جنايت ميدان كاج؛ از ٦ آبان تا بامداد ١٥ دي
همه چيز دربارهي پروندهي «دوئل خونين»
محله سعادتآباد تهران
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعي 69 روز قبل، اهالي ميدان كاج در شمالغرب پايتخت شاهد جنايتي خونين بودند و بامداد امروز ـ چهارشنبه ـ نيز در تقاطع بلوار دريا حضور يافتند تا نظارهگر فصل پاياني اين حادثه تلخ باشند.
آغاز ماجرا...
به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حدود ساعت 10 پيش از ظهر روز پنجشنبه ششم آبانماه سال جاري اهالي ميدان كاج در محله سعادتآباد با شنيدن صداي درگيري به خيابان ريختند و مشاهده كردند كه فردي به نام «يعقوب» مشغول ضربه زدن به بدن نيمهجان و خونآلود مردي حدودا 30 ساله به نام «يزدان» است.
پس از تماس مردم با مركز فوريتهاي پليسي 110، ماموران كلانتري 134 شهرك قدس در جريان حادثه قرار گرفتند و بلافاصله قاضي محمد شهرياري بازپرس كشيك قتل پايتخت را از وقوع اين جنايت باخبر كردند.
بازپرس ويژه قتل تهران زماني در قربانگاه «يزدان» در خيابان يكم ـ بالاتر از ميدان كاج ـ حضور يافت كه اين شخص به بيمارستان مدرس انتقال يافته بود، اما با توجه به شدت جراحات وارده، تلاش پزشكان نتيجهبخش نبود و نهايتا يزدان روي تخت بيمارستان جان باخت.
به دنبال اين ماجرا، دقايقي بعد متهم خود را تسليم ماموران كرد و به اين ترتيب تحقيقات از وي آغاز شد.
اعتراف به جنايت و تشريح جزئيات حادثه
يعقوب با بيان سرگذشت خود ضمن اعتراف به قتل، گفت: حدود سه سال قبل در كار معاملات مسكن با زني حدودا 28 ساله به نام «كيميا» آشنا شدم كه تقريبا يك سال پس از آشنايي متوجه شدم شوهر و فرزند دارد. من عاشقش شده بودم و او هم به خاطر من از همسرش جدا شد.
وي ادامه داد: پس از آشنايي، دفتري به مبلغ 220 ميليون تومان در سعادتآباد اجاره كرديم و به خاطر علاقهاي كه به كيميا داشتم، دفتر را در اختيار او قرار دادم. آن زمان با هم زندگي ميكرديم و رابطهمان ادامه داشت تا اينكه شروع كرد به بهانهگيري و در همين جريانات حدود شش ماه قبل طي شكايتي در مورد اختلافات مالي و ضرب و جرح، من را به زندان انداخت.
متهم به قتل گفت: زماني كه زندان بودم با هم تماس داشتيم و هر بار من از او ميخواستم اگر با كسي رابطه دارد يا ميخواهد ازدواج كند، اين موضوع را صادقانه با من در ميان بگذارد تا ديگر سراغش نروم اما او هر بار ميگفت چنين چيزي مطرح نيست و منتظر است تا من از زندان خلاص شوم.
يعقوب با اشاره به زماني كه از زندان آزاد شده بود، ادامه داد: وقتي آزاد شدم، فهميدم او با يزدان در ارتباط است. به اين موضوع شك داشتم تا اينكه خود يزدان با من تماس گرفت و گفت با كيميا ارتباط دارد و قصدشان ازدواج است. ديگر نتوانستم تحمل كنم. روز پنجشنبه با هم جلوي دفتر املاك با هم قرار گذاشتيم. وقتي او را ديدم با چاقويي كه همراه داشتم به طرفش حمله كردم و يك ضربه به پهلويش زدم. بعد درگيري ما به خيابان كشيد و آنجا هم بدون آنكه بفهمم چه كار ميكنم، چند ضربه به بدنش وارد كردم.
وي گفت: الان هيچ تقاضايي ندارم و فقط ميخواهم اعدامم كنيد چون چيزي براي از دست دادن باقي نمانده است.
انتشار فيلم جنايت و انتقاد به پليس و مردم
به گزارش ايسنا، يك روز پس از تشكيل پرونده متهم در دادسرا، فيلمي حدودا 9 دقيقهاي از اين جنايت در سايتهاي مختلف و شبكههاي اجتماعي منتشر شد كه در اين فيلم، دو مامور پليس و تعدادي از مردم حاضر در صحنه حادثه ظاهرا نظارهگر ماجرا بودند و «يعقوب» نيز مدام تهديد ميكرد كه اگر كسي به «يزدان» دست بزند خودش را با چاقو خواهد كشت.
انتشار اين فيلم كه بر اساس تحقيقات بهعمل آمده توسط يكي از كاركنان پيك موتوري جنب دفتر مشاوره املاك گرفته شده بود، قدري افكار عمومي را از اصل جنايت دور كرد و پس از آن، حواشي حادثه از جمله عملكرد مردم و پليس مورد واكاوي قرار گرفت.
اظهارات مراجع مختلف پس از انتشار فيلم حادثه سعادتآباد
در اولين اظهارنظرها پس از انتشار اين فيلم، سردار احمدرضا رادان جانشين فرمانده نيروي انتظامي به ايسنا گفت: دو ماموري كه در صحنه حادثه ميدان كاج سعادت آباد حضور داشتند بايد از سلاح خود استفاده ميكردند.
سرهنگ محسن خانچرلي رييس پليس پيشگيري تهران بزرگ نيز در گفتوگو با ايسنا اظهار كرد: دو ماموري كه در صحنه حادثه حضور داشتند، از سوي سيستمهاي نظارتي پليس بازداشت شده و براي آنان پرونده تشكيل شده است.
وي افزود: ماموران به موقع در سر صحنه حضور پيدا كردهاند اما موضوعي كه مطرح است اين است كه بنابر نظر فرماندهي تهران بزرگ، ماموران بايد با توجه به ابزارهايي مانند سلاح، اسپري و ... كه در اختيار داشتند در لحظه با متهم برخورد ميكردند.
خانچرلي گفت: تصميم مامور در سر صحنه اين حادثه اين بود كه منطقه را حفظ كند و با درخواست نيروهاي كمكي زمينه را براي انتقال مصدوم به بيمارستان فراهم كنند.
سردار احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي نيز در اظهاراتي با بيان اينكه دستور تنبيه و بازداشت ماموران خاطي صادر شده است، گفت: به طور طبيعي بايد با احساس مسئوليت بيشتري عمل ميشد.
اين در حالي است كه اين مقام عالي انتظامي يك هفته بعد در اظهار نظري اعلام كرد: تصور ما ابتدا اين بود كه پليس بالاي سر مضروب ايستاده و اجازه نميدهد مضروب را حمل كنند كه البته اين طور نبود و مضروب ظرف پنج دقيقه به بيمارستان منتقل شد و 15 دقيقه طول كشيد تا ضارب از سوي پليس خلع سلاح شود. چه ضرورتي دارد كه پليس در حالي كه ضارب نه در حال فرار بوده و نه كسي را تهديد كرده است، از تير استفاده كند؟
اين اظهارنظرها ادامه داشت تا اينكه نهايتا نيروي انتظامي طي اطلاعيهاي رسمي با دفاع از عملكرد پليس در حادثه سعادتآباد اعلام كرد كه ماموران به وظايف خود بهدرستي عمل كرده و با مهارت و تسلط كامل، صحنه را مديريت كردهاند.
از سوي ديگر رييس مركز اورژانس تهران نيز با رد برخي اظهارات درباره تاخير امدادگران اورژانس براي حضور در حادثه جنايت، گفت: امدادگران اورژانس پس از اعلام حادثه در كمتر از 9 دقيقه در صحنه حاضر شدهاند.
اين در حالي است كه نمايندگان مجلس نيز در خصوص اين حادثه موضع گرفته و خواهان برخورد با مقصران شدند.
اظهارات رييس قوه قضاييه و دادستان تهران در مورد جنايت ميدان كاج
حادثه سعادتآباد موضوعي بود كه به جلسه مسئولان عالي قضايي نيز كشيده شد؛ چنانكه رييس قوه قضاييه 17 روز پس از اين جنايت در ابتداي جلسه مسئولان عالي قضايي با اشاره به حادثه ميدان کاج تهران گفت: قوه قضاييه با سرعت و دقت به اين پرونده رسيدگي ميکند و اميدواريم مجرم در اسرع وقت به مجازات برسد تا موجب پيشگيري از موارد مشابه شود.
آيتالله صادق آمليلاريجاني با تاکيد بر ضرورت توجه به جنبههاي روانشناختي و جامعهشناختي وقوع چنين جرائمي گفت: قوه قضاييه در برخورد با چنين حوادثي قطعا با سرعت و دقت رسيدگي خواهد کرد تا بساط چنين جرائمي جمع شود و سازمان قضايي نيروهاي مسلح نيز به سرعت درمورد ماموران مرتبط با اين حادثه رسيدگي خواهد کرد.
وي با اشاره به کيفيت وقوع اين حادثه «در روز روشن و در مقابل ديدگان مردم» افزود: واضح است که جرم و جنايت در تمام کشورها و من جمله کشورهاي اروپايي نيز وجود دارد اما در کشور عزيز ما و در بستر فرهنگ ديني ما، توصيه من به مردم اين است که در چنين حوادثي بيطرف و ناظر نباشند و وظيفه شرعي خود را در خصوص دخالت در جلوگيري از برخي حوادث انجام دهند.
عباس جعفري دولتآبادي ـ دادستان عمومي و انقلاب تهران ـ نيز در حاشيه مراسم توديع و معارفه سرپرست ناحيه 4 در جمع خبرنگاران با بيان اينكه «برخي جنبههاي اين پرونده مستلزم بررسيهاي بيشتر قضايي است، مانند زمان حضور پليس در صحنه» اظهار كرد: رسيدگي به اين پرونده ادامه دارد و اميدواريم محاكمه قاتل آن سرعت بگيرد.
وي همچنين به عملكرد مردم اشاره كرد و با تاكيد بر وظيفه مردم در كمك به مصدومان ادامه داد: مردم وظيفه دارند در كمك به مصدومان مشاركت كنند. اين هم اخلاق حسنه اسلامي است و هم مشاركت مردم در سياست جنايي محسوب ميشود. مردم نميتوانند فقط تماشاگر صرف باشند.
دادستان تهران گفت: تحليل من اين است كه رفتار ما باعث شده مردم براي اين كارها احتياط كنند. من از همين جا به مراكز بيمارستاني ابلاغ ميكنم دستور دارند مصدوم را بپذيرند و آورنده را رها كنند.
جعفري دولتآبادي در عين حال با بيان اينكه «در مورد حادثه سعادتآباد نبايد همه نگاهها به يك سو باشد و فقط يك طرف كوبيده شود»، اظهار كرد: قاتل و مقتول در اين حادثه هر دو آدمهاي مشكلداري بودند. سر موضوع نامناسبي اختلاف داشتند اما آنچه نبايد فراموش شود محاكمه قاتل است. بايد هرچه زودتر قاتل را محاكمه كنيم و نگذاريم عواقب زشت اين حادثه با تاخير در رسيدگي به آن بيشتر جريحهدار شود.
وي همچنين با اشاره به عملكرد مامورين انتظامي گفت: پليس حتما بايد از نيروهاي ورزيده براي مقابله با چنين جنايتهايي استفاده و ماموران كارورزيده خود را اعزام كند. اين ماموران بايد آموزشهاي اوليه براي برخورد را ديده باشند تا بتوانند موضوع را مهار و پيشگيري كنند و نظارهگر نباشند.
دادستان تهران خاطرنشان كرد: ايراد ديگري كه در اين حادثه مطرح شد زمان حضور پليس است؛ خيلي جاها مطرح كردند كه پليس با تاخير 45 دقيقهاي در صحنه حاضر شده كه ما به قاضي دستور داديم اين موضوع را بررسي كند. پليس مدعي است بعد از چهار دقيقه در صحنه حاضر شده يعني ساعت 9 و 56 دقيقه حادثه رخ داده و پليس ساعت 10 در صحنه حاضر بوده و ساعت 10 و 20 دقيقه ماجرا خاتمه يافته است. اين حادثه در شش آبان رخ داد كه با تاخير 10 الي 15 روز در رسانهها منعكس شد و فضايي ساخته شد كه افكار عمومي را به سوي ناهنجاري زيادي سوق داد.
وي با بيان اينكه «رسانهها و مردم اجازه دهند دستگاه قضايي اين پرونده را به دقت موشكافي كند» خاطرنشان كرد: اغماض، تعلل، كوتاهي، قصور و تقصير از هيچكس پذيرفته نيست. در اين پرونده همه كساني كه در صحنه بودند مورد بررسي قرار گرفتند، ولي از همه مهمتر محاكمه قاتل است.
برگزاري نشستهاي تحليلي پيرامون جنايت
به گزارش ايسنا، محافل علمي و دانشگاهي نيز در پي وقوع اين حادثه دست به كار شدند و با حضور كارشناسان مسائل گوناگون به بررسي ابعاد اين جنايت پرداختند.
در اين راستا اولين نشست تحت عنوان «بررسي جرمشناختي واقعه سعادت آباد، رويكردي به افزايش جرايم خشونتبار در ايران» با حضور اساتيد حقوق دانشگاههاي تهران؛ دكتر جعفر كوشا، دكتر حسين آقايينيا و دكتر حسين غلامي از سوي انجمن علمي دانشجويان معارف اسلامي و حقوق دانشگاه امام صادق (ع) در محل اين دانشگاه برگزار شد.
«تحليل جرمشناختي و حقوقي جنايت ميدان كاج» نيز عنوان نشست ديگري بود كه به همت مركز مطالعات اجتماعي و جرمشناسي معاونت پيشگيري از جرم قوه قضاييه و به ميزباني موسسه جرم شناسي دانشگاه تهران با حضور جمعي از قضات، حقوقدانان، جامعهشناسان و مقامات انتظامي برگزار شد.
برگزاري دادگاه بهصورت علني با حضور اولياي دم، متهمان، وكلا و شهود پرونده
فصل مياني ماجراي جنايت سعادتآباد با برگزاري دادگاه علني رسيدگي به اتهامات دو متهم اين پرونده يعني يعقوب و كيميا رقم خورد.
در ابتداي اين جلسه كه ساعت 9:47 روز 30 آبانماه 89 در سالن اجتماعات مجتمع قضايي امام خميني (ره) با حضور جمعي از اصحاب رسانه، اساتيد دانشگاه، دانشجويان و هيات قضايي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد، قاضي "ذبيحزاده" نماينده دادستان، كيفرخواست صادره از سوي دادسراي عمومي و انقلاب تهران را قرائت كرد و سپس شكات در جايگاه حاضر شدند.
مادر مقتول پس از حضور در جايگاه اظهار كرد: من براي قاتل فرزندم تقاضاي قصاص در ملاءعام را دارم و خواستار مجازات زني هستم كه تمام اين حوادث را به عهده او ميدانم زيرا قاتل با تحريكات اين زن در حالي اقدام به قتل فرزند من كرده كه اصلا او را نديده و نميشناخته است.
وي ادامه داد: پسرم ميگفت اين زن به او دست خواهري داده و از او خواسته كه در دفتر مشاوره املاك به عنوان شريك همكاري كند. آشنايي آنها از اوايل مهر بوده و پسر من در جريان رابطه كيميا و يقوب نبوده است. پسر من زن داشت و مدتها در انگلستان زندگي ميكرد. حدود يك هفته قبل از اين حادثه از همسرش جدا شد.
پدر مقتول نيز خطاب به دادگاه گفت: تقاضاي من اشد مجازات متهمان است. با اينكه بچه من ديگر زنده نميشود اما شايد با قصاص قاتل و مجازات متهم ديگر، جامعه آگاه شود. در اين حادثه بيشتر از همه مردم حاضر در صحنه جرم و پليس دل ما را شكستند.
پس از اظهارات اولياي دم، متهم در جايگاه حضور يافت و با تشريح جزئيات بيشتري از حادثه گفت: قتل را من انجام دادم يعني ضربه زدم اما قصدم كشتن نبود. من در آن لحظه هيچ كس را نميديدم.
وي در مورد وقوع حادثه و انگيزه خود خطاب به هيات قضايي اظهار كرد: شش ماه در زندان بودم و در اين مدت با كيميا تماس داشتم. 15 روز مانده به پايان محكوميتم از او خواستم كه رضايت بدهد اما گفت ميخواهم ادبت كنم.
يعقوب ادامه داد: 10 روز پيش از آزادي در تماسي كه با هم داشتيم مدعي شد كه يك پسر جوان به دفتر آمده و مزاحم او شده است، من به او گفتم حتما خودت مقصر هستي اما او گفت اين پسر مزاحم من است و هر كاري ميكنم دست بردار نيست.
اين متهم با بيان اينكه كيميا مدام با حرفهايش من را آزار مي داد، گفت: بعد از چند روز با يزدان تماس گرفتم و با او شروع به صحبت كردم. او منكر همه چيز بود ولي من از او ميخواستم كه پايش را از زندگيام بيرون بكشد. صحبتهاي ما ادامه داشت تا اينكه روزهاي آخر به راحتي حرفهاي ركيكي زد و نهايتا گفت كه با كيميا رابطه جنسي برقرار كرده است. آن لحظه حالت جنون پيدا كردم چون واقعا كيميا را دوست داشتم.
يعقوب با اشاره به روز حادثه اظهار كرد: شب قبل از اتفاق، كيميا تماس گرفت و به من گفت كه يزدان صبح زود به دفتر ميرود. من چاقو را برداشتم و به سمت دفتر رفتم. چند روز قبل يزدان من را تهديد كرده بود كه اگر جلوي دفتر بروم من را ميكشد. من به يزدان زنگ زدم و گفتم اشتباه ميكني. بعد براي دفاع از خودم چاقو برداشتم چون يك بار كيميا گفت كه يزدان با دوستانش جلوي دفتر آمده تا من را بزنند.
وي ادامه داد: من شيشه مصرف كرده بودم و تا صبح حالت جنون داشتم. وقتي نزديك دفتر رسيدم ديدم يكي از مشاورها داخل سوپرماركت است. وارد سوپر ماركت شدم و با او سلام و احوالپرسي كردم. بعد به سمت انتهاي خيابان يكم رفتم و آژانس گرفتم تا بروم. وقتي به سمت دفتر برگشتم ديدم فردي جلوي دفتر ايستاده و متوجه شدم كه او همان يزدان است. حدود چند قدمي او وقتي اسمش را پرسيدم يك اسپري از جيبش درآورد و آن را روي صورتم خالي كرد. آن لحظه من كسي جز خودم را نميديدم و هر چقدر فكر ميكنم يادم نميآيد چگونه ضربه اول را به او زدم.
يعقوب در پاسخ به سوال قاضي مبني بر تحريك وي توسط كيميا به قتل يزدان اظهار كرد: او از من نخواست كه يزدان را به قتل برسانم بلكه فقط خواست كه او را بزنم. از او پرسيدم اگر يزدان كشته شود، چهكار كنيم؟ او گفت 45 ميليون ديهاش را ميدهم و بعد از گذشت 6 ماه از خانوادهاش رضايت ميگيريم.
وي گفت: من زير تيغ هستم و از هيچ چيز نميترسم. ميدانم اشتباه كردم اما كيميا من را تحريك ميكرد. به من ميگفت تو بيغيرتي و من با هر حرف او خود به خود تحريك ميشدم. كيميا به من گفت كه يزدان فردا به دفتر ميرود وگرنه من اصلا خبرنداشتم و او را هم نميشناختم.
يعقوب اضافه كرد: اگر به كيميا دلبستگي نداشتم مرتكب اين قتل نميشدم. اگر چه او زن بسيار دروغگويي است و همه به من ميگفتند كه او خطرناك است اما باور نميكردم. امروز ميفهمم كه چهقدر اشتباه كردهام.
عزيزمحمدي با اشاره به فيلم منتشر شده از اين حادثه تصريح كرد: صحنهاي كه ديدم در طول 40 سال سابقهي قضايي براي اولين بار مشاهده ميكردم. انگيزه تو از ايجاد چنين صحنهاي چه بود؟
متهم در پاسخ به وي گفت: براي من هم جالب بود اما واقعا حالت جنون داشتم.
در ادامه اين جلسه فيلم منتشر شده از اين جنايت در دادگاه پخش شد كه در هنگام پخش فيلم، مادر مقتول به شدت تحت تاثير قرار گرفت و به همين دليل به بيرون از دادگاه راهنمايي شد. وي حين خروج از صحن دادگاه در حالي كه به شدت گريه ميكرد، مدعي بود كه پليس در اين صحنه فقط ايستاده و مرگ فرزند او را تماشا كرده است. متهم نيز حين پخش فيلم تحت تاثير قرار گرفت و شروع به گريه كرد.
يعقوب در مقام آخرين دفاع نيز ضمن عذرخواهي از خانواده مقتول عذرخواهي و ابراز پشيماني، گفت: من قصد كشتن او را نداشتم. براي صحبت با او رفته بودم و زماني كه اسپري را به صورتم زد چيزي متوجه نشدم.
به گزارش ايسنا پس از دفاعيات وكلاي متهم رديف اول و چند دقيقه تنفس، قاضي عزيزمحمدي با فراخواندن كيميا، به تفهيم اتهام معاونت در قتل يزدان پرداخت كه اين متهم، اتهام انتسابي را قبول نكرد.
كيميا درباره جزئيات رابطهاش با يعقوب توضيح داد: اولين بار كه وي وارد دفتر شد، دنبال مغازهاي براي خريد ميگشت كه اواخر ارديبهشت 87 بود. من دنبال مغازهاي براي ايشان بودم. به مدير املاكمان زنگ زد. مالك آنجا گفت يك مغازه كوچك پيدا كردهام كه شما ميتوانيد آن را بخريد. چند بار به دفترشان زنگ زدم اما نبودند. يعقوب به جاي مسئول آنجا چند بار به تلفن جواب داد و من شمارهام را گذاشتم تا به من زنگ بزنند. بعد از آن چند بار صحبت كرديم و يك بار براي صحبت حضوري آمد كه در آن جلسه از همه چيز صحبت كرديم.
قاضي پرسيد "آيا متهم از همان زمان شيشه مصرف مي كرد؟" كه كيميا پاسخ داد: از همان زمان مصرف ميكرد. يعقوب از همان هفته اول يك سيلي به صورت من زد و شاهد هم دارم كه اين افراد با او صحبت كردند و او عذرخواهي كرد. از همان هفته اول متهم مرا كتك ميزد. او دو سال است كه وارد زندگي من شده و خودش ميداند كه چه كارهايي كرده است.
قاضي عزيزمحمدي پرسيد "علت طلاق شما از همسر قبليتان چه بود؟" گه متهم رديف دوم پاسخ داد: همسر من زنباز بود . شبها خانه نميآمد. او هم شيشه ميكشيد.
قاضي پرسيد "آيا به خاطر ازدواج با يعقوب از او طلاق گرفتي؟" كه كيميا پاسخ داد: خير. من امنيت جاني نداشتم.
قاضي پرسيد "شما كه امنيت نداشتيد و همان هفته اول به شما سيلي زده است چرا دو سال و شش ماه با او زندگي كرديد؟" كه كيميا پاسخ داد: من با ايشان زندگي نكردم. اولين درگيري ما بعد از سه ماه بود كه من به دفتر جديدم رفته بودم و نگران اين بودم كه يعقوب بيايد سراغ من و مرا كتك بزند. آقاي محترمي آنجا بود و چوب بزرگي آماده كرده بود تا از من دفاع كند و حتي بعد از درگيري با يعقوب ناخن انگشتش كنده شد. يعقوب بچههاي دفتر و مرا كتك زد. ما به كلانتري شكايت كرديم و تير 87 او را به زندان انداختيم.
قاضي عزيزمحمدي پرسيد "رابطه شما و يعقوب در چه حدي بوده؟" كه كيميا پاسخ داد: ما مدام با هم درگير بوديم. ايشان شيشه مصرف ميكرد و به ديگران ميگفت كه من با او دوست هستم.
رييس دادگاه پرسيد "آيا رابطه زناشويي داشتيد؟" كه كيميا پاسخ داد: ما هيچ رابطهاي با هم نداشتيم.
در ادامه اخذ دفاع از متهم رديف دوم پرونده قاضي عزيزمحمدي گفت: در پرونده منعكس شده كه وقتي زمزمه آزادي متهم در دفتر پخش شد، شما دنبال كسي بوديد كه در مقابل او از شما حمايت كند.
كيميا پاسخ داد: من اين كار را نكردم. قسم مي خورم. همه از دست او وحشت داشتند و مشاوران دفترم به من خيلي كمك كردند.
اين متهم درباره نحوه ايجاد درگيري ميان متهم و محمدرضا توضيح داد: يكشنبه يعقوب به من زنگ زد و پيشنهاد داد كه براي ناهار به فرحزاد برويم. گفت مي خواهد عذرخواهي كند. من قبول نميكردم. گفتم اگر كاري داري به دفتر بيا. او هم به دفتر آمد اما مدام از خانمي كه يكي از مشاورانم بود ميپرسيد كه آيا من با كسي دوست شدهام؟ او به من گفت كه براي آوردن كيف و موبايلش به جايي ميرود. من هم از فرصت استفاده و فرار كردم.
وي ادامه داد: يعقوب روز يكشنبه به دفتر من رفت و تمام كامپيوترها را خرد كرد. از يكشنبه شب يعقوب با يزدان تماس ميگرفت و با هم تلفني دعوا ميكردند تا روز دوشنبه ظهر به من خبر دادند كه آن دو جلوي دفتر با هم قرار گذاشتهاند. به يزدان زنگ زدم اما او گفت اسپري و شوكر دارد. به او گفتم دعواي شما باعث ميشود آبروي من در دفتر برود اما او گفت كه يعقوب به او فحش داده است.
كيميا ادامه داد: ساعت يك و نيم يعقوب به من زنگ زد. من هم ميخواستم او را سرگرم كنم تا سر قرار با يزدان نرود. يعقوب گفت خانه ندارم و هر شب خانه دامادمان ميخوابم. به او گفتم من برايت يك خانه رهن كامل ميكنم و تو بعد از يك سال پول وديعهام را برگردان، به شرط آنكه ديگر سراغ من نيايي. او هم قول داد اما دوباره همان شب به يزدان زنگ زد و با هم دعوا كردند.
اين متهم گفت: در تاريخ 4 آبان 89 به دادسرا رفتم و به خاطر ايجاد مزاحمت و تخريب و تهديد به قتل از او شكايت كردم و بچههاي دفتر هم قول دادند كه در تاييد مزاحمتهاي او شهادت دهند اما كار به شنبه موكول شد و قبل از آن يعني روز پنجشنبه اين حادثه اتفاق افتاد.
كيميا افزود: روز چهارشنبه 5 آبان يزدان به من زنگ زد و گفت يعقوب با او تماس گرفته و سوال كرده كه آيا با اين خانم رابطهاي هم داشته يا نه؟ من هم براي اينكه دست از سر تو بردارد گفتهام با هم رابطه داشتهايم. او به خاطر حرفي كه اصلا واقعيت نداشت اين كار را كرد.
عزيزمحمدي پرسيد: آيا شب واقعه كليد دفتر را شما به يزدان دادي؟
كيميا پاسخ داد: كليد دست آبدارچي دفتر بود. من كليد را به يزدان ندادم. كليد فقط حدود دو هفته دست يزدان بود.
اين متهم در پاسخ به اين سوال عزيزمحمدي كه "آيا شما شب قبل از واقعه به آبدارچي گفته بوديد كه كامپيوترها را جمع كن، فردا جهنم ميشود؟" گفت: نه! من نگفتم. من صرفا گفتم او تهديد كرده است و كامپيوترها را در كارتن بگذاريد.
عزيزمحمدي پرسيد: آيا شما به دنبال راهي براي از بين بردن او نبوديد؟ به هر حال بايد زماني به آرامش مي رسيديد.
كيميا پاسخ داد: به خاطر همين آخرين بار كه به زندان افتاد گفتم ديگر رضايت نميدهم كه بيرون بيايد.
اين متهم درباره مطالب مطرح شده در خصوص اين كه او به دنبال يك حامي براي خود ميگشته، گفت: من يزدان را يك روز بيرون بردم، با هم صحبت كرديم و يكي از مشاوران خانم هم همراهمان بود. من به او گفتم با تو ازدواج نميكنم، از اين دفتر برو. من هيچ وقت به دنبال حامي يا طعمه نبودهام و هيچ وقت اين كار را نخواهم كرد. حتي به او گفتم به يعقوب نگو كه از من خواستگاري كردهاي چون او خطرناك است.
به گزارش ايسنا، پس از اظهارات شهود و و كلا و بيان آخرين دفاعيات متهمان، ختم رسيدگي به پرونده اين جنايت از سوي رييس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران اعلام شد و قاضي عزيزمحمدي پس از اين جلسه در جمع خبرنگاران اظهار كرد كه احتمالا حكم پرونده قتل در ميدان كاج، دوشنبه بعد ازظهر پس از شور قضات اعلام خواهد شد.
صدور حكم قصاص براي يعقوب و تبرئه كيميا از اتهام معاونت در قتل
طبق گفته قاضي رسيدگي كننده به پرونده جنايت سعادتآباد، حكم اين پرونده روز دوشنبه اعلام شد.
قاضي نورالله عزيزمحمدي در گفتوگو با ايسنا به تشريح راي صادره پرداخت و گفت: "يعقوب"، متهم رديف اول به اتهام قتل عمد به قصاص، به اتهام زناي غير محصن به 100 ضربه شلاق و به اتهام قدرتنمايي با چاقو به دو سال حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شد.
قاضي پرونده سعادتآباد درباره حكم "كيميا"، متهم رديف دوم اين پرونده نيز گفت: با توجه به آنكه سه نفر از اعضاي هيات قضايي راي به برائت اين متهم دادند و فقط نظر دو نفر از قضات داير بر محكوميت او بود، نهايتا كيميا از اتهام معاونت در قتل عمدي "يزدان" تبرئه شد.
عزيزمحمدي ادامه داد: سعيده به اتهام زناي غيرمحصنه محكوم به 100 ضربه شلاق شده است.
رييس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران با بيان اينكه آراي صادره بر اساس مشورت 5 قاضي بوده است، خاطرنشان كرد: قصاص "يعقوب" براي اجرا در ملاءعام صادر شده است.
پس از چند روز، ديوان عالي كشور نيز حكم قصاص يقوب در ملاءعام را تاييد كرد اما در خصوص اتهام زنا، پرونده را مورد نقض قرار داد.
اظهارات دادستان تهران در مورد زمان اجراي حكم
به گزارش ايسنا، عباس جعفري دولتآبادي ـ دادستان تهران ـ هفته گذشته در حاشيه مراسم توديع و معارفه سرپرست دادسراي ناحيه 16(بعثت) در جمع خبرنگاران درباره سرانجام پرونده حادثه سعادتآباد اظهار كرد: در صورتي كه اولياي دم براي اجرا تقاضا كنند، هفته آينده اين حكم را اجرا خواهيم كرد.
وي درباره نحوه اجراي اين حكم نيز گفت: حكم ديوان عالي، نحوه مقرر در دادگاه بدوي را تاييد كرده است؛ بنابراين حكم ميتواند به صورت علني اجرا شود.
اعلام زمان دقيق اجراي مجازات متهم جنايت سعادتآباد
سه روز پس از اعلام خبر اجراي مجازات متهم در هفته آينده از سوي دادستان تهران، يك منبع آگاه قضايي از ابلاغ اجرا به يعقوب و تقاضاي اولياي دم مبني بر قصاص خبر داد و نهايتا قاضي عصمتالله جابري داديار اجراي احكام دادسراي امور جنايي پايتخت عصر دوشنبه به ايسنا گفت كه اين حكم بامداد چهارشنبه 15 ديماه در ملاءعام به مرحله اجرا درخواهد آمد.
پايان ماجرا...
به گزارش ايسنا، سرانجام حكم قصاص «يعقوب.ج» معروف به مهدي متهم به قتل «محمدرضا.ح» معروف به يزدان، بامداد امروز ـ چهارشنبه ـ در تقاطع بلوار دريا روبهروي مسجد قدس محله سعادتآباد به مرحله اجرا درآمد تا به اين ترتيب يك پرونده جنايي ديگر در پايتخت روانه بايگاني دادگستري شود و مردم، پليس و ساير دستگاههاي مسئول فرصتي بيابند كه فارغ از برخي حاشيهها، عملكرد خود را در مورد اين قبيل حوادث به قضاوت بنشينند.
پس از تماس مردم با مركز فوريتهاي پليسي 110، ماموران كلانتري 134 شهرك قدس در جريان حادثه قرار گرفتند و بلافاصله قاضي محمد شهرياري بازپرس كشيك قتل پايتخت را از وقوع اين جنايت باخبر كردند.
بازپرس ويژه قتل تهران زماني در قربانگاه «يزدان» در خيابان يكم ـ بالاتر از ميدان كاج ـ حضور يافت كه اين شخص به بيمارستان مدرس انتقال يافته بود، اما با توجه به شدت جراحات وارده، تلاش پزشكان نتيجهبخش نبود و نهايتا يزدان روي تخت بيمارستان جان باخت.
به دنبال اين ماجرا، دقايقي بعد متهم خود را تسليم ماموران كرد و به اين ترتيب تحقيقات از وي آغاز شد.
اعتراف به جنايت و تشريح جزئيات حادثه
يعقوب با بيان سرگذشت خود ضمن اعتراف به قتل، گفت: حدود سه سال قبل در كار معاملات مسكن با زني حدودا 28 ساله به نام «كيميا» آشنا شدم كه تقريبا يك سال پس از آشنايي متوجه شدم شوهر و فرزند دارد. من عاشقش شده بودم و او هم به خاطر من از همسرش جدا شد.
وي ادامه داد: پس از آشنايي، دفتري به مبلغ 220 ميليون تومان در سعادتآباد اجاره كرديم و به خاطر علاقهاي كه به كيميا داشتم، دفتر را در اختيار او قرار دادم. آن زمان با هم زندگي ميكرديم و رابطهمان ادامه داشت تا اينكه شروع كرد به بهانهگيري و در همين جريانات حدود شش ماه قبل طي شكايتي در مورد اختلافات مالي و ضرب و جرح، من را به زندان انداخت.
متهم به قتل گفت: زماني كه زندان بودم با هم تماس داشتيم و هر بار من از او ميخواستم اگر با كسي رابطه دارد يا ميخواهد ازدواج كند، اين موضوع را صادقانه با من در ميان بگذارد تا ديگر سراغش نروم اما او هر بار ميگفت چنين چيزي مطرح نيست و منتظر است تا من از زندان خلاص شوم.
يعقوب با اشاره به زماني كه از زندان آزاد شده بود، ادامه داد: وقتي آزاد شدم، فهميدم او با يزدان در ارتباط است. به اين موضوع شك داشتم تا اينكه خود يزدان با من تماس گرفت و گفت با كيميا ارتباط دارد و قصدشان ازدواج است. ديگر نتوانستم تحمل كنم. روز پنجشنبه با هم جلوي دفتر املاك با هم قرار گذاشتيم. وقتي او را ديدم با چاقويي كه همراه داشتم به طرفش حمله كردم و يك ضربه به پهلويش زدم. بعد درگيري ما به خيابان كشيد و آنجا هم بدون آنكه بفهمم چه كار ميكنم، چند ضربه به بدنش وارد كردم.
وي گفت: الان هيچ تقاضايي ندارم و فقط ميخواهم اعدامم كنيد چون چيزي براي از دست دادن باقي نمانده است.
انتشار فيلم جنايت و انتقاد به پليس و مردم
به گزارش ايسنا، يك روز پس از تشكيل پرونده متهم در دادسرا، فيلمي حدودا 9 دقيقهاي از اين جنايت در سايتهاي مختلف و شبكههاي اجتماعي منتشر شد كه در اين فيلم، دو مامور پليس و تعدادي از مردم حاضر در صحنه حادثه ظاهرا نظارهگر ماجرا بودند و «يعقوب» نيز مدام تهديد ميكرد كه اگر كسي به «يزدان» دست بزند خودش را با چاقو خواهد كشت.
انتشار اين فيلم كه بر اساس تحقيقات بهعمل آمده توسط يكي از كاركنان پيك موتوري جنب دفتر مشاوره املاك گرفته شده بود، قدري افكار عمومي را از اصل جنايت دور كرد و پس از آن، حواشي حادثه از جمله عملكرد مردم و پليس مورد واكاوي قرار گرفت.
اظهارات مراجع مختلف پس از انتشار فيلم حادثه سعادتآباد
در اولين اظهارنظرها پس از انتشار اين فيلم، سردار احمدرضا رادان جانشين فرمانده نيروي انتظامي به ايسنا گفت: دو ماموري كه در صحنه حادثه ميدان كاج سعادت آباد حضور داشتند بايد از سلاح خود استفاده ميكردند.
سرهنگ محسن خانچرلي رييس پليس پيشگيري تهران بزرگ نيز در گفتوگو با ايسنا اظهار كرد: دو ماموري كه در صحنه حادثه حضور داشتند، از سوي سيستمهاي نظارتي پليس بازداشت شده و براي آنان پرونده تشكيل شده است.
وي افزود: ماموران به موقع در سر صحنه حضور پيدا كردهاند اما موضوعي كه مطرح است اين است كه بنابر نظر فرماندهي تهران بزرگ، ماموران بايد با توجه به ابزارهايي مانند سلاح، اسپري و ... كه در اختيار داشتند در لحظه با متهم برخورد ميكردند.
خانچرلي گفت: تصميم مامور در سر صحنه اين حادثه اين بود كه منطقه را حفظ كند و با درخواست نيروهاي كمكي زمينه را براي انتقال مصدوم به بيمارستان فراهم كنند.
سردار احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي نيز در اظهاراتي با بيان اينكه دستور تنبيه و بازداشت ماموران خاطي صادر شده است، گفت: به طور طبيعي بايد با احساس مسئوليت بيشتري عمل ميشد.
اين در حالي است كه اين مقام عالي انتظامي يك هفته بعد در اظهار نظري اعلام كرد: تصور ما ابتدا اين بود كه پليس بالاي سر مضروب ايستاده و اجازه نميدهد مضروب را حمل كنند كه البته اين طور نبود و مضروب ظرف پنج دقيقه به بيمارستان منتقل شد و 15 دقيقه طول كشيد تا ضارب از سوي پليس خلع سلاح شود. چه ضرورتي دارد كه پليس در حالي كه ضارب نه در حال فرار بوده و نه كسي را تهديد كرده است، از تير استفاده كند؟
اين اظهارنظرها ادامه داشت تا اينكه نهايتا نيروي انتظامي طي اطلاعيهاي رسمي با دفاع از عملكرد پليس در حادثه سعادتآباد اعلام كرد كه ماموران به وظايف خود بهدرستي عمل كرده و با مهارت و تسلط كامل، صحنه را مديريت كردهاند.
از سوي ديگر رييس مركز اورژانس تهران نيز با رد برخي اظهارات درباره تاخير امدادگران اورژانس براي حضور در حادثه جنايت، گفت: امدادگران اورژانس پس از اعلام حادثه در كمتر از 9 دقيقه در صحنه حاضر شدهاند.
اين در حالي است كه نمايندگان مجلس نيز در خصوص اين حادثه موضع گرفته و خواهان برخورد با مقصران شدند.
اظهارات رييس قوه قضاييه و دادستان تهران در مورد جنايت ميدان كاج
حادثه سعادتآباد موضوعي بود كه به جلسه مسئولان عالي قضايي نيز كشيده شد؛ چنانكه رييس قوه قضاييه 17 روز پس از اين جنايت در ابتداي جلسه مسئولان عالي قضايي با اشاره به حادثه ميدان کاج تهران گفت: قوه قضاييه با سرعت و دقت به اين پرونده رسيدگي ميکند و اميدواريم مجرم در اسرع وقت به مجازات برسد تا موجب پيشگيري از موارد مشابه شود.
آيتالله صادق آمليلاريجاني با تاکيد بر ضرورت توجه به جنبههاي روانشناختي و جامعهشناختي وقوع چنين جرائمي گفت: قوه قضاييه در برخورد با چنين حوادثي قطعا با سرعت و دقت رسيدگي خواهد کرد تا بساط چنين جرائمي جمع شود و سازمان قضايي نيروهاي مسلح نيز به سرعت درمورد ماموران مرتبط با اين حادثه رسيدگي خواهد کرد.
وي با اشاره به کيفيت وقوع اين حادثه «در روز روشن و در مقابل ديدگان مردم» افزود: واضح است که جرم و جنايت در تمام کشورها و من جمله کشورهاي اروپايي نيز وجود دارد اما در کشور عزيز ما و در بستر فرهنگ ديني ما، توصيه من به مردم اين است که در چنين حوادثي بيطرف و ناظر نباشند و وظيفه شرعي خود را در خصوص دخالت در جلوگيري از برخي حوادث انجام دهند.
عباس جعفري دولتآبادي ـ دادستان عمومي و انقلاب تهران ـ نيز در حاشيه مراسم توديع و معارفه سرپرست ناحيه 4 در جمع خبرنگاران با بيان اينكه «برخي جنبههاي اين پرونده مستلزم بررسيهاي بيشتر قضايي است، مانند زمان حضور پليس در صحنه» اظهار كرد: رسيدگي به اين پرونده ادامه دارد و اميدواريم محاكمه قاتل آن سرعت بگيرد.
وي همچنين به عملكرد مردم اشاره كرد و با تاكيد بر وظيفه مردم در كمك به مصدومان ادامه داد: مردم وظيفه دارند در كمك به مصدومان مشاركت كنند. اين هم اخلاق حسنه اسلامي است و هم مشاركت مردم در سياست جنايي محسوب ميشود. مردم نميتوانند فقط تماشاگر صرف باشند.
دادستان تهران گفت: تحليل من اين است كه رفتار ما باعث شده مردم براي اين كارها احتياط كنند. من از همين جا به مراكز بيمارستاني ابلاغ ميكنم دستور دارند مصدوم را بپذيرند و آورنده را رها كنند.
جعفري دولتآبادي در عين حال با بيان اينكه «در مورد حادثه سعادتآباد نبايد همه نگاهها به يك سو باشد و فقط يك طرف كوبيده شود»، اظهار كرد: قاتل و مقتول در اين حادثه هر دو آدمهاي مشكلداري بودند. سر موضوع نامناسبي اختلاف داشتند اما آنچه نبايد فراموش شود محاكمه قاتل است. بايد هرچه زودتر قاتل را محاكمه كنيم و نگذاريم عواقب زشت اين حادثه با تاخير در رسيدگي به آن بيشتر جريحهدار شود.
وي همچنين با اشاره به عملكرد مامورين انتظامي گفت: پليس حتما بايد از نيروهاي ورزيده براي مقابله با چنين جنايتهايي استفاده و ماموران كارورزيده خود را اعزام كند. اين ماموران بايد آموزشهاي اوليه براي برخورد را ديده باشند تا بتوانند موضوع را مهار و پيشگيري كنند و نظارهگر نباشند.
دادستان تهران خاطرنشان كرد: ايراد ديگري كه در اين حادثه مطرح شد زمان حضور پليس است؛ خيلي جاها مطرح كردند كه پليس با تاخير 45 دقيقهاي در صحنه حاضر شده كه ما به قاضي دستور داديم اين موضوع را بررسي كند. پليس مدعي است بعد از چهار دقيقه در صحنه حاضر شده يعني ساعت 9 و 56 دقيقه حادثه رخ داده و پليس ساعت 10 در صحنه حاضر بوده و ساعت 10 و 20 دقيقه ماجرا خاتمه يافته است. اين حادثه در شش آبان رخ داد كه با تاخير 10 الي 15 روز در رسانهها منعكس شد و فضايي ساخته شد كه افكار عمومي را به سوي ناهنجاري زيادي سوق داد.
وي با بيان اينكه «رسانهها و مردم اجازه دهند دستگاه قضايي اين پرونده را به دقت موشكافي كند» خاطرنشان كرد: اغماض، تعلل، كوتاهي، قصور و تقصير از هيچكس پذيرفته نيست. در اين پرونده همه كساني كه در صحنه بودند مورد بررسي قرار گرفتند، ولي از همه مهمتر محاكمه قاتل است.
برگزاري نشستهاي تحليلي پيرامون جنايت
به گزارش ايسنا، محافل علمي و دانشگاهي نيز در پي وقوع اين حادثه دست به كار شدند و با حضور كارشناسان مسائل گوناگون به بررسي ابعاد اين جنايت پرداختند.
در اين راستا اولين نشست تحت عنوان «بررسي جرمشناختي واقعه سعادت آباد، رويكردي به افزايش جرايم خشونتبار در ايران» با حضور اساتيد حقوق دانشگاههاي تهران؛ دكتر جعفر كوشا، دكتر حسين آقايينيا و دكتر حسين غلامي از سوي انجمن علمي دانشجويان معارف اسلامي و حقوق دانشگاه امام صادق (ع) در محل اين دانشگاه برگزار شد.
«تحليل جرمشناختي و حقوقي جنايت ميدان كاج» نيز عنوان نشست ديگري بود كه به همت مركز مطالعات اجتماعي و جرمشناسي معاونت پيشگيري از جرم قوه قضاييه و به ميزباني موسسه جرم شناسي دانشگاه تهران با حضور جمعي از قضات، حقوقدانان، جامعهشناسان و مقامات انتظامي برگزار شد.
برگزاري دادگاه بهصورت علني با حضور اولياي دم، متهمان، وكلا و شهود پرونده
فصل مياني ماجراي جنايت سعادتآباد با برگزاري دادگاه علني رسيدگي به اتهامات دو متهم اين پرونده يعني يعقوب و كيميا رقم خورد.
در ابتداي اين جلسه كه ساعت 9:47 روز 30 آبانماه 89 در سالن اجتماعات مجتمع قضايي امام خميني (ره) با حضور جمعي از اصحاب رسانه، اساتيد دانشگاه، دانشجويان و هيات قضايي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد، قاضي "ذبيحزاده" نماينده دادستان، كيفرخواست صادره از سوي دادسراي عمومي و انقلاب تهران را قرائت كرد و سپس شكات در جايگاه حاضر شدند.
مادر مقتول پس از حضور در جايگاه اظهار كرد: من براي قاتل فرزندم تقاضاي قصاص در ملاءعام را دارم و خواستار مجازات زني هستم كه تمام اين حوادث را به عهده او ميدانم زيرا قاتل با تحريكات اين زن در حالي اقدام به قتل فرزند من كرده كه اصلا او را نديده و نميشناخته است.
وي ادامه داد: پسرم ميگفت اين زن به او دست خواهري داده و از او خواسته كه در دفتر مشاوره املاك به عنوان شريك همكاري كند. آشنايي آنها از اوايل مهر بوده و پسر من در جريان رابطه كيميا و يقوب نبوده است. پسر من زن داشت و مدتها در انگلستان زندگي ميكرد. حدود يك هفته قبل از اين حادثه از همسرش جدا شد.
پدر مقتول نيز خطاب به دادگاه گفت: تقاضاي من اشد مجازات متهمان است. با اينكه بچه من ديگر زنده نميشود اما شايد با قصاص قاتل و مجازات متهم ديگر، جامعه آگاه شود. در اين حادثه بيشتر از همه مردم حاضر در صحنه جرم و پليس دل ما را شكستند.
پس از اظهارات اولياي دم، متهم در جايگاه حضور يافت و با تشريح جزئيات بيشتري از حادثه گفت: قتل را من انجام دادم يعني ضربه زدم اما قصدم كشتن نبود. من در آن لحظه هيچ كس را نميديدم.
وي در مورد وقوع حادثه و انگيزه خود خطاب به هيات قضايي اظهار كرد: شش ماه در زندان بودم و در اين مدت با كيميا تماس داشتم. 15 روز مانده به پايان محكوميتم از او خواستم كه رضايت بدهد اما گفت ميخواهم ادبت كنم.
يعقوب ادامه داد: 10 روز پيش از آزادي در تماسي كه با هم داشتيم مدعي شد كه يك پسر جوان به دفتر آمده و مزاحم او شده است، من به او گفتم حتما خودت مقصر هستي اما او گفت اين پسر مزاحم من است و هر كاري ميكنم دست بردار نيست.
اين متهم با بيان اينكه كيميا مدام با حرفهايش من را آزار مي داد، گفت: بعد از چند روز با يزدان تماس گرفتم و با او شروع به صحبت كردم. او منكر همه چيز بود ولي من از او ميخواستم كه پايش را از زندگيام بيرون بكشد. صحبتهاي ما ادامه داشت تا اينكه روزهاي آخر به راحتي حرفهاي ركيكي زد و نهايتا گفت كه با كيميا رابطه جنسي برقرار كرده است. آن لحظه حالت جنون پيدا كردم چون واقعا كيميا را دوست داشتم.
يعقوب با اشاره به روز حادثه اظهار كرد: شب قبل از اتفاق، كيميا تماس گرفت و به من گفت كه يزدان صبح زود به دفتر ميرود. من چاقو را برداشتم و به سمت دفتر رفتم. چند روز قبل يزدان من را تهديد كرده بود كه اگر جلوي دفتر بروم من را ميكشد. من به يزدان زنگ زدم و گفتم اشتباه ميكني. بعد براي دفاع از خودم چاقو برداشتم چون يك بار كيميا گفت كه يزدان با دوستانش جلوي دفتر آمده تا من را بزنند.
وي ادامه داد: من شيشه مصرف كرده بودم و تا صبح حالت جنون داشتم. وقتي نزديك دفتر رسيدم ديدم يكي از مشاورها داخل سوپرماركت است. وارد سوپر ماركت شدم و با او سلام و احوالپرسي كردم. بعد به سمت انتهاي خيابان يكم رفتم و آژانس گرفتم تا بروم. وقتي به سمت دفتر برگشتم ديدم فردي جلوي دفتر ايستاده و متوجه شدم كه او همان يزدان است. حدود چند قدمي او وقتي اسمش را پرسيدم يك اسپري از جيبش درآورد و آن را روي صورتم خالي كرد. آن لحظه من كسي جز خودم را نميديدم و هر چقدر فكر ميكنم يادم نميآيد چگونه ضربه اول را به او زدم.
يعقوب در پاسخ به سوال قاضي مبني بر تحريك وي توسط كيميا به قتل يزدان اظهار كرد: او از من نخواست كه يزدان را به قتل برسانم بلكه فقط خواست كه او را بزنم. از او پرسيدم اگر يزدان كشته شود، چهكار كنيم؟ او گفت 45 ميليون ديهاش را ميدهم و بعد از گذشت 6 ماه از خانوادهاش رضايت ميگيريم.
وي گفت: من زير تيغ هستم و از هيچ چيز نميترسم. ميدانم اشتباه كردم اما كيميا من را تحريك ميكرد. به من ميگفت تو بيغيرتي و من با هر حرف او خود به خود تحريك ميشدم. كيميا به من گفت كه يزدان فردا به دفتر ميرود وگرنه من اصلا خبرنداشتم و او را هم نميشناختم.
يعقوب اضافه كرد: اگر به كيميا دلبستگي نداشتم مرتكب اين قتل نميشدم. اگر چه او زن بسيار دروغگويي است و همه به من ميگفتند كه او خطرناك است اما باور نميكردم. امروز ميفهمم كه چهقدر اشتباه كردهام.
عزيزمحمدي با اشاره به فيلم منتشر شده از اين حادثه تصريح كرد: صحنهاي كه ديدم در طول 40 سال سابقهي قضايي براي اولين بار مشاهده ميكردم. انگيزه تو از ايجاد چنين صحنهاي چه بود؟
متهم در پاسخ به وي گفت: براي من هم جالب بود اما واقعا حالت جنون داشتم.
در ادامه اين جلسه فيلم منتشر شده از اين جنايت در دادگاه پخش شد كه در هنگام پخش فيلم، مادر مقتول به شدت تحت تاثير قرار گرفت و به همين دليل به بيرون از دادگاه راهنمايي شد. وي حين خروج از صحن دادگاه در حالي كه به شدت گريه ميكرد، مدعي بود كه پليس در اين صحنه فقط ايستاده و مرگ فرزند او را تماشا كرده است. متهم نيز حين پخش فيلم تحت تاثير قرار گرفت و شروع به گريه كرد.
يعقوب در مقام آخرين دفاع نيز ضمن عذرخواهي از خانواده مقتول عذرخواهي و ابراز پشيماني، گفت: من قصد كشتن او را نداشتم. براي صحبت با او رفته بودم و زماني كه اسپري را به صورتم زد چيزي متوجه نشدم.
به گزارش ايسنا پس از دفاعيات وكلاي متهم رديف اول و چند دقيقه تنفس، قاضي عزيزمحمدي با فراخواندن كيميا، به تفهيم اتهام معاونت در قتل يزدان پرداخت كه اين متهم، اتهام انتسابي را قبول نكرد.
كيميا درباره جزئيات رابطهاش با يعقوب توضيح داد: اولين بار كه وي وارد دفتر شد، دنبال مغازهاي براي خريد ميگشت كه اواخر ارديبهشت 87 بود. من دنبال مغازهاي براي ايشان بودم. به مدير املاكمان زنگ زد. مالك آنجا گفت يك مغازه كوچك پيدا كردهام كه شما ميتوانيد آن را بخريد. چند بار به دفترشان زنگ زدم اما نبودند. يعقوب به جاي مسئول آنجا چند بار به تلفن جواب داد و من شمارهام را گذاشتم تا به من زنگ بزنند. بعد از آن چند بار صحبت كرديم و يك بار براي صحبت حضوري آمد كه در آن جلسه از همه چيز صحبت كرديم.
قاضي پرسيد "آيا متهم از همان زمان شيشه مصرف مي كرد؟" كه كيميا پاسخ داد: از همان زمان مصرف ميكرد. يعقوب از همان هفته اول يك سيلي به صورت من زد و شاهد هم دارم كه اين افراد با او صحبت كردند و او عذرخواهي كرد. از همان هفته اول متهم مرا كتك ميزد. او دو سال است كه وارد زندگي من شده و خودش ميداند كه چه كارهايي كرده است.
قاضي عزيزمحمدي پرسيد "علت طلاق شما از همسر قبليتان چه بود؟" گه متهم رديف دوم پاسخ داد: همسر من زنباز بود . شبها خانه نميآمد. او هم شيشه ميكشيد.
قاضي پرسيد "آيا به خاطر ازدواج با يعقوب از او طلاق گرفتي؟" كه كيميا پاسخ داد: خير. من امنيت جاني نداشتم.
قاضي پرسيد "شما كه امنيت نداشتيد و همان هفته اول به شما سيلي زده است چرا دو سال و شش ماه با او زندگي كرديد؟" كه كيميا پاسخ داد: من با ايشان زندگي نكردم. اولين درگيري ما بعد از سه ماه بود كه من به دفتر جديدم رفته بودم و نگران اين بودم كه يعقوب بيايد سراغ من و مرا كتك بزند. آقاي محترمي آنجا بود و چوب بزرگي آماده كرده بود تا از من دفاع كند و حتي بعد از درگيري با يعقوب ناخن انگشتش كنده شد. يعقوب بچههاي دفتر و مرا كتك زد. ما به كلانتري شكايت كرديم و تير 87 او را به زندان انداختيم.
قاضي عزيزمحمدي پرسيد "رابطه شما و يعقوب در چه حدي بوده؟" كه كيميا پاسخ داد: ما مدام با هم درگير بوديم. ايشان شيشه مصرف ميكرد و به ديگران ميگفت كه من با او دوست هستم.
رييس دادگاه پرسيد "آيا رابطه زناشويي داشتيد؟" كه كيميا پاسخ داد: ما هيچ رابطهاي با هم نداشتيم.
در ادامه اخذ دفاع از متهم رديف دوم پرونده قاضي عزيزمحمدي گفت: در پرونده منعكس شده كه وقتي زمزمه آزادي متهم در دفتر پخش شد، شما دنبال كسي بوديد كه در مقابل او از شما حمايت كند.
كيميا پاسخ داد: من اين كار را نكردم. قسم مي خورم. همه از دست او وحشت داشتند و مشاوران دفترم به من خيلي كمك كردند.
اين متهم درباره نحوه ايجاد درگيري ميان متهم و محمدرضا توضيح داد: يكشنبه يعقوب به من زنگ زد و پيشنهاد داد كه براي ناهار به فرحزاد برويم. گفت مي خواهد عذرخواهي كند. من قبول نميكردم. گفتم اگر كاري داري به دفتر بيا. او هم به دفتر آمد اما مدام از خانمي كه يكي از مشاورانم بود ميپرسيد كه آيا من با كسي دوست شدهام؟ او به من گفت كه براي آوردن كيف و موبايلش به جايي ميرود. من هم از فرصت استفاده و فرار كردم.
وي ادامه داد: يعقوب روز يكشنبه به دفتر من رفت و تمام كامپيوترها را خرد كرد. از يكشنبه شب يعقوب با يزدان تماس ميگرفت و با هم تلفني دعوا ميكردند تا روز دوشنبه ظهر به من خبر دادند كه آن دو جلوي دفتر با هم قرار گذاشتهاند. به يزدان زنگ زدم اما او گفت اسپري و شوكر دارد. به او گفتم دعواي شما باعث ميشود آبروي من در دفتر برود اما او گفت كه يعقوب به او فحش داده است.
كيميا ادامه داد: ساعت يك و نيم يعقوب به من زنگ زد. من هم ميخواستم او را سرگرم كنم تا سر قرار با يزدان نرود. يعقوب گفت خانه ندارم و هر شب خانه دامادمان ميخوابم. به او گفتم من برايت يك خانه رهن كامل ميكنم و تو بعد از يك سال پول وديعهام را برگردان، به شرط آنكه ديگر سراغ من نيايي. او هم قول داد اما دوباره همان شب به يزدان زنگ زد و با هم دعوا كردند.
اين متهم گفت: در تاريخ 4 آبان 89 به دادسرا رفتم و به خاطر ايجاد مزاحمت و تخريب و تهديد به قتل از او شكايت كردم و بچههاي دفتر هم قول دادند كه در تاييد مزاحمتهاي او شهادت دهند اما كار به شنبه موكول شد و قبل از آن يعني روز پنجشنبه اين حادثه اتفاق افتاد.
كيميا افزود: روز چهارشنبه 5 آبان يزدان به من زنگ زد و گفت يعقوب با او تماس گرفته و سوال كرده كه آيا با اين خانم رابطهاي هم داشته يا نه؟ من هم براي اينكه دست از سر تو بردارد گفتهام با هم رابطه داشتهايم. او به خاطر حرفي كه اصلا واقعيت نداشت اين كار را كرد.
عزيزمحمدي پرسيد: آيا شب واقعه كليد دفتر را شما به يزدان دادي؟
كيميا پاسخ داد: كليد دست آبدارچي دفتر بود. من كليد را به يزدان ندادم. كليد فقط حدود دو هفته دست يزدان بود.
اين متهم در پاسخ به اين سوال عزيزمحمدي كه "آيا شما شب قبل از واقعه به آبدارچي گفته بوديد كه كامپيوترها را جمع كن، فردا جهنم ميشود؟" گفت: نه! من نگفتم. من صرفا گفتم او تهديد كرده است و كامپيوترها را در كارتن بگذاريد.
عزيزمحمدي پرسيد: آيا شما به دنبال راهي براي از بين بردن او نبوديد؟ به هر حال بايد زماني به آرامش مي رسيديد.
كيميا پاسخ داد: به خاطر همين آخرين بار كه به زندان افتاد گفتم ديگر رضايت نميدهم كه بيرون بيايد.
اين متهم درباره مطالب مطرح شده در خصوص اين كه او به دنبال يك حامي براي خود ميگشته، گفت: من يزدان را يك روز بيرون بردم، با هم صحبت كرديم و يكي از مشاوران خانم هم همراهمان بود. من به او گفتم با تو ازدواج نميكنم، از اين دفتر برو. من هيچ وقت به دنبال حامي يا طعمه نبودهام و هيچ وقت اين كار را نخواهم كرد. حتي به او گفتم به يعقوب نگو كه از من خواستگاري كردهاي چون او خطرناك است.
به گزارش ايسنا، پس از اظهارات شهود و و كلا و بيان آخرين دفاعيات متهمان، ختم رسيدگي به پرونده اين جنايت از سوي رييس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران اعلام شد و قاضي عزيزمحمدي پس از اين جلسه در جمع خبرنگاران اظهار كرد كه احتمالا حكم پرونده قتل در ميدان كاج، دوشنبه بعد ازظهر پس از شور قضات اعلام خواهد شد.
صدور حكم قصاص براي يعقوب و تبرئه كيميا از اتهام معاونت در قتل
طبق گفته قاضي رسيدگي كننده به پرونده جنايت سعادتآباد، حكم اين پرونده روز دوشنبه اعلام شد.
قاضي نورالله عزيزمحمدي در گفتوگو با ايسنا به تشريح راي صادره پرداخت و گفت: "يعقوب"، متهم رديف اول به اتهام قتل عمد به قصاص، به اتهام زناي غير محصن به 100 ضربه شلاق و به اتهام قدرتنمايي با چاقو به دو سال حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شد.
قاضي پرونده سعادتآباد درباره حكم "كيميا"، متهم رديف دوم اين پرونده نيز گفت: با توجه به آنكه سه نفر از اعضاي هيات قضايي راي به برائت اين متهم دادند و فقط نظر دو نفر از قضات داير بر محكوميت او بود، نهايتا كيميا از اتهام معاونت در قتل عمدي "يزدان" تبرئه شد.
عزيزمحمدي ادامه داد: سعيده به اتهام زناي غيرمحصنه محكوم به 100 ضربه شلاق شده است.
رييس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران با بيان اينكه آراي صادره بر اساس مشورت 5 قاضي بوده است، خاطرنشان كرد: قصاص "يعقوب" براي اجرا در ملاءعام صادر شده است.
پس از چند روز، ديوان عالي كشور نيز حكم قصاص يقوب در ملاءعام را تاييد كرد اما در خصوص اتهام زنا، پرونده را مورد نقض قرار داد.
اظهارات دادستان تهران در مورد زمان اجراي حكم
به گزارش ايسنا، عباس جعفري دولتآبادي ـ دادستان تهران ـ هفته گذشته در حاشيه مراسم توديع و معارفه سرپرست دادسراي ناحيه 16(بعثت) در جمع خبرنگاران درباره سرانجام پرونده حادثه سعادتآباد اظهار كرد: در صورتي كه اولياي دم براي اجرا تقاضا كنند، هفته آينده اين حكم را اجرا خواهيم كرد.
وي درباره نحوه اجراي اين حكم نيز گفت: حكم ديوان عالي، نحوه مقرر در دادگاه بدوي را تاييد كرده است؛ بنابراين حكم ميتواند به صورت علني اجرا شود.
اعلام زمان دقيق اجراي مجازات متهم جنايت سعادتآباد
سه روز پس از اعلام خبر اجراي مجازات متهم در هفته آينده از سوي دادستان تهران، يك منبع آگاه قضايي از ابلاغ اجرا به يعقوب و تقاضاي اولياي دم مبني بر قصاص خبر داد و نهايتا قاضي عصمتالله جابري داديار اجراي احكام دادسراي امور جنايي پايتخت عصر دوشنبه به ايسنا گفت كه اين حكم بامداد چهارشنبه 15 ديماه در ملاءعام به مرحله اجرا درخواهد آمد.
پايان ماجرا...
به گزارش ايسنا، سرانجام حكم قصاص «يعقوب.ج» معروف به مهدي متهم به قتل «محمدرضا.ح» معروف به يزدان، بامداد امروز ـ چهارشنبه ـ در تقاطع بلوار دريا روبهروي مسجد قدس محله سعادتآباد به مرحله اجرا درآمد تا به اين ترتيب يك پرونده جنايي ديگر در پايتخت روانه بايگاني دادگستري شود و مردم، پليس و ساير دستگاههاي مسئول فرصتي بيابند كه فارغ از برخي حاشيهها، عملكرد خود را در مورد اين قبيل حوادث به قضاوت بنشينند.
گزارش از خبرنگار حقوقي ايسنا:
حسامالدين قاموس مقدم
1389/10/15 01-05-2011 06:47:37 8910-09679: كد خبر
0 نظرهای شما:
Post a Comment