آنكارا- تل آويو، از هم پيماني تا اختلاف



آنكارا- تل آويو، از هم پيماني تا اختلاف


گروه تحقيق و تفسير خبر- تركيه و رژيم صهيونيستي كه در سال هاي نه چندان دور هم پيمان استراتژيك يكديگر بودند، در مقطع كنوني و به دنبال برخي تغيير و تحولات منطقه اي، دوران سردي را در روابط خود تجربه مي كنند.




طي روزهاي اخير موضوع روابط تركيه و رژيم صهيونيستي، دوباره بر سر زبان ها افتاده است. روابطي كه گرچه همواره نزديك بوده اما در يكي دو سال اخير تنش هايي را به خود ديده است. اوج اين تنش به حدود هفت ماه پيش باز مي گردد. زماني كه كماندوهاي رژيم صهيونيستي به ناوگان حامل كمك هاي بشردوستانه براي مردم غزه در حالي كه در آبهاي بين المللي قرار داشت، حمله كردند و تعدادي از سرنشينان آن از جمله 9 تبعه تركيه را به قتل رساند. به دنبال اين حادثه، تركيه علاوه بر محكوم كردن اقدام رژيم صهيونيستي، با فراخواندن سفير خود در تل آويو و تاييد نكردن اعتبارنامه سفير جديد رژيم صهيونيستي در آنكارا، سطح روابط خود با اين رژيم را كاهش داد. مقام هاي تركيه بازگرداندن مناسبات سياسي شان با رژيم صهيونيستي را مشروط به پوزش رسمي، پرداخت غرامت و محاكمه عاملان و آمران برخورد دريايي با كشتي تركيه اي كردند. اين در حالي است كه تل آويو بارها مخالفت خود را با وضع هر گونه شروطي براي بازگرداندن شرايط به وضعيت عادي، ابراز كرده است. 'بنيامين نتانياهو' نخست وزير رژيم صهيونيستي در تازه ترين اظهارات خود در اين باره گفت: 'ما معذرت نخواهيم خواست، اما تأسف خود نسبت به اين رويداد را به تركيه ابراز مي‌كنيم'. 'آويگدور ليبرمن' وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي نيز در اظهار نظري تندتر، درخواست معذرت‌خواهي از سوي تركيه را 'حرفي وقيحانه و يا فراتر از وقيحانه' توصيف كرد و افزود: 'اگر قرار باشد معذرت‌ خواهي صورت بگيرد اين دولت تركيه است كه بايد از ما معذرت بخواهد نه ما از آنها'.
* آغاز و تحكيم روابط

28مارس سال 1949 ميلادي، زماني كه تركيه، رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت، نقطه شروع روابط آنكارا و تل آويو بود. پس از شكل گيري رژيم صهيونيستي، تركيه يكي از اولين كشورها و اولين كشور اسلامي بود كه اين رژيم را به رسميت شناخت. در سال 1952 بين دو طرف نماينده سياسي مبادله شد كه البته اين موضع گيري با خشم دولتهاي عربي روبرو شد. تركيه در حالي رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت كه اين رژيم به دليل ماهيت اشغالگرايانه اش با بحران مشروعيت در ميان مردم و كشورهاي منطقه بويژه كشورهاي عربي روبرو بود. از همين رو اين اقدام تركيه در آن زمان، براي سردمداران رژيم صهيونيستي بسيار ارزشمند و حياتي بود.
بر همين اساس صهيونيست ها همواره گسترش روابط با تركيه را در اولويت سياست خارجي خود قرار دادند. در پايان دهه 50 ميلادي، تركيه و رژيم صهيونيستي توافقنامه سري را در زمينه همكاري هاي امنيتي و اطلاعاتي به امضا رساندند. بر اين اساس دو طرف توافق كردند كه در خصوص تهديداتي كه متوجه امنيت ملي شان است با يكديگر همكاري اطلاعاتي كنند. همچنين به موجب اين توافق تركيه به دستگاه امنيتي رژيم صهيونيستي، اجازه فعاليت سري در خاك كشورش را داد. روابط آنكارا و تل آويو در طول آن سال ها روند رو به رشدي داشت، اما اوج اين روابط در دهه 90 ميلادي رقم خورد.
در سال 1995،'سليمان دميرل' رييس جمهوري تركيه به رژيم صهيونيستي سفر كرد. اين اولين بار بود كه يك رييس جمهوري تركيه از سرزمين هاي اشغالي ديدار مي كرد. امضاي موافقتنامه تجارت آزاد ميان دو طرف يكي از رويدادهاي مهم اين سفر بود كه نشان از تعميق و گسترش روابط تركيه و رژيم صهيونيستي مي داد. به موجب اين موافقتنامه تعرفه هاي گمركي ميان دو طرف لغو شد و رسيدن حجم مبادلات تجاري ميان دو طرف از 363 ميليون دلار در آن سال به يك ميليارد دلار در سال 2000، به عنوان يك هدف مهم تعيين شد. يك سال پس از سفر دميرل به تل آويو، تركيه و رژيم صهيونيستي موافقتنامه همكاري استراتژيك امضا كردند كه نقطه اوج همكاري هاي دو طرف بود. اجازه استفاده از آسمان، خاك و هواپيماهاي تركيه به رژيم صهيونيستي براي رزمايش، همكاري دو طرفه در خصوص جمع آوري اطلاعات بويژه در مورد برخي از كشورهاي منطقه، بهره گيري تركيه از توانمندي و كارشناسان رژيم صهيونيستي در مبارزه با حزب كارگران كردستان بويژه در مقابله با تحركات آنان در شهرها، ارايه توانمندي هاي صنايع نظامي و فن آوري الكترونيكي پيشرفته رژيم صهيونيستي براي نوسازي هواپيماهاي جنگنده تركيه از جمله مفاد توافق استراتژيك دو طرف بود.
در طول سال هاي بعد نيز روند همكاري هاي دوجانبه آنكارا و تل آويو در تمامي زمينه ها ادامه و گسترش پيدا كرد. در سال 2007، حجم مبادلات تجاري دو طرف به حدود سه ميليارد دلار رسيد. بر اين اساس تركيه به عنوان هشتمين شريك بزرگ تجاري رژيم صهيونيستي شناخته شد. در سال 2008، حجم مبادلات تجاري دوطرف 30 درصد رشد پيدا كرد. امضاي توافقنامه تاسيسي خط لوله بزرگ براي انتقال آب، برق، گاز و نفت از تركيه به رژيم صهيونيستي نيز يكي ديگر از حوزه هاي همكاري دو طرف بود. در سال 2008، حجم صادرات تركيه به رژيم صهيونيستي به حدود 1.53 ميليارد دلار رسيده بود. هم اينك حدود 250 شركت صهيونيستي در تركيه در حال فعاليت هستند.
اين در حالي است كه 580 شركت ترك نيز در سرزمين هاي اشغالي حضور دارند. طي سال هاي گذشته روابط دو طرف در حوزه مسائل امنيتي و نظامي بسيار بالا بوده است. برگزاري رزمايش هاي متعدد نظامي و قراردادهاي فروش تسليحات از جمله همكاري هاي تل آويو و آنكارا در اين زمينه بود. در سال 2008 حجم مبادلات نظامي دو طرف به 1.07 ميليارد دلار رسيده بود. به طور كلي رژيم صهيونيستي همواره اهميتي خاصي به گسترش روابط با تركيه داده است. از آنجايي كه رژيم صهيونيستي از بدو شكل گيري همواره با بيشتر كشورهاي عربي بر سر اقدامات و مشروعيت خود در حال نزاع بوده و هست، گسترش روابط با كشور تركيه به عنوان همسايه مهم غيرعربي كه ميراث دار امپراتوري عثماني نيز بوده از اهميت ويژه اي براي اين رژيم برخوردار بوده است. در طول اين سال ها صهيونيست ها تلاش بسياري را براي نفوذ بر افكار عمومي در تركيه صرف كرده اند.
بر اين اساس هدف آنها ايجاد اختلاف ميان ترك ها و اعراب بوده است. به طوري كه آنها قصد داشته اند اعراب را دشمن شماره يك ترك ها و مقصر اصلي در فروپاشي امپراتوري عثماني معرفي كنند. تركيه نيز تا سال هاي اخير به دليل اينكه نقطه اتكاي اصلي در سياست خارجي خود را ائتلاف با غرب مي دانست، گسترش روابط با رژيم صهيونيستي را به عنوان نماد حضور غرب در خاورميانه در دستور كار خود قرار داده بود. در همين راستا آنكارا با درك موقعيت امنيتي رژيم صهيونيستي خواستار تعميق همكاري‌ هاي استراتژيك با اين رژيم براي نزديكي هر چه بيشتر به غرب، كسب حمايت مالي و نظامي ايالات متحده و نهايتا مقابله با رويكردهاي چپ گرايانه مسلط در دنياي عرب شد.
البته ترك ها در طول اين سال ها تلاش مي كرده اند كه گسترش روابط با رژيم صهيونيستي، روابط آنها با اعراب را تحت الشعاع قرار ندهد. تركيه در جريان جنگ شش روز اعراب و رژيم صهيونيستي در سال 1967، نسبت به اقدامات رژيم صهيونيستي همگام با اعراب موضع منفي گرفت و خواستار خروج از مناطق اشغالي شد اما در عين حال هيچگاه اين رژيم را مهاجم قلمداد نكرد. تركيه همچنين در ژانويه 1975 سازمان فلسطيني 'ساف' را به رسميت شناخت و اجازه گشايش نمايندگي فلسطين در آنكارا را صادر كرد. در دهه 80 حمايت از اين سازمان با شدت و ضعف به عنوان يك اصل در سياست خارجي تركيه پذيرفته شد. آنكارا در نوامبر 1988 دولت در تبعيد فلسطين را به رسميت شناخت و در 31 دسامبر 1991 روابط خود با فلسطين را به حد سفارت ارتقا داد.
* آغاز دوران تنش در روابط

روي كارآمدن حزب عدالت و توسعه در تركيه در سال هاي ابتدايي قرن 21، روابط آنكارا و تل آويو را دستخوش برخي تغييرات كرد. اين تغييرات گرچه مبنايي و ريشه اي نبودند به طوري كه مقام هاي اين حزب بارها از گسترش روابط با رژيم صهيونيستي استقبال كردند اما اتخاذ برخي مواضع و رويكردهاي جديد از سوي اين حزب در مورد اين رژيم، روابط دوجانبه را با تكانه هايي روبرو ساخته كه در نوع خود بي سابقه بوده است. ماجراي ترور 'شيخ احمد ياسين' و پس از آن 'عبدالعزيز الرنتيسي' رهبران جنبش مقاوت اسلامي فلسطين (حماس) توسط رژيم صهيونيستي در سال 2004 را شايد بتوان نقطه آغازين دوران تنش ميان تركيه و رژيم صهيونيستي دانست.
'رجب طيب اردوغان' نخست وزير تركيه در واكنش به اين رخداد، از اصطلاح 'تروريسم دولتي' براي توصيف رژيم صهيونيستي استفاده كرد كه در نوع خود بي سابقه بود. علاوه بر اين رخداد، انتشار برخي گزارش ها مبني بر افزايش تحركات رژيم صهيونيستي در شمال عراق و افشاي آموزش پيشمرگ هاي كرد توسط نيروهاي اطلاعاتي و همچنين رد درخواست ميانجيگري تركيه بين سوريه و رژيم صهيونيستي، روابط آنكارا و تل آويو را رو به سردي برد. دعوت تركيه از 'خالد مشعل' رييس دفتر سياسي حماس براي ديدار از اين كشور و توصيف اين جنبش به عنوان جنبش آزادي بخش كه خشم مقام هاي تل آويو را در پي داشت، تحول ديگري بود كه روابط تركيه با رژيم صهيونيستي را تحت تاثير قرار داد. البته در اين زمان تلاش هاي آمريكا براي بهبود روابط دو طرف باعث شد تا حدودي ابعاد اختلاف ميان آنها كاهش پيدا كند.
در اين ميان مقام هاي صهيونيست نيز تلاش مي كردند تا به قيمت حفظ روابط استراتژيك خود با تركيه، به برخي اظهارات مقام هاي ترك در خصوص رژيم صهيونيستي كمتر واكنش نشان دهند. همزمان مقام هاي ترك نيز تلاش كردند با اعمال كنترل بيشتري بر اظهارات و رفتارهاي خود، مانع از سردي بيشتر روابط دوجانبه با رژيم صهيونيستي شوند. اما حمله نظامي رژيم صهيونيستي به غزه در روزهاي پاياني سال 2008 ميلادي، فضاي حاكم بر روابط دو طرف را به شدت بحراني كرد. چند روز پس از جنگ رژيم صهيونيستي عليه غزه در ژانويه سال 2009، در جريان نشست مجمع جهاني اقتصاد در 'داووس' سوييس، درگيري لفظي شديدي ميان رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه و شيمون پرز رييس رژيم صهيونيستي درگرفت.
اردوغان در اين نشست اظهارات تندي عليه اقدامات رژيم صهيونيستي در جريان حمله به غزه ايراد كرد. او در اين نشست در مقابل شيمون پرز گفت رژيم صهيونيستي مرتكب جنايت عليه بشريت شده است و جهان نبايد چشمان خود را روي بربريت اسراييلي ها در غزه ببندد. اردوغان گفت چطور مي توان رژيمي را كه قطعنامه شوراي امنيت را ناديده گرفته و اجرا نمي كند به حال خود رها كرد. نخست وزير تركيه همچنين تاكيد كرد جنگ غزه او را عصباني كرده چرا كه تلاش بي وقفه او در ميانجيگري دمشق و تل آويو اين دو را به توافق درخصوص بلندي هاي جولان نزديك كرده بود اما جنگ غزه همه تلاش هاي تركيه را بر باد داد. او همچنين اعلام كرد سعي داشته با توافق با حماس مقدمات تبادل اسير ميان رژيم صهيونيستي و اين جنبش را فراهم كند. اردوغان گفت حتي مي توانست حماس را متقاعد كند كه اسير ربوده شده اسراييلي را آزاد كند.
اظهارات آتشين اردوغان و ترك كردن نشست توسط وي، بازتاب گسترده اي در محافل سياسي و رسانه اي تركيه، منطقه و جهان داشت. بسياري از مردم اين كشور در پشتيباني از مواضع وي تظاهرات گسترده اي كردند و در بازگشتش از اجلاس داووس، استقبال باشكوهي بعمل آوردند. در تظاهرات هايي كه چه در جريان جنگ غزه و چه پس از اظهارات اردوغان در تركيه برگزار مي شد، مردم اين كشور علاوه بر طرح شعارهاي تندي از جمله 'مرگ بر اسراييل'، 'اسراييل قاتل'، 'اسراييل نازي'، خواستار تحريم كالاهاي صهيونيستي و لغو توافقنامه هاي ميان آنكارا و تل آويو مي شدند. اين مساله در جاي خود نشان دهنده عمق نفرت آنها از رژيم صهيونيستي بود. پس لرزه هاي نشست داووس به اندازه اي روابط دو طرف را تحت تاثير قرار داد كه در اكتبر همان سال، مقام هاي رژيم صهيونيستي اعلام كردند كه در مانور مشتركي كه قرار بود در تركيه برگزار شود شركت نخواهند كرد.
بعدها دوبار ديگر نيز مانور مشترك با حضور دو طرف برگزار نشد. در همين زمان وزارت آموزش و پرورش تركيه ، بخشنامه اي را به مدارس اين كشور ارسال كرد و از آنها خواست دانش آموزان به ياد كودكان فلسطيني يك دقيقه سكوت اختيار كنند. اين اقدام باعث نارضايتي رژيم صهيونيستي شد و از مقام هاي تركيه خواست اين بخشنامه را لغو كنند؛ چرا كه از نظر آنها اين موضوع مي توانست باعث گسترش احساسات ضد اسراييلي در ميان كودكان ترك شود.
رژيم صهيونيستي نيز در اقدامي مشابه و تقابلي، برنامه اي را در مدارس اين رژيم اجرا كرد و مدعي 'نسل كشي ارامنه' در جريان جنگ جهاني اول توسط امپراتوري عثماني شد. در تحولي ديگر در ماه ژانويه 2009، مجموعه اي تلويزيوني به نام 'جدايي' از تلويزيون تركيه پخش شد كه غباري ديگر بر روابط آنكارا و تل آويو نشاند. در آن فيلم تصاوير قتل عام كودكان فلسطيني بدست نظاميان صهيونيست نشان داده شد. چندي بعد مجموعه تلويزيوني ديگري با نام 'دره گرگ ها' كه از نظر رژيم صهيونيستي، 'ضد يهودي' بود، از تلويزيون تركيه پخش شد و تنش جديدي ميان دو طرف ايجاد كرد.
همين امر باعث شد در ژانويه 2010، وزارت خارجه رژيم صهيونيستي سفير تركيه در تل آويو را احضار كند. اما اتفاقاتي كه در جريان حضور سفير تركيه در وزارت خارجه رژيم صهيونيستي رخ داد، خود باعث بروز تنش ديگري در روابط دو طرف شد. صحبت كردن مقام صهيونيست به زبان عبري، نشاندن سفير تركيه بر يك صندلي محقر و قرار ندادن پرچم تركيه در ميز مذاكره، باعث شد آنكارا بشدت موضع گيري و حتي تهديد به فراخواني سفير خود از تل آويو كند. هر چند كه رژيم صهيونيستي رسما بابت مسائل پيش آمده از تركيه عذرخواهي كرد. در آوريل سال 2010 رجب طيب اردوغان در سخناني، رژيم صهيونيستي را خطر اصلي براي صلح در خاورميانه ناميد. نخست وزير تركيه پيش از اين نيز گفته بود كه كشورش نمي‌تواند در برابر كشته شدن كودكان فلسطيني ساكت بماند و در صورت حمله دوباره رژيم صهيونيستي به باريكه غزه، تركيه دست روي دست نمي‌گذارد.
'آويگدور ليبرمن' وزير خارجه رژيم صهيونيستي در واكنش به اين سخن اردوغان وي را مشكلي در روابط تل آويو و آنكارا دانست. اما شايد به جرات بتوان گفت كه هيچ رويدادي به اندازه حمله نيروهاي رژيم صهيونيستي به كشتي حامل كمك هاي بشردوستانه به غزه و كشته شدن 9نفر از اتباع تركيه، روابط دو طرف را تيره نكرد. رخدادي كه با وجود گذشت حدود هفت ماه ، سايه سنگيني را بر روابط آنكارا و تل آويو انداخته است.
* زمينه اصلي اختلاف چيست؟

با بروز و گسترش ابعاد اختلافات ميان تركيه و رژيم صهيونيستي، اين سوال اساسي مطرح مي شود كه ريشه اين اختلافات در چيست؟ شايد در وهله اول بتوان گفت كه اقدامات تحريك برانگيز و تروريستي رژيم صهيونيستي نظير حمله به كشتي حامل كمك هاي بشر دوستانه و قتل شهروندان ترك عامل اصلي تنش ميان آنكارا و تل آويو بوده است. گرچه اقداماتي از اين دست توسط رژيم صهيونيستي همواره منبعي براي تنش در منطقه بوده اما نبايد فراموش كرد كه اينگونه رفتارها تازگي ندارد و در طول بيش از شصت سال از عمر رژيم صهيونيستي بارها از سوي اين رژيم ديده شده است.
بنابراين علت و زمينه اصلي را بايد در جاي ديگري جست و آن سياست خارجي تركيه در سال هاي اخير و بروز تحول در آن است. به طور كلي به قدرت رسيدن حزب عدالت و توسعه، باعث ايجاد تحول در سياست خارجي غربگراي اين كشور شد. بويژه در دو سال اخير اين تحول چشمگيرتر شده است. مقام هاي تركيه در دوره جديد تلاش كرده اند با بهره گيري از 'توازن' در حوزه سياست خارجي خود و گسترش روابط همزمان با كليه كشورها و بويژه كشورهاي همسايه در خاورميانه و قفقاز، نفوذ و تاثيرگذاري خود در مناسبات منطقه اي را افزايش دهند و حتي بتوانند با برگ هاي برنده بيشتري در روابط خود با كشورهاي غربي سطح تماس و تعامل خود را به عنوان يك كشور تاثيرگذار بالا ببرند. تركيه با وجود اينكه با رژيم صهيونيستي روابط سياسي دارد اما در دو سال اخير تلاش كرده موضعي عملياتي و مستقل در رابطه با تحولات سرزمين هاي اشغالي پيش بگيرد.
مقام هاي ترك با اقدامات و مواضع به موقع در زمينه تحولات سرزمين هاي اشغالي كه بيشتر با ادبيات سياسي وزين و حامل ارزش هاي انساني همراه بوده هم از يك سو وزن سياسي خود در منطقه را بالا برده و هم از سوي ديگر زمينه توجه مردم جهان به اعمال خلاف انساني رژيم صهيونيستي در قبال مردم فلسطين را فراهم كرده اند. دكتر 'محمد مهدي مظاهري' كارشناس مسائل تركيه در اين باره مي گويد: 'عوامل مختلفي مقامات تركيه را در رويكرد ضد اسراييلي خود تشويق مي كند. ضمن تاثير مولفه هاي ايدئولوژيكي در اتخاذ اين رويكرد، بايد گفت بازتاب مثبت موضع گيري ‌هاي ضد اسراييلي در افكار عمومي تركيه فاكتور مهمي در تداوم اين مسير به شمار مي آيد. ضمن آنكه تقويت پرستيژ و وجهه تركيه در افكار عمومي جهان اسلام نيز عامل مهمي است كه ترك ها توجهي جدي به آن دارند.
علاوه بر عوامل فوق بايد به نقش انگيزه هاي اقتصادي در قالب همكاري با جهان اسلام نيز اشاره نمود. تركيه به عنوان يكي از كشورهاي در حال توسعه با ميانگين رشد 8 درصد نياز وافري به منابع نفتي و گازي كشورهاي عربي و اسلامي دارد، ضمن اينكه جهان اسلام بازار بسيار مستعدي است كه مي تواند مقصد بخش قابل ملاحظه اي براي توليدات بنگاه‌ هاي اقتصادي اين كشور باشد.'.
* وضعيت موجود تا چه زمان ادامه مي يابد؟

با توجه به تيرگي روابط كنوني تركيه و رژيم صهيونيستي اين سوال مطرح مي شود كه اين وضعيت تا چه زمان ادامه پيدا خواهد كرد و به طور كلي چشم انداز روابط آنكارا و تل آويو چگونه خواهد بود؟ مقام هاي تركيه و رژيم صهيونيستي در عين حال كه تلاش مي كنند در هماوردي در برابر يكديگر، خود را ضربه پذير نشان ندهند، مي كوشند تا وضعيت كنوني را كنترل و از بحراني تر شدن شرايط جلوگيري كنند. در هفته هاي اخير برخي تحولات و انتشار برخي گزارش ها اين احتمال را ايجاد كرده كه تركيه و رژيم صهيونيستي اندك اندك به سمت مكانيسمي جهت تغيير فضاي موجود و كاستن از ابعاد اختلافات فيمابين پيش مي روند.
اعزام گروه امدادي از سوي تركيه به سرزمين هاي اشغالي براي كمك به خاموش كردن بخشي از جنگل هاي اين مناطق، استقبال شخص رييس رژيم صهيونيستي از گروه اعزامي امدادي از تركيه، تماس تلفني اخير اردوغان و نتانياهو، اطلاعيه اخير دفتر نتانياهو مبني بر شروع و پيش روي تماس هاي تركيه و رژيم صهيونيستي جهت كاستن از اختلافات، مذاكرات ديپلمات هاي ارشد دو طرف در ژنو و... شواهد چندي است كه نشان مي دهد تركيه و رژيم صهيونيستي اولا قصد دارند فضاي موجود را كنترل كنند و ثانيا راه حلي براي برون رفت از فضاي موجود بيابند. يكي از فاكتورهاي مهمي كه بايد در تحليل چشم انداز روابط تركيه و رژيم صهيونيستي به آن توجه كرد، ايالات متحده آمريكا و تاثيرات آن بر نوع رابطه آنكارا و تل آويو است.
بي ترديد آمريكا همواره يكي از حاميان اصلي گسترش روابط تركيه و رژيم صهيونيستي بوده است و آن را در راستاي تحكيم مدل مورد نظر خود در مناسبات منطقه اي مي داند. به همين دليل بود كه مقام هاي آمريكا طي ماه هاي اخير همواره نسبت به تيرگي روابط تل آويو و آنكارا هشدار داده و دو طرف را تشويق به كاهش سطح تنش كرده اند. در پايان بايد گفت كه هر دو طرف تركيه و رژيم صهيونيستي، با اين وجود كه در تلاشند در جريان اين هماوردي سياسي، موقعيت و قدرت برتر خود را به رخ يكديگر بكشند، با محاسبه دقيق رفتارها و اقدام هاي خود و رقيب، در پي مديريت و كاهش سطح تنش هستند.

تحقيق**م.خ**1358
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 30171193

0 نظرهای شما: