بازيافت زباله؛
يك تير و چند نشان
(روزنامه اطلاعات)
تاريخ خبر: پنجشنبه 24تیر 1389-3شعبان1431 - 15جولای 2010- شماره 24799
شايد اگر نياکان ما ميدانستند، روزي زباله جاي طلاي زرد مزارع و طلاي سياه زير زميني را ميگيرد، هيچگاه روي کشاورزي و استخراج نفت به عنوان مهمترين راههاي کسب درآمد حساب باز نميکردند؛ طلاي کثيفي که اگرچه روزي بازيافت آن، راه حل محيط زيستي بشر به حساب ميآمد، اما امروز پا به پاي صنايع بزرگ رشد کرده و به فرصتي طلايي براي درآمدزاييهاي کلان تبديل شده است!
با اين حال، هنوز هم نيم بيشتر دنيا، دفع و بازيافت زباله را يكي از معضلات جهان معاصر ميدانند. معضلي که شايد بتوان گفت سايه پرقدرتش بيش از همه بر سر كشورهاي جهان سوم و در حال توسعه گسترده شده است. اين در حالي است که در کشورهاي توسعهيافته، بازيافت زباله و بازگشت آن به چرخه اقتصادي، سال هاست به عنوان يک منبع درآمدزايي شناخته ميشود؛ راهي براي تبديل دورريختنيها به پول! با همه اين اوصاف، اگرچه بازيافت زباله سالها در کشور ما مورد غفلت واقع شده بود، اما در سالهاي اخير، با اجراي جسته و گريخته طرح تفکيک زباله از مبدا، کمکم وارد برنامههاي جدي کشور ميشود تا هم حوزه محيطزيست کشور سر و سامان بيشتري بگيرد و هم درآمدهاي دستگاههاي مالي افزايش يابد.
چرخه سبز بازيافت
دو سال قبل بود که مديرعامل سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري تهران، سرانه توليد زباله هر شهروند پايتخت نشين را 800 تا 850 گرم اعلام کرد. رقميکه به ازاي هر ايراني به 600 تا 650 گرم ميرسيد و رقمي بسيار بيشتر از استانداردهاي جهاني را نشان ميداد. در اين بين، فقط 8 درصد از زبالههاي شهري توليد شده در ايران بازيافت، كمپوست و دوباره استفاده ميشوند و 92 درصد آنها دفن ميشود! اوضاع وقتي بدتر ميشود که بدانيد از اين ميزان دفع، فقط 25 درصد بهداشتي و اصولي است و بقيه آنها به صورتي غيربهداشتي دفن ميشوند.
اگر اين آمارها را ضرب در جمعيت کل کشور کنيد به رقميدر حدود 47 هزار تن زباله ميرسيد که روزانه در کشور توليد ميشوند. به اين ترتيب، برنامههاي ساماندهي زباله با مشارکت شهروندان در حوزه توليد و تفکيک زباله به صورت جدي تري در دستور کار قرار گرفت تا با يک تير، چند هدف نشانه گرفته شود. از بهبود شرايط بهداشتي گرفته تا رفع چالههاي اقتصادي.
تفکيک زباله از مبدا، نه فقط به رعايت اصول بهداشتي منجر ميشود، بلکه سلامت كالاهاي توليد شده از مواد بازيافتي را هم تضمين ميكند. از سوي ديگر، با اين كار بخش زيادي از هزينههاي جمعآوري و ساماندهي زباله حذف ميشود و اين هزينهها در زمينههاي توليدي به کار گرفته ميشوند.
ليلا تاجديني، کارشناس ارشد محيط زيست در اين باره ميگويد: «زبالهها در يك دستهبندي كلي شامل زبالههاي «تر» و «خشك» ميشوند. زبالههايي مثل پوست ميوه و ضايعات غذا در گروه زبالههاي تر هستند و شيشه، پلاستيک و کاغذ در گروه زبالههاي خشک قرار ميگيرند.»
او ميافزايد: «پسماندهاي گياهي و حيواني در دستهاي ديگر از زبالهها قرار ميگيرند که براي ساخت كود و كمپوست استفاده ميشوند. اما در اين بين، برخي از زبالههاي خشک مثل شيشه و پلاستيک، قابل بازيافت نيستند و به همين دليل به آنها قاتل خاموش ميگويند. چون به طور مثال، پلاستيک براي تجزيه شدن و بازگشت به طبيعت 300 سال زمان نياز دارد! اما بازيافت ضايعاتي مثل آلومينيوم، شيشه و كاغذ از لحاظ اقتصادي بسيار باصرفه است.»
اگر آمار و ارقام را ورق بزنيد، سرانه مصرفي کاغذ هر فرد را معادل 5/1 اصله درخت خواهيد ديد که مجموع كل آن به 100 ميليون اصله درخت در سال ميرسد. با اين حال اگر همه افراد كشور، زبالههاي کاغذي را وارد چرخه بازيافت کنند، مانع از قطع 100 ميليون اصله درخت ميشوند و به صورت غيرمستقيم به بهبود وضع محيط زيست کمک ميکنند. علاوه بر اين، با بازيافت كاغذ، انرژي مورد نياز براي توليد به يک چهارم و آب مورد نياز در اين فرآيند به كمتر از يک صدم، تقليل مييابد.
تاجديني ميگويد: «كاغذ بازيافتي به سادگي و بدون تغيير در کيفيت قابليت بازتوليد را دارد.»
او با اشاره به لزوم مديريت شهروندي زبالهها، ميگويد: «در کشورهاي پيشرفته، شهروندان بخشي از حلقه مديريتي بازيافت زباله تلقي ميشوند. مديراني که اگرچه حوزه مديريت آنان در خانههايشان تعريف شده است، اما نخستين و مهمترين حلقه بازيافت هستند و آگاهي آنان از فرآيند مديريت پسماند، تاثير زيادي در رشد صنعت بازيافت خواهد داشت.»
تاجديني معتقد است: «اگرچه فرآيند بازيافت در ايران، خيلي ديرتر از کشورهاي ديگر مورد توجه جدي قرار گرفت، اما در همين مدت زمان کوتاه با اجراي طرح منطقهاي و آموزش چهره به چهره تفکيک زباله از مبدا، برپايي کانکسهاي بازيافت در سراسر شهر و برگزاري جشنهاي بازيافت با حضور شهروندان، موفقيتهاي قابل قبولي را كسب كرده است.»
روند بازيافت
وقتي نايب رئيس اتحاديه صنايع بازيافت ايران اواخر سال گذشته خبر از بازيافت حداکثر 10 تا 15 درصد از 50 هزار تُن زباله توليد شده در روز داد، بار ديگر چالشهاي حوزه زباله و پسماند و متوليان آن در صدر خبرهاي کشور قرار گرفت.
کاميار فيلسوفي با بيان اينکه 30 درصد از زبالههاي توليدي در كشور خشك و باقي زبالهها تر هستند كه از زبالههاي خشك پنج درصد و از زبالههاي تر، حداكثر 10 درصد وارد چرخه بازيافت ميشوند، اعلام کرد: «70 درصد زبالهها، مواد خوراکي هستند که ميتوان از آنها به عنوان غنيترين کود کشاورزي استفاده کرد و 30 درصد باقيمانده زبالهها، ذخائر معدني هستند كه ميتوان آنها را به چرخه صنعت برگرداند و به عنوان پشتوانه ثروت ملي به کار گرفت و در صورتي که ذخاير معدني بازيافت نشود، علاوه بر اشغال کردن زمين، گاز متصاعد از آنها به لايه ازن آسيب ميرساند و هزاران عيب ديگر براي محيطزيست خواهد داشت.»
او با تقسيمبندي زبالهها به سه قسمت تر، خشک و عفوني، ميگويد: « 60 نوع ماده اوليه قابل بازيافت در زباله وجود دارد و به جز زبالههاي عفوني، بقيه پسماندها قابليت بازيافت دارند. اکنون بيشتر فعاليت بازيافت کشور در اختيار بخش خصوصي است و حدود 15 هزار واحد با نيم ميليون نفر در اين زمينه فعال هستند.»
رئيس سازمان حفاظت از محيط زيست، چندي پيش در نشست همانديشي وزارت و سازمان حفاظت محيط زيست درباره مديريت پسماندهاي بيمارستاني، اعلام کرد: «روزانه به طور متوسط حدود 3 کيلوگرم پسماند و زباله از هر تخت بيمارستاني توليد ميشود که در مجموع با محاسبه مراکز بهداشتي و درماني کل کشور به 400 تن در روز ميرسد و سهم تهران از اين مقدار 70 تن است. بر همين اساس، مهمترين برنامه ما تفکيک پسماندها از مبداء است که 82درصد مراکز و بيمارستانها در کشور به سيستم تفکيک از مبداء مجهز هستند.»
مهندس محمدزاده با اشاره به واگذاري نظارت و کنترل امحاي پسماندها به بخشهاي خصوصي گفت: «به دليل وارد کردن دستگاه امحاي زباله و پسماند از خارج کشور، کنترل و نظارت اين دستگاهها به بخشهاي خصوصي واگذار شده است که با اين اقدام هر دستگاهي 10 تا 20 بيمارستان را تحت پوشش قرار ميدهد.»
او گفت: «بازيافت زباله در جهت مصالح و منافع بشر است و موجب ايجاد ثروت و توسعه اقتصادي شده و با كاهش پسماندها، موجب حفاظت از خاك و آب ميشود و طبيعت بكر را تقويت كرده و در حفظ درختان موثر است.»
او بازيافت زباله را در تغييرات آب و هوايي موثر ميداند و ميافزايد: «بازيافت از بالا رفتن گرماي زمين جلوگيري ميكند و موجب ميشود، تغييرات آب و هوا كه يكي از چالشهاي بشر است به محيط زيست، آسيب وارد نكند.»
محمدجواد محمدزاده با اشاره به اينكه صنعت بازيافت در خارج از كشور صنعتي پرسود است، گفت: «در اين زمينه هنوز هيچگونه صنعت بازيافتي فعالي در كشور ما وجود ندارد به طوري كه فقط 7 درصد از لاستيكهاي فرسوده بازيافت ميشوند كه بايد در اين حوزه تحول اساسي و بالايي صورت گيرد.»
رئيس سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينکه سيستم جمعآوري منسجم زباله در كشور وجود ندارد، گفت: «بايد اطلاعرساني كافي در زمينه استفاده از لاستيكهاي روكش دار در سطح كشور صورت گيرد، چرا که اين محصولات بادوام هستند و در محيط تجزيه نميشوند. در حقيقت اين نوع بازيافت، از اولويت بيشتري برخوردار است.»
اما اين در حالي است که رئيس کميته محيط زيست شوراي اسلامي شهر، معتقد است: «زبالههاي بيمارستاني وضع زيست محيطي و بهداشتي شهر تهران را در آستانه وضعيت حاد قرار داده است.»
دکتر معصومه ابتکار با اظهار تاسف از عملياتي نشدن طرح واگذاري مسئوليت جمع آوري زبالههاي بيمارستاني به بخش خصوصي، ميگويد: «چنانچه شرکتهاي خصوصي در قالب دستورالعملهاي برنامه جامع مديريت پسماند که در آن بحث زبالههاي بيمارستاني نيز لحاظ شده عمل کنند، واگذاري مطلوب است.»
روي خط آمار
آمارهاي سازمان شهرداري و محيط زيست، هزينه جمعآوري و دفن غيراصولي هر تُن زباله را 35هزار ريال تخمين ميزنند. اين آمارها نشان ميدهند که هر تُن زباله در حدود 400متر مكعب گاز گلخانهاي دياكسيدكربن توليد ميكند که آسيبهاي جدي براي محيط زيست در پي دارد. علاوه بر اين، زبالهها ميتوانند عامل انتقال 118 نوع بيماري به انسان باشند که نظام بهداشتي کشور را تهديد ميکنند. اما تخريبهاي توليد زباله تا آنجا ادامه پيدا ميکند که از هر تُن زباله بين 400 تا 600ليتر شيرابه خارج ميشود به طوري که هر ليتر آن ميتواند 4 هزار ليتر از آبهاي زيرزميني را آلوده كرده و نه تنها تأثير خطرناكي روي آب و خاك بگذارد، بلکه به طور غيرمستقيم هزينههايي را به بخش کشاورزي و بهداشت و درمان تحميل کند. عواملي که شايد سهم بزرگي در قرارگيري وضع محيط زيستي ايران در رتبه 132 از بين 146 کشور دنيا داشته باشند.
اما وقتي آمارهاي مربوط به کشورهاي ديگر دنيا را بررسي کنيد، اوضاع شکل و شمايل ديگري ميگيرد. اين شاخص در کشورهاي اروپايي به حدي موفقيتآميز ارزيابي ميشود که کشوري مثل بلژيك -به عنوان پيشتاز بازيافت زباله در دنيا- 92 درصد از زبالههاي شهروندان خود را بازيافت و به چرخه مصرف باز ميگرداند؛ در حالي که اين رقم در خوشبينانهترين حالت در کشور ما بين 10 تا 15درصد برآورد ميشود!
بر اساس آمار، بيش از 80درصد از زبالههاي توليد شده در بلژيک در همان سال بازيافت ميشوند که با اين آمار، بلژيک رده نخست بازيافت زباله را در جهان را به دست ميآورد.
پس از بلژيک، تنها نقطهاي که در آن زبالهها به صورت جدي بازيافت ميشوند، ايالت کاليفرنياي آمريکاست و اين كشور سالانه 100 ميليارد دلار سود از صنعت بازيافت به دست ميآورد. هر چند که با سرعتي که چين در رشد صنايع بازيافتي گرفته، تغيير اين نظام رتبهبندي در سالهاي آينده دور از ذهن به نظر نميرسد. دولت چين با تغييراتي که از چند سال قبل در زيرساختهاي مديريت پسماند ايجاد کرد، صنعت بازيافت زباله را تا حدي ارتقا داد و بازيافت زباله به يکي از درآمدزاترين حوزههاي درآمدي اين کشور تبديل شد؛ حالا چينيها خريد زباله از کشورهاي اروپايي و تبديل آن به مواد بازيافتي را در برنامه دارند و اين صنعت را به مسير توليد کالا و انرژيهاي تميز مثل برق هدايت کردهاند.
آرزو رستمزاده
با اين حال، هنوز هم نيم بيشتر دنيا، دفع و بازيافت زباله را يكي از معضلات جهان معاصر ميدانند. معضلي که شايد بتوان گفت سايه پرقدرتش بيش از همه بر سر كشورهاي جهان سوم و در حال توسعه گسترده شده است. اين در حالي است که در کشورهاي توسعهيافته، بازيافت زباله و بازگشت آن به چرخه اقتصادي، سال هاست به عنوان يک منبع درآمدزايي شناخته ميشود؛ راهي براي تبديل دورريختنيها به پول! با همه اين اوصاف، اگرچه بازيافت زباله سالها در کشور ما مورد غفلت واقع شده بود، اما در سالهاي اخير، با اجراي جسته و گريخته طرح تفکيک زباله از مبدا، کمکم وارد برنامههاي جدي کشور ميشود تا هم حوزه محيطزيست کشور سر و سامان بيشتري بگيرد و هم درآمدهاي دستگاههاي مالي افزايش يابد.
چرخه سبز بازيافت
دو سال قبل بود که مديرعامل سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري تهران، سرانه توليد زباله هر شهروند پايتخت نشين را 800 تا 850 گرم اعلام کرد. رقميکه به ازاي هر ايراني به 600 تا 650 گرم ميرسيد و رقمي بسيار بيشتر از استانداردهاي جهاني را نشان ميداد. در اين بين، فقط 8 درصد از زبالههاي شهري توليد شده در ايران بازيافت، كمپوست و دوباره استفاده ميشوند و 92 درصد آنها دفن ميشود! اوضاع وقتي بدتر ميشود که بدانيد از اين ميزان دفع، فقط 25 درصد بهداشتي و اصولي است و بقيه آنها به صورتي غيربهداشتي دفن ميشوند.
اگر اين آمارها را ضرب در جمعيت کل کشور کنيد به رقميدر حدود 47 هزار تن زباله ميرسيد که روزانه در کشور توليد ميشوند. به اين ترتيب، برنامههاي ساماندهي زباله با مشارکت شهروندان در حوزه توليد و تفکيک زباله به صورت جدي تري در دستور کار قرار گرفت تا با يک تير، چند هدف نشانه گرفته شود. از بهبود شرايط بهداشتي گرفته تا رفع چالههاي اقتصادي.
تفکيک زباله از مبدا، نه فقط به رعايت اصول بهداشتي منجر ميشود، بلکه سلامت كالاهاي توليد شده از مواد بازيافتي را هم تضمين ميكند. از سوي ديگر، با اين كار بخش زيادي از هزينههاي جمعآوري و ساماندهي زباله حذف ميشود و اين هزينهها در زمينههاي توليدي به کار گرفته ميشوند.
ليلا تاجديني، کارشناس ارشد محيط زيست در اين باره ميگويد: «زبالهها در يك دستهبندي كلي شامل زبالههاي «تر» و «خشك» ميشوند. زبالههايي مثل پوست ميوه و ضايعات غذا در گروه زبالههاي تر هستند و شيشه، پلاستيک و کاغذ در گروه زبالههاي خشک قرار ميگيرند.»
او ميافزايد: «پسماندهاي گياهي و حيواني در دستهاي ديگر از زبالهها قرار ميگيرند که براي ساخت كود و كمپوست استفاده ميشوند. اما در اين بين، برخي از زبالههاي خشک مثل شيشه و پلاستيک، قابل بازيافت نيستند و به همين دليل به آنها قاتل خاموش ميگويند. چون به طور مثال، پلاستيک براي تجزيه شدن و بازگشت به طبيعت 300 سال زمان نياز دارد! اما بازيافت ضايعاتي مثل آلومينيوم، شيشه و كاغذ از لحاظ اقتصادي بسيار باصرفه است.»
اگر آمار و ارقام را ورق بزنيد، سرانه مصرفي کاغذ هر فرد را معادل 5/1 اصله درخت خواهيد ديد که مجموع كل آن به 100 ميليون اصله درخت در سال ميرسد. با اين حال اگر همه افراد كشور، زبالههاي کاغذي را وارد چرخه بازيافت کنند، مانع از قطع 100 ميليون اصله درخت ميشوند و به صورت غيرمستقيم به بهبود وضع محيط زيست کمک ميکنند. علاوه بر اين، با بازيافت كاغذ، انرژي مورد نياز براي توليد به يک چهارم و آب مورد نياز در اين فرآيند به كمتر از يک صدم، تقليل مييابد.
تاجديني ميگويد: «كاغذ بازيافتي به سادگي و بدون تغيير در کيفيت قابليت بازتوليد را دارد.»
او با اشاره به لزوم مديريت شهروندي زبالهها، ميگويد: «در کشورهاي پيشرفته، شهروندان بخشي از حلقه مديريتي بازيافت زباله تلقي ميشوند. مديراني که اگرچه حوزه مديريت آنان در خانههايشان تعريف شده است، اما نخستين و مهمترين حلقه بازيافت هستند و آگاهي آنان از فرآيند مديريت پسماند، تاثير زيادي در رشد صنعت بازيافت خواهد داشت.»
تاجديني معتقد است: «اگرچه فرآيند بازيافت در ايران، خيلي ديرتر از کشورهاي ديگر مورد توجه جدي قرار گرفت، اما در همين مدت زمان کوتاه با اجراي طرح منطقهاي و آموزش چهره به چهره تفکيک زباله از مبدا، برپايي کانکسهاي بازيافت در سراسر شهر و برگزاري جشنهاي بازيافت با حضور شهروندان، موفقيتهاي قابل قبولي را كسب كرده است.»
روند بازيافت
وقتي نايب رئيس اتحاديه صنايع بازيافت ايران اواخر سال گذشته خبر از بازيافت حداکثر 10 تا 15 درصد از 50 هزار تُن زباله توليد شده در روز داد، بار ديگر چالشهاي حوزه زباله و پسماند و متوليان آن در صدر خبرهاي کشور قرار گرفت.
کاميار فيلسوفي با بيان اينکه 30 درصد از زبالههاي توليدي در كشور خشك و باقي زبالهها تر هستند كه از زبالههاي خشك پنج درصد و از زبالههاي تر، حداكثر 10 درصد وارد چرخه بازيافت ميشوند، اعلام کرد: «70 درصد زبالهها، مواد خوراکي هستند که ميتوان از آنها به عنوان غنيترين کود کشاورزي استفاده کرد و 30 درصد باقيمانده زبالهها، ذخائر معدني هستند كه ميتوان آنها را به چرخه صنعت برگرداند و به عنوان پشتوانه ثروت ملي به کار گرفت و در صورتي که ذخاير معدني بازيافت نشود، علاوه بر اشغال کردن زمين، گاز متصاعد از آنها به لايه ازن آسيب ميرساند و هزاران عيب ديگر براي محيطزيست خواهد داشت.»
او با تقسيمبندي زبالهها به سه قسمت تر، خشک و عفوني، ميگويد: « 60 نوع ماده اوليه قابل بازيافت در زباله وجود دارد و به جز زبالههاي عفوني، بقيه پسماندها قابليت بازيافت دارند. اکنون بيشتر فعاليت بازيافت کشور در اختيار بخش خصوصي است و حدود 15 هزار واحد با نيم ميليون نفر در اين زمينه فعال هستند.»
رئيس سازمان حفاظت از محيط زيست، چندي پيش در نشست همانديشي وزارت و سازمان حفاظت محيط زيست درباره مديريت پسماندهاي بيمارستاني، اعلام کرد: «روزانه به طور متوسط حدود 3 کيلوگرم پسماند و زباله از هر تخت بيمارستاني توليد ميشود که در مجموع با محاسبه مراکز بهداشتي و درماني کل کشور به 400 تن در روز ميرسد و سهم تهران از اين مقدار 70 تن است. بر همين اساس، مهمترين برنامه ما تفکيک پسماندها از مبداء است که 82درصد مراکز و بيمارستانها در کشور به سيستم تفکيک از مبداء مجهز هستند.»
مهندس محمدزاده با اشاره به واگذاري نظارت و کنترل امحاي پسماندها به بخشهاي خصوصي گفت: «به دليل وارد کردن دستگاه امحاي زباله و پسماند از خارج کشور، کنترل و نظارت اين دستگاهها به بخشهاي خصوصي واگذار شده است که با اين اقدام هر دستگاهي 10 تا 20 بيمارستان را تحت پوشش قرار ميدهد.»
او گفت: «بازيافت زباله در جهت مصالح و منافع بشر است و موجب ايجاد ثروت و توسعه اقتصادي شده و با كاهش پسماندها، موجب حفاظت از خاك و آب ميشود و طبيعت بكر را تقويت كرده و در حفظ درختان موثر است.»
او بازيافت زباله را در تغييرات آب و هوايي موثر ميداند و ميافزايد: «بازيافت از بالا رفتن گرماي زمين جلوگيري ميكند و موجب ميشود، تغييرات آب و هوا كه يكي از چالشهاي بشر است به محيط زيست، آسيب وارد نكند.»
محمدجواد محمدزاده با اشاره به اينكه صنعت بازيافت در خارج از كشور صنعتي پرسود است، گفت: «در اين زمينه هنوز هيچگونه صنعت بازيافتي فعالي در كشور ما وجود ندارد به طوري كه فقط 7 درصد از لاستيكهاي فرسوده بازيافت ميشوند كه بايد در اين حوزه تحول اساسي و بالايي صورت گيرد.»
رئيس سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينکه سيستم جمعآوري منسجم زباله در كشور وجود ندارد، گفت: «بايد اطلاعرساني كافي در زمينه استفاده از لاستيكهاي روكش دار در سطح كشور صورت گيرد، چرا که اين محصولات بادوام هستند و در محيط تجزيه نميشوند. در حقيقت اين نوع بازيافت، از اولويت بيشتري برخوردار است.»
اما اين در حالي است که رئيس کميته محيط زيست شوراي اسلامي شهر، معتقد است: «زبالههاي بيمارستاني وضع زيست محيطي و بهداشتي شهر تهران را در آستانه وضعيت حاد قرار داده است.»
دکتر معصومه ابتکار با اظهار تاسف از عملياتي نشدن طرح واگذاري مسئوليت جمع آوري زبالههاي بيمارستاني به بخش خصوصي، ميگويد: «چنانچه شرکتهاي خصوصي در قالب دستورالعملهاي برنامه جامع مديريت پسماند که در آن بحث زبالههاي بيمارستاني نيز لحاظ شده عمل کنند، واگذاري مطلوب است.»
روي خط آمار
آمارهاي سازمان شهرداري و محيط زيست، هزينه جمعآوري و دفن غيراصولي هر تُن زباله را 35هزار ريال تخمين ميزنند. اين آمارها نشان ميدهند که هر تُن زباله در حدود 400متر مكعب گاز گلخانهاي دياكسيدكربن توليد ميكند که آسيبهاي جدي براي محيط زيست در پي دارد. علاوه بر اين، زبالهها ميتوانند عامل انتقال 118 نوع بيماري به انسان باشند که نظام بهداشتي کشور را تهديد ميکنند. اما تخريبهاي توليد زباله تا آنجا ادامه پيدا ميکند که از هر تُن زباله بين 400 تا 600ليتر شيرابه خارج ميشود به طوري که هر ليتر آن ميتواند 4 هزار ليتر از آبهاي زيرزميني را آلوده كرده و نه تنها تأثير خطرناكي روي آب و خاك بگذارد، بلکه به طور غيرمستقيم هزينههايي را به بخش کشاورزي و بهداشت و درمان تحميل کند. عواملي که شايد سهم بزرگي در قرارگيري وضع محيط زيستي ايران در رتبه 132 از بين 146 کشور دنيا داشته باشند.
اما وقتي آمارهاي مربوط به کشورهاي ديگر دنيا را بررسي کنيد، اوضاع شکل و شمايل ديگري ميگيرد. اين شاخص در کشورهاي اروپايي به حدي موفقيتآميز ارزيابي ميشود که کشوري مثل بلژيك -به عنوان پيشتاز بازيافت زباله در دنيا- 92 درصد از زبالههاي شهروندان خود را بازيافت و به چرخه مصرف باز ميگرداند؛ در حالي که اين رقم در خوشبينانهترين حالت در کشور ما بين 10 تا 15درصد برآورد ميشود!
بر اساس آمار، بيش از 80درصد از زبالههاي توليد شده در بلژيک در همان سال بازيافت ميشوند که با اين آمار، بلژيک رده نخست بازيافت زباله را در جهان را به دست ميآورد.
پس از بلژيک، تنها نقطهاي که در آن زبالهها به صورت جدي بازيافت ميشوند، ايالت کاليفرنياي آمريکاست و اين كشور سالانه 100 ميليارد دلار سود از صنعت بازيافت به دست ميآورد. هر چند که با سرعتي که چين در رشد صنايع بازيافتي گرفته، تغيير اين نظام رتبهبندي در سالهاي آينده دور از ذهن به نظر نميرسد. دولت چين با تغييراتي که از چند سال قبل در زيرساختهاي مديريت پسماند ايجاد کرد، صنعت بازيافت زباله را تا حدي ارتقا داد و بازيافت زباله به يکي از درآمدزاترين حوزههاي درآمدي اين کشور تبديل شد؛ حالا چينيها خريد زباله از کشورهاي اروپايي و تبديل آن به مواد بازيافتي را در برنامه دارند و اين صنعت را به مسير توليد کالا و انرژيهاي تميز مثل برق هدايت کردهاند.
آرزو رستمزاده
0 نظرهای شما:
Post a Comment