تحليلگر برجسته آمريكايي:
آمريكا نمي‌تواند عواقب بسته‌شدن
تنگه‌هرمز را متحمل شود
خبرگزاري فارس: جرج فريدمن تحليلگر برجسته آمريكايي با انتشار مطلبي تاكيد كرد:ايران در برابر احتمالات بروز جنگ، گزينه‌هايي پيش رو دارد كه بستن تنگه هرمز از بقيه گزينه ها خطرناك تر و هم وزن خطر حمله هسته اي است و آمريكا نمي تواند عواقب بسته شدن تنگه هرمز را به هر صورتي، متحمل شود.
به گزارش گروه "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس، عصر ايران نوشت: جرج فريدمن تحليلگر مسائل استراتژيك و كارشناس امور خاورميانه در مقاله اي كه در سايت آمريكايي "استاروفور " منتشر شد؛ مي نويسد: اين بحث و جدل ها ، اغراق آميز و در راستاي مذاكرات مستقيم روند صلح ميان سران اسرائيل و فلسطين است.
وي اضافه كرد: افزايش خبرها و انتشار مطالب محرمانه درباره حمله نظامي به ايران به دليل نياز غرب به ايجاد جو جنگي با هدف تقويت منافع واشنگتن و تل آويو است.
وي ادامه مي دهد: اين وضعيت با اقدامات ديپلماتيك مربوط به مذاكرات صلح خاورميانه همزمان شده است. عاملان اين وضعيت تلاش مي كنند تا ايراني ها را تحريك و حل مسئله فلسطين به شيوه مناسب آمريكا و اسرائيل را تبليغ كنند. اين گونه اطلاع رساني و افزايش خبرها درباره جنگ عليه ايران، پيش از اين نيز شكست خورده بود. عاقلانه است كه ميان انتشار گسترده خبرها درباره تحريم ايران و افزايش فشارها بر ايران يا استفاده از چند دستگي ها در داخل حكومت ايران را مرتبط بدانيم.
اين كارشناس برجسته آمريكايي تاكيد كرد: همه اين اقدامات و انتشار مطالب عليه ايران در چارچوب جنگ رواني و منبع آن نيز اسرائيل است زيرا همه گزارش ها از اين مطلب سخن مي گويند كه اسرائيل در آستانه حمله به ايران قرار دارد. اين در حالي است كه اين فرضيه را به طور كامل رد مي كنم. اسرائيلي ها تلاش مي كنند به مانند سگ ديوانه اي ظاهر شوند كه در آستانه رها شدن از بند آمريكاست . آمريكايي ها هم از طريق واسطه هايي از ايران مي خواهند تا با دادن امتيازهايي، مانع از بروز جنگ شوند.
فريدمن همچنين سناريو جنگ عليه ايران را تكراري و غيرجدي توصيف مي كند و ادامه مي دهد: ايراني ها تجربه هاي گذشته را مقايسه مي كنند و معتقدند بالا رفتن صداهاي جنگ يعني اينكه احتمال بروز جنگ كاهش يافته است. آنچه را كه در واقعيت ها مي بينيم نشان مي دهد كه جنگ در آينده اي نزديك يا دور، در كار نيست. با نگاهي به زمان آغاز مذاكرات جديد صلح فلسطين و اسرائيل، مي فهميم كه هدف از اين وضعيت اقناع ايراني هاست كه جنگ در بلند مدت وجود دارد و آماده سازي ها براي جنگ به صورت پنهان در جريان است.
وي همچنين گفت: ايران در برابر احتمالات بروز جنگ، گزينه‌هايي پيش رو دارد كه بستن تنگه هرمز كه 45 درصد از محموله هاي نفت خام از آن مي گذرد. از بقيه گزينه ها خطرناك تر و هم وزن خطر حمله هسته اي است زيرا جهان را وارد كساد همه جانبه اقتصادي مي كند. آمريكا نمي تواند عواقب بسته شدن تنگه هرمز را به هر صورتي، متحمل شود. آمريكا همچنين نمي تواند نيروي دريايي ايران را نابود كند زيرا اين نيرو بر قايق هاي تندرو و كوچك تكيه دارد. حمله نظامي آمريكا به تاسيسات هسته اي ايران در كنار عقب نشيني از عراق منجر به ايجاد بحران استراتژيك بسيار عميق در خليج فارس مي شود.
فريدمن البته حتي امكان اينكه آمريكا بتواند حملاتي را به مواضع ايران داشته باشد را بعيد مي داند چرا كه به اعتقاد وي دانشمندان ايراني تاسيسات هسته اي را تخليه خواهند كرد و آنها را به مكان هاي امني منتقل مي كنند.
اين تحليلگر آمريكايي مي گويد كه موضوع اراده جدي اسرائيل براي حمله انفرادي به ايران را باور نمي كند و توضيح مي دهد: اسرائيلي ها از آمريكايي ها كم شانس ترند زيرا براي حمله به ايران مجبور به عبور از آسمان تركيه، عراق يا عربستان سعودي هستند.
وي همچنين مي گويد: انبار كردن اورانيوم غني شده در ايران به اين معني نيست كه اين كشور به توليد سلاح هسته اي نزديك مي شود. ايران داراي وزن استراتژيك و منطقه اي است كه به سختي مي توان آن را ناديده گرفت. ايران بعد از آمريكا، بزرگترين قدرت نظامي در منطقه خليج فارس است . همچنين عقب نشيني گسترده آمريكا از عراق، تلاش ها را براي محاصره ايران ناكام مي گذارد.
وي اضافه كرد: افزايش خبرها و انتشار مطالب محرمانه درباره حمله نظامي به ايران به دليل نياز غرب به ايجاد جو جنگي با هدف تقويت منافع واشنگتن و تل آويو است.
وي ادامه مي دهد: اين وضعيت با اقدامات ديپلماتيك مربوط به مذاكرات صلح خاورميانه همزمان شده است. عاملان اين وضعيت تلاش مي كنند تا ايراني ها را تحريك و حل مسئله فلسطين به شيوه مناسب آمريكا و اسرائيل را تبليغ كنند. اين گونه اطلاع رساني و افزايش خبرها درباره جنگ عليه ايران، پيش از اين نيز شكست خورده بود. عاقلانه است كه ميان انتشار گسترده خبرها درباره تحريم ايران و افزايش فشارها بر ايران يا استفاده از چند دستگي ها در داخل حكومت ايران را مرتبط بدانيم.
اين كارشناس برجسته آمريكايي تاكيد كرد: همه اين اقدامات و انتشار مطالب عليه ايران در چارچوب جنگ رواني و منبع آن نيز اسرائيل است زيرا همه گزارش ها از اين مطلب سخن مي گويند كه اسرائيل در آستانه حمله به ايران قرار دارد. اين در حالي است كه اين فرضيه را به طور كامل رد مي كنم. اسرائيلي ها تلاش مي كنند به مانند سگ ديوانه اي ظاهر شوند كه در آستانه رها شدن از بند آمريكاست . آمريكايي ها هم از طريق واسطه هايي از ايران مي خواهند تا با دادن امتيازهايي، مانع از بروز جنگ شوند.
فريدمن همچنين سناريو جنگ عليه ايران را تكراري و غيرجدي توصيف مي كند و ادامه مي دهد: ايراني ها تجربه هاي گذشته را مقايسه مي كنند و معتقدند بالا رفتن صداهاي جنگ يعني اينكه احتمال بروز جنگ كاهش يافته است. آنچه را كه در واقعيت ها مي بينيم نشان مي دهد كه جنگ در آينده اي نزديك يا دور، در كار نيست. با نگاهي به زمان آغاز مذاكرات جديد صلح فلسطين و اسرائيل، مي فهميم كه هدف از اين وضعيت اقناع ايراني هاست كه جنگ در بلند مدت وجود دارد و آماده سازي ها براي جنگ به صورت پنهان در جريان است.
وي همچنين گفت: ايران در برابر احتمالات بروز جنگ، گزينه‌هايي پيش رو دارد كه بستن تنگه هرمز كه 45 درصد از محموله هاي نفت خام از آن مي گذرد. از بقيه گزينه ها خطرناك تر و هم وزن خطر حمله هسته اي است زيرا جهان را وارد كساد همه جانبه اقتصادي مي كند. آمريكا نمي تواند عواقب بسته شدن تنگه هرمز را به هر صورتي، متحمل شود. آمريكا همچنين نمي تواند نيروي دريايي ايران را نابود كند زيرا اين نيرو بر قايق هاي تندرو و كوچك تكيه دارد. حمله نظامي آمريكا به تاسيسات هسته اي ايران در كنار عقب نشيني از عراق منجر به ايجاد بحران استراتژيك بسيار عميق در خليج فارس مي شود.
فريدمن البته حتي امكان اينكه آمريكا بتواند حملاتي را به مواضع ايران داشته باشد را بعيد مي داند چرا كه به اعتقاد وي دانشمندان ايراني تاسيسات هسته اي را تخليه خواهند كرد و آنها را به مكان هاي امني منتقل مي كنند.
اين تحليلگر آمريكايي مي گويد كه موضوع اراده جدي اسرائيل براي حمله انفرادي به ايران را باور نمي كند و توضيح مي دهد: اسرائيلي ها از آمريكايي ها كم شانس ترند زيرا براي حمله به ايران مجبور به عبور از آسمان تركيه، عراق يا عربستان سعودي هستند.
وي همچنين مي گويد: انبار كردن اورانيوم غني شده در ايران به اين معني نيست كه اين كشور به توليد سلاح هسته اي نزديك مي شود. ايران داراي وزن استراتژيك و منطقه اي است كه به سختي مي توان آن را ناديده گرفت. ايران بعد از آمريكا، بزرگترين قدرت نظامي در منطقه خليج فارس است . همچنين عقب نشيني گسترده آمريكا از عراق، تلاش ها را براي محاصره ايران ناكام مي گذارد.
Posts
0 نظرهای شما:
Post a Comment