تجدید رابطه ترکیه و ارمنستان: واکنش‌های باکو، مسکو و تهران

تجدید رابطه ترکیه و ارمنستان: واکنش‌های باکو، مسکو و تهران


امضای پیمان تجدید روابط سیاسی مابین آنکارا و ایروان نه تنها در دو کشور یاد شده، که نزد سه کشور همسایه آذربایجان، ایران و روسیه نیز واکنش‌های قابل ملاحظه‌ای را بر انگیخت.
حمایت آمریکا و جامعه اروپا از این اقدام جسورانه دیپلماتیک نشان داد که ناتو کاهش خصومت و بهبود تدریجی مناسبات مابین ترکیه و ارمنستان را همسو با مصالح راهبردی غرب تشخیص داده و در راه دست یافتن به توافق ۱۰ اکتبر در زوریخ تلاش کرده است.

هموار شدن مسیر توسعه مناسبات ارمنستان با جامعه اروپا بعد از عادی‌سازی تدریجی مناسبات آنکارا – ایروان و در ادامه اقدامات سال‌های اخیر غرب در جهت نزدیکی ناتو با گرجستان و همچنین گسترش سریع مناسبات کشورهای عضو ناتو با آذربایجان، منطقه جنوب قفقاز را بیش از پیش در ارتباط با غرب قرار خواهد داده و بمعنی عقب راندن آرام نفوذ روسیه از این مناطق تعبیر خواهد شد.
حضور سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در کنار هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا و برنار کوشنر وزیر خارجه فرانسه، به نمایندگی جامعه اروپا، در مراسم امضای پیمان زوریخ، لزوماً به این معنی نیست که روسیه در حد آمریکا و اروپا از این رویداد خشنود و راضی است.
ارمنستان تاکنون به دلیل نیازهای اقتصادی و بخصوص وابستگی انرژی به روسیه، ناگزیر از همراهی نزدیک با برادر بزرگتر خود بوده است. نداشتن دسترسی به آب‌های آزاد، ارمنستان را به روسیه، به دلایل ملاحظات امنیت ملی نیز پیوند زده است.
درگیری نظامی ارمنستان با آذربایجان بر سر منطقه قره باغ که در سال ۱۹۸۸، پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق آغاز شد، به مسکو فرصت داد که با حمایت نظامی و سیاسی از ارمنستان، مناسبات خود را با ایروان بر مبنای ایفای نقش برادر بزرگتر استوار سازد.
همزمان، آذربایجان نیز به منظور کسب حمایت خارجی، به آنکارا نزدیک شد. در مثلث یاد شده نقش اولیه تهران حائز اهمیت بود. در حالی که حمایت روسیه از ارمنستان در جنگ قره باغ آشکار به نظر می‌رسید، تهران بیشتر مایل بود که در مناقشه یاد شده نقش میانجی بی‌طرف را ایفا کند، حال آنکه، علیرغم وابستگی‌های قومی و اشتراک مذهبی با آذربایجان، عملاً در کنار ارمنستان قرار داشت. ارمنسان از نگاه ایران، عامل تعادل دهنده در برابر آذربایجان محسوب می‌شد.
یک روز پیش از برگزاری مراسم امضای پیمان عادی‌سازی مناسبات ترکیه با ارمنستان در زوریخ، دیمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه نیز در «کیشنیف» مابین الهام علی‌اف رئیس جمهور آذربایجان و سرژ سارکیسیان رئیس جمهور ارمنستان، قرار گرفته و بر «ضرورت حل مناقشه ارمنستان و آذربایجان» تأکید می‌ورزید.
دیدار اخیر الهام علی‌اف با سرژ سرکیسیان در ملداوی، هفتمین دیدار روسای جمهوری دو کشور متخاصم همسایه، از زمان اعلام آتش‌بس که در سال ۱۹۹۴ مابین آنها اعلام شد، به شمار می‌رود.
از آن زمان، گروه مینسک نیز که از سوی شورای امنیت و همکاری اروپا با عضویت روسیه، فرانسه و آمریکا پیشنهاد و تشکیل شده بود، بدون دست یافتن به نتیجه‌ای قابل اهمیت، سعی در رفع مناقشه بر سر قره باغ کوهستانی داشته است.
بی‌تردید، تجدید رابطه ارمنستان با ترکیه، آذربایجان را وادار خواهد ساخت که در مسیر دست یافتن به سازش با ارمنستان، نتایج ناشی از این رویداد را به طور جدی مورد ملاحظه قرار دهد.
ترکیه در سال ۱۹۹۳، به حمایت از جمهوری آذربایجان، مرزهای خود را با ارمنستان مسدود ساخت و با ایراوان ترک رابطه کرد. اینک بدون هر نوع تغییر عملی در مناسبات آذربایجان و ارمنستان از آن زمان و یا تغییر در جبهه‌های جنگ و یا دست یافتن به راه حل رفع مناقشه در قره باغ، روابط آنکارا و ایراوان در مسیر عادی شدن قرارگرفته است.
آذربایجان از این رویداد ناراضی است، در عین حال به دلیل حضور روسیه در شمال قفقاز و ایران در جنوب قفقاز، باکو دارای نگرانی‌های امنیت ملی است و خود را به حمایت ترکیه نیازمند می‌بیند.
در راه ابراز نارضایتی از حرکت دیپلماتیک ترکیه و نزدیکی به ارمنستان، آذربایجان به طور ضمنی حتی موضوع امکان کاهش صدور نفت از خط لوله باکو- تفلیس- جیهان را مطرح ساخته و از امکان تجدید نظر در مسیر انتقال گاز از فاز دوم حوزه شاه دنیز یاد می‌کند.
البته ضمن طرح این موضوع، آذربایجان واقف است که نیاز های آن کشور به مسیر انتقال انرژی ترکیه یک نیاز اساسی است. در عمل، دست شستن باکو از مسیر انتقال انرژی ترکیه، همان مخاطراتی را برای آذربایجان در خواهد داشت که مسدود ساختن تنگه هرمز برای ایران.
ترکیه در عمل با در اختیار داشتن کارت‌های برنده، در تجدید رابطه با ارمنستان به بازی هشیارانه‌ای پرداخته که در نتیجه آن موفق خواهد شد موقعیت خود را بعنوان یک قدرت منطقه‌ای و شریک ناتو و عضو آینده جامعه اروپا بیش از پیش تقویت کند.
در قبال این حرکت، آذربایجان با وجود نارضایتی عمیق، مجبور به قبول نتایج آن خواهد شد. مسکو، چاره‌ای جز افزایش تلاش در جبهه‌ای دیگر و ایفای نقش میانجی مابین ارمنستان و آذربایجان و تلافی این رویداد در منطقه اوستیا و آبخازیا نخواهد یافت.
تهران نیز ضمن آشنایی با ابعاد و اهمیت فراوان این رویداد در میان مدت، با سکوت از کنار آن خواهد گذشت.

0 نظرهای شما: