متن کامل کیفرخواست دومین گروه از متهمان حوادث اخیر -
متن کامل کیفرخواست دومین گروه از متهمان حوادث اخیر - 1 در دومین جلسه دادگاه متهمان حوادث اخیر که امروز شنبه به ریاست قاضی صلواتی در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) برپا شده است، بخش دوم متن کیفرخواست دادستانی در مورد دومین گروه از متهمان دخالت در حوادث اخیر قرائت شد. به گزارش خبرگزای مهر، این بخش از ادعا نامه که آقای اکبری، نماینده دادستان تهران ان را قرائت کرد به این شرح است :
" رب بما انعمت علیّ فلن اکون ظهیراً للمجرمین"
ریاست محترم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران
قسمت دوم ادعانامه دادستانی تهران
" رب بما انعمت علیّ فلن اکون ظهیراً للمجرمین"
ریاست محترم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران
قسمت دوم ادعانامه دادستانی تهران
همانگونه که استحضار دارید پس از حضور حداکثری مردم خدادوست و پرافتخار ایران اسلامی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و لبیک به دعوت مقام معظم رهبری" مدظله العالی " در تجدید میثاق مجدد با آرمانهای امام راحل "رحمة اله علیه " در سی امین سال پیروزی انقلاب اسلامی که برگ زرینی در مردم سالاری دینی و رکوردی بی سابقه از حضور مردم در جهان به ثبت رسانید، جریانی معاند با افتخارات نظام اسلامی در داخل و خارج از کشور درصدد ایجاد فتنه و سیاه نمایی این افتخار عظیم و اخلال در نظم و امنیت جامعه و تشویش اذهان عمومی برآمد و با بهره گیری از رسانه های مخالف و افراد فرصت طلب و ارتباط با بیگانگان و استفاده از همه ظرفیت گروههای ضد انقلاب که از سالها قبل درصدد فرصتی برای ضربه زدن به امنیت میهن اسلامی ما بودند با طراحی توطئه و سناریوی فریب کارانه ادعای تقلب و جعل در انتخابات سعی در تبدیل نمودن یکی از بزرگترین افتخارات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران به چالش امنیتی و حربه تبلیغاتی براندازانه علیه نظام داشتند
در جلسه گذشته در مقدمه اول ادعانامه دادستانی تهران دلایل طراحی قبلی این آشوبها و مستندات اثبات جرم سازمان یافته و برنامه ریزی شده اخیر به استحضار رسید .
در این جلسه در دو بخش برنامه ریزی و طراحی کشورهای بیگانه و مخالف جمهوری اسلامی ایران به منظور فروپاشی و براندازی نرم در کشور و دخالت آنان در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری اقدامات گروهکهای ضدانقلاب و تروریستی و نقش آنها در حوادث پس از انتخابات و آشوبهای اخیر به استحضار می رساند :
الف ) برنامه ریزی و طراحی کشورهای بیگانه و مخالف جمهوری اسلامی ایران به منظور فروپاشی و براندازی نرم در کشور و نقش آنان در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری
پیروزی انقلاب اسلامی و به خطر افتادن منافع استعماری بیگانگان در داخل کشور و منطقه استراتژیک خلیج فارس منجر به افزایش خصومت و دشمنی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران گردیده و برهمین اساس و در دورههای مختلف؛ اجرای طرحهای متعدد سیاسی و اطلاعاتی جهت مقابله با نظام ،در دستور کار آنها قرار گرفته است.
از سوی دیگر؛گرفتاری غرب به سرکردگی آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان و شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه با حزب الله و جنگ 22 روزه غزه؛احتمال و امکان بکارگیری گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را به حداقل کاهش داده و برهمین اساس ایجاد تغییرات ساختاری در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با رویکردهای نوین اطلاعاتی و اقدامات پنهان و نرم در دستور کار غرب قرار گرفته است.
در همین راستا؛ فضای مجازی، رسانه ،شبکههای ماهوارهای و غیره به عنوان ابزاری کارآمد و نوین جهت تغییر افکار، مورد بهرهبرداری بیگانگان قرار گرفته و براساس ادبیات جاسوسی غرب؛تغییر افکار؛زیربنای تغییر رفتار و نهایتا تغییر ساختار کشور را در پی خواهد داشت.
در همین راستا؛ سیاستهای جدید غرب و به ویژه آمریکا و انگلیسی جهت مقابله با جمهوری اسلامی ایران بر سه اصل:
1- دموکراسیسازی (دموکراسی متناسب با اهداف و منافع غرب).
2- مشغولسازی نظام در داخل با ایجاد ناامنیهای داخلی و تشدید اختلافها
3- مهار اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی ایران
استوار گردیده که جهت تحقق این اهداف استفاده از رسانه، دیپلماسی عمومی، ایجاد سازمانهای مردم نهاد و شبکه ارتباطی و سازماندهی مخالفان با هدف نافرمانی مدنی و راهاندازی پروژه مبارزه عاری از خشونت از مهمترین نقش و کارکرد برخوردار بوده و بودجه های کلان و ابزار نوین ارتباطی نیز بدان تخصیص یافته است
از سوی دیگر؛سازمان های جاسوسی غرب نسبت به بهره برداری از تمامی فرصت ها و امکانات داخلی معارض و اپوزیسیون که به عنوان بازوهای اجرایی و عملیاتی آنها محسوب میگردند ؛غفلت ننموده و گروههای مذکور از قبیل گروه غیرقانونی نهضت آزادی جهت جریان سازی،ایجاد ناامنی و به چالش کشاندن نظام و در قالب پیاده نظام و ستون پنجم دشمنان به ایفای نقش می پردازند.
درهمین راستا؛گروهک منافقین،تندر و جریانات تجزیه طلب و قوم گرا با هدایت و حمایت بیگانگان و در قالب بمب گذاری،ترور،ایجاد اختلافات سیاسی و قومیتی و بحران سازی؛مبادرت به اجرای برنامه های ضدامنیتی در ایام انتخابات ریاست جمهوری نمودندکه تلاش جهت ترور یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری و انتساب آن به نظام در راستای ایراد اتهام علیه مسئولین نظام،گسترش اختلافات و ایجاد ابهام و توهم در لایه های مختلف اجتماعی؛یکی از نمونه های اهداف و اقدامات آنها محسوب می گردد.
راهکارهای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران :
دشمنان نظام ( مقدس جمهوری اسلامی ایران ) جهت پیشبرد سیاستهای مذکور؛ محورهایی را به عنوان راهکارهای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران طراحی، ترسیم و جهت اجرا در اختیار دستگاههای اطلاعاتی و مؤسسات وابسته قرار دادهاند که برخی از آنها عبارتند از:
1) تبلیغ و ترویج ضرورت تغییر سیاسی نظام؛
2) حمایتهای بینالمللی از اتحادیههای کارگری ، اصناف، گروههای باصطلاح مدافع حقوق بشر و تشکلهای مدنی مخالف جمهوری اسلامی ایران.
3) اعمال تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران.
4) تقویت مالی نیروهای مخالف داخل نظام؛ به صورت پنهان
5) شناسایی، جذب و توانمندسازی مراکز و افراد و اقشار مؤثر در جامعه مانند زنان، جوانان، NGOها و ... در جهت نیل به اهداف معین .
با توجه به جدول ترسیمی در تقویم کشور جهت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388؛ برنامه اجرایی اهداف فوق توسط بیگانگان با فرصتطلبی از آزادیهای موجود ؛در راستای براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران و در قالب پروژه دیپلماسی عمومی (Public diplomacy) و اقدامات پنهان (Covert Action) به مرحله اجرا درآمده است.
براندازی نرم و اقدامات پنهان:
براندازی نرم که با ظاهری آراسته و برای عادی سازی در نزد افکار عمومی از آن با عنوان دیپلماسی عمومی یاد نمودند دارای مفاهیم و ویژگی های ذیل می باشد:
از منظر یکی از دستگاههای اطلاعاتی غرب :
«دیپلماسی عمومی به دنبال این هدف است که منافع و امنیت ملی ما را از طریق درک، آگاهی و تاثیر بر مردم کشورهای دیگر حفظ کرده و از گفتگو بین شهروندان ما و موسسات و همتایان آنها در خارج نیز بهره ببرد.»
براندازی نرم از دیدگاه غرب همانا تحمیل ارزشها و چهارچوبهای فکری حاکم بر جوامع غربی به دیگر جوامع است تا از این طریق و به صورت خودکار سیستم آن کشور هدف متاثر و همراه با سیاستهای نظام سلطه گردد.
• هدف دیپلماسی عمومی غرب «ملتها» و مسیر و غایت نهایی آن تاثیرگذاری با هدف تسهیل در سیاستهای معطوف به اقدامات پنهان و براندازانه است بنابراین اقدامات پنهان در چارچوب دیپلماسی عمومی؛ مستلزم بکار بستن پیچیدهترین شیوههای عملیات روانی تهاجمی می باشد
مهمترین اهداف این پروژه از دیدگاه نظریه پردازان عبارتند از:
1- وادار نمودن دولت به جهتگیریهای مورد نظر آنان از طریق فشارهای مردمی.
2- ایجاد فضای عدم اعتماد نسبت به مسئولان نظام و اختلال در فرایند تصمیمگیری.
3- انحراف افکار عمومی جامعه از منافع و اصول نظام و ترویج شیوههای موردنظر در جامعه از طریق تشکیک در ارزشهای نظام
درهمین راستا؛گروهک منافقین،تندر و جریانات تجزیه طلب و قوم گرا با هدایت و حمایت بیگانگان و در قالب بمب گذاری،ترور،ایجاد اختلافات سیاسی و قومیتی و بحران سازی؛مبادرت به اجرای برنامه های ضدامنیتی در ایام انتخابات ریاست جمهوری نمودندکه تلاش جهت ترور یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری و انتساب آن به نظام در راستای ایراد اتهام علیه مسئولین نظام،گسترش اختلافات و ایجاد ابهام و توهم در لایه های مختلف اجتماعی؛یکی از نمونه های اهداف و اقدامات آنها محسوب می گردد.
راهکارهای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران :
دشمنان نظام ( مقدس جمهوری اسلامی ایران ) جهت پیشبرد سیاستهای مذکور؛ محورهایی را به عنوان راهکارهای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران طراحی، ترسیم و جهت اجرا در اختیار دستگاههای اطلاعاتی و مؤسسات وابسته قرار دادهاند که برخی از آنها عبارتند از:
1) تبلیغ و ترویج ضرورت تغییر سیاسی نظام؛
2) حمایتهای بینالمللی از اتحادیههای کارگری ، اصناف، گروههای باصطلاح مدافع حقوق بشر و تشکلهای مدنی مخالف جمهوری اسلامی ایران.
3) اعمال تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران.
4) تقویت مالی نیروهای مخالف داخل نظام؛ به صورت پنهان
5) شناسایی، جذب و توانمندسازی مراکز و افراد و اقشار مؤثر در جامعه مانند زنان، جوانان، NGOها و ... در جهت نیل به اهداف معین .
با توجه به جدول ترسیمی در تقویم کشور جهت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388؛ برنامه اجرایی اهداف فوق توسط بیگانگان با فرصتطلبی از آزادیهای موجود ؛در راستای براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران و در قالب پروژه دیپلماسی عمومی (Public diplomacy) و اقدامات پنهان (Covert Action) به مرحله اجرا درآمده است.
براندازی نرم و اقدامات پنهان:
براندازی نرم که با ظاهری آراسته و برای عادی سازی در نزد افکار عمومی از آن با عنوان دیپلماسی عمومی یاد نمودند دارای مفاهیم و ویژگی های ذیل می باشد:
از منظر یکی از دستگاههای اطلاعاتی غرب :
«دیپلماسی عمومی به دنبال این هدف است که منافع و امنیت ملی ما را از طریق درک، آگاهی و تاثیر بر مردم کشورهای دیگر حفظ کرده و از گفتگو بین شهروندان ما و موسسات و همتایان آنها در خارج نیز بهره ببرد.»
براندازی نرم از دیدگاه غرب همانا تحمیل ارزشها و چهارچوبهای فکری حاکم بر جوامع غربی به دیگر جوامع است تا از این طریق و به صورت خودکار سیستم آن کشور هدف متاثر و همراه با سیاستهای نظام سلطه گردد.
• هدف دیپلماسی عمومی غرب «ملتها» و مسیر و غایت نهایی آن تاثیرگذاری با هدف تسهیل در سیاستهای معطوف به اقدامات پنهان و براندازانه است بنابراین اقدامات پنهان در چارچوب دیپلماسی عمومی؛ مستلزم بکار بستن پیچیدهترین شیوههای عملیات روانی تهاجمی می باشد
مهمترین اهداف این پروژه از دیدگاه نظریه پردازان عبارتند از:
1- وادار نمودن دولت به جهتگیریهای مورد نظر آنان از طریق فشارهای مردمی.
2- ایجاد فضای عدم اعتماد نسبت به مسئولان نظام و اختلال در فرایند تصمیمگیری.
3- انحراف افکار عمومی جامعه از منافع و اصول نظام و ترویج شیوههای موردنظر در جامعه از طریق تشکیک در ارزشهای نظام
.
4- ایجاد اختلاف در گرایشهای مختلف جامعه و تفرقه و جدایی میان مردم و حاکمیت از طریق متهم کردن سران نظام و نسبت کذب دادن به مسئولان.
5- انشقاق در گروههای فکری، قومی، مذهبی و غیره با هدف اختلال در وحدت ملی.
در تبیین اهمیت این بخش از اقدامات پنهان ؛یکی از وزرای خارجه کشورهای غربی اظهار میدارد: «در زمان حاضر، تلاشهای ما در زمینه دیپلماسی عمومی در مقایسه با دیگر اقدامات بسیار مهمتر است به نحوی که این تلاشها جزءلاینفک سیاست خارجی ما در برابر دولتهای مخالف میباشد.»
استراتژی امنیت ملی غرب پس از فروپاشی شوروی سابق که برای انطباق با شرایط متحول بینالمللی طراحی و بازسازی گردید، وظایفی را برای دستگاههای مختلف امنیتی آن کشورها در راستای اجرای مؤثر این استراتژی تعیین و مشخص کرده و در همین راستا گزارشات راهبردی - امنیتی را تدوین نموده است .
نکته قابل توجه در دستورالعملهای گزارشات مذکور؛ جهتگیریهای اقدامات آنها در راستای اقدامات پنهان بوده و با منتفی دانستن جنگ نظامی، «جنگ نرم» و «فروپاشی از درون» را در برابر جمهوری اسلامی پیشنهاد میکنند.
راهکارهای تدوین شده در تقابل با ایران گویای استراتژی غرب علیه جمهوری اسلامی و در چارچوب دیپلماسی عمومی بوده و اهمیت راهکارهای کاربردی آن به اندازهای است که این گزارشات را میتوان «مانیفست اقدامات پنهان» غرب علیه جمهوری اسلامی قلمداد کرد.
یکی از مقامات ارشد امنیتی غرب در بیان اهمیت به کارگیری استراتژیهای معطوف به دیپلماسی عمومی در برابر ایران، اظهار میدارد: «ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در خاورمیانه و هارتلند منطقه، به قدرتی بی بدیل تبدیل شده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد.»
محورهای مهم گزارشاتی که بر ضرورت بکارگیری تاکتیکهای دیپلماسی عمومی تاکید دارند، گویای برنامههایی است که دولتمردان غرب تحت عنوان دیپلماسی عمومی علیه جمهوری اسلامی در سر دارند:
1- بهرهبرداری از اختلافات درونی ایران.
2- بکارگیری براندازی نرم بجای اقدام نظامی .
3- دامن زدن به نافرمانیهای مدنی در تشکلهای دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی به عنوان ابزارهای مهم فشار بر ایران.
4- ضرورت تاکید بر وجود نظارت بینالمللی بر انتخابات.
5- حمایت ریاکارانه از حقوقبشر و دموکراسی در ایران .
6- راهاندازی و تقویت شبکههای متعدد رادیو و تلویزیونی به منظور سیاه نمایی و فریب مردم
7- حمایت از اپوزیسیون داخلی.
8- تسهیل در فعالیت NGOهای همسو با غرب.
9- تسهیل در صدور ویزا برای افراد مستعد و همسو با اهداف غرب .
10- دعوت از فعالان جوان ایرانی به منظور شرکت در سمینارهای خارج از کشور برای جذب و آموزش هدفمند مانند آنچه که در کشورهایی مثل صربستان، فیلیپین، اندونزی، شیلی،اوکراین و غیره اتفاق افتاد .
از سوی دیگر؛ در بخشی از دکترین های امنیتی خود آورده اند:
«ما ممکن است با چالشی جدیتر از هیچ کشوری جز ایران مواجه نشویم. نگرانیهای دیگری در مورد ایران داریم که به اندازه مسائل هستهای مهم هستند. نگرانیهای ما در نهایت هنگامی حل خواهند شد که حکومت ایران با اتخاذ تصمیمی راهبردی، سیاستهای خود را تغییر داده و نظام سیاسی خود را باز نماید و به مردم خود آزادی بدهد. این مساله هدف غایی ماست. راهبرد ما گسترش تعامل با مردم ایران است. ما در راستای نابودی استبداد و ارتقای دموکراسی کارآمد، از تمامی ابزارهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک و ابزارهای دیگری که در اختیار داریم استفاده خواهیم کرد که از آن جمله عبارتند از:
• افشای موارد نقض حقوقبشر.
• حمایت از اصلاحطلبان از طریق برگزاری نشستهایی در وزارت خارجه و سفارتخانههای خود.
تخصیص بودجه در جهت حمایت مالی از فعالیت های مورد نظر غرب در داخل ایران
• اعمال تحریمهایی با هدف ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت.
بر اساس استنادات موجود؛ پروژه براندازی نرم یا به قول خودشان دیپلماسی عمومی با توجه به شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی به طرق مختلف در دستور کار دولتمردان غربی قرار گرفته است که مهمترین آنها عبارتند از:
1) ارائه کمک و آموزش به سازمان های غیردولتی و انتشار جزوات فارسی درباره ارزش های دمکراتیک و فعالیتهای مدنی هم جهت با آن .
2) آموزش خبرنگاران برای ایجاد شبکه منابع خبری با هدف جمعآوری اطلاعات و تحلیل؛
3) آموزش و سازماندهی فعالان حقوق بشر در ایران جهت ترسیم چهره نامطلوب از نظام؛
4) ایجاد وبسایتها و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات و ارائه اطلاعات کامل از کاندیداهای انتخاباتی سال 1388؛
5) اعزام دانشجویان، هنرمندان و مشاغل حرفهای و آموزش آنها جهت کادرسازی برای پستهای کلیدی و مناصب حساس در آینده؛
در پی تاسیس دفتر امور ایران در دوبی (مستقر در کنسولگری آمریکا) از سوی وزارت امور خارجه آمریکا که از پایگاه ریگا در لتونی در زمان جنگ سرد با هدف فروپاشی شوروی سابق نسخه برداری شده است، این دفتر فعالیتهایی در خصوص جذب نخبگان ایرانی و تاثیرگذاری بر اندیشهها و برداشتهای آنان به منظور ترغیب آنها به اقدام علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در دستور کارخود قرار داده است.
در همین راستا سخنگوی وقت وزارت امور خارجه آمریکا اظهار می دارد:
«دولت آمریکا از طریق سفارتخانه های خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای همسایهی ایران ، با سازمانهای غیر دولتی و رسانه های ایران همکاری و تعامل خواهد داشت . آژانسهای مسافرتی بین ایران و آمریکا را افزایش خواهیم داد و مبلغ پنج میلیون دلار برای بازدید استادان و معلمان و حرفه های دیگر از آمریکا پرداخت خواهیم کرد »
بر همین اساس دفتر امور ایران در دوبی طی 2 سال اخیر در قالب برگزاری دورههای آموزشی و اعزام گروههای متعدد از اقشار مختلف به آمریکا؛ مبادرت به ایجاد زمینه های لازم جهت برقراری ارتباط با لایه های مختلف اجتماعی و نخبگان جامعه نموده و دعوت شوندگان بدون طی مراحل معمول اخذ ویزا و مساعدت مسئول امور ایران در کنسولگری آمریکا در دوبی آقایان جیلیان برنز، رامین عسگرد، تیموتیریچاردسون به آمریکا مسافرت نمودهاند که عمدتا"تحت تاثیر قرار گرفته و پس از بازگشت نیز به عنوان مسئول تشکیل گروههای جدید و اعزام آنها به آمریکا فعال شدهاند.
شکست طرحهای آمریکا علیه ایران که با دستگیری برخی عوامل داخلی آنها صورت گرفت، آمریکاییان را بر آن داشت تا طرح و ایده جدیدی تحت عنوان «پروژه EXCHANGE » (تبادل افراد و گروهها) را اجرایی نمایند که در چارچوب آن اعزام افراد و گروهها به آمریکا با صرف هزینههای گزاف از طریق پایگاههای ایجاد شده علیه ایران (دبی، استانبول، باکو، لندن و فرانکفورت) با محوریت دبی کلید خورد.
مراحل اقدامات آمریکا در چارچوب دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران عبارتند از:
1. اجرای طرح ابتکار منطقهای بنیاد سوروس؛
2. پروژه EXCHANGE.
3. مبادلات دوجانبه.
در این پروژه مسافرت افراد و نخبگان از لایههای مختلف جامعه در قالب گروههای 15 نفره به ایالاتهای مختلف آمریکا طراحی گردید؛ کلیه مراحل اخذ ویزا، پرداخت کلیه هزینهها (هواپیما، هتل، بازدیدها و خرید)، برنامههای حضور در آمریکا و ... با هدایت، مدیریت و برنامهریزی وزارت خارجه این کشور و تحت پوشش مؤسساتی چون مریدین، صلح، آسپن و ... اجرایی شد.(یادآوری می گردد این پروژه با ضربه ای که وزارت اطلاعات در سال 87 بر عوامل آن وارد نمود ناکام ماند).
از جمله شاخصهای مورد نظر جهت انتخاب این افراد میتوان به؛ «جوان بودن»، «مؤثر بودن»، «بازگشت حتمی به ایران»، «تحصیلات عالی»، «ارتباط با نهادها و مراکز دولتی»، «افراد دارای عدم سوءسابقه سیاسی» و ... اشاره کرد.
اهداف سیاسی و اطلاعاتی پروژه EXCHANGE آمریکا عبارتند از:
1- برقراری رابطه با گروههای مختلف جامعه و ایجاد ارتباط مؤثر با متخصصین.
2- تغییر نگرش و دیدگاه شرکتکنندگان نسبت به آمریکا.
3- تغییر نگرش در جامعه ایران با هدف لزوم برقراری رابطه دولت ایران با آمریکا از طریق فشار توسط لایههای زیرین جامعه.
4- دستیابی به تحلیل و نقطهنظرات شرکتکنندگان در پروژه EXCHANGE.
5- نفوذ در لایههای اجتماعی و برنامهریزی جهت احیای منافع از دست رفته آمریکا در ایران.
6- فشار به دولت برای تغییر رفتار.
7- سست شدن پایههای دولت، تضعیف و در نهایت فروپاشی نظام.
8- معرفی آمریکا به عنوان تنها منجی ایران.
9- تشدید شکاف میان ملت و حاکمیت.
10- اخلال در نظام تصمیمگیری کشور.
11- جریانسازی و تاثیرگذاری در قالب میتینگها و تجمعات اعتراضآمیز.
12- سوءاستفاده امنیتی از نخبگان جامعه.
13- تحریک جریانات قومی.
14- تغییرات حقوقی مورد نظر در راستای نظام حقوقی غرب.
15- ایجاد تغییرات در نظام انتخاباتی کشور به بهانه لزوم وجود نظارتهای بینالمللی در عرصه انتخاباتی.
دولتهای غربی با مقایسه شرایط حاکم بر کشور ایران و کشورهایی چون اکراین و گرجستان انتخابات را بستر مناسبی جهت پیشبرد اهداف پلید خود و ابجاد تغییرات مورد نظر ارزشیابی نموده و با بهره برداری از پتانسیل مردمی بدون دخالت مستقیم خارجی و فشار از بیرون و با شیوه مبارزه عاری از خشونت و تبدیل مطالبات اجتماعی به سیاسی و فضای رسانه و سایت اینترنتی به عنوان مهمترین ابزار و مؤلفه های به ظاهر قانونی اقدام به اجرای برنامه های خود نمودند .
ا
4- ایجاد اختلاف در گرایشهای مختلف جامعه و تفرقه و جدایی میان مردم و حاکمیت از طریق متهم کردن سران نظام و نسبت کذب دادن به مسئولان.
5- انشقاق در گروههای فکری، قومی، مذهبی و غیره با هدف اختلال در وحدت ملی.
در تبیین اهمیت این بخش از اقدامات پنهان ؛یکی از وزرای خارجه کشورهای غربی اظهار میدارد: «در زمان حاضر، تلاشهای ما در زمینه دیپلماسی عمومی در مقایسه با دیگر اقدامات بسیار مهمتر است به نحوی که این تلاشها جزءلاینفک سیاست خارجی ما در برابر دولتهای مخالف میباشد.»
استراتژی امنیت ملی غرب پس از فروپاشی شوروی سابق که برای انطباق با شرایط متحول بینالمللی طراحی و بازسازی گردید، وظایفی را برای دستگاههای مختلف امنیتی آن کشورها در راستای اجرای مؤثر این استراتژی تعیین و مشخص کرده و در همین راستا گزارشات راهبردی - امنیتی را تدوین نموده است .
نکته قابل توجه در دستورالعملهای گزارشات مذکور؛ جهتگیریهای اقدامات آنها در راستای اقدامات پنهان بوده و با منتفی دانستن جنگ نظامی، «جنگ نرم» و «فروپاشی از درون» را در برابر جمهوری اسلامی پیشنهاد میکنند.
راهکارهای تدوین شده در تقابل با ایران گویای استراتژی غرب علیه جمهوری اسلامی و در چارچوب دیپلماسی عمومی بوده و اهمیت راهکارهای کاربردی آن به اندازهای است که این گزارشات را میتوان «مانیفست اقدامات پنهان» غرب علیه جمهوری اسلامی قلمداد کرد.
یکی از مقامات ارشد امنیتی غرب در بیان اهمیت به کارگیری استراتژیهای معطوف به دیپلماسی عمومی در برابر ایران، اظهار میدارد: «ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در خاورمیانه و هارتلند منطقه، به قدرتی بی بدیل تبدیل شده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد.»
محورهای مهم گزارشاتی که بر ضرورت بکارگیری تاکتیکهای دیپلماسی عمومی تاکید دارند، گویای برنامههایی است که دولتمردان غرب تحت عنوان دیپلماسی عمومی علیه جمهوری اسلامی در سر دارند:
1- بهرهبرداری از اختلافات درونی ایران.
2- بکارگیری براندازی نرم بجای اقدام نظامی .
3- دامن زدن به نافرمانیهای مدنی در تشکلهای دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی به عنوان ابزارهای مهم فشار بر ایران.
4- ضرورت تاکید بر وجود نظارت بینالمللی بر انتخابات.
5- حمایت ریاکارانه از حقوقبشر و دموکراسی در ایران .
6- راهاندازی و تقویت شبکههای متعدد رادیو و تلویزیونی به منظور سیاه نمایی و فریب مردم
7- حمایت از اپوزیسیون داخلی.
8- تسهیل در فعالیت NGOهای همسو با غرب.
9- تسهیل در صدور ویزا برای افراد مستعد و همسو با اهداف غرب .
10- دعوت از فعالان جوان ایرانی به منظور شرکت در سمینارهای خارج از کشور برای جذب و آموزش هدفمند مانند آنچه که در کشورهایی مثل صربستان، فیلیپین، اندونزی، شیلی،اوکراین و غیره اتفاق افتاد .
از سوی دیگر؛ در بخشی از دکترین های امنیتی خود آورده اند:
«ما ممکن است با چالشی جدیتر از هیچ کشوری جز ایران مواجه نشویم. نگرانیهای دیگری در مورد ایران داریم که به اندازه مسائل هستهای مهم هستند. نگرانیهای ما در نهایت هنگامی حل خواهند شد که حکومت ایران با اتخاذ تصمیمی راهبردی، سیاستهای خود را تغییر داده و نظام سیاسی خود را باز نماید و به مردم خود آزادی بدهد. این مساله هدف غایی ماست. راهبرد ما گسترش تعامل با مردم ایران است. ما در راستای نابودی استبداد و ارتقای دموکراسی کارآمد، از تمامی ابزارهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک و ابزارهای دیگری که در اختیار داریم استفاده خواهیم کرد که از آن جمله عبارتند از:
• افشای موارد نقض حقوقبشر.
• حمایت از اصلاحطلبان از طریق برگزاری نشستهایی در وزارت خارجه و سفارتخانههای خود.
تخصیص بودجه در جهت حمایت مالی از فعالیت های مورد نظر غرب در داخل ایران
• اعمال تحریمهایی با هدف ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت.
بر اساس استنادات موجود؛ پروژه براندازی نرم یا به قول خودشان دیپلماسی عمومی با توجه به شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی به طرق مختلف در دستور کار دولتمردان غربی قرار گرفته است که مهمترین آنها عبارتند از:
1) ارائه کمک و آموزش به سازمان های غیردولتی و انتشار جزوات فارسی درباره ارزش های دمکراتیک و فعالیتهای مدنی هم جهت با آن .
2) آموزش خبرنگاران برای ایجاد شبکه منابع خبری با هدف جمعآوری اطلاعات و تحلیل؛
3) آموزش و سازماندهی فعالان حقوق بشر در ایران جهت ترسیم چهره نامطلوب از نظام؛
4) ایجاد وبسایتها و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات و ارائه اطلاعات کامل از کاندیداهای انتخاباتی سال 1388؛
5) اعزام دانشجویان، هنرمندان و مشاغل حرفهای و آموزش آنها جهت کادرسازی برای پستهای کلیدی و مناصب حساس در آینده؛
در پی تاسیس دفتر امور ایران در دوبی (مستقر در کنسولگری آمریکا) از سوی وزارت امور خارجه آمریکا که از پایگاه ریگا در لتونی در زمان جنگ سرد با هدف فروپاشی شوروی سابق نسخه برداری شده است، این دفتر فعالیتهایی در خصوص جذب نخبگان ایرانی و تاثیرگذاری بر اندیشهها و برداشتهای آنان به منظور ترغیب آنها به اقدام علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در دستور کارخود قرار داده است.
در همین راستا سخنگوی وقت وزارت امور خارجه آمریکا اظهار می دارد:
«دولت آمریکا از طریق سفارتخانه های خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای همسایهی ایران ، با سازمانهای غیر دولتی و رسانه های ایران همکاری و تعامل خواهد داشت . آژانسهای مسافرتی بین ایران و آمریکا را افزایش خواهیم داد و مبلغ پنج میلیون دلار برای بازدید استادان و معلمان و حرفه های دیگر از آمریکا پرداخت خواهیم کرد »
بر همین اساس دفتر امور ایران در دوبی طی 2 سال اخیر در قالب برگزاری دورههای آموزشی و اعزام گروههای متعدد از اقشار مختلف به آمریکا؛ مبادرت به ایجاد زمینه های لازم جهت برقراری ارتباط با لایه های مختلف اجتماعی و نخبگان جامعه نموده و دعوت شوندگان بدون طی مراحل معمول اخذ ویزا و مساعدت مسئول امور ایران در کنسولگری آمریکا در دوبی آقایان جیلیان برنز، رامین عسگرد، تیموتیریچاردسون به آمریکا مسافرت نمودهاند که عمدتا"تحت تاثیر قرار گرفته و پس از بازگشت نیز به عنوان مسئول تشکیل گروههای جدید و اعزام آنها به آمریکا فعال شدهاند.
شکست طرحهای آمریکا علیه ایران که با دستگیری برخی عوامل داخلی آنها صورت گرفت، آمریکاییان را بر آن داشت تا طرح و ایده جدیدی تحت عنوان «پروژه EXCHANGE » (تبادل افراد و گروهها) را اجرایی نمایند که در چارچوب آن اعزام افراد و گروهها به آمریکا با صرف هزینههای گزاف از طریق پایگاههای ایجاد شده علیه ایران (دبی، استانبول، باکو، لندن و فرانکفورت) با محوریت دبی کلید خورد.
مراحل اقدامات آمریکا در چارچوب دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران عبارتند از:
1. اجرای طرح ابتکار منطقهای بنیاد سوروس؛
2. پروژه EXCHANGE.
3. مبادلات دوجانبه.
در این پروژه مسافرت افراد و نخبگان از لایههای مختلف جامعه در قالب گروههای 15 نفره به ایالاتهای مختلف آمریکا طراحی گردید؛ کلیه مراحل اخذ ویزا، پرداخت کلیه هزینهها (هواپیما، هتل، بازدیدها و خرید)، برنامههای حضور در آمریکا و ... با هدایت، مدیریت و برنامهریزی وزارت خارجه این کشور و تحت پوشش مؤسساتی چون مریدین، صلح، آسپن و ... اجرایی شد.(یادآوری می گردد این پروژه با ضربه ای که وزارت اطلاعات در سال 87 بر عوامل آن وارد نمود ناکام ماند).
از جمله شاخصهای مورد نظر جهت انتخاب این افراد میتوان به؛ «جوان بودن»، «مؤثر بودن»، «بازگشت حتمی به ایران»، «تحصیلات عالی»، «ارتباط با نهادها و مراکز دولتی»، «افراد دارای عدم سوءسابقه سیاسی» و ... اشاره کرد.
اهداف سیاسی و اطلاعاتی پروژه EXCHANGE آمریکا عبارتند از:
1- برقراری رابطه با گروههای مختلف جامعه و ایجاد ارتباط مؤثر با متخصصین.
2- تغییر نگرش و دیدگاه شرکتکنندگان نسبت به آمریکا.
3- تغییر نگرش در جامعه ایران با هدف لزوم برقراری رابطه دولت ایران با آمریکا از طریق فشار توسط لایههای زیرین جامعه.
4- دستیابی به تحلیل و نقطهنظرات شرکتکنندگان در پروژه EXCHANGE.
5- نفوذ در لایههای اجتماعی و برنامهریزی جهت احیای منافع از دست رفته آمریکا در ایران.
6- فشار به دولت برای تغییر رفتار.
7- سست شدن پایههای دولت، تضعیف و در نهایت فروپاشی نظام.
8- معرفی آمریکا به عنوان تنها منجی ایران.
9- تشدید شکاف میان ملت و حاکمیت.
10- اخلال در نظام تصمیمگیری کشور.
11- جریانسازی و تاثیرگذاری در قالب میتینگها و تجمعات اعتراضآمیز.
12- سوءاستفاده امنیتی از نخبگان جامعه.
13- تحریک جریانات قومی.
14- تغییرات حقوقی مورد نظر در راستای نظام حقوقی غرب.
15- ایجاد تغییرات در نظام انتخاباتی کشور به بهانه لزوم وجود نظارتهای بینالمللی در عرصه انتخاباتی.
دولتهای غربی با مقایسه شرایط حاکم بر کشور ایران و کشورهایی چون اکراین و گرجستان انتخابات را بستر مناسبی جهت پیشبرد اهداف پلید خود و ابجاد تغییرات مورد نظر ارزشیابی نموده و با بهره برداری از پتانسیل مردمی بدون دخالت مستقیم خارجی و فشار از بیرون و با شیوه مبارزه عاری از خشونت و تبدیل مطالبات اجتماعی به سیاسی و فضای رسانه و سایت اینترنتی به عنوان مهمترین ابزار و مؤلفه های به ظاهر قانونی اقدام به اجرای برنامه های خود نمودند .
ا
0 نظرهای شما:
Post a Comment