگشايي او برطرف ميشد، گفت: شمس عشق به قدرت نداشت اما قدرت عشق را دريافته بود، عاشق مرگ نبود و به زندگي عشق ميورزيد اما در اين عشق ورزيدن هرگز حقيقت را فداي مصلحت نكرد و مرد حق بود و سخن به حق ميگفت. امامي در خصوص خانه شمس و جلال احمد، بيان كرد: خانواده اين نويسندگان از سازمان ميراث فرهنگي كشور تقاضا دارند كه خانه مرحوم شمس و جلال تبديل به ديزيسرا، كباسرا و رستوران نشود بلكه به همان شكل اصلياش هميشه براي اهالي اهل قلم و نسل آينده باقي و ماندگار بماند.
* از مرحوم شمس يادداشتهاي بسياري به يادگار مانده است
وي با بيان اينكه مرحوم شمس در دوران حيات خود يادداشتهاي بسياري را به يادگار گذاشته است، ادامه داد: خانه مرحوم شمس آلاحمد بايد با همان كتابخانه و يادداشتهاي به جاي مانده، حفظ ، نگهداري و خريداري شود ولي خراب نشود. امامي با بيان اينكه خانه جلال آلاحمد، خانه تاريخ است، افزود: خانه جلال در جوار خانه نيما يوشيج است و او با دستان خود خانهاش را ساخته كه بايد از آن به همان شكل و معماري نگهداري شود، همچنين مرحوم شمس و جلال نويسنده بودند و كلام در يد آنها بود. وي با بيان اينكه شهادت ميدهم آنچه كه در جلال و شمس آلاحمد ديدم، بنده كلام و حق بودند، عنوان كرد: كلمه در هنر ميدرخشد و داستان ميشود؛ كلام همچون مجسمه در هنر، در صلابت و استحكام ميدرخشد، در اثر هنري است كه ماده جاودان شده و كلام بروز پيدا ميكند.
امامي با بيان اينكه «شمس» خورشيدي بود در سايه «جلال»؛ او خود را فدايي، جلال ميدانست، ادامه داد: شمس آلاحمد به قامت شبيه جلال اما موها افشانتر، شانه آويزانتر بر خلاف جلال پر جنب و جوش، جلال را گاهي سيد جوشي ميناميدند اما او بسيار آرام، ساكت و خودفررفته بود.
* مرحوم شمس آلاحمد هرگز حقيقت را فداي مصلحت نكرد
وي با بيان اينكه مرحوم شمس، در اوايل انقلاب به شدت فعال بود و در جمعيت دفاع از آزادي، حقوق بشر به جد و جان ميكوشيد، افزود: تاكنون ذرهاي در شمس كبر نديدم و وقتي به مقامي يعني عضو شوراي انقلاب فرهنگي رسيد باز هم دست از كمك و همياري اهل قلم بر نداشت. اين مترجم با بيان اينكه مشكلاتي كه بسياري از اهالي اهل قلم داشتند به گرهگشايي او برطرف ميشد، گفت: شمس عشق به قدرت نداشت اما قدرت عشق را دريافته بود، عاشق مرگ نبود و به زندگي عشق ميورزيد اما در اين عشق ورزيدن هرگز حقيقت را فداي مصلحت نكرد و مرد حق بود و سخن به حق ميگفت. امامي در خصوص خانه شمس و جلال احمد، بيان كرد: خانواده اين نويسندگان از سازمان ميراث فرهنگي كشور تقاضا دارند كه خانه مرحوم شمس و جلال تبديل به ديزيسرا، كباسرا و رستوران نشود بلكه به همان شكل اصلياش هميشه براي اهالي اهل قلم و نسل آينده باقي و ماندگار بماند.
* از مرحوم شمس يادداشتهاي بسياري به يادگار مانده است
وي با بيان اينكه مرحوم شمس در دوران حيات خود يادداشتهاي بسياري را به يادگار گذاشته است، ادامه داد: خانه مرحوم شمس آلاحمد بايد با همان كتابخانه و يادداشتهاي به جاي مانده، حفظ ، نگهداري و خريداري شود ولي خراب نشود. امامي با بيان اينكه خانه جلال آلاحمد، خانه تاريخ است، افزود: خانه جلال در جوار خانه نيما يوشيج است و او با دستان خود خانهاش را ساخته كه بايد از آن به همان شكل و معماري نگهداري شود، همچنين مرحوم شمس و جلال نويسنده بودند و كلام در يد آنها بود. وي با بيان اينكه شهادت ميدهم آنچه كه در جلال و شمس آلاحمد ديدم، بنده كلام و حق بودند، عنوان كرد: كلمه در هنر ميدرخشد و داستان ميشود؛ كلام همچون مجسمه در هنر، در صلابت و استحكام ميدرخشد، در اثر هنري است كه ماده جاودان شده و كلام بروز پيدا ميكند.
0 نظرهای شما:
Post a Comment