تنگ‌نظري از اهالي عرصه فرهنگ بعيد است

با بهاره رهنما به بهانه‌‌ي مجموعه‌ي داستاني تازه‌اش

تنگ‌نظري از اهالي عرصه فرهنگ بعيد است

بهاره رهنما از منتقدان آثارش خواست كه به زمان اجازه دهند تا آثار نوشتاري او را قضاوت كند. او مي‌گويد دليل فروش آثارش به چهره‌ي شناخته شده‌ي وي در بازيگري ربطي ندارد.



ایلنا- : بهاره رهنما چهره‌ي شناخته شده‌اي در عرصه تئاتر و سينما است. سال قبل مجموعه داستاني از او با عنوان “چهار چهارشنبه و يك كلاه گيس” در نشر چشمه منتشر شد. كتاب با استقبال خوانندگان مواجه شد و درعين حال برخي اهالي ادبيات انتقاد كردند كه فروش كتاب به دليل چهره‌ي شناخته شده‌ي او در تئاتر و سينما است. رهنما چندي است مجموعه داستان ديگري را به نشر چشمه سپرده است. به همين بهانه گفتگويي كوتاه با او كرده‌ايم.
*خانم رهنما، درباره كارهاي جديدتان بگوييد.
ــ در نمايشگاه كتاب، كتابي به قلم من عرضه شد به نام “ماه هفت شب” . كتاب را نشر “حوض نقره” منتشر كرده است. اين، مجموعه‌ي هفت سال وبلاگ نويسي من است. يادداشت‌هاي آدمي كه در عرصه‌اي ديگر شناخته شده است، به هر حال شايد جالب باشد. من در “ماه هفت شب” فضاي مجازي را به فضاي واقعي و كاغذي تبديل كرده‌ام. مجموعه داستان ديگري هم دارم كه به تازگي تحويل ناشر داده‌ام. نام موقت آن“ ماليخولياي محبوب من” است. اين كتاب كه در مرحله‌ي ويراستاري است، مجموعه‌اي از هفت داستان عاشقانه است كه راوي‌هايشان هفت زن‌اند. اين زن‌ها از همان زن‌هاي اطرافمان است كه هر روز در تاكسي و خيابان و اتوبوس و مترو مي‌بينيم. اين زن‌ها شغل‌هاي متفاوتي دارند.
از آرايشگري بگير تا ماساژوري و خياطي. وجه مشترك همه زن‌ها دو چيز است: يا عاشق مردي شده‌اند و در تب و تاب شيفتگي او به سر مي‌برند يا اينكه درحال تمام كردن يك رابطه‌ي عاطفي شديد با جنس مقابل‌اند.
*ايده‌اي جالبي است.
هرچند تغزل، در زمانه فروريختن ارزش‌ها ديگر به عنوان يك روايت كلان كمتر كاركرد دارد، اما كماكان مسئله‌ي همه آدم‌هاست. چطور به اين ايده پرداخته‌ايد؟
ــ سعي كردم به فضاي ذهني آدم‌ها در طول يك رابطه‌ي عاشقانه و در زمان گسيختن از آن، نقب بزنم. درواقع، در سراسر زندگي‌ام هميشه با زن‌هايي مواجه بوده‌ام كه دربرابر مسئله قطع يك رابطه‌ي عاشقانه قرار مي‌گيرند. آنچه حين اين تجربه‌ها به شدت برايم جالب بود آسيب ديدن زن‌ها پس از قطع روابطشان بود. اين درحالي است كه زن معاصر اروپايي شخصيت محكم‌تري دارد. آنچه من از فرهنگ غربي‌ها طي فيلم‌هايي كه از آنها ديده‌ام، سفرهايي كه داشته‌ام و روابطم دريافته‌ام، اين است كه زن‌ها در آنجا با اعتماد به نفس بيشتري با مردها رفتار مي‌كنند. يا حداقل در نسلي كه من شناخته‌ام، اين طور است.
*در مجموعه داستاني كه از آن حرف مي‌زنيم، آيا بر رفتار مردها و نوع مواجهه‌ي ايشان هم در روابط اجتماعي تامل كرده‌ايد؟ ــ سعي كرده‌ام مرد را خيلي قضاوت نكنم. رويكرد من تامل بر واكنش زن‌ها بوده است. در فضاي شيفتگي رابطه عاطفي و حرمان پس از آن، مردها را از دريچه‌ي چشم زن‌هاي داستان‌ها ديده‌ام. ديد زن‌هاي داستان به مردها نمي‌تواند محك خوبي براي تحليل مردها باشد. يكي از دلايل اين واقعيت آن است كه به دليل نوع رابطه تغزل؛ لحن هذيان واري به داستان‌ها و آدم‌هايشان داده‌ام. اما واقعيت آن است كه آنچه بيشتر در داستان‌هاي اين مجموعه در ذهن داشته‌ام رفتار و واكنش‌هاي زن‌ها به مقوله عشق و گسيختن از آن بوده است.
* آيا اثر ديگري را آماده چاپ داريد؟
ــ مدت‌هاست طرح رماني را در ذهن داشته‌ام. اينها يادداشت‌هاي پراكنده‌ام در طول زمان بوده است. يادداشت‌هايي كه البته خيلي رويشان وقت نگذاشته‌ام. يكي از علت‌هاي اين قضيه اين بوده است كه نوشتن داستان‌هاي كوتاه همواره برايم اولويت داشته است. رمان زمان و تمركز بيشتري مي‌خواهد. براي پرداختن و در حقيقت به سرانجام رساندن اين رمان چند ماهي است كه فعاليت‌هاي سينمايي‌ام را متوقف كرده‌ام، و در ادامه، در دوره‌ي رمان‌نويسي “حسن شهسواري” شركت كرده‌ام. در اين كارگاه از طرفي آنچه درباره رمان آموخته‌ام برايم تكرار مي‌شود و ازسوي ديگر به تنظيم و ويراستاري بخش‌هاي مختلف رمانم مي‌پردازم. به اين علت كه كار به طور مرتب در كارگاه خوانده مي‌شود و اين موقعيت آن نظم و دقتي را كه لازمه رمان نويسي است؛ فراهم مي‌كند. البته اين رمان كه نامش “خاكستري با اندكي اغماض” است، اولين تجربه من در رمان نويسي است.
* مي‌شود درباره طرح رمان حرف بزنيد؟ ـ
ـ رمان، درباره زني است كه بعداز سال‌ها، از سفر خارج به ايران بازمي‌گردد. سفر او به ايران كوتاه است. زن، روايت سفرش را به صورت دوم شخص براي پسرش كه او را همراهي نمي‌كند، نقل مي‌كند.
*چهار چهارشنبه و يك كلاه گيس، نخستين مجموعه داستان شماست كه سال قبل در نشر چشمه به چاپ رسيده است. ناگفته‌اي درباره كتاب هست؟ ــ داستان‌هاي اين مجموعه، انتخاب 22 داستان از ميان آثاري بود كه از سال هفتاد به بعد نوشته بوده‌ام. كتاب طي يك سال به چاپ چهارم رسيد. نكته جالب درباره كتاب؛ اين است كه گروهي از همكاران بارها عنوان كرده‌اند كه فروش كتاب به دليل نام آشناي من در بازيگري است. مي‌خواهم تاكيد كنم از آدم‌هاي عرصه فرهنگ بعيد است اين قدر تنگ‌نظر باشند. دوستان بايد اندكي صبور باشند و به زمان اجازه دهند آثار مرا قضاوت كند. طرفه اينكه مردم كتابخوان هرگز از اين قبيل حرف‌ها درباره اين كتاب نزده‌اند.
*در عرصه سينما چه كارهاي تازه‌اي داريد كه اكران نشده باشد؟
ــ در چند فيلم بازي كرده‌ام كه تا سال آينده اكران خواهند شد: جرم اثر كيميايي، زنان ونوسي، مردان تاريخي به كارگرداني كاظم راست گفتار، عروسك اثر ابراهيم وحيدزاده، بعداز ظهر سگي به كارگرداني مصطفي كيايي، ديو و دلبر در زمينه سينماي كودك به كارگرداني وحيد نيكخواه آزاد، ورود آقاي ممنوع از رامبد جوان، ورود زنده‌ها ممنوع كاري از جواد مزدآبادي، خنده در باران به كارگرداني داريوش فرهنگ و سن پترزبورگ اثر بهروز افخمي. اين را هم بايد ذكر كنم كه فيلمي به نام بي‌ستاره از من تازگي به شبكه ويدئويي آمده است. كارگردان اين فيلم بهمن گودرزي است.

1389/6/25 - 11:02:06 کد خبر : 148508

0 نظرهای شما: