اميدوارم براي هميشه در ايران بمانم

آرشاك غوكاسيان در گفت‌وگو با ايسنا:
امام رضا(ع) مرا طلبيد

اميدوارم براي هميشه در ايران بمانم
آرشاك غوكاسيان گفت: از خودم خجالت مي‌كشم كه چرا اين همه سال آغوش‌هاي باز و با محبت را از خودم دريغ كردم.
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: فرهنگ و هنر - سينما اين دوبلور پيشكسوت كه پس از بازگشت دوباره‌اش به ايران فعاليت دوبله را آغاز كرده در گفت‌وگويي با خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، استقبال به عمل آمده را پس از بازگشتن به ايران بسيار عالي توصيف كرد و گفت: حدود سه ماه پيش به كشور بازگشتم و اميدوارم كه براي هميشه بمانم. البته گه گاه به خاطر فرزندانم بايد برگردم اما در كل آمده‌ام كه بمانم، البته اگر موفق شوم.
وي يادآور شد:بار اولي كه بهمن ماه گذشته به ايران آمدم و حدود 20 روز در ايران بودم استقبال بسيار خوب بود. براي اولين بار در برج ميلاد با آقاي مسعودشاهي و شمقدري آشنا شدم و وقتي خبرنگاري از من سوال كرد كه چه احساسي داري،‌گفتم: شرمندگي. گفتم از خودم خجالت مي‌كشم كه چرا 26 ـ 27 سال اين آغوش‌هاي باز و با محبت را از خودم دريغ كردم.
غوكاسيان براي اين استقبال خوب از دست‌اندركاران تشكر كرد و ادامه داد: در سفر اول استقبال خيلي خوب بود و در سفر دوم نيز استقبال شد اما نه مثل دفعه قبل. البته من تقاضايي از كسي نكرده بودم زيرا فكر مي‌كردم نيازي نيست. استقبال جوان‌ترها هم از من خيلي خوب بود و من خجالت‌زده آنها هستم.
وي درباره بزرگداشتي كه در بازگشتش توسط انجمن گويندگان جوان ترتيب داده شده بود، نيز گفت: بزرگداشتي كه براي من گرفتند واقعا بي‌نظير بود و آن چارچوب براي من خيلي بزرگ بود. حتي حامد بهداد آمد و در اين مراسم شركت كرد. من با ايشان در كانادا آشنا شدم و به نظر شخصيتا انسان شريفي است و خيلي كار بزرگي براي من انجام داد كه من از او سپاسگذارم.
اين دوبلور پيشكسوت كشور افزود: بايد از مهناز افشار، بهرام رادان، شاهرخ بحرالعلومي كه بعدها فهميدم چقدر براي بازگشت من تلاش كرده‌اند تشكر كنم. يكي از بهترين اتفاقات زندگي‌ام همان مستندي است كه بحرالعلومي در حال ساخت آن هست و دوستان زيادي براي ساخت آن دست به دست هم دادند.
او گفت: از زمان ورود به ايران خيلي هيجان داشتم كه هنوز هم همين‌طور است و واقعا خوشحال هستم. چون فكر مي‌كنم جايي هستم كه متعلق به آن هستم. براي من اين مساله كمي نيست فكر كنيد من از 16 سالگي دنبال كار دوبله بودم. قبل از آن هم اگر اجازه داشتم زودتر به سراغ دوبلوري مي‌رفتم اما پدرم اجازه نمي‌داد چون دوست داشت من زرگر شوم و شغل خودش را ادامه دهم. همين هم سبب شد من زرگري را ياد بگيرم، اما هيچ وقت در ايران ازآن درآمدي كسب نكردم و شغل اصلي‌ام دوبلوري بوده است.
در ادامه اين هنرمند ارمني با اشاره به ميلاد امام رضا (ع) به ذكر خاطره‌اي پرداخت و عنوان كرد: قبل از انقلاب امام رضا (ع) من را طلبيد و به مشهد رفتم. مرحوم آذردانشي مي‌گفت: «من 19 سال است كه مي‌خواهم به مشهد بروم اما امام‌رضا(ع) من را نمي‌طلبد اما توچگونه قصد رفتن به بومهن را داشتي و سراز مشهد درآوردي؟» به هر صورت من از آن زمان يك ديني داشتم كه ادا نكرده بودم. اين بار وقتي مي‌خواستم بيايم به بحرالعلومي گفتم به شرطي مي‌آيم كه من را به مشهد ببري. البته وقتي بنياد فارابي اين موضوع را فهميد خجالتم داد و در مشهد مهمان آنها بوديم و نذرم كه آن موقع‌ دو هزار تومان بود را به معادل امروزي آن يعني 300 دلار پرداخت كردم.
غوكاسيان ادامه داد: هيچ فرقي نمي‌كند كه انسان مسلمان باشد يا خير. اگر انسان آزاده باشد ديگر اين مسائل مهم نيست. اديان آمده‌اند انسان‌ها را راهنمايي كنند و زندگي و راه خوب را به مردم نشان دهند. همه اين اديان خوب هستند و هيچ كدام چيز بدي نگفته‌اند و حضرت عيسي(ع) به نوعي و حضرت محمد(ص) هم به نوعي انسانها را به احسان و نيكوكاري دعوت كرده‌اند و تفاوتي در هدايت انسانها ندارند.
وي درباره ارادت خود به امام رضا (ع) افزود: وقتي وارد حرم امام رضا(ع) شدم و اين سعادت نصيب من شد ديدم كه آن همه آدم معتقد، آنجا هستند. مگر مي‌شود اينها بدون هيچ باوري آنجا باشند؟ حتما باور داشته‌اند كه از كودك خردسال گرفته تا پيرمرد 90 ساله ايستاده‌اند و التماس دعا مي‌گويند. اگر چيزي واقعيت نداشته باشد اين همه سال دوام نمي‌آورد. من به ايشان معتقد هستم و اصلا كه هستم كه معتقد نباشم؟
در ادامه غوكاسيان سطح فعلي دوبله ايران را نازل‌تر از گذشته دانست و گفت: من الان آن سطحي از دوبله‌اي را كه ايران پس از ايتاليا حرف اول را مي‌زد، ديگر نمي‌بينم. «مونترال» كه زندگي مي‌كردم و مردم آن فرانسوي زبان بودند همه فيلم‌ها از انگليسي دوبله مي‌شدند. آن اوايل دوبله آنها خوشايند من نبود اما الان كه مقايسه مي‌كنم مي‌بينم آنها خيلي جلوتر هستند.
وي استفاده از فناوري‌هاي جديد در دوبله را مهم دانست و تصريح كرد: فناوري‌هاي جديد سرعت كار را بالا برده است. اگر يك مقدار هم دستمزد‌ها سرجايش باشد مي‌تواند كارهاي خوبي انجام شود. مسلما تكنولوژي و فناوري وقتي بالا برود به گوينده كمك مي‌كند. به عنوان مثال قبلا وقتي يك گوينده ديالوگي را مي‌گفت، چون سيستم مونولوگ بود هر جاي آن را كه خراب مي‌كرد بايد دوباره از اول شروع مي‌كرد اما با اين تكنولوژي‌هاي جديد اين شكل حل شده است.
آرشاك غوكاسيان دستمزدهاي پايين دوبلورها را يكي از عوامل پايين آمدن كيفيت دوبله در ايران توصيف كرد و گفت: به‌ سبب تعجيلي كه در اتمام كارها است، يك مقدار كيفيت پايين‌تر مي‌آيد. البته بستگي به مدير دوبلاژ هم دارد. دوبلورها سعي‌شان را مي‌كنند ولي با پول‌هايي كه در مقابل آن مي‌گيرند، چون كفاف زندگي افراد را نمي‌دهد مجبورند عجله كنند و فيلم را تمام كنند تا شايد به فيلم ديگري برسند و درآمد مضاعفي داشته باشند.
او ادامه داد: از وقتي به ايران بازگشتم كار دوبله را جسته و گريخته شروع كردم كه متاسفانه اسم فيلم‌هايي كه در اين مدت كار كردم در ذهنم نيست. واقعا حسم مانند انساني بود كه عشق خودش را بازيافته است و اصلا برايم قابل وصف نيست.
اين هنرمند پيشكسوت عنوان كرد: من هيچ وقت فارسي كار نبودم. چند فيلم فارسي حرف زدم اما مدير دوبلاژ‌هايي كه داشتم مي‌گفتند صداي تو شيك است و به درد فيلم فارسي نمي‌خورد. الان هم كه سالها گذشته است فكر نمي‌كنم صدايم خيلي عوض شده باشد. ممكن است يك مقداري صدايم به نظر بم بيايد ولي صدا در كار شكل مي‌گيرد. مثلا وقتي من مي‌آيم و به جاي «سعيد كنگراني» 15 ساله حرف مي‌زنم كه ليلي اولين عشق اوست خود به خود آن چهره و طرز بيان به من مي‌گويد كه چگونه بايد صحبت كنم.
او همچنين از پيشنهادهاي كاري زمينه دوبلوري، فيلم و تئاتر استقبال كرد وعنوان كرد:الان كارهايي كه براي نمايش خانگي آماده مي‌شوند را نيز كار مي‌كنم كه كارهاي خوبي هستند. البته كيفيت آنها به مدير دوبلاژ و دوبلورهايش خيلي بستگي دارد. اگر خداوند شانسي سر راهم قرار دهد از كار در تئاتر يا فيلم نيز استقبال مي‌كنم. البته در اين دو مورد سابقه چنداني ندارم. اما سالهاي قبل تئاتري به نام «زيرگذر لوطي صالح» به كارگرداني هادي اسلامي كار كردم كه مرحوم خسروشكيبايي از دوستان نيز در آن حضور داشت.
غوكاسيان به سابقه دوستي اش با خسروشكيبايي اشاره كرد و گفت: ما در زمان خدمت با هم بوديم. او به قسمت چتربازها منتقل شد و من به پياده نظام، آشنايمان هم از دوبله بود. وقتي خبر فوتش را شنيدم خيلي اذيت شدم ولي دستم كوتاه بود و دور بودم. به هرحال در دوراني كه در ايران بودم يكي از دوستان خوب من بود. اما وقتي رفتم زياد ارتباطي نداشتيم، زيرا سعي مي‌كردم خودم را از تعلقاتم دور نگه دارم كه كمتر اذيت شوم اما واقعا شدني نبود.
آرشاك غوكاسيان در آثاري چون «دايي‌جان ناپلئون»، «محمد رسول‌الله»(عمار)، «برادر خورشيد، خواهر ماه»،
«دارا و ندار»(پيترا شراوز) و «خانواده دانتون»(جان‌وي) نقش گفته است.

1389/07/26 10-18-2010 09:34:32 8907-16208: كد خبر

0 نظرهای شما: