ایسکانیوز از دادگاه کیفری گزارش می دهد
6 بار قصاص در انتظار قاتل زنان قزوینی
ایسکانیوز : زن رنو سوار که در قزوین ، دست به کشتار سریالی بانوان
سالخورده می زد و اموالشان را می دزدید امروز در دادگاه کیفری این استان محاکمه شد.
سرویس: حوادث تهران: 15:58 30/10/1388
به گزارش خبرنگار گروه حوادث ایسکانیوز : مردی جوان که پریشانی در چهره اش موج می زد شامگاه شانزدهم بهمن 1387 به اداره آگاهی قزوین رفت و از گم شدن مادر 64 ساله اش «کبری» خبر داد.
وی اظهار داشت : صبح زود مادر بیمارم ، ناشتا از خانه خارج شد تا به آزمایشگاه برود اما هنوز برنگشته است ؛ می ترسم بلایی سرش آمده باشد.تحقیق برای یافتن زن سالخورده ادامه داشت تا این که دو روز بعد یک ناشناس با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و گفت جنازه ای را در کنار مسیر فرعی جاده «الموت» دیده است.
سپس کارآگاهان به همراه بازپرس کشیک به نقطه مورد نظر رفتند و با پیکر «کبری» که به نظر می رسید با طناب خفه شده بود رو به رو شدند.با صدور دستور قضایی ، جنازه مادربزرگ به پزشکی قانونی فرستاده و تلاش پلیس برای ردیابی عامل یا عاملان جنایت آغاز شد.24 شبانه روز از مرگ «کبری» گذشته بود که افسران کلانتری 17 غیاث آباد قزوین از ماجرای مشابهی باخبر شدند و بازپرس کشیک را در جریان معما قرار دادند.این مقام قضایی با دیدن جنازه زن 60 ساله ای در کنار یکی از درختان بوستان «فدک» پلیس اداره آگاهی را مامور رازگشایی کرد.کارآگاهان در نخستین مرحله تحقیق ، رد یک کفش را روی مقنعه قربانی دیدند و این سرنخ را پیگیری کردند.
نوروز 1388 به نهمین روز رسیده بود که پیکر زن 67 ساله ای به نام «عاطفه - ح» در جوی آب «مینودر» قزوین پیدا شد و فرضیه سریالی بودن سه جنایت مشابه قوت گرفت.شواهد نشان می داد این زن برای دید و بازدید عید از خانه اش بیرون رفته بود که قربانی جنایت دزد یا دزدان شد.همچنین 3:30 بامداد هفتم اردیبهشت 1387 مردی که خود را رفتگر شهرداری معرفی می کرد با پلیس 110 قزوین تماس گرفت و گفت پیکر زن میانسالی کنار دیوار غربی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) شهرک «مینودر» رها شده است.بلافاصله افسران گشت کلانتری 17 غیاثآباد به میدان گل های «مینودر» رفتند و مقابل کوی «بنفشه» با جنازه زنی رو به رو شدند که روی دهانش نوار چسب پهن کشیده شده بود و سرش را با کیسه پلاستیکی پوشانده بودند.بررسی ها نشان می داد جانی یا جانیان به خاطر مقاومت زن بی چاره ، او را با به شدن زخمی و سپس خفه کرده بودند.
با انتقال جنازه به پزشکی قانونی ، قربانی 51 ساله که «صغری - ح» نام داشت و آموزگار کلاس اول دبستان «اندیشه» بود شناسایی شد.برادر «صغری» به پلیس گفت : خواهرم که مجرد بود برای تعویض کفش خود به خیابان امام «خمینی» رفت و دیگر برنگشت.گزارش ایسکانیوز می افزاید ، با طرح فرضیه قتل های سریالی در قزوین ، نماینده مردم این استان در مجلس ، در نامهای از رئیس پلیس کشور خواست هر چه زودتر برای شناسایی جانی یا جانیان ، گروه زبده ای را مامور کند.در نتیجه شماری از کارآگاهان معاونت آگاهی ناجا مسئول پیگیری ماجرا شدند و تجسس خود را زیر نظر بازپرسان شعبههای دوم و پنجم دادسرای عمومی قزوین آغاز کردند.بدین ترتیب یک زن رنوسوار به نام «مهین» با تلاش چهار ماهه ماموران بازداشت شد وپس از دیدن مدرک های دادگاه پسند ، لب به اعتراف گشود.
«مهین» 32 ساله بسیار باهوش است اما استعداد و تواناییهای خود را در شش جنایت سریالی خرج کرد.این زن در کودکی مشکلاتی داشت که پس از ازدواج تشدید شد و زمینه ارتکاب کشتار را به وجود آورد.مشکل مالی و نبود روابط قوی عاطفی از جمله مسائلی بود که «مهین» از آن رنج میبرد.شواهد نشان می داد «مهین» به اختلال شخصیتی مبتلاست.وی که مادر دو دختر است ادعا کرد به تنهایی دست به جنایت می زد و انگیزه اش فقط مسائل مالی بود.این موضوع اما کاملا واقعی به نظر نمی رسید.به دنبال بازسازی صحنه جرمها و صدور کیفرخواست ، پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین فرستاده شد و این زن ، امروز پای میز محاکمه ایستاد.در ابتدای این نشست ، لشکری به عنوان نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و اعلام کرد : نظر به مدرک های موجود و تقاضای اولیای دم پنج زن و یک مرد ، برای «مهین» تقاضای صدور حکم شش بار قصاص نفس - مرگ - دارم.نوبت دفاع به زن جنایتکار که رسید گفت: قتلها را قبول دارم.من به خاطر مشکلات مالی مجبور می شدم دست به جنایت بزنم.می خواستم تا زمانی که چک هایم پاس شود قتلها را ادامه دهم.
من منتظر بودم فرجی شود و یک جوری از این مخمصه نجات پیدا کنم اما نشد.* قاضی : چرا امامزاده چهار انبیا (ع) را برای جنایتها انتخاب می کردی؟* مهین : قصد جسارت به امامزاده ها را نداشتم.به خاطر شلوغ بودن امامزاده و همچنین نوع افرادی که انتخاب می کردم جای مناسبی بود.* قاضی : به عنوان آخرین دفاع چه حرفی داری ؟ * مهین : از همه عذر خواهی و طلب بخشش دارم.در تنهایی فکر می کردم چرا نباید روز مادر ، کنار بچه هایم باشم ؟ بعد به این نتیجه رسیدم من مادران زیادی را از دیدن روز مادر محروم کردم و باز هم از همه طلب آمرزش و بخشش دارم
.به گزارش ایسکانیوز ، با پایان حرف های مجرم ، قاضی و چهار مستشار شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
0 نظرهای شما:
Post a Comment