طالبان کیست!!!

طالبان کیست!!!


برخلاف آنچه بسیاری می اندیشند که طالبان یک گروه با تعدادی افراد مشخص خاصی هستند که می توان آنها را نابود کرد، طالبان هرگز چنین نیست و بسیار فراتر این نوع برداشت ها است
. طی دو روز گذشته یعنی در 20و 21تیرماه باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا و گوردون براوون نخست وزیر دولت انگلیس در مصاحبه و سخنرانی های جداگانه گفته اند که نظامیان دو کشور در جریان عملیاتی به نام " شمشیر تیز" در ولایت هلمند افغانستان قصد نابودی طالبان را داشته و دارند.
این مقام های افزودند که قرار بود عملیات در کمتر دو روز " 36ساعت" به پایان برسد و طالبان تار و مار شوند، اما اکنون بعد از 10روز این عملیات همچنان ادامه دارد و نظامیان آمریکایی و انگلیسی تلفات قابل توجهی را تحمل شده اند!.

اوباما که با تغییر در آمریکا و نیز اوضاع جهانی برسر کار آمد، در همان ابتدای منصب ریاست جمهوری گفت که نظامیان آمریکا در زمانی کوتاه از عراق خارج خواهند شد، اما بر تعداد نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان افزوده می شود.رییس جمهوری آمریکا اضافه کرد که علت اضافه شدن نظامیان در افغانستان برای برقراری امنیت و دموکراسی در این کشور و رفاه حال شهروندان افغان است و هدف دیگری در کار نیست.
!آنچه به افغانها مربوط می شود، در مدت چند ماه حضور دولت آقای اوباما ، رفاه شهروندی و امنیت را بخوبی احساس کردند.بمباران مناطق شهری و روستایی و کشتن مردم بی گناه به خصوص زنان و کودکان بدون آنکه با دولت مرکزی افغانستان هماهنگی انجام شود و پیامد آن اعتراض های شدیدالحن کرزی و سایر مسوولان افغان در این راستا همچنین آواره کردن مردم از محل زندگی خود همچنین ایجاد ناامنی در مناطقی از جنوب افغانستان از دست آوردهای دولت جدید آمریکا است که افغانها در این چند ماه از نزدیک با آن آشنا شده اند.
انگلیسی ها نیز که همیشه و در همه زمینه ها دنباله رو آمریکایی ها بوده اند همان کاری را می کنند که نظامیان آمریکا انجام می دهند و ناامنی و کشتار مردم و آواره کردن شهروندان از خانه و کاشانه ارمغان حضور نظامیان این کشور است.در این میان نکته حائز اهمیت و جالب توجه این است که به دنبال کشته شدن 15 نظامی انگلیسی در ولایت هلمند افغانستان میان سیاستمداران و نظامیان انگلیسی مشاجره هایی شدید در گرفته است.

از سوی دیگر نمایندگان نمایندگان مردم عراق نیز با ادامه حضور نظامیان انگلیسی در بصره مخالفت کرده اند و بر خروج این نظامیان تاکید دارند.به هر روی تجاوز ، تجاوز است به ویژه آنکه وقتی این تجاوز از سوی نظامیان آمریکایی و انگلیسی ها به صورت مشترک در یک منطقه انجام گیرد!.
نگاه دوم:دولتمردان آمریکایی همانگونه که در باره دانش هسته ای ایران در اشتباه فاحش به سر می برند و در مورد عراق براساس اطلاعات نادرست دچار اشتباه شده و به این کشور تجاوز کردند و عراق را با خاک یکسان کردند، در باره طالبان هم دچار اشتباه عمیقی هستند.
به عنوان یک روزنامه نگار وقتی برای یک ماموریت یکساله در سالهای 82و83 به افغانستان عزیمت کردم ، در پایان این دوره ماموریتم در کتابی با عنوان" افغانستان –فرصت و تهدیدها" نوشتم؛ طالبان یک گروه و تعدادی افراد مشخص نیستند که دولت مرکزی یا نظامیان کشوری بتوانند در زمانی کوتاه آنها را نابود کنند.در این کتاب آمده است: طالبان به درست یا غلط یک تفکر و یک اندیشه است که این تفکر در آن زمان یعنی در سال 1383 در بیش از سه هزار مدرسه دینی در جنوب افغانستان و در داخل خاک پاکستان تعلیمات لازم را می آموزند و با همان تفکر نیز زندگی می کنند.
در این کتاب گفته شده است که بنا به قول مسوولان پاکستان، طالبان به شکل کنونی و در قالب یک تشکل در حقیقت دست پرورده " نصیرالله بابر" وزیر خارجه وقت پاکستان دردولت بی نظیر بوتو است که مطبوعات پاکستان در منطقه پیشاور و نیز رسانه های افغانستان در این باره گزارشهای متعددی را منتشر کردند.
مطبوعات افغانستان در آن تاریخ نوشتند که گروه نظامی طالبان که بعدا به مدت پنج سال حاکمیت افغانستان را به دست گرفتند در حقیقت با سرانگشت اشاره واشنگتن و موافقت دولت آمریکا به کمک دولت پاکستان تشکیل شد و بی نظیر بوتو نیز به این موضوع اعتراف کرده بود.
تردیدی نیست که طالبان یک تفکر افراطی دینی است که در باورهای مردم این مناطق " جنوب افغانستان در سطح چند ولایت و در شمال پاکستان گسترانده شده است و بسیاری از مردم اعم از زن و مردم و کوچک و بزرگ به این تفکر گرایش دارند.طالبان یک گروه و چند فرد مشخص نیست که یک گروه نظامی با چند حمله بتواند ، آن را نابود سازد و .....
در کتاب " افغانستان- فرصت و تهدیدها" نوشتم ؛ زمانی که دولت افغانستان گروهی از افراد طالبان را از زندان بگرام آزاد کرد " بگرام زندانی متعلق به آمریکایی ها در افغانستان در 60کیلومتری شهر کابل است که افراد مظنون به گروه طالبان یا احیانا القاعده بدون مدرک و سندی دستگیر و دراین زندانی می شوند"، یکی از افراد طالبان در محوطه وزارت کشور افغانستان در پاسخ به سووالی که پرسیدم، با تمام سختی های زندان در بگرام اگر باز هم موقعیتی پیش بیاید که به وجودت برای مبارزه نیاز باشد، مشارکت خواهی کرد، این جوان 19ساله بدون تردید گفت؛ ما در مسیر جهاد قرار داریم و قطعا همین فردا نیز اگر چنین نیازی را احساس کنم علیه نیروهای خارجی" مقصود نظامیان است" جهاد خواهم کرد.
در واقع این تفکر طالبان است و جان بر کف آماده هر گونه عملیات هستند و موقعیت جغرافیایی آنها نیز یک روستا و یک منطقه خاص در ارتفاعات قندهار و هلمند و ... نیست که بتوان در مدت 36ساعت آنها را قتل عام یا اسیر کرد.نگاه سوم:خوب به خاطر دارم که در ابتدای دولت ژنرال پرویز مشرف، بنا به خواست واشنگتن و لندن؛ دولت مرکزی پاکستان دستور داد تا با مدارس دینی در مرزهای این کشور با افغانستان مقابله شود و حتی مدرسان این مدارس تغییر یابند، اما دولت مرکزی هرگز موفق به این کار نشد، زیرا خواست مردم این مناطق چیزی غیر از خواست دولت مرکزی بود.

باید گفت، که مبارزه با طالبان باید یک مبارزه فرهنگی و البته طولانی مدت باشد و از طریق اطلاع رسانی درست براساس فرهنگ و باورهای مردم این نواحی عملی شود و کشتار و تجاوز و عملیات نظامی چاره کار نبوده و نیست.مردم این مناطق هیچ علاقه ای به فرهنگ آمریکایی و انگلیسی و حتی پاکستانی ندارند و لذا باید در تغییر فرهنگ و زندگی مردم این نواحی به روش و شیوه فرهنگی همان منطقه عمل شود، بدون آنکه قتل و خونریزی ملاک عمل باشد.
مردم این مناطق مردمی ساده و زود باور هستند و کار فرهنگی دقیق بر روی آنها تاثیر بسیاری دارد و نباید راههای دیگر مورد تاکید قرار گیرد
..
سردبیر خبرگزاری ایسکانیوز
باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران تیرماه 1388

0 نظرهای شما: