آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان روي نفتوگاز خزر خيمه زدهاند
شناي همسايهها در زير آبهاي كاسپين
در شرایطی که چهار کشور دیگر همسایه کاسپین، در رقابتی نفسگیر مشغول توسعه عملیات و تولید از میادین نفتی فراساحلی خود در این دریاچه هستند، سهم ایران در تولید حاملهای انرژی از منابع بستر این دریاچه، صفر است.
ايلنا: - در سال ۲۰۰9میزان برداشت سه کشورجمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان بالغ بر 2.7 میلیون بشکه در روز بوده که سهم ایران از این میزان برداشت صفر بوده است. افزایش تولید نفت و گاز دریای خزر توسط این سه کشور در سالهای گذشته بسیار چشمگیر بوده است وغیبت ایران در این برداشتهای نفت و گاز به چشم می خورد.
تولید و صادرات نفت و گاز کشورهای حاشیه خزر شامل آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان طی سال ۲۰۰9 رشد چشمگیری داشته و به حدود 2.7 میلیون بشکه در روز رسیده است. براساس آمارهای میس، میزان تولید نفت سه کشور طی سال۲۰۰8 به بیش از 2.366 میلیون بشکه در روز رسیده است. این رقم طی سال ۲۰۰7 کمتر از 2.114 میلیون بشکه بوده است. تولید گاز طبیعی نیز در این مدت به بیش از 104.8 میلیارد متر مکعب رسیده است. این رقم طی سال ۲۰۰7 نیز به کمتر از 97.4 میلیارد مترمکعب رسید. این سه کشور با شتاب دادن به توسعه میادین نفتی خزر میزان برداشت خود را به طور چشمگیری افزایش میدهند به طوری که در سال ۲۰۰7 در مجموع 2.13 میلیون بشکه در روز نفت خام از منابع دریای خزر برداشت شد که این رقم با ۲۰۵ هزار بشکه افزایش در روز به 2.335 میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۰8 رسید.
جمهوری قزاقستان بیشترین میزان بهرهبرداری از ذخایر دریای خزر را داشته است. تولید نفت این کشور از میادین نفتی دریای خزر از 1.513 میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۰7 به 1.53 میلیون بشکه در روز در سال۲۰۰8 رسید. تولید نفت جمهوری آذربایجان از ۶۴۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۰7 به ۸۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۰8 رسید. تولید نفت ترکمنستان نیز با ۱۰هزار بشکه افزایش از ۱۷۵هزار بشکه در روز در سال ۲۰۰7 به ۱۸۵ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۰8 رسید. دریای خزر با توجه به اینکه احتمالاً دردهه آینده به یکی از بزرگترین حوزه های صادرات نفت و گاز تبدیل می شود یک منطقه مهم و استراتژیک در بازار جهانی انرژی به حساب میآید.
برآوردها حاکی از این است که دریای خزر پس از خاورمیانه و روسیه سومین ذخایر بزرگ نفت و گاز جهان را در خود جای داده است ولی با این حال عواملی همچون عدم توسعه یافتگی میادین نفت و گاز این حوزه و اختلاف بر سر مسیرهای صادرات نفت خزر همچنان مانع از این شد که این منطقه نقش اساسی خود را در بازار انرژی ایفا کند. گرچه قدمت تولید نفت در حاشیه این دریاچه به حداقل ۱۱۰سال قبل و تولید در چاههای غنی باکو باز میگردد اما برداشت از منابع عمده نفت و گاز این دریاچه، تقریباً پس از فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی (سابق) در سال ۱۹۹۰ آغاز شد.
برخی مطالعات انجام شده طی سالهای اخیر میزان نفت قابل برداشت از بستر دریاچه کاسپین را دست کم ۸۰ میلیارد بشکه اعلام کردهاند و گفته میشود به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز این دریاچه، تا سال ۲۰۲۰ میلادی، برخی کشورهای اروپایی، آسیای شرقی و حتی آمریکا تا ۸۰ درصد نیاز نفت (و گاز) خود را از منابع دریاچه کاسپین تامین خواهند کرد. یک مرکز مطالعات انرژی در غرب در سال ۲۰۰۶ میلادی، با انجام برآوردهای میدانی اعلام کرد یک سوم منابع گاز طبیعی و نفت خام دست نخورده جهان در سواحل و زیرآبهای دریای کاسپین (خزر) قرار دارد. آنچه که مسلم است نفت و گاز موجود در بستر این دریاچه، در دهههای آینده از منابع کلیدی تامین انرژی موردنیاز جهان خواهد بود و همین موضوع، کاسپین را به آوردگاه مناقشات و رقابتهای سیاسی و اقتصادی تبدیل کرده است.
ایران یکی از پنج همسایه ساحلی کاسپین است و در شرایطی که چهار کشور دیگر همسایه کاسپین، در رقابتی نفسگیر مشغول توسعه عملیات و تولید از میادین نفتی فراساحلی خود در این دریاچه هستند، سهم ایران در تولید حاملهای انرژی از منابع بستر این دریاچه، صفر است. تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی و شکلگیری شرایط نوین سیاسی و هویتی در حاشیه دریاچه کاسپین، ایران و شوروی تنها مجاوران این دریاچه بودند و نحوه تسهیم منابع و ذخایر در این منطقه را با مذاکرات دوجانبه حل وفصل میکردند. پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای جدید، کانونهای تصمیم سازی و تدبیرپردازی برای چگونگی برخورداری از ذخایر این پهنه آبی، روبه تعدد گذاشت و در جدالی پرتنش همه کشورهای ساحلی به جز ایران سعی در برداشت هرچه بیشتر از ذخایر انرژی بستر دریاچه کاسپین را دارند.
ایران همواره معتقد بوده است تا زمانی که وضع رژیم حقوقی این دریاچه و حق و سهم کشورهای ساحلی از مقدار ذخایر آن مشخص نشده است، برداشت از منابع نفت و گاز کاسپین نافی و ناقض حقوق سایرین است. بر همین اساس و در حالی که بیش از ۱۸سال از شکلگیری شرایط جدید منطقهای در منطقه کاسپین سپری شده است، جمهوری اسلامی ایران نه حتی در مناطق مورد مناقشه میان این دریاچه که در مناطق نزدیک به ساحل ایران هم یک مورد عملیات حفاری انجام نداده است. در حالی که قزاقستان، ترکمنستان و روسیه به انجام عملیات اکتشاف و توسعه بلوکهای نفتی خود در فلات قاره دریاچه کاسپین مشغولند و جمهوری آذربایجان سالهاست بخش عمده نفت خود را از مناطق فلات قاره برداشت میکند.
در اين شرايط اما متاسفانه مسئولين اقتصادي ایران با غفلت از این فرصت طلایی مدام به تکرار آرمان «تدوین رژیم حقوقی دریای کاسپین» مشغول هستند. دست اندرکاران وزارت نفت با تفسیر شرایط خاص جغرافیایی ساحل جنوبی دریاچه کاسپین، مساله فرصتسوزی انجام شده در عرصه احقاق حق و سهم ایران در نفت و گاز دریای کاسپین را توجیه میکنند. آنها معتقدند چون عمق دریا در ساحل جنوبی زیاد و شرایط حفاری دشوار است و ایران هم فاقد فناوری حفاری عمیق دریایی است تاکنون نتوانستهایم از منابع نفت و گاز این منطقه برداشت کنیم. گرچه موضوع اخیر به واقعیت نزدیک است و به راستی عمق دریای کاسپین در ساحل جنوبی بسیار بیشتر از سواحل غربی و شمالی آن است اما به موازات دانش و فناوری حفاری و استخراج نفت در مناطق عمیق دریایی هم در جهان امروز پیشرفتهای چشمگیری کرده است و مصداق بارز آن، سکوی تولیدی شرکت استات اویل در منطقه فلات قاره نروژ است که در کف دریا نصب شده است. با این وصف صرف اینکه ساحل ایرانی دریای کاسپین عمیقتر از سواحل دیگر کشورهاست، نمیتوان فرصتسوزی و رکود را در عرصه برداشت نفت و گاز موجه دانست.
امروز اما با تکمیل و راهاندازی سکوی حفاری ایران البرز ما هم به جمع کشورهای استخراج کننده نفت و گاز از بستر دریای کاسپین پیوستهایم. اما واقعیت این است تا زمانی که سیاست خارجی ایران تقویت نشود نمیتوان انتظار داشت ایران در نفت و گاز کاسپین قدرت مانوری همچون خلیج فارس کسب کند.
گزارش از رضا غيبي
0 نظرهای شما:
Post a Comment